#حضرت_زهرا_مدح
#فاطميه
هزاران سال حتی بعد هم او را نمیفهمیم
به غیر از نام، از اِنسِیّةُالحورا نمیفهمیم
به غیر از "فا، الف، طا، میم، ها" از آیهٔ اسمش
از این نوری که لَیسَ فَوقِهِ نورا نمیفهمیم
زمان مخفی، مکان مخفی، مقامش همچنان مخفی
چرا اینقدر این سرّ است مستورا؟ نمیفهمیم
درون خانه بود و عرش اعلا را رصد میکرد
نگاه نافذش تا آن فراسو را نمیفهمیم
کسی که از نمازش نور میتابید بر عالم
زدند آتش چرا کاشانهٔ او را؟ نمیفهمیم
چه صبری داشت حیدر، داغ روی داغ دید اما
نشد با ذوالفقارش مانع شورا! نمیفهمیم
هنوز آن خانه دارد در میان شعله میسوزد
گناه ماست ای مردم اگر بو را نمیفهمیم
اگر تنها برای زخمهایش روضه میگیریم
دلیل درد پهلو، زخم بازو را نمیفهمیم
اگر فرزند او در غیبت است امروز، یعنی ما
به قدر کافی از اسرار عاشورا نمیفهمیم
دلیل خلقت دنیاست زهرا، خواندهایم این را
ولی تا روز محشر قدر بانو را نمیفهمیم
#علی_سلیمان
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_مدح
#فاطمیه
تو را از عرش آوردند تا که همسرش باشی
زمان پر گرفتن تا خدا بال و پرش باشی
تو را از عرش آوردند وقت خطبه ی حیدر
به جای هر کسی که نیست پای منبرش باشی
تو را از عرش آوردند تا در یک زمان یکجا
نمایی از خدا و انبیاء و حیدرش باشی
تو را از عرش دستان خدا آورد اینجا که
دلیل برتری آخرین پیغمبرش باشی
نگین عرش هستی و نگین خاتم نوری
خدا از عرش آوردت که تو انگشترش باشی
عجب آب و هوایی دارد آن جا از بهشتی که
علی ساقی کوثر باشد و تو کوثرش باشی
تو را دنیا نیاوردند که پهلو بگیری و
علی یک باغبان باشد ، تو یاس پرپرش باشی
به پشت درزمین خوردی وثابت شدبه مولا که
تو نیت داشتی در هر شرایط یاورش باشی
#محمد_نجاری
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_مدح
تو را با نور همزاد افریدند
تو را در حیدر آباد آفریدند
تو زهرایی تو ام الانبیایی
تو بانو اولین خلق خدایی
خودت صدیقه ای و یار صدیق
تو جمعی با علی با غیر تفریق
قنات مهر جاری در قنوتت
قیامت محو حی لایموتت
تو آن قندیل نور بام عرشی
تو بالایی ترین بانوی فرشی
تو بودی راضیه او مرتضی بود
تو از او راضی او از تو رضا بود
تو ای سر منشأ اشراق زهرا
تمام برکت انفاق زهرا
تو ای الگوی تکریم امیران
به مسکینان و ایتام و اسیران
تو فریاد عدالت در نفیری
تو پرچمدار تبلیغ غدیری
نفسهای تو هر دم یا علی گفت
خمیر و آردت هم یا علی گفت
برای عشق خیلی خرج کردی
که بر صفحه علی را درج کردی
نگاهت با شعف میگفت حیدر
دو تا دُر در صدف میگفت حیدر
کلام ناطقت پای ولایت
به جای لاتخف میگفت حیدر
سر سجاده که می ایستادی
ملک صف پشت صف میگفت حیدر
گلیمت ، آسیابت ، ظرفهایت
جهازت هر طرف میگفت حیدر
عبایش را که میشستی دمادم
درون ظرف کف میگفت حیدر
در و دیوار بیت تو شرف داشت
که در بیتت شرف میگفت حیدر
تو زحمتها کشیدی بنده ای گر...
در ایوان نجف میگفت حیدر
نظام عشق از زهرا گرفتیم
که زهرا با هدف میگفت حیدر
سر سفرهت نشسته عالمینت
نمکدان است در دست حسینت
ولیکن این نمک پخش و پلا شد
حسینت راهی کرب وبلا شد
به زیر منتت دنیا منظم
ولیکن شد عزیزت نامنظم
#وحید_عظیم_پور
@raziolhossein