#رنجنامه_عالمان_شیعی
#مکتوبات
⭕️ مینویسم این حروف را و حال آن که گرسنه هستم...
💠 مرحوم حضرت آیتالله سیّد شهابالدّین مرعشی نجفی بر نسخهای خطّی از کتاب "فوائد بحرالعلوم" نوشتهاند:
🔸کتاب فوائد سیّدمهدی نجفی را خریدم به پولی که از سه ماه #نماز_استیجاری به دست آورده بودم. و منِ محزون، شهابالدّین حسینی مرعشی نجفی هستم.
🔹و این حروف را در حالی که #گرسنه_هستم مینویسم! زیرا یک روز و شب است که به دلیل نداشتن وجه، چیزی نخوردهام! و امیدوارم به برکت اجداد طاهرینم علیهمصلواتالله بر این سختی و گرفتاری بتوانم صبر نمایم.
✍🏻 نوشته شد به تاریخ ۱۳۴۱، در مدرسه قوام - نجف أشرف
📎 منابع تمامی مطالب، در آرشیو مجموعه موجود میباشد.
📚 همراه با عالمان شیعه| حجره فقاهت
🆔 @hojre_feghahat
#مکتوبات
#استفتائات
💠 سؤال از مرحوم حضرت آیتالله سیّدمحسن حکیم طباطبایی قدّس سرّه:
❓آیا مداومت بر ذکر أمیرالمؤمنین علیهالسّلام در حالات مختلف - از قبیل هنگام نشستن، ایستاده بودن و راه رفتن - بلکه در همهی حرکات، خصوصاً موقع سختیها و مشکلات ایرادی دارد؟!
✍🏻 پاسخ:
🔸هیچ ایرادی ندارد؛ زیرا ایشان #شفیع گنهکاراناند و همچنین در جمیع حاجات شفیع نزد خداوند متعال هستند.
🔹و توسّل به ایشان از بهترین راههای موفقیّت و از بهترین #اسباب_رستگاری است. والسّلام علیکم و رحمة الله
• محسن الطّباطبایی الحکیم؛ ۵ ربیع الأوّل ۱۳۸۴ ه.
📚 به ما بپیوندید| حجره فقاهت
🆔 @hojre_feghahat
#مکتوبات
💠 دستخطّ مبارک صاحب فتوای تنباکو، مرحوم میرزا محمّدحسن شیرازی رضواناللهعلیه
👈🏻 بسم الله و له الحمد؛ الیوم استعمال تمباکو و توتون بأیّ نحوٍ کان، در حکم محاربه با امام زمان صلواتاللهعلیه است. والسّلام
- حرّره الأقلّ محمّدحسن حسینی
📚 به ما بپیوندید| حجره فقاهت
🆔 @hojre_feghahat
.:. حجره فقاهت .:.
#مکتوبات
#تشرف_یافتگان
⭕️ دستنوشته مرحوم آیتالله خوئی از چگونگی تشرّف شیخمحمّد کوفی...
💠 مرحوم آقای ابنالعلم از آیتالله خوئی استفسار کرده بودند که جریان تشرّف شیخمحمّد [کوفی] شوشتری خدمت امام عصر "عجّلاللهفرجه" را که از آن مرحوم شنیده بود نقل کنند، جوابیّه آن:
✍🏻 جناب مستطاب مرحوم مبرور جنّت مکان، خلد آشیان، آقای شیخمحمّد شوشتری که قبلاً ساکن نجف و بعداً سالها ساکن کوفه شد، شخصاً و بدون واسطه برای این جانب چنین نقل نمودند که:
🔸بنا گذاشتم یکی از شبهای قدر ماه مبارک رمضان را نوزدهم یا بیست و یکم (تردید از بنده است) به مسجد کوفه مشرّف شده و در آنجا احیاء نمایم؛ بدین قصد از نجف حرکت به سمت کوفه نمودم.
- چون هوا گرم بود، قبل از دخول مسجد به سمت نهر احمَیدیّه که قدری بالاتر از مسجد بود رفته و جهت رفع گرما قدری آب به خود زده و بعداً وارد مسجد شده...
🔹رأساً به محراب حضرت امیر مشرّف و پس از اذان مغرب، نماز خوانده و پس از نماز جهت افطار حرکت کردم. قبلاً به ذهنم خطور کرده بود که چقدر خوب است چشمم به جمال حضرت ولی عصر عجّلاللهتعالیفرجه منوّر و تسلیت بگویم.
🔸همین که از محراب مذکور قدری دور شدم، دو نفر را در یکی از ایوانهای مسجد که یکی دراز کشیده و دیگری نشسته بود دیدم. شخص نشسته مرا به نام صدا کرده و گفت:
- شیخمحمّد کجا می روی؟ تعجّب کردم که این مرد ناشناس نام مرا از کجا میداند!
• جواب دادم میخواهم بروم جایی افطار کنم، و افطار من آن شب نان و خیار چنبر بود.
🔹گفت: همین جا بنشین افطار کن. من هم نشستم و مشغول افطار شدم. آن شخص شروع به سؤال از آقایان علمای موجود نجف نموده و حال یک به یک را سؤال نمود تا تمام شدند.
