eitaa logo
دست نوشته‌های همای‌ایران
1 دنبال‌کننده
43 عکس
1 ویدیو
27 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
انتقام با گوشه‌قاب میخی را چنان روی‌دیوار کوبید که شیشه‌اش ترک برداشت و انگشتش به‌خون نشست. قاب را دارمیخ‌ زد. دستی به‌روبان مشکی کنارش‌کشید. زهرخندی زد. به‌ عکس توی آن خیره شد. آهسته و خش‌دار گفت: _تاحالا من جای تو‌رو تنگ‌ کرده‌بودم من‌بعد این‌قاب جای‌ تورو! ایران‌پور
صداقت اصلا‌ نمی‌دانستم چرا این‌حرف‌ها را وقت به‌هوش آمدن زده‌بودم اما؛ او دیگر آن اوی سابق‌نشد چون ازجمله من که مدام تکرار می‌کردم، خدایا دخترم رو شفا‌بده، فهمیده‌بود بیماری‌دخترمان را ازاو پنهان کرده‌بودم.
وقتی که بیدارشدم او رفته‌بود و فقط یک قوری بندزده گل‌سرخی گل‌گاوزبان‌ نبات جا گذاشته‌بود. بعد ازآن دیگر هرگز وقت‌عصبانیت حرفی نمی‌زنم که هیچ‌وقت قابل جبران‌نباشد. که بیدارشدم او‌ رفته‌بود ایران‌پور