⛔️ #سقوط_انسانیت 🔍زمینه ‌های تاریخی #پیدایش و گسترش انسان‌شناسی غربی(حسی و تجربی): ♦️ در مطالب گذشته گفتیم که #تمدن_غرب را در یک تقسیم بندی تاریخی–فرهنگی به چهار دوره تقسیم کرده‌اند: 🔻الف: دوران کلاسیک باستان 🔻ب: قرون کلیسا (قرون وسطی) 🔻ج: دوران رنسانس 🔻د: دوران مدرن و گفتیم که مهم‌ترین دلیل ظهور انسان‌شناسی تجربی و سقوط انسان‌شناسی دینی در غرب تحریف دین مسیحیت بوسیله علمای دینی در دوره قرون وسطی است که با تحریف دین، یک تمدن را از دین آزرده نمودند و به تبع آن و الگوسازی از آن تمدن #ضد_دین در جهان میلیون‌ها نفر دست از انسان‌شناسی دینی شستند و رو به انسان‌شناسی غربی آوردند. در این پست دوره #رنسانس را بررسی خواهیم کرد. 🔻ب.دوره #رنسانس و حاکمیت اومانیست: 🔻دوره رنسانس ( #نوزایی) سومین دوره از دوران تمدن غرب است که ریشه وقوع آن در دوران کلیسا قرار دارد.سارتون دانشمند غربی نیز همین نگاه را به دوران رنسانس دارد و می گوید: 💡«رنسانس که از سال 1450 آغاز شد، قیام و انقلاب علیه روش‌ها و مفاهیم سخت گیرانه #کلیسا بود»یا #تونی در این زمینه میگوید: 💡«در رنسانس مزایا و حقوقی را که کلیسا از انسان سلب کرد به وی بازگردانده شد». 🔻در این دوران به #اعتراض دوره قبل و با هدف احیای حقوق انسان تحقیر شده، پدیده انسان گرایانه افراطی به نام « #اومانیست» متولد شد و به سرعت رشدونمو کرد. #گوارس یکی از اندیشمندان غربی متاثر از اومانیست معتقد است:«انسان مقیاس همه چیز است ، مقیاس هستی چیزهایی که هست و نیست» دوران رنسانس و ثمره آن یعنی اومانیست را باید خاستگاه و کانون اصلی انسان‌شناسی غربی دانست. انسان‌ شناسی #اومانیستی، انسان را موجودی کاملاً آزاد ومستقل میداند که در #شناخت_سعادت_واقعی خود و راه رسیدن به آن خودکفاست. به عبارتی انسان ‌شناسی اومانیستی انسان را #وضع_کننده حقیقت می‌داند نه #کاشف_حقیقت. 🔻اگر سیر تحول آموزه های انسان‌شناسی غرب در قبل و بعد رنسانس را بررسی کنیم، می‌توان به نتایج ذیل رسید: در یک جمع بندی می‌‌توان گفت در دوره کلیسا اصالت با #دین،آن هم #دین_تحریف_شده بود و در دوره رنسانس و اومانیسم اصالت با #انسان و #امیال او شد. 📒جزوه سقوط انسانیت،صفحه۱۰ ✍🏻حجت‌الاسلام حسین عباسی اصل ____ 💠 #اندیشکده‌سبک‌زندگی‌اسلامی 🔍www.mirras.ir 🔸️eitaa.com/mirras

🕸 #سقوط_انسانیت (۱۲.۱) مطلب قبل را اینجا👇🏼بخوانید https://eitaa.com/asz_mirras/5756 ✅زمینه‌های تاریخی پیدایش و گسترش انسان‌شناسی غربی (حسی و تجربی): 🔍ب. دوره‌ی #رنسانس و حاکمیت اومانیست: 🔻دوره‌ی رنسانس ( #نوزایی) سومین دوره از دوران تمدن غرب است که ریشه‌ی وقوع آن در دوران کلیسا قرار دارد. #سارتون دانشمند غربی نیز همین نگاه را به دوران رنسانس دارد و می‌گوید: «رنسانس که از سال ۱۴۵۰ آغاز شد، قیام و انقلاب علیه روش‌ها و مفاهیم سخت‌گیرانه #کلیسا بود» یا #تونی در این زمینه می‌گوید: «در رنسانس مزایا و حقوقی را که کلیسا از انسان سلب کرد به وی بازگردانده شد». 🔻در این دوران به #اعتراض دوره‌ی قبل و با هدف احیای حقوق انسان تحقیر شده، پدیده انسان‌گرایانه افراطی به نام «#اومانیست» متولد شد و به سرعت رشد و نمو کرد. #گوارس یکی از اندیشمندان غربی متاثر از اومانیست معتقد است: «انسان مقیاس همه چیز است، مقیاس هستی چیزهایی که هست و نیست». دوران رنسانس و ثمره آن یعنی اومانیست را باید خاستگاه و کانون اصلی انسان‌شناسی غربی دانست. انسان‌ شناسی #اومانیستی، انسان را موجودی کاملاً آزاد ومستقل می‌داند که در #شناخت_سعادت_واقعی خود و راه رسیدن به آن خودکفاست. به عبارتی، انسان‌شناسیِ اومانیستی، انسان را #وضع_کننده حقیقت می‌داند نه #کاشف_حقیقت. 🔻اگر سیر تحول آموزه‌های انسان‌شناسی غرب در قبل و بعد رنسانس را بررسی کنیم، می‌توان به نتایج ذیل رسید: در یک جمع بندی می‌‌توان گفت در دوره کلیسا اصالت با #دین، آن هم #دینِ_تحریف_شده بود و در دوره رنسانس و اومانیسم اصالت با #انسان و #امیال او شد. 📂جزوه سقوط انسانیت، صفحه۱۰. ✍🏼حجت‌الاسلام حسین عباسی‌اصل. ____________________ 🔸️میراث، اندیشکده‌سبک‌زندگی‌اسلامی 🌐eitaa.com/joinchat/2804023296C83f7060f0f