eitaa logo
هُرم
144 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
342 ویدیو
19 فایل
گاه‌ نوشته‌هایی از حسین فرهانیان @hfarhan اگر دوست دارید ناشناس مطلبی برایم بگذارید🖋 https://harfeto.timefriend.net/17141149934247
مشاهده در ایتا
دانلود
با امین، برادرم، حرف از این شد که روضه کجا بریم. گفت پارسال کل ماه رمضان را نجف و کوفه بودم. روضه امیرالمؤمنین را فقط باید در مسجد کوفه یا نجف دید و شنید؛ روضه‌اش هم اذان صبح است. اذانی که شهادت می‌دهد به مردی که بر همه کس ولایت داشت اما الان دیگر او را کشتند. این اواخر تنها دلخوشی که باعث می‌شد دنیا را تحمل کند همین نماز و تهجدش بود. نماز علی را هم شکستند.
7.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تمام دلخوشی زندگی من این‌ست که وقت مرگ می‌آیی و مرگ شیرین است... کفن کنید مرا رو به قبله‌ی حرمش نجف چه جای قشنگی برای تدفین است
هدایت شده از گاه نوشته‌هایم
(=داستان کوتاهِ کوتاهِ کوتاه) مردی بعضی شب‌ها برای ما نان و خرما می‌آورد. صدای قدم‌های آن مرد خسته بود. از وقتی خلیفه در مسجد ترور شد، دیگر آن مرد نیامد. دیروز مادرم از زن همسایه پرسید: «مگر خلیفه نماز هم می‌خواند؟» شاید آن مرد برای کمک به خلیفه رفته است. کاش خلیفه از آن مرد یاد بگیرد که مراقب ما بچه یتیم‌ها و بیچاره‌ها باشد.
کتاب چهارم کتاب الکترونیکی «جشن بی معنایی» میلان کوندرا ترجمه الهام دارچینیان همراه با کتاب صوتی با خوانش شاهین شجری کهن کتاب داستان عجیبی دارد. خلاصه کردن طرح داستانی این رمان جذاب و عجیب از کوندرا، کار چندان راحتی نیست. داستان کتاب جشن بی معنایی، به دو روز از زندگی چهار مرد میانسالی می پردازد که در پاریس معاصر حضور دارند. این رمان مانند اکثر آثار غیرداستانی کوندرا، به هفت بخش تقسیم شده است. هر بخش حول محور زندگی آلن، رامون، داردلو و یا چارلز می چرخد. البته شخصیت های فرعی دیگری نیز حضور دارند که در فصل های مختلف داستان در رفت و آمد هستند. کوندرا در کتاب جشن بی معنایی، تأملی پست مدرن بر بی معنایی زندگی می کند و از طریق ارائه ی داستانی متفاوت و بسیار جذاب، مخاطبین را غرق در افکار و تخیلات گرانبها و کم نظیر خود می سازد. ۴ از ۱۰۰
هدایت شده از دیمزن
یکی از مهم ترین شبهای قدر مردم ایران، روز بوده! روزی که تقدیرشان را خودشان رقم زدند. که ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم... من که عمیقا دست همت و غیرت و بصیرت تک تک شان را می بوسم و ازشان عذرخواهی می کنم که به اندازه آنها برای جمهوری اسلامی کاری نکردم و فقط بلدم غر بزنم. یاد معمار کبیر انقلاب هم به خیر که فرمود: هی نگویید این انقلاب برای ما چه کرده است؟ بگویید ما برای این انقلاب چه کرده ایم! و به یاد حاج قاسم که برایمان نوشت: جمهوری اسلامی حرم است. اگر بعضی خادمان حرم خودشان را گم کرده اند و به جای خدمت دارند ریاست می کنند بیایید از امروز ما خودمان خادم افتخاری این حرم باشیم. هیچ کس هم نفهمد خدا از نیت هایمان آگاه است. و مجموع نیت های بااخلاص و درست کارهای بزرگ می کند. دیمزن دنیای یک مادر زائر نویسنده https://eitaa.com/dimzan
6.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
... به جمهوری اسلامی ایران گفته‌ایم "آری" به هرچه غیر جمهوری اسلامی ایران: "نه" گذشت آن روزها، امروز اما بر همان عهدیم نخواهد شد ولی این بار جمع ما پریشان، نه! کجا دیدی که یک مظلوم تا این حد قوی باشد اگرچه قدرت ما می‌شود تحریم، کتمان نه دفاع از حرم یعنی قرار جنگ اگر باشد زمینِ کارزار ما تل‌آویو است، تهران نه!
کتاب پنجم «شبیه مریم» از نشر جمکران کتاب امانی است. اینکه یک روز کتابی از کتابخانه دبیرستان (شاهد هاجر) دخترم زهرا را بخوانم برایم غریب بود. کتاب را چند روزی بود که دستش می‌دیدم. حتی شب احیا گوشه‌ای نشسته بود و داشت همچنان می‌خواندش! دیشب هم ساعتی درباره فضه، اسما و ام البنین با هم صحبت کردیم. امروز از خواب بودن اهل منزل و سکوت حکمفرما شده توی خانه استفاده کردم و یک ضرب تمامش کردم. کتاب شروع پرکششی دارد. از زنی می‌گوید که سالهاست که پاسخ مردم را فقط با آیات قرآن می‌دهد و بعد داستان دختر بچه‌ای مسیحی به نام مریم را روایت می‌کند که پس از فراز و نشیب‌های سخت زندگی به همنشینی با حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها می‌رسد و شبیه مریم مقدس از آسمان برایش غذایی از بهشت نازل می‌شود. بدجوری به فکر فرو رفته‌ام. یک انسان معمولی، آن هم یک زن در شرایط اجتماعی ۱۴قرن پیش به جایی می‌رسد که همچون مریمِ برگزیده خداوند، مائده آسمانی دریافت می‌کند. هیچ چیز جز همنشینی با دختر رسول خدا و فهم کمالات دین او را به این مقام نرسانده! یاللعجب، وقتی فضه خادمه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها به مقامی شبیه مریم می‌رسد مقام خود حضرت چقدر دست‌نیافتنی و غریب است؟ «أما إبنتی فاطمة سیدة نساء العالمین من الأولین و الأخرین و هی بضعة منی» پاره تن رسول ﷲ و چه کردند این قوم با فاطمه! ۵ از ۱۰۰
هُرم
کتاب پنجم «شبیه مریم» #کتاب‌نوجوان از نشر جمکران کتاب امانی است. اینکه یک روز کتابی از کتابخانه دبی
دختر کوچکترم دیشب صحبت‌های من و خواهرش را شنیده بود، آخر شب آمد و گفت:«بابا، مگه نگفتی مادر حضرت عباس چون ۴تا پسر داشت بهش می‌گفتند ام‌البنین، وقتی تو کربلا پسراش شهید شدن بعدش چی صداش می‌زدند؟!» 😭