eitaa logo
الذکر الحکیم
994 دنبال‌کننده
45 عکس
1 ویدیو
2 فایل
ارتباط با ادمین @HojjatHekmat
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ 📚 نکات نحوی ⚜️ شماره 77 ⚜️ مبحث منصوب به نزع خافض. قسمت 5 🔟 در خصوص إعراب مصدر مؤوّل دو اندیشه وجود دارد؛ برخی بر این باورند که این از مصادیق منصوب به نزع خافض قیاسی است، و برخی دیگر معتقدند که این از مواردی است که جارّ حذف می‌شود و مجرّور باقی می‌ماند چون نصب به نزع خافض، خروج از اصل اصیل است و در این مورد نیازی نیست که به سمت این باب برویم. 1️⃣1️⃣ هر فعلی برای رساندن معنای خود نیازمند حروف جرّ خاصی است و با هر حرفی تعدیه عام ندارد مثلا «دلّ» با «علی»؛ « بشّر» با «باء»؛ «خرج» با «مِن و إلی»؛ « تقدّم» با «علی»؛ و ... . پس مصدر مؤوّل با هر حرف جرّی، مجرّور یا منصوب( بنا بر اختلافی که بدان اشاره شد.) نمی‌شود. ✧❁ الذکر الحکیم ❁✧ 🆔@Hojjat68Hekmat 🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83
﷽ 📚 نکات نحوی ⚜️ شماره 78 ⚜️ مبحث منصوب به نزع خافض. قسمت 6 2️⃣1️⃣ حذف نمودن حرف جرّی که بر سر حروف مصدری می‌آید رها و مطلق نیست بلکه منوط به عدم لبس و اشتباه است یعنی این حذف در فعلی که با دو حرف جرّ خاصی تعدیه عام دارد به نحوی که معنای فعل با آن دو حرف کاملا ضدّ هم است و با حذف یکی، مخاطب به اشتباه می افتد که منظور متکلم کدام معنا بود؟!!! رخ نمی‌دهد. مثلا «إنصرف»، هم با «عن» تعدیه عام دارد و به معنای «روی برگرداندن» است، و هم با «إلی» که به معنای «روی آوردن»؛ حال با حذف حرف جرّ، قطعا مخاطب به اشتباه می‌افتد. و «رغب»، هم با «فی» تعدیه عام و به معنای «اشتیاق داشتن» است و هم با «عن» که به معنای «دوری کردن و إعراض نمودن». پس نمی‌توان گفت: «إنصرفت أن أقرأ المجلة»؛ و «رغبت أن یفیض النهر». ✧❁ الذکر الحکیم ❁✧ 🆔@Hojjat68Hekmat 🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83
🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹 میلا پر خیر و برکت حضرت صاحب الامر، امام زمان علیه السلام بر شما مبارک باد. سأَلْتُ عَلِيَّ بْنَ مُوسَى الرِّضَا علیه السلام عَنْ لَيْلَةِ النِّصْفِ مِنْ شَعْبَانَ قَالَ هِيَ لَيْلَةٌ يُعْتِقُ اللَّهُ فِيهَا الرِّقَابَ مِنَ النَّارِ وَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ فِيهَا. قُلْتُ هَلْ جُعِلَ فِيهَا صَلَاةٌ زِيَادَةً عَلَى سَائِرِ اللَّيَالِي؟ فَقَالَ لَيْسَ فِيهَا شَيْ‌ءٌ مُوَظَّفٌ وَ لَكِنْ إِنْ أَحْبَبْتَ أَنْ تَطَوَّعَ فِيهَا بِشَيْ‌ءٍ فَعَلَيْكَ بِصَلَاةِ جَعْفَرِ بْنِ أَبِي طَالِبٍ وَ أَكْثِرْ فِيهَا مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مِنَ الِاسْتِغْفَارِ وَ الدُّعَاءِ فَإِنَّ أَبِي علیه السلام كَانَ يَقُولُ الدُّعَاءُ فِيهَا مُسْتَجَابٌ ... فضائل الأشهر الثلاثة؛ ص: 45 🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽ 📚 نکات نحوی ⚜️ شماره 79 ⚜️ مبحث نائب فاعل. قسمت 1 🗂 گاهی متکلّم