🟠 ادارات بدون آبدارچی و امنیت ملی با دلار ایکس هزار تومانی؟
✍🏻محمدرضا اسلامی
ماجرای آبدارچی دیوان عالی کشور هنوز در دست بررسی است و روایت اصلی هنوز مشخص نیست (شاید هم مشابه برخی اتفاقات امنیتی هرگز مشخص نشود) اما این اتفاق را باید از منظری جامعتر یا در اصطلاح Big Picture دید. این اتفاق، رخدادی بسیار مهم بود که باید با حوادث چندماه اخیر در سوریه و منطقه مرتبط دید.
پیش از پرداختن به این بحث مروری کنیم روی بودجه رسمی کشور سوریه در سال ۲۰۲۴:
🔵 بودجه مصوب مجلس کشور سوریه در سال گذشته ۳۵،۵۰۰ میلیارد پوند سوری
معادل ۳.۱ میلیارد دلار بوده است.
این جمله چه معنی ای می دهد؟ بگذارید این جمله را اینگونه باهم بخوانیم:
با بودجه کشور سوریه کلا ۲ تا برج خلیفه می شود ساخت.
(هزینه احداث برج خلیفه حدودا ۱.۵ میلیارد دلار بوده است).
این یعنی که یک تاجر عرب یا یک تاجر آمریکایی می توانند کل بودجه کشور سوریه را تامین کنند.
بودجه کشور سوریه در سال قبل یعنی در ۲۰۲۳ چقدر بوده است؟
۵.۴ میلیارد دلار
چنین وضعیتی منجر به چه می شود؟ نگاهی به مصاحبه اخیر محمد جلالی نخست وزیر سابق سوریه (در زمان بشار اسد) بسیار تکاندهنده است.
او مصاحبهای کرده و گفته: حقوق منِ نخست وزیر ۱۴۰ دلار در ماه بوده است.
این یعنی که قطعا «آبدارچی نخست وزیر» یا راننده نخست وزیر یا حتی مسئول دفتر او رقمی بسیار کمتر از ۱۴۰ دلار در ماه دریافت میکردهاند.
این یعنی که یک مهندس آمریکایی با پول خرد هزینه بنزین ماشینش میتواند حقوق نخست وزیر سوریه را بدهد. این یعنی یک تاجر اماراتی میتواند با پول خردی که برای خشکشویی لباس و پارکینگ ماشیناش می دهد حقوق نخست وزیر سوریه را پرداخت کند.
و آیا «مقاومت» وقتی که آبدارچی و سرباز حقوقش اینگونه است و نخست وزیر حقوقش آنگونه است معنی دارد؟ (جالب اینکه بدانیم او پیش از آنکه نخستوزیر بشار بشود رئیس دانشگاه بوده).
این یک جلوه وحشتناک از فقر است. اما ماجرا در همینجا متوقف نیست. فقر جلوههای بدتری هم دارد.
🔵 بازگردیم به مسئله آبدارچی دیوان عالی کشور و ببینیم ارتباط این اتفاق با اتفاقات چند ماه اخیر در منطقه چیست؟
طی ماههای گذشته موساد اسرائیل جلوه های عجیب و جدیدی از توان اطلاعاتی خود را نشان داد. مسئله پیجرها یک شوک برای جهان عرب بود و مسئله ترور سیدحسن نصراله نمونه دیگری از اشراف اطلاعاتی اسرائیل بر محرمانهترین امور تشکیلاتی حزباله بود. در تمام این اقدامات اخیرِ اسرائیل رد پای آبدارچیها و یا افرادی را می توان دید که با حقوق ۱۴۰ دلار در ماه زیسته اند و حاضر به فروش اطلاعات محرمانه به نیروهای اسرائیلی در ازای چندهزار دلار بوده اند. Credit اصلی از آنِ سیستم اطلاعاتی اسرائیل و موساد نیست بلکه Credit اصلی از آن فقر است. وقتی که موساد از لحظه (ساعت، دقیقه، ثانیه) موقعیت سیدحسن نصراله اطلاعات دارد یعنی در همان تشکیلات حزباله افرادی هستند که تا این حد نشتی اطلاعات محرمانه و فوق محرمانه دارند.
در تمام اجزای افراد پیرامون فرماندهان حماس، افرادی هستند که سالهاست خسته از درآمدهای ۱۰۰دلار در ماه زندگی کرده اند. همین افراد عامل نشت اطلاعات حماس و خبردادن لحظه/موقعیت فرماندهان بوده اند.
جلوه فقر فقط نخستوزیر سوریه نیست. جلوه فقر فقط «نجنگیدن ارتش» سوریه نیست. جلوه فقر جایی است که آبدارچی تو را می فروشد. جایی است که معتمدین سیدحسن نصراله نیز موقعیتِ لحظهای فرمانده حزباله را در ازای چندهزار دلار (یا چندصدهزار دلار) میفروشند.
مقاومت، با فقر بی معناست. چون تو میتوانی مقاومت کنی(و ممکن است بخواهی به مقاومت ادامه بدهی) ولی پیرامونِ تو افراد به مرز جاریشدگی Yeilding رسیده اند. ممکن است سردار حاجی زاده فرمانده نیروی هوا فضا بخواهد مقاومت کند ولی وقتی که آبدارچیِ حاجی زاده از درون بریده باشد، و یا راننده حاجی زاده به مرز Yeilding رسیده باشد، مقاومت چگونه ممکن است؟
🔵 آقای پورمحمدی (که در انتخابات ریاست جمهوری آنطور هوشمندانه سخن میگفت) دیروز آمده مقابل دوربین و گفته:
ضارب «در هنگام ترور از منافقین صحبت کرده و شعار میداده که نشان میدهد هدفدار آمده بود.»
آقای پورمحمدی آدم کم هوشی نیست ولی چطور مسئله را به سازمان مجاهدین تقلیل می دهد؟ آیا او ندیده که این چندماه اخیر در منطقه چه مسائلی رخ داده است؟ آیا ترور اسماعیل هنیه را ندیده؟
🔵صورت مساله کشور ایران امروز یک چیز است: اقتصاد. فقط همین. روند کشور با مسیر فعلی و با دلار صد یا دویست هزار تومانی به نقطهای خواهد رسید که نه کوچکزاده به آبدارچی اش اعتماد خواهد داشت و نه پورمحمدی به برادرِ راننده اش.
ویروس فقر بیش از ویروس کرونا به انسانها نزدیک میشود.
#یادداشت
حکمران؛ روایت عمیق سیاست و اقتصاد
@HokmranOnline
حکمران
🔸فاجعهای بزرگ در ایران که نمیخواهند شما از آن باخبر شوید! 🔹به روایت دکتر سید یاسر جبرائیلی لینک
🔸اطلاع از ارتباط بین این دو تبلیغات شهری، آغاز فهم اقتصاد سیاسی ایران است.
در رویداد «روایت حقیقت»، این ارتباط موشکافی شده است.
https://aparat.com/v/inrq96d
#توییت
حکمران؛ روایت عمیق سیاست و اقتصاد
@HokmranOnline
🟠مقاله: چگونه نئولیبرالیسم شکست خورد؟
و یک جامعه بهتر چه شکلی میتواند داشته باشد؟
🔹نوشته: جوزف استیگلیز
🌐 rooseveltinstitute.org/publications/how-neoliberalism-failed
🛑مقدمه
جوزف استیگلیتز، اقتصاددان برجسته و برنده جایزه نوبل، در این مقاله به بررسی شکستهای نئولیبرالیسم پرداخته و چارچوبی برای یک جامعه پسانئولیبرالی ارائه میدهد. او توضیح میدهد که چگونه نئولیبرالیسم، که به ظاهر آزادی اقتصادی و رقابت را ترویج میکرد، در عمل باعث افزایش نابرابری، تمرکز قدرت، و تضعیف دموکراسی شده است.
🔹شکستهای نئولیبرالیسم
1️⃣. تمرکز قدرت
نئولیبرالیسم با هدف کاهش نقش دولت و تقویت بازارهای آزاد آغاز شد، اما در عمل باعث افزایش تمرکز قدرت اقتصادی و سیاسی شد. نهادهایی مانند بانکها و شرکتهای بزرگ به مراکز اصلی قدرت تبدیل شدند، در حالی که نهادهای مردمی و اتحادیهها تضعیف شدند.
2️⃣. ناامنی و نابرابری
نئولیبرالیسم ناامنی اقتصادی را تشدید کرد. کاهش حمایتهای اجتماعی و قوانین حمایت از کارگران باعث افزایش بدهیهای شخصی و وابستگی به نهادهای مالی شد. نابرابری نیز تشدید شده و احساس بیعدالتی را در جوامع افزایش داده است.
3️⃣. شکست در مدیریت اقتصادی
سیاستهای نئولیبرالی مانند آزادسازی بازارها و کاهش نظارت دولت باعث بحرانهای مالی نظیر بحران مالی ۲۰۰۸ شد. این سیاستها به جای حل مشکلات، منافع را به گروههای خاصی مانند بانکها و شرکتهای بزرگ محدود کردند.
4️⃣. تضعیف دموکراسی
نئولیبرالیسم با محدود کردن نقش دولت و کاهش منابع عمومی، نهادهای دموکراتیک را تضعیف کرد. این شرایط به رشد پوپولیسم و افزایش گرایشهای استبدادی کمک کرده است.
🔸ویژگیهای یک جامعه پسانئولیبرالی
1️⃣. محدود کردن تمرکز قدرت
استیگلیتز بر لزوم اجرای قوانین قویتر برای جلوگیری از تمرکز قدرت اقتصادی و سیاسی تأکید میکند. او پیشنهاد میدهد اتحادیههای قویتر، مالیاتهای پیشرفته، و سیاستهای رقابتی مؤثر میتوانند به توزیع عادلانهتر قدرت کمک کنند.
2️⃣. تقویت اقدام جمعی
دولت باید نقش کلیدی در حمایت از خدمات عمومی، کاهش نابرابری، و مدیریت بحرانها ایفا کند. مثالهایی مانند تأمین اجتماعی و بیمه بیکاری نمونههایی از اقدام جمعی موفق هستند.
3️⃣. بازتعریف نقش بازار
استیگلیتز معتقد است که بازارها نباید محور اصلی سیاستگذاری باشند. در حوزههایی مانند آموزش، بهداشت، و انرژی، نقش دولت ضروری است. سیاستهای صنعتی و سبز نیز برای ایجاد رشد پایدار و عادلانه اهمیت دارند.
4️⃣. بازسازی دموکراسی
برای یک جامعه بهتر، اقتصاد باید به نحوی طراحی شود که دموکراسی تقویت شود. این امر مستلزم کاهش تأثیر پول در سیاست و تقویت نهادهای مردمی است.
🔹نتیجهگیری
استیگلیتز تأکید میکند که نئولیبرالیسم نه تنها از نظر اقتصادی ناکارآمد بوده، بلکه دموکراسی و ارزشهای اجتماعی را نیز تضعیف کرده است. ایجاد یک جامعه پسانئولیبرالی نیازمند بازتعریف سیاستهای اقتصادی، کاهش نابرابری، و تقویت نهادهای دموکراتیک است. این تغییرات میتوانند به ساختن یک جامعه عادلانهتر و پایدارتر کمک کنند.
#مقاله
حکمران؛ روایت عمیق سیاست و اقتصاد
@HokmranOnline
15.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸نظریههای استعماری چگونه کمر تولید ایران را شکسته است؟
در فیلم جواب را ببینید
#تکههای_حکمران
حکمران؛ روایت عمیق سیاست و اقتصاد
@HokmranOnline
🔸بزرگترین ناترازی کشور، ناترازی عقلیست
✍🏻محمدرضا یزدیزاده
#عکسنوشته
حکمران؛ روایت عمیق سیاست و اقتصاد
@HokmranOnline
حکمران
🔸بزرگترین ناترازی کشور، ناترازی عقلیست ✍🏻محمدرضا یزدیزاده #عکسنوشته حکمران؛ روایت عمیق سیاست و
8.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸بزرگترین ناترازی کشور، ناترازی عقلیست
✍🏻دکتر محمدرضا یزدی زاده
📺 aparat.com/v/nma858u
مصاحبه دکتر یزدی زاده با خیابان جمهوری
#در_رسانه
حکمران؛ روایت عمیق سیاست و اقتصاد
@HokmranOnline
May 11
31.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸چرا مردم صاحبِ نفتِ ایران باید دعا کنند که قیمت جهانی نفت گران نشود؟!
گزیدهای از همایش روایت حقیقت
📺 youtu.be/3Q4pm7PvRUQ
#تکههای_حکمران
حکمران؛ روایت عمیق سیاست و اقتصاد
@HokmranOnline
🔸چرا مردم صاحبِ نفتِ ایران باید دعا کنند که قیمت جهانی نفت گران نشود؟!
خلاصه بحث
ارائه دکتر جبرائیلی به بررسی مسائل اقتصادی ایران، با تمرکز بر تأثیر سیاستهای نئولیبرالی، جهانیسازی قیمتها، و دلاری شدن اقتصاد میپردازد. او به مشکلات ساختاری اقتصاد ایران و راهکارهای اشتباه سیاستگذاری اشاره میکند که منجر به افزایش هزینه تولید، کاهش قدرت خرید مردم، و تضعیف تولید ملی شده است.
🔸وضعیت تراز بازرگانی و نرخ ارز
- ایران طی سالهای اخیر تراز تجاری مثبت داشته است، به این معنا که صادرات کشور بیشتر از واردات بوده است. با این حال، بخشی از درآمدهای ارزی به دلیل قاچاق سرمایه و عدم نظارت مناسب، از دست رفته است.
- افزایش نرخ ارز تأثیر مستقیمی بر قیمت مواد اولیه وارداتی و تولیدات داخلی دارد. مواد اولیه تولید، از جمله نهادههای دامی، ماشینآلات، و قطعات الکترونیکی، بهدلیل وابستگی به نرخ ارز گرانتر میشوند، که این امر منجر به افزایش هزینه تولید و قیمت نهایی محصولات میشود.
🔹جهانیسازی قیمتها
- از سال ۱۳۸۶ و با اجرای سیاستهای جهانیسازی قیمتها، مواد اولیه تولیدی داخل کشور، مانند فولاد، نفت، و پتروشیمی، با قیمتهای جهانی و بر اساس نرخ ارز به تولیدکنندگان داخلی فروخته میشود.
- این سیاست باعث میشود مردم ایران، بهعنوان صاحبان منابع طبیعی، در داخل کشور با افزایش قیمت کالاهای تولیدی مواجه شوند، در حالی که تولیدکنندگان خارجی این مواد را با قیمت پایینتری خریداری میکنند.
🔸دلاری شدن اقتصاد
- اقتصاد ایران دچار "دلاری شدن" شده است؛ به این معنا که کارکردهای اصلی پول ملی، مانند واسطه مبادله، ذخیره ارزش، و واحد سنجش، به دلار واگذار شده است.
- این وضعیت باعث شده مردم برای پسانداز به دلار روی آورند و قیمتگذاری کالاها به دلار انجام شود. بهویژه مواد اولیه تولیدی داخلی که با نرخ ارز تعیین میشوند، با افزایش نرخ دلار گرانتر میشوند.
🔹 تأثیر بر تولیدکنندگان
- تولیدکنندگان ایرانی مجبورند مواد اولیه داخلی را با قیمتی بالاتر از قیمت جهانی خریداری کنند. این افزایش هزینه تولید، رقابتپذیری محصولات ایرانی را در برابر کالاهای خارجی کاهش داده است.
- بهعنوان مثال، فولاد تولیدی ایران در داخل کشور گرانتر از قیمت جهانی به فروش میرسد، در حالی که به تولیدکنندگان خارجی تخفیف داده میشود. این سیاست، فشار مضاعفی بر تولیدکنندگان داخلی وارد میکند و اقتصاد ایران را تضعیف میسازد.
🔸تبلیغات نئولیبرالی و پیامدهای آن
- جریان نئولیبرالی، ناکارآمدیهای موجود را به تولیدکنندگان داخلی، مانند خودروسازان، نسبت میدهد. در حالی که مشکلات اصلی ناشی از دلاری شدن هزینهها و سیاستهای اشتباه قیمتگذاری است.
- تبلیغات نادرست، افکار عمومی را به سمت مقصر دانستن تولیدکنندگان سوق میدهد، در حالی که سیاستهای کلان اقتصادی، مانند جهانیسازی قیمتها و دلاری شدن اقتصاد، عامل اصلی این بحرانها هستند.
🔹نتیجهگیری
دکتر جبرائیلی تأکید میکند که سیاستهای نئولیبرالی و جهانیسازی قیمتها، که تحت تأثیر نهادهایی مانند صندوق بینالمللی پول اجرا شدهاند، به اقتصاد ایران ضربه زدهاند. این سیاستها درآمد مردم را کاهش داده، تولید داخلی را تضعیف کرده، و وابستگی به دلار را افزایش داده است. او معتقد است که باید رویکردهای جایگزین و واقعبینانه برای مدیریت اقتصاد و تقویت تولید داخلی اتخاذ شود.
#تکههای_حکمران
حکمران؛ روایت عمیق سیاست و اقتصاد
@HokmranOnline
14.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸آغاز هر تغییری از تولید روایت در آن زمینه اتفاق می افتد
نام طاغوت را تغییر داده و به بهانه کارآفرینی و توسعه، بی عدالتی را گسترش دادند.
✍🏻سیدمجید حسینی
#تکههای_حکمران
حکمران؛ روایت عمیق سیاست و اقتصاد
@HokmranOnline
🔸بزرگترین ناترازی کشور، ناترازی عقلیست
🔷خلاصه مصاحبه با دکتر محمدرضا یزدیزاده
🔸مقدمه
برنامه تصویری خیابان جمهوری میزبان دکتر محمدرضا یزدیزاده، استاد دانشگاه و پژوهشگر اقتصادی، بود. این برنامه به بررسی بحران حاملهای انرژی در ایران، تأثیر آن بر اقتصاد و ارائه راهکارهایی برای حل این بحران اختصاص داشت.
🔹دلایل بحران انرژی
- مدیریت ضعیف اقتصادی:
نبود کنترل دقیق گردش مالی در کشور به بحران انرژی دامن زده است.
- قاچاق گسترده سوخت:
وجود داراییهای مالی بینام، قاچاق بنزین و گازوئیل را تسهیل کرده است.
- عدم برنامهریزی:
سیاستهای ناقص دولتهای قبلی و فعلی منجر به تشدید مشکلات تولید و توزیع انرژی شده است.
🔸راهکارهای پیشنهادی
1️⃣. نظارت هوشمند بر مصرف سوخت:
- نصب چیپهای GPS روی کارت خودروها برای کنترل میزان مصرف سوخت.
- توزیع هدفمند یارانه بر اساس میزان استفاده و نوع خودرو.
2️⃣. سیاستهای پلکانی قیمت:
- ایجاد قیمتهای متفاوت برای مصرف بیش از حد مجاز، بهویژه در خودروهای لوکس.
- فروش بنزین آزاد با قیمتهای واقعی برای کاهش سوءاستفادهها.
3️⃣. اقدامات ساختاری:
- اجباریسازی عایقبندی ساختمانها و استفاده از شیشههای دوجداره برای کاهش مصرف گاز.
- استانداردسازی مصرف انرژی بر اساس متراژ و منطقه جغرافیایی.
🔹نقد سیاستهای کنونی
- سیاست هدفمندی یارانهها عملاً به معنای حذف یارانهها بوده است، نه مدیریت بهتر آن.
- ضعف در بهکارگیری تکنولوژیهای مدرن باعث مصرف بالای انرژی در صنایع شده است.
🔸اهمیت سرمایهگذاری داخلی
دکتر یزدیزاده تأکید کرد که ایران نیازی به سرمایهگذاری خارجی گسترده ندارد. منابع داخلی، شامل ذخایر مالی مردم و سرمایههای غیرمولد، برای حل بحران انرژی کافی است. مشکل اصلی، ناترازی مدیریتی و نبود اراده کافی برای اصلاحات ساختاری است.
🔹جمعبندی
برای حل بحران انرژی، ابتدا باید اقتصاد کنترل شود. با مدیریت بهتر منابع داخلی، کاهش قاچاق سوخت، و اجرای سیاستهای هوشمند مصرف انرژی، میتوان به بهبود وضعیت انرژی در کشور کمک کرد. دکتر یزدیزاده در پایان گفت که اصلاحات بنیادی نیازمند اراده و شفافیت در سیاستگذاری است.
#در_رسانه
حکمران؛ روایت عمیق سیاست و اقتصاد
@HokmranOnline