🍁📚🍁
کتاب #عصرهای_کریسکان به قلم کیانوش گلزار راغب خاطرات یکی از نیروهای انقلابی اهل سردشت است از ١٥ سال مبارزه.
امیر سعیدزاده که در کتاب او را به نام سعید سردشتی میشناسیم، به همراه همسرش سعدا حمزهای خاطرات خود از سردشت و بانه از اواخر دهه پنجاه و دو دهه بعد را روایت میکنند.
،
🍉📚#برشی_از_کتاب:
زندان با اعمال شاقه است. چارهای جز اطاعت نداریم. موشها در اتاقمان جولان میدهند. شپشها به جانمان افتادهاند. وضع بهداشتیمان وخیم است.
چندین بار دکتر کوشنر آلمانی، رئیس پزشکان بدون مرز، به زندان میآید و بازدید میکند. هر وقت قرار است پزشکان بدون مرز بیایند، لباسهای نو و پتوی تمیز و وسایل رفاهی مناسب میآوردند و درون زندان میچینند. خبرنگاران و فیلمبرداران میآیند و فیلم و خبر تهیه میکنند. بعد از رفتن آنها وسایل را پس گرفته و وضع به حالت سابق برمیگردد. ،
🍉📚
#معرفی_کتاب #عصرهای_کریسکان
خاطرات #امیر_سعید_زاده
خاطره_نگار: #کیانوش_گلزار_راغب
،
#نامزد_انتخاب_بهترین_کتاب
#پیشنهاد_مطالعه 😉❤
@hoordokht 💓
🔊برای دسترسی راحت ترتون به مطالب کانال # موردنظر رو جستجو کنید:
📯 #جار_چی: اطلاع رسانی جشنواره هاوفعالیت های فرهنگی دانشگاهی،استانی وکشوری
👩 #ریحانه:مقایسه زن دراسلام وغرب_بررسی آسیب های اجتماعی زنان_حقوق زن
🇮🇷 #حمایت_از_کالای_ایرانی:معرفی فروشگاه های کالاهای ایرانی استان قم
📮 #فراخوان:فراخوان مسابقات
📖 #یه_قاچ_کتاب:خوانش روزانه ی یک کتاب،از آغاز تا پایان
👨 #آقای_همسر:نکات همسرداری
📚 #معرفی_کتاب
🍳 #آشپزی
✂️ #خیاطی
🌵 #پرورش_گل_و_گیاه
🔧#ترفند
🖼 #تصویر_زمینه
🎶 #موسیقی_بیکلام
🎬 #معرفی_فیلم
🌿 #طب_سنتی
👶 #کودک_من
📻 #رادیو_کودک
🔫 #کاردستی_کودک
💡 #خلاقیت
✨ #حدیث_روز
😎 @hoordokht
🍁 #معرفی_کتاب 📚🍉
قسمت کوتاهی از کتاب بسیار بسیار جذاب و #مفیدِ #حیفا 🔪
آن مأمور گفت بمناسبت امشب بخاطر پیروزی های زیادی که مجاهدین (متجاوزین) در عراق و سوریه بدست آورده اند،جشن مفصلی برگزار شود و احتمال دارد نمایندگان خلیفه هم بیایند...آن روز سه بار دچار حالت تهوع شدم،حتی یکبار برای لحظات کوتاهی از خود بی خود شدم و احساس تنگی نفس شدید کردم...چون خیلی اتفاقی چشمم به لیستی افتاد که باید برای آن شب فراهم میشد.
بخشی از لیست را که در خاطرم ماند این بود:
بیست مرد برای ذبح شدن
بیست کودک پسر برای هدیه به نماینده خلیفه
بیست دختر بچه کمتر از دوازده سال برای هدیه به بیست نفر اول پلیس شریعت
دوازده سرِ بریده اسرای رافضی(شیعه) برای سر سلامتی میهمانان و...
ستاد برگزاری جشن جانشین خلیفه در الرمادی بسیار حساس بود،چون مثلا خودشان در همه امور مخصوصا هدایا دخالت مستقیم میکردند...مثلا کودکانی انتخاب میکردند که به مادرشان بیشتر وابسته بمدند؛چون معتقد بودند که وقتی این کودکان در جشن گریه و زاری راه می اندازند،نشانهٔ خواری اسرایی است که دستگیر کرده اند.
💔💔
حتما این کتاب رو بخرید و بخونید...من که خودم تو یه روز تمومش کردم...واقعا عالیه❤️
درسته واقعیتهای تلخی رو در بر داره و بعضی قسمتاش واقعا دردناکه😔ولی شاید باورتون نشه که با خوندن این کتاب میفهمید دستِ یه #زن ،پشت ابوبکر البغدادی بوده و...(بقیه شو نمیگم تا خودتون این کتابو بخرید و بخونید😉)
قیمتش هم بسیار مناسبه (هر چند من فکر میکنم قیمتش هرچقدر هم بالا باشه ارزششو داره)
#پیشنهاد_مطالعه 😉😀
نوشته #محمدرضا_حداد_پورجهرمی
@hoordokht 💜
هدایت شده از ☀🌞هور دخت🌞☀
🔊برای دسترسی راحت ترتون به مطالب کانال # موردنظر رو جستجو کنید:
📯 #جار_چی: اطلاع رسانی جشنواره هاوفعالیت های فرهنگی دانشگاهی،استانی وکشوری
👩 #ریحانه:مقایسه زن دراسلام وغرب_بررسی آسیب های اجتماعی زنان_حقوق زن
🇮🇷 #حمایت_از_کالای_ایرانی:معرفی فروشگاه های کالاهای ایرانی استان قم
📮 #فراخوان:فراخوان مسابقات
📖 #یه_قاچ_کتاب:خوانش روزانه ی یک کتاب،از آغاز تا پایان
👨 #آقای_همسر:نکات همسرداری
📚 #معرفی_کتاب
🍳 #آشپزی
✂️ #خیاطی
🌵 #پرورش_گل_و_گیاه
🔧#ترفند
🖼 #تصویر_زمینه
🎶 #موسیقی_بیکلام
🎬 #معرفی_فیلم
🌿 #طب_سنتی
👶 #کودک_من
📻 #رادیو_کودک
🔫 #کاردستی_کودک
💡 #خلاقیت
✨ #حدیث_روز
😎 @hoordokht
#معرفی_کتاب 📚
نمیخواستم جلوی دشمن ضعف نشان دهم. عنوان «بنت الخمینی» و «ژنرال» به من جسارت و جرأت بیشتری میداد. اما از سرنوشت مبهمی که پیش رویم بود میترسیدم. نمیتوانستم فکر کنم چه اتفاقی ممکن است بیفتد. دلم روضهی امام حسین میخواست. دوست داشتم یکی بنشیند و برایم روضهی عصر عاشورا بخواند. خودم را سپردم به حضرت زینب... ب.
وقتی ما را داخل گودال انداختند، برادرها جا باز کردند. روی دست و پای همدیگر نشستند تا ما دو تا راحت بنشینیم و معذب نباشیم. سربازهای عراقی که این صحنه را دیدند، به آنها تشر زدند که چرا جا باز میکنید و روی دست و پای هم نشستهاید؟ و با اسلحههایشان برادرها را از هم دور میکردند. نگاههای چندشآور و کشدارشان از روی ما برداشته نمیشد. یکباره یکی از برادرها که لباس شخصی و هیکل بلند و درشتی داشت با سر تراشیده و سبیلهای پرپشت و با لهجهی غلیظ آبادانی، جواد [مترجم ایرانی عراقیها] را صدا کرد و گفت: هرچی گفتم راست و حسینی براشون ترجمه کن تا شیرفهم بشن!
من زنده ام از اون دسته کتاباییه که فقط میتونم در موردش بگم وقتی می خوندم باهاش زندگی کردم و کلی کِیف😍
🌞•| هور دخت |•🌞
🎈🎉 پاتوق دخترای باحال پیام نور🎉🎈
💣 @hoordokht
به مناسبت این روزها که سالروز جاودانه شدن پهلوان بیمزار #شهید_ابراهیم_هادی است💔💐
📚 #معرفی_کتاب
حاج حسین را دیدم. پرسیدم: چه نامی برای این کتاب پیشنهاد میکنید؟ ایشان گفتند: اذان. چون بسیاری از بچههای جنگ، ابراهیم را به اذانهایش میشناختند، به آن اذانهای عجیبش! یکی دیگر از بچهها جمله شهید ابراهیم حسامی را گفت: شهید حسامی به ابراهیم میگفت: عارف پهلوان. اما در ذهن خودم نام مجموعه را «معجزه اذان» انتخاب کردم.
شب بود که به این موضوعات فکر میکردم. قرآنی کنار میز بود. توجهم به آن جلب شد. قرآن را برداشتم. در دلم گفتم: خدایا، این کار برای بنده صالح و گمنام تو بوده، میخواهم در مورد نام این مجموعه نظر قرآن را جویا شوم!
بعد به خدای خود گفتم: تا اینجای کار همهاش لطف شما بوده، من نه ابراهیم را دیده بودم، نه سن و سالم میخورد که به جبهه بروم. اما همهگونه محبت خود را شامل ما کردی تا این مجموعه تهیه شد. خدایا من نه استخاره بلد هستم نه میتوانم مفهوم آیات را درست برداشت کنم.
بعد بسملالله گفتم. سوره حمد را خواندم و قرآن را باز کردم. آن را روی میز گذاشتم. صفحهای که باز شده بود را با دقت نگاه کردم. با دیدن آیات بالای صفحه رنگ از چهرهام پرید!
سرم داغ شده بود، بیاختیار اشک در چشمانم حلقه زد، در بالای صفحه آیات 109 به بعد سوره صافات جلوهگری میکرد که میفرماید: سلام بر ابراهیم. اینگونه نیکوکاران را جزا میدهیم به درستی که او از بندگان مؤمن ما بود.
●یه چیزی بگم؟
هرکس که این کتابو نخونه نصف زندگیش به فناست😌
سَلامٌ عَلى إِبْراهِيمَ «109» كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ «110»
@hoordokht
#معرفی_کتاب📚
مردی به نام اُوه، اولین رمان فردریک بکمن(نویسنده سوئدی)است. محبوبیت مردی به نام اوه چنان است که مجله آلمانی اشپیگل درباره آن نوشته است: "کسی که از این رمان خوشش نیاید بهتر است هیچ کتاب نخواند".
ماجرای رمان در مورد مردی نام اُوِه است که همسرش سونیا را از دست داده است. رابطه اوه و سونیا بسیار خاص و بی نظیر بود به طوری که در قسمتی از کتاب آمده است: "اگر کسی ازش می پرسید زندگی اش قبلا چگونه بوده، پاسخ می داد تا قبل از این که زنش پا به زندگی اش بگذارد اصلا زندگی نمی کرده و از وقتی تنهایش گذاشت دیگر زندگی نمی کند.
برشی از کتاب:
دوست داشتن یه نفر مثه این می مونه که آدم به یه خونه اسباب کشی کنه. اولش آدم عاشق همه چیزهای جدید میشه، هر روز صبح از چیزهای جدیدی شگفت زده میشه که یکهو مال خودش شده اند و مدام میترسه یکی بیاد توی خونه و بهش بگه که یه اشتباه بزرگ کرده و اصلا نمیتونسته پیش بینی کنه که یه روز خونه به این قشنگی داشته باشه، ولی بعد از چند سال نمای خونه خراب میشه، چوب هاش در هر گوشه و کناری ترک میخورن و آدم کم کم عاشق خرابی های خونه میشه. آدم از همه سوراخ سنبه ها و چم و خم هایش خبر داره. آدم میدونه وقتی هوا سرد میشه، باید چیکار کنه که کلید توی قفل گیر نکنه، کدوم قطعه های کف پوش تاب میخوره وقتی آدم پا رویشان میگذاره و چه جوری باید در کمدهای لباس را باز کنه که صدا نده و همه اینا رازهای کوچکی هستن که دقیقا باعث میشن حس کنی توی خونه خودت هستی.
🌞•| هور دخت |•🌞
🎈🎉 پاتوق دخترای باحال پیام نور🎉🎈
💣 @hoordokht
#معرفی_کتاب 📚
از میان تمام کارهایی که باید برای بچهها انجام داد، بازی کردن با آنها یکی از با ارزشترینها و حیاتیترینها کارها است. آشنایی با بازیها و یا دسترسی به آنها برای گشودن دریچهای به روی هر کودک لازم است. بازیها مثل دستور پخت غذا هستند. در آشپزی، طرز تهیه غذا اهمیت اساسی دارد. به همین ترتیب مردم برای بازی کردن هم نیاز دارند بدانند که بازیها چگونه انجام میشوند.
شاندو واردا
حسين فدايي حسين
منصوره ارسلانی
قیمت ۱۴ هزارتومان
چاپ اول
با این وجود، در دنیای کنونی، بسیاری از مردم، بهخصوص بچهها، وقت زیادی را به تماشای تلویزیون یا کار با رایانه میگذرانند. این بخشی از زندگی مدرن است، اما دانستن این نکته نیز مهم است که وقتی بچهها به صفحه تلویزیون نگاه میکنند، از تجربه بسیار با ارزش بازی کردن دور میمانند
هدف این کتاب، معرفی مجدد شیوههای فوقالعاده، قدیمی و جدید گشایش فضای جادویی بازی است که من آن را «بیدار کردن مجدد ضمیر نیمههوشیار انسانها» میخوانم. برای انجام این کار، این کتاب را به منظور استفاده به عنوان یک مرجع مهم گردآوری کردهام. این کتاب شامل بازیهای متنوعی برای ایجاد تجربه عملی بازی است. مردم میتوانند بازیها را بررسی کنند، آنهایی را که دوست دارند انتخاب کنند و به همراه خانواده یا دوستان مجموعه بازیهای خود را بسازند.
سایت انتشارات صابرین🤓👇
www.saberinbooks.ir
🌞•| هور دخت |•🌞
🎈🎉 پاتوق دخترای باحال پیام نور🎉🎈
💣 @hoordokht
#معرفی_کتاب 📚
مردها آهسته میمیرند
✏آرش آسترکی
📖مجموعه داستان مردها آهسته میمیرند؛ خُرده روایتهایی جذاب دربارهی گذشته میباشد. آرش آسترکی در این مجموعهی کوتاه روایت گر انسانهایی است که میان گذشته و حال معلقاند و توان برون رفت از جهان سهمناک گذشته را ندارند. مردها آهسته میمیرند؛ قصهی انسانهای سرگردانی است که هر کدام از نبود چیزی رنج میبرند. از پدر و مادری که شهادت پسرشان را پذیرا نیستند تا پهلوانی که از مرگ وتباهی سنتهای گذشته پریشان است. از درویشی که در جستجوی دختری برای ازدواج با پسر مردهاش است تا مملیِ شیرین عقل که عاشق دختری افسانهای در یک تابلوی نقاشی شده است. نویسنده در این اثر واقع گرایانه به جهان درماندهی انسانهای پس از جنگ سرک میکشد تا با ضرباهنگ پریشان ذهن آنها، مخاطب را با وحشت جنگ و آسیبهای پس از آن آشنا سازد.
🌞•| هور دخت |•🌞
🎈🎉 پاتوق دخترای باحال پیام نور🎉🎈
💣 @hoordokht
◾ #معرفی_کتاب «احضاریه»📚
به قلم:علی موذنی
👈«احضاریه» در قالب اثری دینی در رفت و برگشت بین گذشته و حال، روایتی از زندگی یک روزنامه نگار نویسنده است که برای سفر به کربلا نه دعوت که احضار می شود.
موذنی در این اثر از رخدادهایی مانند زیارت و آئین راهپیمایی عظیم اربعین برای نقل داستانی از حیات حضرت زینب سلام الله علیها بهره برده است.