به لحاظ أغراضی - مانند معلوم نبودن فاعل برای خود متکلّم، معلوم بودن آن برای مخاطب، اهمیّت نداشتن ذکر آن، تحقیر یا تعظیم فاعل، ترس از معلوم شدن آن و آسیب دیدن وی، ترس از فاعل، و یا مخفی نمودن نام فاعل از مخاطب - از ذکر فاعل اباء دارد و مواردی را که برای وی دارای اهمیت است جایگذین آن می‌کند که عبارت است از: 1️⃣ مفعول به 2️⃣ مصدر 3️⃣ ظرف 4️⃣ جار و مجرور ✧❁ الذکر الحکیم ❁✧ 🆔@Hojjat68Hekmat 🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83
📚 نکات نحوی ⚜️ شماره 80 ⚜️ مبحث نائب فاعل. قسمت 2 ❓حال اگر در کلام، همه این چهار معمول وجود داشته باشد، کدام‌یک نائب از فاعل می‌شود؟ آیا ترتیب خاصی بین این‌ها وجود دارد؟ 📂 در عبائر نحوی‌ها می‌توان به دو تقریب دست یافت. 1️⃣ این موارد چهارگانه هیچ اولویتی نسبت به هم ندارند. 2️⃣ اگر در کلام، مفعول به نباشد یکی از موارد سه‌گانه می‌تواند نائب از فاعل گردد. این تقریب در حق فعلِ لازم واضح است ولی پیرامون فعل متعدّی باید گفت: که گاهی متکلّم هیچ نگاهی به مفعول به ندارد و اصلا لزومی نمی‌بیند که مفعول به را ذکر کند چون هیچ نیازی بدان ندارد با این‌که فعل متعدّی است. بنابراین متعدّی بودن فعل به معنای ذکر حتمی مفعول به نیست. 📂 و حتی ممکن است مفعول به در کلام فعل معلوم وجود داشته باشد ولی در فعل مجهول آن، نائب فاعل نشود و یکی از آن سه امر منقش به نقش نائب فاعلی گردد. 📁 🌷 و به بیان دیگر، ممکن است غرض و مراد متکلّم به حذف فاعل و انتساب فعل به مصدر، ظرف، و یا جار و مجرور تعلّق گرفته باشد و از این رو، نیابت این موارد بر نیابت مفعول به مقدّم خواهد بود. 📁 🌷 پس این جایگذینی‌ها طبق أغراض متکلّم است و این هم یک امر عقلایی است و هیچ مانعی از جانشین نشدن مفعول به ندارد. بله در نگاه متکلّم اگر مفعول به دارای اهمیت باشد، بعد از حذف فاعل، فعل به او نسبت داده می‌شود. 📁 🌷 بر این اساس، بعد از حذف فاعل، هر کدام از این چهارگزینه در جای فاعل قرار بگیرند باید تمامی احکام فاعل، در حق آن‌ها هم رعایت گردد. 📁 🌷 کلام آخر: برای برخی از نحوی‌ها، مفعول به از اهمیت زیادی برخوردار است و لذا مفعول به را بر غیرش مقدم می‌کنند و فقط همان را نائب فاعل قرار می‌دهند ولی همان‌طوری که گفته شد این‌ها یک سری امور دستوری تعبّدی نیستند بلکه منوط به ایضاح غرض و مراد متکلم است. لذا حتی با وجود مفعول به در کلام، می‌توان امور دیگر را نائب فاعل قرار داد مانند: سُرِقَ فی دیوان الشرطة سلاحَ جنودِها. ✧❁ الذکر الحکیم ❁✧ 🆔@Hojjat68Hekmat 🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83
📚 نکات نحوی ⚜️ شماره 81 ⚜️ مبحث نائب فاعل. قسمت 3 ♻️❓اشاره به دو پرسش خیلی اساسی❓♻️ 1️⃣ آیا برای نائب فاعل شدن مصدر، ظرف، و جار و مجرور شروطی وجود دارد؟ اگر هست آن شروط چیست؟ 2️⃣ فلسفه منحصر شدن نائب فاعل در این چهار واژه چیست؟ چرا موارد دیگر از پذیرش این نقش محروم گشته‌اند؟ مثلا چرا چنین فرصتی به حال، تمییز، مفعول له، و ... داده نشد؟ ✧❁ الذکر الحکیم ❁✧ 🆔@Hojjat68Hekmat 🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83
