eitaa logo
کانال تبلیغی حجت الاسلام حبیبی
257 دنبال‌کننده
4هزار عکس
3.9هزار ویدیو
30 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴من به همه گویندگان، نویسندگان، وکسانی که تریبونی دراختیار دارند، توصیه می کنم؛ اگر صلاح این کشور واین ملت را می خواهند؛ یاد شهیدان ، نام شهیدان؛ خاطره شهیدان وباز ماندگان انها وجانبازان را گرامی بدارند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببینید | آشنایی با ۱۰ نفر از خلبانان بزرگ در دوران جنگ تحمیلی سلام بر شهیدان والامقام نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران شهدای خلبان کمتر ازش گفته شد ه 🌺🌹🌷🌺🌹🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰جعل الخير كله في بيت و جعل مفتاحه الزهد في الدنيا . 🌴امام جعفر صادق علیه السلام: ✍همه خير در خانه اي نهاده شده و كليدش را زهد و بي رغبتي به دنيا قرار داده اند . 📚اصول كافي ، ج 3 ، ص 194 🌸🌴🌸
🏴🏴عن مولاناالإمامِ جعفر بن محمد الصادق عليهما السلام: 🏴مَن ماتَ مُنتظِرا لهذا الأمرِ كانَ كَمَنْ كانَ مَع القائمِ في فُسْطاطِهِ ، 🏴لا بَلْ كانَ بمنزلةِ الضّاربِ بينَ يدَي رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله بالسَّيفِ . 🏴🏴مولانا حضرت امام جعفر صادق عليه السلام: 🏴هر كه در حال انتظار اين امر (ظهور قائم) بميرد ، همچون كسى است كه با قائم در خيمه او باشد 🏴نه، بلكه به مانند كسى است كه پيشاپيش پيامبر خدا صلى الله عليه و آله شمشير مى زند. بحار الأنوار : 52/146/69. 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🏴🏴مولانا الإمامُ علی بن موسی الرِّضا عليهما السلام: 🏴مَن لم يَقدِرْ على ما يُكَفِّرُ بهِ ذُنوبَهُ فَلْيُكثِرْ مِنَ الصَّلاةِ على محمّدٍ و آلِهِ 🏴فإنّها تَهدِمُ الذُّنوبَ هَدماً . 🏴🏴مولانا حضرت امام علی بن موسی الرضا عليهما السلام: 🏴هر كه نمى تواند كارى كند كه به سبب آن گناهانش زدوده شود 🏴بر محمّد و خاندان او بسيار درود فرستد ؛ 🏴زيرا صلوات گناهان را ريشه كن مى كند . الأمالي للصدوق: 131/123.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✔️🌿 تا حالا در مورد ثواب قرائت سورۀ یاسین برای اموات شنیده بودین ؟؟ برای من جالب بود ...👌 🎙استادعالی ═━⊰⊰❀🕊️☀️🕊️❀⊱⊱━═ 💠کشکول‌وار؛کانالی‌همگانی ‌‌🌸🍃 ‌‌@kashkoolvar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢چگونگی یاری امام زمان در تمامی لحظات حجت الاسلام دارستانی
✍یا مولانا یا صاحب الزمان الغوث الغوث الغوث... 🔸﷽ اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها... 💢اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج..‌‌.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 امیرالمؤمنین علی عليه‌السلام كان حبيبي رسول الله - صلّي الله عليه و آله - كثيراً ما يقول لي: يا علي، حُبُّكَ تقوي و إيمانٌ و بُغضُكَ كفرٌ و نفاقٌ. حبیبم رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله زیاد می‌فرمود: یاعلی! محبت تو تقوا و ایمان است و دشمنی با تو کفر و نفاق است. 🦋 📚 أمالی شیخ صدوق، ص٢۵
🔸گفتم: اگر در کربلا بودم تا پای جان برای حسین (علیه السّلام) تلاش می کردم 🔹گفت: یک حسین زنده داریم نامش مهدی (صاحب الزمان روحی فداه) است؛ 🔺 تا حالا برایش چه کرده ای؟؟؟؟؟
