eitaa logo
اندیشکده حکمرانی دینی
574 دنبال‌کننده
863 عکس
348 ویدیو
18 فایل
🔺اندیشکده حکمرانی دینی وابسته به موسسه مطالعات دینی معیار اندیشه است. 🔺آدرس کانال اطلاع‌رسانی موسسه: https://eitaa.com/meyare_andishe 🔺راه ارتباطی با اندیشکده: @mmfm60
مشاهده در ایتا
دانلود
اندیشکده حکمرانی دینی
5️⃣ آیت الله محمدجواد فاضل لنکرانی، عضو جامعه مدرسین 🔰 برای اثبات #مشروعیت انتخابات از منظر فقهی م
🔺 سومین مستند قرآنی مشروعیت انتخابات آیه ۱۱ سوره رعد «إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّى یُغَیِّروا ما بِأَنفُسِهِم» است. خدای تبارک و تعالی سنّتش این است که خود جامعه بیاید در سرنوشت خودش دخالت کند، اگر یک جامعه‌ای دنبال صلاح و مصلحت و رشد نباشد خدای تبارک و تعالی به حال خودش رها می‌کند، اگر یک جامعه‌ای دنبال کمال باشد، کمال فکری، کمال اقتصادی، کمال سیاسی، خدا می‌فرماید من هم کمک‌تان می‌کنم. 🔹 اگر جامعه بخواهد یک راه مطمئنی را برای تعیین سرنوشت اختیار کند، راه است. با انتخابات می‌تواند سرنوشت خودش را رقم بزند، یعنی ما وقتی به انتخابات از این دید نگاه کنیم که انتخابات تأثیر در سرنوشت دارد، علاوه بر اینکه در سرنوشت اشخاص هم دخالت دارد، خیلی عنوان بزرگی می‌شود. 🔹 خدای تبارک و تعالی خبر می‌دهد «إن الله لا یغیر ما بقومٍ حتی یغیروا ما بانفسهم» یعنی جامعه موظف است سرنوشت خودش را تعیین کند نه اینکه خدا بگوید اگر جامعه حرکت کرد خدا هم یک عنایتی می‌کند و یک سنتی دارد، خبر نیست، خبر در مقام انشاء است. جامعه است در سرنوشت خودش دخالت کند. 🔹 هر حقّی منتزع از یک حکم تکلیفی است تا یک حکمی نباشد حقّی وجود ندارد. پس هر جا باشد باید یک هم باشد نمی‌شود بگوئیم حق هست اما تکلیف نیست. در بحث انتخابات هم مسئله حق را داریم، حق جامعه این است که حاکم خودشان را معین کنند، این یک امری است که هم عقلی است و هم عقلائی. حاکم نمی‌تواند به ظلم و جور و غلبه حکومت کند حقّ جامعه است که حاکم را معین کند. 🔹 غیر از مسئله حق، هم هست، در جاهایی که نداریم و مسئله دینی نداریم فقط در محدوده‌ حق عقلی و عقلائی مسئله باقی می‌ماند ولی از ادله‌ای که الآن ذکر کردیم به خوبی استفاده می‌شود که این یک وظیفه شرعی است یعنی واجب است. ادامه دارد... 🆔 @hokmrani_dini
اندیشکده حکمرانی دینی
5️⃣ آیت الله محمدجواد فاضل لنکرانی، عضو جامعه مدرسین 🔰 برای اثبات #مشروعیت انتخابات از منظر فقهی م
🔹 این‌که گفته شود واجب است و انتخابات از لوازم و مقدمات حفظ نظام است و سپس مبتنی بر وجوب ، به اثبات وجود انتخابات استدلال شود، گرچه امر درستی است، اما نتیجه آن وجوب ارشادی و نه مولوی انتخابات است. در حالی که ما برای اثبات این‌که شرکت در انتخابات است نیازمند اثبات مولوی بودن آن هستیم. مولوی و وظیفه شرعی بودن این مهم نیز از طریق ادله که ذکر شد قابل اثبات است. 🔺 هیچ ارتباطی بین و انتخابات وجود ندارد 🔹 بین بیعت با انتخابات هیچ نسبتی وجود ندارد و فرق این هر دو واضح است. انتخابات مربوط به قبل از انتخاب حاکم و مسئول است و بیعت مربوط به بعد از انتخاب او؛ «بیعت یک اعلام وفاداری و تسلیم و عهد است یعنی امری است که در آن مسئله انتخاب نیست، عهد با آن کسی است که الآن انتخاب شده… این آیاتی که در سوره ممتحنه، در سوره فتح، راجع به بیعت آمده، مسئله را خیلی روشن می‌کند. بیعت انتخاب نیست، بیعت عهد با آن کسی است که یا از جانب خدا انتخاب شده یا از جانب مردم انتخاب شده.» 