﷽ 📚 نکات نحوی ⚜️ شماره 82 ⚜️ مبحث نائب فاعل. قسمت 4 🗂 مصدر برای نیابت از فاعل نیازمند دو شرط اساسی است: 1️⃣ متصرّف باشد یعنی دائم النصب به جهت مفعول مطلق نباشد؛ از این رو «سبحانَ اللّهِ» قابلیت نائب فاعل واقع شدن را ندارد چون برای «سبحانَ اللّه» به غیر از این، حالت دیگری متصوّر نیست. 2️⃣ مختصّ باشد یعنی مفید باشد و این افاده هم با بیان عدد، یا با بیان نوع - از راه وصف و اضافه - تامین می‌گردد. مانند: ضُرِبَت ضربتانِ؛ ضُرِبَ ضربٌ شدیدٌ؛ ضُرِبَ ضربُ الامیرِ. ✧❁ الذکر الحکیم ❁✧ 🆔@Hojjat68Hekmat 🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83
﷽ 📚 نکات نحوی ⚜️ شماره 83 ⚜️ مبحث نائب فاعل. قسمت 5 🗂 ظرف هم مشروط به دو شرط قبلی است یعنی حتما باید متصرّف، و مختصّ باشد. 📂 ظرف متصرّف یعنی ظرفی که قابلیّت پذیرش نقش‌های دیگری غیر از ظرف را دارد و منحصر در نقش ظرف نیست مانند الیوم، که هم می‌تواند مبتدا واقع شود، و هم خبر، و هم مفعول به. بر این اساس، ظروفی مانند «قطّ، عوضُ، إذا، سحر، أیّانَ، أنّی» نمی‌توانند نائب فاعل شوند. 📂 ظرف مختصّ یعنی ظرفی که مفید باشد و این افاده هم با وصف، اضافه، و عَلَمیّت محقّق می‌گردد. مانند سُهِرَت لیلةٌ کاملةٌ؛ جُلِسَ أمامُ الأستاذِ؛ صِیمَ رمضانُ. ✧❁ الذکر الحکیم ❁✧ 🆔@Hojjat68Hekmat 🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83
﷽ 📚 نکات نحوی ⚜️ شماره 84 ⚜️ مبحث نائب فاعل. قسمت 6 🗂 مراد از حرف جرّ در این مبحث، حرف جرّ زائد نیست چون برای نائب فاعل واقع شدن مجرّور آن هیچ دغدغه‌ای وجود ندارد؛ بلکه مراد، حروف جرّ اصلی است البته نه هر حرف جرّی بلکه مراد، آن حروف جرّی است که مجرور آن خصوصیّت خاصّی نداشته باشد. از این رو، حروف جرّ ذیل قابلیت نائب فاعل واقع شدن را ندارد. 1️⃣ مذ، منذ، و حتّی؛ چون مجرور آن‌ها حتما باید اسم ظاهر باشد. 2️⃣ حروف قسم؛ چون مجرور آن‌ها حتما باید مُقسَمٌ به باشد. 3️⃣ خلا، عدا، و حاشا؛ مجرور این سه مورد حتما باید مستثنی باشد. 4️⃣ مذ، و منذ؛ مجرور این دو باید اسم ظاهر دالّ بر زمان باشد. 5️⃣ رُبّ با این‌که حرف جرّ شبه زائد است و از حیث مقتضی، مجرور آن قابلیت نائب فاعل واقع شدن را دارد ولی با مانعی مثل منحصر شدن مجرور آن در اسم نکره و صدارت طلبی مواجه است و صدر کلام بودن با فاعل و نائب بودن منافات دارد. ✧❁ الذکر الحکیم ❁✧ 🆔@Hojjat68Hekmat 🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83