بخشی از کتاب📓:
"...زینب در خواب هاش دیده بود، و در بیداری، مخصوصا وقتی سر بر سجده داشت، طولانی، هنگامِ سحر، بارها و بارها حسین را دیده بود... حسین را در زیباترین شکلی که ممکن است، دیده بود. به نزدِ او می آمد و به خوش ترین صدا با آرامش بخش ترین صدا می گفت: "زینب جان، امانتیِ مادرمان را بده..."
بارها دیده بود که حسین چقدر و به چه تعداد _غیر قابلِ شمارش_ تکثیر شده است. انگار عالم است و حسین. می دید پیرهنی که امانتیِ مادر بود، از جنسی بسیار ارزان و از چند جا پاره، وقتی بر تنِ حسین می نشیند، انگار تار و پودش از طلا می شود، از طلا بالاتر. طلا چه ارزشی دارد؟ و ناگهان رازِ پیرهن که در این سال ها مکتوم مانده بود، برملا شد. پیرهن نبود، پوستی بود بر تنِ حسین. محافظِ حسین از گزندِ مزدوران وقتی زره ها و لباسِ او را از تنش به در می آورند، با دیدنِ این پیرهنِ پاره ی ارزانِ به خون آغشته، از خیرِ به غنیمت بردنش بگذرند و جسمِ حسین را عریان رها نکنند. زینب فهمید غیرتِ مادر نمی طلبیده است که حسین را نانجیبان عریان ببینند..
🌞•| هور دخت |•🌞
🎈🎉 پاتوق دخترای باحال پیام نور🎉🎈
💣 @hoordokht
#معرفی_کتاب 📚
📚آبنبات دارچینی
✏مهرداد صدقی
📖 فکر کنکورِ سال بعد بدجوری اذیتم میکرد. البته فقط فکرش اذیت میکرد اما چون خیلی درس نمیخواندم، خودش خیلی اذیتم نمیکرد. با خودم فکر کردم کاش میشد کلید سوالات کنکور را میداشتم. یکی از دوستان دایی اکبر قبلا وقتی کنکور داده بود مدعی شده بود که برای جلسه کنکور، پدربزرگش که دعانویس بوده دعایی برایش خوانده که توانسته بوده سرِ جلسه کنکور کلیدِ سوالات را پیدا کند. میگفت کلید سوالات چیزی شبیه بالِ پروانه بوده و آنطور که میگفت به نیتِ چهارده معصوم رتبهاش بین 14 و حداکثر 110 خواهد آمد که آن 110 هم در حروف ابجد، نام حضرت علی (ع) است. البته وقتی نتایج آمد، رتبهاش از تعداد صد و بیست و چهار هزار پیامبر هم بیشتر شده بود.
🌞•| هور دخت |•🌞
🎈🎉 پاتوق دخترای باحال پیام نور🎉🎈
💣 @hoordokht
#معرفی_کتاب
📚لبخند با یک مغز اضافه (درک فلسفه از طریق طنز)
✏دانیل امکلاین و تامس کتکارت ترجمه حسین یعقوبی
.
📖وجه تشابه جوکها و ایدههای فلسفی چیست؟ حقیقتش را بخواهید از یک منظر- ساختار جوک و بافت ایدههای فلسفی و به عبارتی، شیوه پردازش هر دوی آنها از یک جنساند. آنها ذهن را به شیوههای مختلف سر کار میگذارند! دست میاندازند! به چالش میکشند! بله به چالش میکشند. هر دوی آنها حقایق نهفته و اغلب ناخوشایند زندگی را به ما نشان میدهند و به دنیای ساخته و پرداخته ذهن ما ضربه میزنند.
.
🔸در کتاب لبخند با یک مغز اضافه، مفاهیم پیچیده و گاهاً غیرقابل درک فلسفی با زبان طنز و به شکلی کاملا ساده شرح شدهاند. سراسر این کتاب پر است از لطیفهها، داستانهای کوتاه و تمثیلهای بامزهای که درک مفاهیم فلسفی را آسان میکنند.
🌞•| هور دخت |•🌞
🎈🎉 پاتوق دخترای باحال پیام نور🎉🎈
💣 @hoordokht