نودوپنجمین کتاب ۰۲ #روایت‌های_نامعتبر #سیامک_صدیقی #نشر_کنار @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف

نودوششمین کتاب ۰۲ #خورشید_نیمه‌شب #یو_نسبو #نیما_م_اشرفی #نشر_چترنگ @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف

مطلوب طالبان حقیقت، رضای توست... #محمد_معتمدی #رمضانیات @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف

#الهی هر چه بیشتر دانستم، نادان‌تر شدم؛ بر نادانی‌ام بیفزا... سحر ششم #الهی‌نامه @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف

این روزها مشغول رمانی ایتالیایی هستم که فیلم اقتباسی آن را در ارگ بم فیلمبرداری کرده‌اند. و عجیب مشتاق خواندن این رمان، داخل ارگ بم شده‌ام... گمان می‌کنم در بروزرسانی نسخه‌های جدیدتر آدمی‌زاد، باید برخی قابلیت‌ها از حالت پرمیوم در می‌آمد و عمومی می‌شد. یکی‌اش همین طی‌الارض😁 ‏ارگ بم در سال ۱۳۵۴ ‏عکاس: برونو باربی عکاس فرانسوی_مراکشی @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف

#الهی بَدان، بر ما حق بسیار دارند؛ تا چه رسد به خوبان... سحر هفتم #الهی‌نامه @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف

. روزهای آخر اسفند، بهترین روزهای خداست. بی‌شک، بهترین...

@hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف

استارت ماشین را که از خیابان روبروی پادگان شهید ادیبی مرزن‌آباد زدم، به احسان که کنارم نشسته بود و رضا و احمد که عقب نشسته بودند گفتم: «دونه به دونهٔ دوربینای جاده چالوسو می‌خوام بزنم.» خندیده بودند. خیال می‌کردند دارم لاف می‌زنم. حالا دقیقا از آن روز دیوانهٔ شهریوری شش ماه گذشته است. روزهای آخر شش‌ماه اول سال، روزهای آخر شش‌ماه دوم سالم را، یعنی حالای خودم را تصویر نمی‌کردم. من قرار بود جای دیگری باشم، کار دیگری بکنم و فکریِ چیز دیگری باشم. اما حالا اینجایی هستم که ایستاده‌ام. به صفردوی رفته نگاه می‌کنم. سالی که برایم پر از قبض و بسط بود. جزئیاتی داشت که برای کسی نمی‌توانم بگویم اصلا؛ غیر از محدودنفر آدمیزاد. به صفرسهٔ نیامده نگاه می‌کنم. نمی‌دانم که من و او قرار است چه بلاهایی بر سر همدیگر بیاوریم. اما یک چیز را خوب می‌دانم. صفرسه، سال تخت‌گاز رفتن و دوربین زدن است. خروار خروار کارِ نکرده و مقصدِ نرسیده دارم. باید پررو، جاده را گاز بگیرم و فلاشِ دانه به دانهٔ دوربین‌ها را روشن کنم. جناب صفرسه! انژکتورهایم را برده‌ام شستشو. لاستیک‌های پهن‌تر با فاق کمتر انداخته‌ام. یک اسپویلر سفارشی بسته‌ام برای پایداری بیشتر. دیفیوزر را که نمی‌شود نصب نکرد. دوتا هدلایت یخچالی هم بسته‌ام که شب‌های جاده‌ات را روز کنم. اگر باز هم شک داشتی، از قبلی‌ها آدرسم را بگیر. از دیوانه‌ای برایت می‌گویند که اتوبان بابایی را دنده عقب چراغ‌به‌چراغ ماشین عروس رفیقش، برعکس همهٔ ماشین‌های عروس‌کشون، گاز می‌داد. جناب صفرسه! امسال، همهٔ دوربین‌هایت را می‌زنم. مراقب خودت باش. @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف

#الهی حرف‌هایم اگر مشوش است، از دیوانه، پراکنده خوش است... سحر هشتم #الهی‌نامه @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف

نودوهفتمین کتاب ۰۲ #قاف #یاسین_حجازی #نشر_شهرستان_ادب @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف

نودوهشتمین کتاب ۰۲ #نامه‌های_سیمین_دانشور_و_جلال_آل‌احمد #مسعود_جعفری_جزی #نشر_نیلوفر @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف