⬛مراسم عزاداری تاسوعای حسینی
💠سخنران: حجه الاسلام و المسلمین مصطفی کوهی
✔️با مداحی ذاکرین اهل بیت علیهم السلام
مکان: مصلی بقیه الله الاعظم(عج)شهر تکاب
زمان: پنج شنبه ساعت۱۱ صبح
@emamat_takab
🏴 رشادت و شهادت عباس ابن علی(ع)
▪️در روز عاشورا عباس بن علی علیه السلام هنگامی که تنهایی امام حسین علیه السلام را مشاهده کرد، نزد او رفت و گفت:«آیا رخصت می دهی تا به میدان روم؟»
▪️امام حسین علیه السلام گریه شدیدی کرد و آن گاه فرمود:
« ای برادر! تو پرچمدار من هستی.»
▪️عباس گفت:« سینه ام تنگ شده و از زندگی خسته شده ام. می خواهم از این منافقان خونخواهی کنم.»
امام حسین علیه السلام فرمود:
« برای این کودکان کمی آب مهیا کن.»
▪️عباس به میدان رفت و سپاه کوفه را موعظه کرد و آنها را از عذاب خدا ترساند، ولی اثر نکرد. از این رو برگشت و ماجرا را به برادر گفت.
▪️ وقتی فریاد العطش کودکان را شنید، مشک و نیزه خود را بر گرفت و بر اسب سوار شد و به سوی فرات رفت.
▪️چهار هزار نفر از سپاه دشمن که بر فرات گمارده شده بودند او را محاصره کردند و هدف تیر قرار دادند.
▪️عباس آنها را پراکنده کرد و هشتاد نفر از آنها را کشت تا وارد فرات شد. وقتی خواست مشتی آب بنوشد یاد تشنگی حسین و اهل بیت و کودکانش او را از نوشیدن آب باز داشت. آب را ریخت و به قول بعضی راویان این اشعار را خواند:
« ای نفس! زندگی بعد از حسین خواری و ذلت است، و بعد از او نمانی تا این ذلت را ببینی. این حسین است که شربت مرگ می نوشد و تو آب سرد و گوارا می نوشی؟!»
و مشک را از آب پر کرد و بر شانه راست خود انداخت و راهی خیمه ها شد.
▪️لشگر کوفه راه را بر او بستند و از هر طرف او را محاصره کردند. عباس با آنها پیکار می کرد و این رجز را می خواند:
« هنگامی که مرگ فریاد زند، از مرگ هرگز نمی هراسم تا هنگام مقابله با شجاعان دشمن، آنان را با شمشیر به زیر افکنم. من نفس خود را نگهبان پسر پیامبر کردهام. من عباسم که سقایی می کنم و در روز ملاقات بیم از مرگ ندارم.»
▪️یکی از سپاهیان کوفه به نام « نوفل ازرق » دست راست او را از بدن جدا کرد.
▪️عباس علیه السلام مشک را بر دوش چپش نهاد و پرچم را به دست چپ گرفت و این رجز را خواند:
« والله ان قطعتم یمینی انّی احامی ابداً عن دینی و نحن امام صادق الیقین نجل النبّی الطّاهر الامین»؛
(به خدا سوگند اگر دست راستم را جدا کردید، همواره حامی دینم خواهم بود و حامی امامی که در ایمانش صادق است و فرزند پیامبر امین است. »
▪️پس از مدتی یکی از سپاهیان کوفه که در پشت درخت خرما کمین کرده بود، با شمشیر مچ دست چپ او را جدا کرد.
▪️عباس علیه السلام مشک را به سینه خود چسباند و این رجز را خواند:
« ای نفس! از کافران نهراس و به رحمت خدا شاد باش. اینان ستمگرانه دست چپم را قطع کردند. پروردگارا آنها را به لهیب آتش بسوزان.»
▪️پس مشک را به دندان گرفت. آن گاه تیری بر مشک خورد و آب های آن ریخت.
▪️اما پس از مدتی، تیری دیگر بر سینه مبارکش اصابت کرد. بعضی راویان گفته اند تیر بر چشمش نشست و برخی نوشته اند عمودی آهنین بر فرق مبارکش زدند که از اسب بر زمین افتاد و فریاد بر آورد و امام علیه السلام را صدا زد.
▪️در روز عاشورا پس از آن که عمودی آهنین بر فرق مبارک عباس علیه السلام فرود آمد و او از اسب بر زمین افتاد و فریادزنان برادرش را صدا زد،
▪️امام حسین علیه السلام خود را بر بالینش رساند و با دیدن حال او فرمود:
« اکنون کمرم شکست و راه چاره به رویم بسته شد.»