🔹 به نظرم می‌رسد بین انتخابات و مسئله شورا فرق وجود دارد. ما در انتخابات می‌گوئیم مردم می‌آیند یک حاکمی ‌را انتخاب می‌کنند، انتخاب است، مردم می‌گویند ما می‌خواهیم این آقا حاکم و ولیّ ما باشد، اینها بروند در مجلس قانونگذاری. مسئله شورا یک مسئله‌ای است که خود حاکم، خود مسئول جامعه، موظف است در آنچه که مربوط به امور مردم هست مشورت کند، انتخاب نیست، مشورت است. 🔹 مشورت از مقدمات مسئله انتخابات می‌شود اما حقیقت غیر از مسئله انتخاب است. شورا یعنی ضمّ افکار به یکدیگر، کنار هم گذاشتن اندیشه‌ها و محصل از افکار، بعداً نتیجه بگیرند که در فلان امر چه بکنند. این ربطی به مسئله انتخابات ندارد. ما آیات و روایات شورا را جزء ادله انتخابات نمی‌توانیم قرار بدهیم، لذا مقوله انتخابات از مقوله شورا و بیعت کاملاً جدا است. 🆔 @hokmrani_dini
اندیشکده حکمرانی دینی
🔺 تعبیر قرآن، «لیقوم الناس بالقسط»، اگر بخواهد تحقق پیدا کند، یعنی بار #عدالت_اجتماعی بر شانه‌های مر
🔺 ممکن است برخی بگویند خرج کردن این عنوان برای انتخابات، کار را سخت می‌کند و عوارض منفی دارد. یک عده‌ای هستند که شرکت نمی‌کنند، بعد احکام الهی، موهون می‌شوند، که چطور شده است که اینها از کنار یک وظیفه شرعی رد شده‌اند؟! 🔺 ما می‌توانیم آن را به این نقض کنیم که شما چطور تکلیف شرعی را برای روزه خرج می‌کنید، این همه خطبای ما بالای منبر می‌گویند که ایهاالناس غیبت نکنید، به هم ظلم نکنید، دروغ از گناهان کبیره است. در صورتی که برخی از گناهان در بین مردم شیوع دارد. حق همسایه لازم و واجب است، احترام پدر و مادر لازم است، این پاسخ نقض آن است. 🔺 پاسخ دوم این است که وقتی حکم شرعی به صورت عام، به صورت خطاب قانونی ابلاغ می‌شود، ما به موارد تخصیص و استثنائات و عروض حالات ثانوی، کاری نداریم. اگر کسی به علتی نمی‌تواند خارج شود، یا وظیفه دیگری را احراز کرده است، مسئولیتش با خودش است. این بدین معنا نیست که ما حکم اولیه را در اختیار مردم نگذاریم. شرکت در به است. 🔺 از طرف دیگر، ما نمی‌توانیم هر کسی را که شرکت نکرده است، محکوم به کنیم. اشکال در اینجاست. کسانی که وظیفه‌ای را برعهده داشته‌اند و انجام ندادند، نمی‌توان همه آنها را فاسق دانست. مگر اینکه تعمد و اظهار مخالفت با حاکم و یک نوع لجاجتی در آن باشد. این بد است. 🔺 گاهی اوقات افراد وظایف شرعی‌شان را انجام نمی‌دهند، که از سر سستی و کاهلی و غفلت است. ولی گاهی اوقات با و و توجه است. حالت دوم خطرناک‌تر است. ولی ما وظیفه داریم تا زمانی که چیزی را احراز نکردیم، کسی را تفسیق نکنیم. 🔺 به نظر من اشکال در اینجا است که ما اهمیت فروعات را متوجه نشدیم. یعنی ما از اهمیت نماز برای مردم صحبت می‌کنیم، اهمیت و مفسده عظیمی که در دروغ‌گویی است، در خوردن مال مردم است، اینها را به مردم می‌گوییم، و همه را در قالب مسائل فردی می‌گوییم. ولی در مسائل حکومتی که سرنوشت یک امت به آن وابسته است، اصلا مثال‌های ما درست نیست. اگر چیزی مربوط به سرنوشت یک امت است، پس ضرورت و وجوب و تکلیف دارد. ادامه دارد... 🆔 @hokmrani_dini