با ناراحتی نگاهش کردم و گفتم: «یعنی تو دلت میآید خانهمان را بدهیم دست عراقیها و برویم؟»
بلند شد و توی تاریکی شب، به ستارهها نگاه کرد و گفت: «جنگ وحشتناک است. کشته میشوی، یا خدای نکرده اگر به دست دشمن بیفتی...»
رفتم کنارش نشستم و من هم مثل او سر بالا بردم و چشم دوختم به ستارهها. گفتم: «یادت باشد آخرین نفری که از این روستا برود، من هستم. برای من، فرار کردن یعنی مردن. از من نخواه راحت فرار کنم. یادت باشد من فرنگیسم. درست است زنم، اما مثل یک مرد میجنگم. من نمیترسم. میفهمی؟»
.
. #یه_قاچ_کتاب 📚😉
#معرفی_کتاب #فرنگیس
خاطرات #فرنگیس_حیدرپور با قلم زیبای #مهناز_فتاحی .✏
از انتشارات سوره مهر 💕
.
کتابی متفاوت و جذاب از زنی که شجاعانه ایستاد و جنگید و افتخار این سرزمین شد🌸
#پیشنهاد_مطالعه 😍
#hoordokht ❤
#یه_قاچ_کتاب 🍉📚
تا حالا شکار رفتی؟
من می رفتم، ولی دیگه نمیرم!
آخرین باری که شکار رفتم، شکار گوزن بود، خیلی گشتم تا یه گوزن پیدا کردم، من شلیک کردم بهش، درست زدم به پاش!
وقتی بالای سرش رسیدم هنوز جون داشت، چشم هاش داشت التماس می کرد، نفس می کشید، زیباییش من رو تسخیر کرده بود، حس کردم که اون گوزن می تونه دوست خوبی واسم باشه، می تونستم نزدیک خونه یه جای دنج واسش درست کنم...
خوب که فکر کردم با خودم گفتم که اون گوزن واسه همیشه لنگ می زنه و وقتی من رو می بینه یاد بلایی میفته که سرش آوردم!
از التماس چشم هاش فهمیدم بهترین لطفی که می تونم در حقش بکنم اینه که یه گلوله صاف تو قلبش شلیک کنم...
تو هیچ وقت نمی تونی با کسی که بدجور زخمیش کردی دوست باشی!
💕
این داستان با عشق سوزان دوران کودکی آقای نویسنده یعنی آرمان روزبه شروع میشه ولی خیلی سریع این عشق میرسه به یه ماجرای معمایی و هیجان انگیز که هرچه جلوتر میری بیشتر توی ماجرا غرق میشی و دوست داری ببینی بلاخره به کجا میرسه!معمای اخر کتاب عااالی بود اینکه باز باید برمیگشتی و میخوندیش خیلی چسبید😉
#معرفی_کتاب #قهوه_سرد_آقای_نویسنده اثر #روزبه_معین
انتشارات نیماژ
💟
#پیشنهاد_مطالعه
@hoordokht ❤
🍁📚🍁
کتاب #عصرهای_کریسکان به قلم کیانوش گلزار راغب خاطرات یکی از نیروهای انقلابی اهل سردشت است از ١٥ سال مبارزه.
امیر سعیدزاده که در کتاب او را به نام سعید سردشتی میشناسیم، به همراه همسرش سعدا حمزهای خاطرات خود از سردشت و بانه از اواخر دهه پنجاه و دو دهه بعد را روایت میکنند.
،
🍉📚#برشی_از_کتاب:
زندان با اعمال شاقه است. چارهای جز اطاعت نداریم. موشها در اتاقمان جولان میدهند. شپشها به جانمان افتادهاند. وضع بهداشتیمان وخیم است.
چندین بار دکتر کوشنر آلمانی، رئیس پزشکان بدون مرز، به زندان میآید و بازدید میکند. هر وقت قرار است پزشکان بدون مرز بیایند، لباسهای نو و پتوی تمیز و وسایل رفاهی مناسب میآوردند و درون زندان میچینند. خبرنگاران و فیلمبرداران میآیند و فیلم و خبر تهیه میکنند. بعد از رفتن آنها وسایل را پس گرفته و وضع به حالت سابق برمیگردد. ،
🍉📚
#معرفی_کتاب #عصرهای_کریسکان
خاطرات #امیر_سعید_زاده
خاطره_نگار: #کیانوش_گلزار_راغب
،
#نامزد_انتخاب_بهترین_کتاب
#پیشنهاد_مطالعه 😉❤
@hoordokht 💓
🍁 #معرفی_کتاب 📚🍉
قسمت کوتاهی از کتاب بسیار بسیار جذاب و #مفیدِ #حیفا 🔪
آن مأمور گفت بمناسبت امشب بخاطر پیروزی های زیادی که مجاهدین (متجاوزین) در عراق و سوریه بدست آورده اند،جشن مفصلی برگزار شود و احتمال دارد نمایندگان خلیفه هم بیایند...آن روز سه بار دچار حالت تهوع شدم،حتی یکبار برای لحظات کوتاهی از خود بی خود شدم و احساس تنگی نفس شدید کردم...چون خیلی اتفاقی چشمم به لیستی افتاد که باید برای آن شب فراهم میشد.
بخشی از لیست را که در خاطرم ماند این بود:
بیست مرد برای ذبح شدن
بیست کودک پسر برای هدیه به نماینده خلیفه
بیست دختر بچه کمتر از دوازده سال برای هدیه به بیست نفر اول پلیس شریعت
دوازده سرِ بریده اسرای رافضی(شیعه) برای سر سلامتی میهمانان و...
ستاد برگزاری جشن جانشین خلیفه در الرمادی بسیار حساس بود،چون مثلا خودشان در همه امور مخصوصا هدایا دخالت مستقیم میکردند...مثلا کودکانی انتخاب میکردند که به مادرشان بیشتر وابسته بمدند؛چون معتقد بودند که وقتی این کودکان در جشن گریه و زاری راه می اندازند،نشانهٔ خواری اسرایی است که دستگیر کرده اند.
💔💔
حتما این کتاب رو بخرید و بخونید...من که خودم تو یه روز تمومش کردم...واقعا عالیه❤️
درسته واقعیتهای تلخی رو در بر داره و بعضی قسمتاش واقعا دردناکه😔ولی شاید باورتون نشه که با خوندن این کتاب میفهمید دستِ یه #زن ،پشت ابوبکر البغدادی بوده و...(بقیه شو نمیگم تا خودتون این کتابو بخرید و بخونید😉)
قیمتش هم بسیار مناسبه (هر چند من فکر میکنم قیمتش هرچقدر هم بالا باشه ارزششو داره)
#پیشنهاد_مطالعه 😉😀
نوشته #محمدرضا_حداد_پورجهرمی
@hoordokht 💜