و با دیدن چشم تیر خورده و تن در خون طپیده عباس بر روی زمین در کنار فرات، خم شد و در کنار او نشست و گریست تا عباس جان سپرد.
▪️امام حسین(ع) و حرم در عزای عباس(ع)
▪️پس از شهادت عباس بن علی علیه السلام، امام حسین علیه السلام به سپاه دشمن حمله کرد و از راست و چپ بر آنان شمشیر می زد و سپاهیان کوفه از مقابلش می گریخت. امام می فرمود:
« کجا فرار می کنید؟ شما برادرم را کشتید! کجا فرار می کنید؟ شما بازوی مرا شکستید!»
سپس به خیمهها بازگشت.
▪️سکینه از پدر سراغ عمویش، عباس، را گرفت. امام خبر شهادت او را به سکینه داد. زینب فریاد بر آورد:
« آه برادرم! آه عباس!»
همه زنان حرم به گریه در آمدند.
▪️امام حسین علیه السلام نیز گریست و اشعاری به این مضمون خواند:
« برادرم، ای نور چشم و پاره تنم! تو برای من تکیهگاهی مطمئن بودی! ای پسر پدرم! خالصانه رزمیدی تا از پیمانهای که در آن رحیق بهشتی است نوشیدی. ای ماه منیر من، تو در تمام مصائب و سختیها یاورم بودی. بعد از تو زندگی برای ما تلخ است. فردا من و تو در کنار همدیگر خواهیم بود. بدان که به خدا شکایت می برم، به خاطر او صبر می کنم و از تشنگی و سختی به او پناه می برم.»
📚منابع :
بحارالانوار ، قصه کربلا ، ابصار العین ، ذریعه النجاة ، مقتل الحسین مقرم ، وسیلة الدارین ،
📸 #گزارش_تصویریll
🔴 شرح فعالیت انجام شده:
برگزاری نشست روشنگری وجهاد تبیین به سخنرانی جناب آقای سلاطین در جمع هیئت بانوان زینبی؛ مادران و دختران عزادار حسینی همزمان پخش آنلاین در کانال شاد
🔹موضوع:عرصه فرهنگی هنری/ نشست روشنگری و جهاد تبیین
🔹زمان: ۴مردادماه ۱۴۰۲
🌱
https://eitaa.com/hoozekoosar
💠⃟🇮🇷› حوزه بسیج دانش آموزی کوثر سپاه شهرستان تکاب‹💠⃟🇮🇷›
MortazaHeidari-01.mp3
1.32M
اي شمع حرمخانه قربانون اولوم عبّاس
جان لار سنه پروانه قربانون اولوم عباس
ايلده شب تاسوعا سسلر آدوي دنيا
معناده ديَر زهرا قربانون اولوم عباس
دويسه قاپيوي سائل منظوري اولار حاصل
اي مونس اهل دل قربانون اولوم عباس
انسان و ملك سندن ايستلر كمك سندن
اَل بيزدن اتك سندن قربانون اولوم عباس
اي معرفتين كاني، سَن بُل آناوين جاني
بيمه ايله بو جمعي قربانون اولوم عباس
اوج شرفه چاتدون، لب تشنه قانه باتدون
سن كوثري آغلاتدون قربانون اولوم عباس
دگدي گوزل آننوندان اوچ شعبه لي بير پيكان
دوتدي گوزيوي اَلقان، قربانون اولوم عباس
يانديم ديديم اي قارداش سس وير منه واي قارداش
چارم ندي اي قارداش قربانون اولوم عباس
ديداره حسين گلدي، قلبين غم اوخي دَلدي
تاپدي سني دينجلدي قربانون اولوم عباس
وار خيمه ده چوخ سوزلر قيزلار يوليوي گوزلر
باخمور نيه بو گوزلر قربانون اولوم عباس
احسنت بيله ايثاره، سردار وفاداره
قربان كسيلن ياره، قربانون اولوم عباس
گَلديم باشوين اوسته، آچ گوزلرين آهسته
سن خسته حسين خسته، قربانون اولوم عباس
اي كشتي بي ساحل، قانلي علمه حامل
آمالون اولوب حاصل قربانون اولوم عباس
كم ايلمه لطفون سَن، بيچاره كلاميدن
كويونده گدايم من، قربانون اولوم عباس
#باب_الحوائج
#حضرت_عباس
التماس دعا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تولید_محتوا
#محرم
#امام_حسین
#تاسوعای_حسینی
کاری ارزشمند از گروه رسانه و تولید محتوا
🌱
https://eitaa.com/hoozekoosar
💠⃟🇮🇷› حوزه بسیج دانش آموزی کوثر سپاه شهرستان تکاب‹💠⃟🇮🇷›
🚩 نگاهی به مسائل هیئات و مخاطبین هیئات تحت عنوان "ما هیئتیها یادمون نره"
و "حواسمون باشه"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بعد عباس دگر آب سراب است سراب...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥فضیلت خواندن زیارت عاشورا
💥خوشا بحال کسانی که هر روز این زیارت را می خوانند
🎤#حجت_الاسلام_عالی
#زیارت_عاشورا
🏴🕯🖤🕯🏴
50205232649643.mp3
8.53M
کربلا، کربلا؛
گلیرم کربلا . . .🖐🏿🚶🏿♂
_ سیدطالعبرادیگاهی
✳ آن چای را با دست خودم ریخته بودم...