﷽ 📚 نکات نحوی ⚜️ شماره 85 ⚜️ مبحث نائب فاعل. قسمت 7 🗂 نحوه ترجمه فارسی مصدر، ظرف، و جار و مجرورِ نائب فاعلی: ✅ ترجمه تحت اللفظی عباراتی مانند «ضُرِبَ ضربٌ شدیدٌ» و «سُهِرَت لیلةٌ کاملةٌ» ، بدین قرار است که گفته شود: «از نوع زدن شدیدی زده شد.»، «یک شب کاملی شب‌زنده داری شد.». ✅ حال آن‌که در این ترجمه‌ها، مخاطب احساس نیاز به فاعل و یا مفعول به نائب فاعلی را دارد. از این رو ترجمه روان و سلیس این عبارات به این شکل است: «زدن شدیدی رخ داد.»، «زدنی از نوع زدن امیر اتفاق افتاد.»، «یک شبِ کامل، مورد شب زنده داری واقع شد.»، «جلوی استاد، ظرف نشستن واقع شد.»، «رمضان، مورد روزه داری قرار گرفت.». ✅ پس در مصدرِ نائب فاعلی، یک‌بار دیگر خود فعل معنا نمی‌گردد بلکه حرف از وقوع و تحقق به زبان جاری می‌شود. و در ظرفِ نائب فاعلی، از معنای ظرفیت وام می‌گیریم. ✧❁ الذکر الحکیم ❁✧ 🆔@Hojjat68Hekmat 🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83
﷽ 📚 نکات نحوی ⚜️ شماره 86 ⚜️ مبحث نائب فاعل. قسمت 8 🗂 بیان چند مثال برای نائب فاعلِ مجرور به حرف جرّی: 1️⃣ مُرّ بالحدیقة الجمیلة: باغ زیبایی مورد مرور و گذشت واقع شد. 2️⃣ صُلِّیَ فی الجامع: مسجد جامع، ظرفِ خواندن نماز قرار گرفت. 3️⃣ رُوجِعَ الی القرآن: قرآن، محلّ و مقصد رجوع شد. ✅ با لحاظ نکات پست‌های پیشین در نحوه ترجمه این گونه از نائب فاعل‌ها، باید عرض کرد که هر حرف جرّی که با مجرور خود نائب فاعل واقع می‌شود باید معنای اسمی آن حرف جرّ را ظاهر نمود مانند إلصاق، ظرفیت، انتهای غایت، استعانت و ... . ✧❁ الذکر الحکیم ❁✧ 🆔@Hojjat68Hekmat 🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83
📂 حال نوبت به طرح سوال دوم می‌رسد که در ادامه بدان خواهیم پرداخت.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸حلول ماه مبارک رمضان، ماه معرفت، عبادت و بندگی، ماه نزول قرآن و ضیافت بیکران الهی، مبارک باد. حضرت امام صادق روحی فداه فرمودند: هنگامی که ماه رمضان نو می‌شد، حضرت امیرمؤمنان روحی فداه رو به قبله می‌نمود و سپس این‌چنین دعا می‌کرد: «اللَّهُمَّ أَهِلَّهُ عَلَيْنَا بِالْأَمْنِ وَ الْإِيمَانِ وَ السَّلَامَةِ وَ الْإِسْلَامِ وَ الْعَافِيَةِ الْمُجَلِّلَةِ اللَّهُمَّ ارْزُقْنَا صِيَامَهُ وَ قِيَامَهُ وَ تِلَاوَةَ الْقُرْآنِ فِيهِ اللَّهُمَّ سَلِّمْهُ لَنَا وَ تَسَلَّمْهُ مِنَّا وَ سَلِّمْنَا فِيه» خداوندا! این ماه را بر ما نو کن به ایمنى و ایمان و سلامت و اسلام و عافیت بزرگ، خداوندا! روزه، شب زنده‌دارى و عبادت، و تلاوت قرآن را در این ماه رزق ما بفرما، خداوندا! ماه رمضان را برای ما سالم و تمام گردان، و او را از ما سالم بدار، و ما را در این ماه سالم و تندرست فرما. 📚 کافی، ج۴، ص۷۳، ح۴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽ 📚 نکات نحوی ⚜️ شماره 87 ⚜️ مبحث نائب فاعل. قسمت 9 🗂 در برخی از کتب نحوی نگاشته شده است که علاوه بر ظروف و مصادر و جار و مجرورهای خاص که حق جایگزینی در جایگاه فاعل را ندارند، برخی از واژه‌ها و نقش‌ها هم هستند که از این حق محرومند که به قرار ذیل است. 1️⃣ حال 2️⃣ مفعول معه 3️⃣ تمییز 4️⃣ مستثنی 5️⃣ مفعول له ⁉️ سوال مهم این است که علت و فلسفه این محرومیت چیست؟ ✧❁ الذکر الحکیم ❁✧ 🆔@Hojjat68Hekmat 🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽ 📚 نکات نحوی ⚜️ شماره 88 ⚜️ مبحث نائب فاعل. قسمت 10 🗂 هر واژه‌ای که با یک نقش یا اعراب خاصی ملازم باشد، حق نائب فاعل واقع شدن را ندارد، و اصلا مقتضی پذیرش این جایگاه را ندارد چون حاکی از یک نوع تهافت است. ✅ از این رو ظرف، جار و مجرور، و مصدرهایِ( مفعول مطلق) غیر متصرّف مانند «سبحانَ الله» این قابلیت را ندارند همان طوری که در پست‌های پیشین به شکل وافر توضیح داده شد. ✅ علاوه بر این سه مورد، حال، مستثنی، تمییز، مفعول معه و مفعول له از این جایگاه محرومند که در ادامه بدان خواهیم پرداخت. ✧❁ الذکر الحکیم ❁✧ 🆔@Hojjat68Hekmat 🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83
﷽ 📚 نکات نحوی ⚜️ شماره 89 ⚜️ مبحث نائب فاعل. قسمت 11 🔎 بررسی حال: 🗂 حال به دلیل این‌که همیشه توضیح‌دهندهِ ذات( معمول مانند فاعل و مفعول به) است و یکی از سه ضلعِ مثلثِ حال، ذوالحال، و عامل به حساب می‌آید، حتما باید در کنار ذوالحال خودش را نشان دهد و از این رو وجود مستقلی ندارد. پس حال حق نائب فاعل واقع شدن را ندارد چون نائب فاعل واژه‌ای است که نزدیک‌ترین جایگاه به فعل را دارد و با جایگزینی حال در این جایگاه، به طور طبیعی خصوصیت خویش را از دست می‌دهد. ✧❁ الذکر الحکیم ❁✧ 🆔@Hojjat68Hekmat 🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83
﷽ 📚 نکات نحوی ⚜️ شماره 90 ⚜️ مبحث نائب فاعل. قسمت 12 🔎 بررسی مفعول معه: 🗂 خصوصیت مفعول معه چنین است که همیشه مقرون به واو است و این واو مانع از ارتباط لصیق و وثیق عاملِ مجهولی به مسند الیه می‌شود. ♻️ و چه بسا بتوان دلیل اصلی این عدم جواز جایگزینی را چنین تشریح کرد که مفعول معه همیشه به همراه یک ذات(معمول) است و اصلا معنای معیّت و همرامی، همیشه با حضور دو وجود است. بر این اساس جایگزینی آن در جایگاه نائب فاعل، موجب خلل در این غرض است. ✧❁ الذکر الحکیم ❁✧ 🆔@Hojjat68Hekmat 🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83
﷽ 📚 نکات نحوی ⚜️ شماره 91 ⚜️ مبحث نائب فاعل. قسمت 13 ✅ پس، از دو پست پیشین فهم می‌شود که منصوباتِ توضیح دهنده ذات، اقتضای جانشینی از فاعل را ندارند چون حتما باید در کنار یک ذاتی(معمولی) تصوّر گردند. ✧❁ الذکر الحکیم ❁✧ 🆔@Hojjat68Hekmat 🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83
﷽ 📚 نکات نحوی ⚜️ شماره 92 ⚜️ مبحث نائب فاعل. قسمت 14 🔎 بررسی تمییز: 🗂 تمییز به دو نوع تمییزِ ذات، و تمییزِ نسبت تقسیم می‌شود که در هر دو صورت، تمییز وجود مستقلی ندارد چون تمییز در کنار ذاتِ مبهم، و یا نسبتِ مبهم خودنمایی می‌کند؛ یعنی در نوع اول، حتما باید یک ذات مبهمی مانند عدد وجود داشته باشد که برای رفع ابهام آن، نیازمند تمییز باشیم. هم‌چنین در نوع دوم، نسبت میان عامل و فاعل، و یا عامل و مفعول به، ابهام‌زا است که برای برطرف نمودن این ابهام، خواستار تمییز نسبت هستیم. بر این اساس، وجود ذاتِ مبهم، و یا دو طرفِ نسبتِ مبهم، اجازه جایگزینی تمییز در جایگاه فاعل را به ما نمی‌دهد. ✧❁ الذکر الحکیم ❁✧ 🆔@Hojjat68Hekmat 🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83