🔸من تعجّب از کثرت اطّلاع او نمودم که باز از حال مرحوم آقاسیّد ابوالحسن اصفهانی [سؤال] نمود. در آن وقت ایشان یکی از طلّاب علمی بودند و چندان نمیشناختم؛ ولی از ترس اینکه مبادا بخواهد حال فرد فرد طلاب را بپرسد گفتم: همه خوبند.
👈🏻 در این وقت شخصی که دراز کشیده بود چیزی به او گفت که من نفهمیدم؛ لذا او ساکت شد و بنده شروع به سؤال نموده گفتم: اینکه خوابیده که است؟!
- جواب گفتند: ایشان آقای عالَمند (عالم به فتح لام) عربهای عوام به ملّا میگویند، ولی نظر به اینکه صحبت ما فارسی بود، توضیح خواسته پرسیدم: آقای عالِمند یا آقای عالَمند؟! تعجّب کرده؛ و از این حرف خوشم نیامده و در دل گفتم چقدر مبالغه میکند!
• این لقب سزاوار حضرت ولی عصر است نه کس دیگر [و ایشان هنگام نقل این قصّه، زار زار گریه میکردند]
🔹در این اثناء شخص نشسته گفت: برای شیخمحمّد آب بیاورید، ناگهان دیدم شخصی حاضر و آماده جام آبی به دست داشت. من گفتم: تشنه نیستم و آب را رد کردم.
🔸پس از صرف افطار به جای خود برگشتم که دوباره نماز بخوانم و مشغول اعمال شوم، ناگاه احساس کسالت کرده و سر خود را به دیوار تکیه دادم و خوابم برد. وقتی چشمم باز شد دیدم هوا بیاندازه روشن است که من درز آجرهای دیوار مقابل را به خوبی میدیدم؛ یقین کردم صبح شده، بسیار افسوس خوردم که آمده بودم شب را به عبادت احیاء نمایم خواب برده است!
🔹در این اثناء دیدم که آن شخصِ خوابیده و جمعی از علماء مشغول نماز جماعت و خودش امام آنها بود و نمازشان تمام شده و مشغول تعقیب هستند. گفتم: اینها نماز صبح را خواندهاند و مشغول تعقیبند و شخص نشسته نیز جزء مأمومین بود.
⭕️ از امامِ [جماعت] سؤال نمود که این جوان را همراه خود ببریم؟! جواب داد: نه، ایشان باید #سه_امتحان بدهد و برای هر امتحانی وقتی معیّن کردند که وقت آخرین امتحان مصادف با سن شصت سالگی احقر میشد.
🔸چون دیدم قریب است نماز صبح قضا شود از جا بلنده شده، رفتم وضو گرفته و به مسجد برگشتم، دیدم هوا بیاندازه تاریک است و اثری از آن اشخاص نیست! بینهایت تعجّب کردم و معلوم شد که هنوز اوّل شب است و خواب من چندان نبوده و دانستم که آن آقا حضرت ولی عصر بوده و نمازی که میخواندند نماز عشا بوده.
✍🏻 ابوالقاسم الموسوی الخوئی
📎 تصویر فوق بیکیفیّت است و صرفاً جهت استناد واقعه ضمیمه شده است، اگر نسخه باکیفیّت آن را دارید، ارسال بفرمائید. @info_feghahat
📚 همراه با عالمان شیعه| حجره فقاهت
🆔 @hojre_feghahat
#مکتوبات
✍🏻 دستخطّ مبارک استاذ الفقهاء و المجتهدین، مرحوم شیخ مرتضی انصاری رضواناللهعلیه
💠 در این نسخه آمده است: در مطالبی که احتیاط شده است، یا اشکال در آنها شده، از باب عدم افتاء بوده، و مقلّدین در این مسائل به أعلم فالأعلم مراجعه کنند.
- مسأله: فصل هشتم، صوم کفّاره
📚 به ما بپیوندید| حجره فقاهت
🆔 @hojre_feghahat
#گالری_تصاویر
#مکتوبات
📄 هدیّه منزل شخصی مرحوم حضرت آیتالله سیّد محمّدهادی میلانی طاب ثراه به آستان مقّدس امام رضا "سلاماللهعلیه"
✍🏻 متن ایشان به این شرح است:
بسمه تعالی شأنه
💠 خانهای که این سندِ آن است، اهدایی بنده است به آستانه مقدّسه رضویّه صلواتاللهتعالیعلیمنشرّفها؛ امید این #تقدیمی_نالایق مورد قبول واقع شود.
- ۸ اردیبهشت ۵۴/ ۱۶ ربیعالثّانی ۱۳۹۵؛ سیّد محمّدهادی میلانی
📚 به ما بپیوندید| حجره فقاهت
🆔 @hojre_feghahat
#گالری_تصاویر
#مکتوبات
📄 جهانِ شیعه عزادار است...
💠 النّاس موتیٰ و اهل العلم احیاء!
👈🏻 به مناسبت هفتمین شب درگذشت مرجع عالیقدر شیعه حضرت آیتالله فقیه سبزواری رضواناللهعلیه...
- مجلسی روز پنجشنبه ۲٠ بهمن ۱۳۴۵ تشکیل خواهد شد.
📚 به ما بپیوندید| حجره فقاهت
🆔 @hojre_feghahat