🔻 مرحوم حجتالاسلام والمسلمین سید محمد کوثری، پیرغلام حضرت اباعبدالله علیهالسلام که مداحی و نوحهسرایی او در محضر امام راحل(ره)شهرت ویژهای دارد، نقل میکند که؛ یکی از روزهای ماه محرم برای حضور در مراسم عزاداری از خانه خارج شدم. در میانه راه کودکانی را دیدم که موکب کوچکی زده بودند و اصرار کردند برایشان روضه بخوانم. اول قبول نکردم ولی با اصرار آنها به موکبشان وارد شدم و روی منبری که با رویهم گذاشتن آجر ساخته بودند نشستم و چند بیتی برایشان خواندم. برایم چای آوردند و من که از نوشیدن آن اکراه داشتم، بیآنکه متوجه شوند، چای را در گوشهای ریختم و با تشکر از کودکان خداحافظی کردم و به سراغ مجالس عزای معتبری که وعده داده بودم رفتم.
مرحوم کوثری میگوید؛ آن شب وقتی به خانه رسیدم، دیروقت بود و با خستگی به خواب رفتم. در عالم رؤیا حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها را دیدم که روی به من کرده و فرمودند:
ـ «آقای کوثری! تنها روضهای که از تو قبول شد، همان چند بیتی بود که برای آن کودکان خواندی».
و در ادامه گفتند:
ـ «چرا آن چای را دور ریختی؟ من آن چای را با دست خودم برایت ریخته بودم».
📚روزنامه کیهان | گفت و شنود 4 مرداد 1402
#محرم
#امام_حسین
🚩
50118136039041.mp3
7.76M
🍂 زیــارت عاشـــورا 🍂👆
💥پیشنهاد ویژه
✳️همراه با روضه و دردودل با امام حسین علیهالسلام
التماس دعا..
🎤 #کربلاییحمیدرضاعلیمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺چهکسانی میتوانند گذرنامۀ اربعین بگیرند؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺علمدار نیامد
🔹روضه خوانی حضرت عباس (ع) توسط شیخ حامد کاشانی
🏴نماز جمعه عاشورایی
✔️ به امامت حجتالاسلام والمسلمین مصطفی کوهی (امام جمعه محترم شهرستان تکاب)
📆زمان: جمعه، ۶ مرداد ماه ۱۴۰۲
🕌مکان: مصلی بقیه الله الاعظم تکاب
🔸@emamat_takab🔸
Reza Narimani - Refighe Khobe Zendegim (128).mp3
3.75M
رفیق خوب زندگیم ارباب امام حسین بچگیم ارباب…🥀
امید آخر منی ارباب؛ سایه روی سر منی اریاب…🥀
🔴ولی ما خوب میدونیم از دست دادن علمدار چقدر درد داره...
🔹یک شب علمدار ما هم رفت و نیامد...😭
#محرم | #شهید_سلیمانی💔🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨 «هدف اصلی روضهها»؛
🎥 حاج مهدی رسولی: اینقدر باید محرم رو شلوغ کنیم که دیگه این مصیبت برای امام زمانمون اتفاق نیفته ...
#محرم
سلام دانش آموزان عزیزی که پایه دهم را تمام کرده اند جهت تبدیل از بسیج عادی به بسیج فعال وگرفتن کارت فعال با مدارک ذیل به حوزه بسیج دانش آموزی واقع در روبروی مخابرات مدرسه شهید باهنر مراجعه نمایند:
🔹کپی شناسنامه
🔸یک قطعه عکس
🔹کارنامه آمادگی دفاعی پایه نهم ودهم از مدرسه صادر خواهدشد.