چهل گناه زبان همراه با ۳ روایت تکان دهنده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مرحوم علامه امینی هر سال بعد از ماه محرم و صفر خطاب به عزاداران سیدالشهدا می‌فرمودند: کبوتربازها وقتی یه کبوتر از بازار می‌خرند ، چند روزی بال و پرش رو می‌بندند ، روی پشت بام خونه بهش آب و دانه می‌دهند بعد چند روز بال و پرش رو باز می‌کنند و پروازش می‌دهند اگه اون کبوتر رفت و مجددا برگشت روی همون پشت‌بام نشست می‌گن هنر داره و رگه داره اما اگه برنگشت و رفت روی پشت‌بام کس دیگه‌ای نشست میگن بی‌هنر و بی‌رگ بود! توی این دو ماه امام حسین علیه السلام ماها رو خرید ، بال و پرمون رو بست پیش خودش نگه داشت در این دو ماه میهمان امام حسین علیه السلام بودیم و هرجا دعوتمون کردند به احترام حضرتش بود و در واقع از آب و نان حضرت خوردیم رزق و روزیمون شد اخر ماه صفر هم امام رضائی شدیم...... و الان بعد از دو ماه بال و پرمون رو باز کردند که پرواز کنیم نکنه که بی‌هنر و بی‌رگ باشیم بریم روی بام کسی دیگه بشینیم نکنه نان‌ و نمک بخوریم و نمکدون بشکنیم ... فَبِعِزَّتِكَ‌اسْتَجِبْ‌لِى‌دُعائِى
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👏فوق‌العاده(حتماببینید) 👌آفرین و درود بر این سطح فکر و جوابهای زیبا... 🌺 چرا چادر مشکی؟ جوابش را ببینید اگه کار فرهنگی نکنیم بعدا باید صد برابر کار امنیتی کنیم ❤❤❤❤❤ 👨‍👩‍👧‍👦 Zendegi_Et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۱۷ شهریور ۱۳۵۷؛ جمعه سیاه تاریخ‌مون رو فراموش نکنیم بفرستید برای جوونایی که تصور غلطی درمورد پهلوی دارن... √ @Roshangari_ir | روشنگری
🔺هفده شهریور، از ایام الله است... یادتان نرود که ما یک ۱۷ شهریور داشتیم. ۱۷شهریور از «ایّام الله» است. و باید یادمان نرود این را. آن قدر شهید دادیم و آن قدر خون دادیم ما آن روز و در مقابل اجانب و در مقابل وابستگان به اجانب. قیام کردند ملت ما و خونشان ریخته شد، لکن پیروز شدیم... ( امام خمینی(ره) | ۱۷ شهریور ۵۸ ) √ @Roshangari_ir | روشنگری
ماجرای جالب چگونگی ساخته شدن پل آهنچی قم بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم مسجد جای خالی نداشت. مالامال از جمعیت شده بود. واعظ از ثواب و اجر وقف در جهان آخرت تعریف می کرد. از مسجد که بیرون آمد، فکر وقف کردن رهایش نمی کرد، از طرفی چیزی نداشت. تمام زندگی اش را بدهی و بیچارگی پر کرده بود. مگر یک کارگر ساده چه می توانست داشته باشد! نگاهش که به گنبد طلایی حضرت معصومه سلام الله علیها افتاد دلش فرو ریخت. زمزمه ای در جانش شکل گرفت: بی بی جان، من هم آرزو دارم مالی داشته باشم و آن را وقف کنم تا بعد از مرگم باقی بماند و از آن بهره آخرتی ببرم، اما خودت می دانی که جز بدهی چیزی ندارم. برایم دعا کن و از خدا بخواه مالی برایم فراهم کند تا آن را وقف کنم. اشک هایش را با گوشه آستین پاک کرد و مثل هر روز جلوی میدان شهر به امید پیدا شدن کار ایستاد. وضعیت اقتصادی روز به روز خراب تر می شد. از طرفی خبر آمدن قحطی همه جا را پر کرده بود. با این وضعیت اگر کسی کاری هم داشت، آن را خودش انجام می داد تا مجبور نباشد پولی به کارگر بپردازد. چاره ای جز هجرت از شهر برایش نمانده بود. شنیده بود در بنادر جنوبی می تواند کار پیدا کند. هوا کم کم تاریک می شد. باز هم بدون هیچ درآمدی راهی خانه شد. عزمش را جزم کرد و بار سفر بست. به خانواده قول داد اگر از وضعیت کاری آنجا راضی باشد، خیلی زود آنها را نیز نزد خودش ببرد. ده، دوازده روزی می شد که در یکی از بنادر جنوبی کارگری می کرد، اما باز هم اوضاع، رضایت بخش نبود. کار در بندر هم آن چیزی نبود که شنیده بود. سردرگم و گیج مانده بود. دلش می خواست سختی این روزها را از ته دل فریاد بکشد. درمانده و ناامید، کنار دیواری چمباتمه زد که دستی بر شانه اش سنگینی کرد و یکی گفت: آقا، کار می کنی؟ بله، چرا که نه! اصلا برای همین اینجا هستم. حالا چه کاری هست؟ من می خواستم بار آن کشتی بزرگی را که در کنار اسکله لنگر انداخته بخرم، اما احتیاج به یک شریک دارم. شنیده ام کارگران این منطقه روزانه پول خوبی به دست می آورند. می خواهی با من شریک شویی تا هم تو به سودی برسی، هم من به مقصودم؟ دلش فرو ریخت. خرید بار کشتی؟! بدنش یخ کرده بود. با دلهره پرسید: حالا وقتی بار را خریدیم، مشتری هست که آن را بفروشیم؟ اگر خدا بخواهد، همین امروز می توانیم مشتری پیدا کنیم. من در این کار مهارت دارم. پولی در بساط نداشت. نمی خواست بگوید که چیزی برای شراکت ندارد، اما از طرفی شاید این تنها موفقیت زندگی اش بود. امیدش را به خدا داد و گفت: باشه، من هم شریک! همه چیز به سرعت پیش رفت. معامله سر گرفت. حالا نوبت آنها بود که پول جنس را بپردازند. بدنش داغ شده بود. نمی دانست چه بگوید. آبرویش در خطر بود. اگر مرد می فهمید که او با دست خالی شریکش شده آن وقت ... درست همان موقع ، مردی با کت و شلوار قهوه ای و کلاه لبه داری که تا روی ابروهایش پایین کشیده بود جلو آمد گفت: بار آهن مال شماست؟ گفتند: بله! گفت: هر قدر که باشد می خرم. هنوز پولی بابت خرید آنها پرداخت نکرده بودند که همه آنها بطور معجزه آسایی به فروش رسید. سود بدست آمده به دو قسمت مساوی تقسیم شد. باور نمی کرد در عرض یک ساعت چنین پولی بدست آورده باشد. این چیزی بود که حتی در رؤیاهایش نیز به آن فکر نکرده بود. حالا می توانست تمام قرض هایش را بپردازد و تا مدت ها به راحتی زندگی کند. شبانه راهی قم شد. می خواست هر چه زودتر این خبر خوش را به خانواده اش برساند. در راه به یاد عهدش با حضرت معصومه سلام الله علیها افتاد: بی بی جان، آرزو دارم مالی را وقف کنم ... حالا زمان آن رسیده بود که به عهدش وفا کند. بهترین چیزی که به فکرش رسید تا مشکلی از مردم حل کند، ساختن پلی در کنار حرم حضرت معصومه بود. مردم برای رفت و آمد در این منطقه مشکل داشتند. با برنامه ریزی که کرد حدود 30 کارگر نیاز داشت و برای ثبت نام کارگران خودش دست بکار شد اما تعداد کارگرهای ثبت نام کننده به 200 نفر رسید. قصد داشت 30 نفر را جدا کند اما یاد بیکاری و ناامیدی خودش افتاد، دلش به درد آمد و گفت: خانم حضرت معصومه خودش برکت این پول را زیاد می کند. من همه کارگران را مشغول کار می کنم و به تک تک آنها مزد می دهم. نقشه مهندسی و اجرایی پل آماده شد و کارگران مشغول کار شدند و کارها به سرعت پیش رفت و بالاخره بعد از مدت ها ساختن پل پایان یافت و پل آهنچی نام گرفت و عبور و مرور مردم آسان شد. حالا به آرزویش رسیده بود و اموالش را وقف کرده بود. منبع : نشریه فکه اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم https://eitaa.com/sadeghaghaei64
آغاز یک روز خوب، با صلوات بر صاحب الزمان اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم السلام علیک یا بقیة الله فی ارضه 💚💛💚💛 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین https://eitaa.com/joinchat/3451257117C5293fed5b4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اخلاق مسلمانان دلیل گرایش مردم به سمت اسلام 😍 کانال ایتای روشنگری 🇮🇷 عرفان 🇮🇷 👇👇👇👇 http://eitaa.com/roshangaryerfan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایتی از جمله تامل برانگیز شهید رئیسی ┏━━☘🌺☘━━┓ @gole_nargesaa گل نرگس ┗━━☘🌺☘━━┛