آقای سید علی اکبر کوثری از روضه خوانهای قدیم قم و از پیرغلامهای مخلص اباعبدلله علیهالسلام در ظهر عاشورای یک سالی به یکی از مساجد قم برای روضهخوانی تشریف میبرند
بچههای آن محله به رسم کودکانه خود بازی میکردند و به جهت تقلید از بزرگترها با چادرهای مشکی و مقنعههای مشکی مادرانشان حسینیه و تکیه کودکانه و کوچکی در عالم کودکی در گوشهای از محله برای خودشان درست کرده بودند.
مرحوم سید علی اکبر میگوید بعد از اتمام جلسه آمدم از درب مسجد بیرون بیایم یکی از دختر بچههای محله آمد جلو و گفت آقای کوثری برای ما هم روضه میخوانی؟
گفتم: دخترم روز عاشوراست و من تا شب مجالس مختلفی وعده کردهام و چون قول دادم باید عجله کنم که تأخیری در حضورم نداشته باشم.
هر چه اصرار کرد توجهی نکردم تا عبای مرا گرفت و با چشمان گریان گفت مگه ما دل نداریم!؟
چه فرقی بین مجلس ما و بزرگترها هست؟
میگوید پیش خودم گفتم دل این کودک رو نشکنم و قبول کردم و به دنبالش با عجله رفتم تا رسیدیم.حسینیه کوچک و محقری بود که به اندازه سه تا چهار نفر بچه بیشتر داخلش جا نمیشدند.
سر خم کردم و وارد حسینیه کوچک روی خاکهای محله نشستم و بچههای قد و نیم قد روی خاک دور و اطرافم نشستند
سلامی محضر ارباب عالم حضرت سیدالشهداء علیهالسلام عرضه کردم
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَباعَبدالله ...
دو جمله روضه خواندم و یک بیت شعر
از آب هم مضایقه کردند کوفیان
دعایی کردم و آمدم بلند بشوم با عجله بروم که یکی از بچهها گفت تا چای روضه را نخورید امکان ندارد بزاریم بروی رفت و در یکی از استکانهای پلاستیکی بچهگانشون برایم چای ریخت
چای سرد که رنگ خوبی هم نداشت
با بیمیلی و اکراه استکان را آوردم بالا و برای اینکه بچهها ناراحت نشوند بی سر و صدا از پشت سر ریختم روی زمین و بلند شدم و رفتم.
شام عاشورا، شب شام غریبان امام حسین خسته و کوفته آمدم منزل و از شدت خستگی فوراً به خواب رفتم
وجود نازنین حضرت زهرا صدیقه کبری در عالم رؤیا بالای سرم آمدند طوری که متوجه حضور ایشان شدم
به من فرمود: آسید علی اکبر
مجالس روضه امروز قبول نیست
گفتم چرا خانوم جان!!!
فرمود: نیتت خالص برای ما نبود
برای احترام به صاحبان مجالس
و نیات دیگری روضه خواندی
فقط یک مجلس بود که از تو قبول شد و ما خودمان در آنجا حضور داشتیم و آن روضهای بود که برای آن چند تا بچه کوچک دور از ریا و خالص گوشه محله خواندی
آسید علی اکبر ما از تو گله و خوردهای داریم!
گفتم جانم خانوم
بفرمائید چه خطایی از من سر زده؟
حضرت زهرا سلام الله علیها با اشاره فرمودند: آن چای را من با دست خودم ریخته بودم چرا روی زمین ریختی!!؟
میگوید از خواب بیدار شدم و از آن روز فهمیدم که توجه و عنایت آنها به مجالس با اخلاص و بیریاست و بعد از آن هر مجلس کوچک و بیبضاعتی بود قبول میکردم و اندک صله و پاکتی که از آنها عاید و حاصلم میشد برکتی فراوان داشت و برای همه گرفتاریها و مخارجم کافی بود
بنازم به بزم محبت که در آن
گدایی و شاهی برابر نشیند
✍برگرفته از خاطرات آن مرحوم
#داستان
☑️به استحضار عموم شهروندان عزیز می رساند مراسم پرفیض زیارت عاشورا راس ساعت ۶:۳۰صبح همزمان با عاشورای حسینی در مسجد امام حسین(ع)واقع در محله سبزیخانه برگزار خواهد شد.
🔷️ضمنا مراسم با پذیرایی و صرف صبحانه(حلیم)خاتمه خواهد یافت.
25.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥀جز در خانه تو هیچ کجا خیری نیست
🥀هرچه خیر است حسین جان به در خانه توست
📝امام حسین (علیه السلام) فرمود:
بخاطر احیای دین جدم رسول الله قیام کرده ام.
⭕️من و شما بخاطر دینمان چه کرده ایم؟
⭕️ترویج بی حجابی و تقلید از آن قطعا از دین رسول الله نیست!