eitaa logo
مهندسی ذهن استاد نیلچی زاده
11.8هزار دنبال‌کننده
25.9هزار عکس
24.1هزار ویدیو
430 فایل
وارث عاشورا
مشاهده در ایتا
دانلود
بیاد همه شیر زنان قهرمان که هرچه داریم ازبرکت شبهای بی خوابی ودستهای زحمت کش انها بوده وهست یاد مادران قهرمان وشهیدپرور ایران اسلامیمان تاابدجاودانه باد و صلوات
هدایت شده از کوچولو سلام👶
﷽ ------ اصلاً فکر میکنم شیخ عباس یادش رفته آخر هر اعمال، بابی باز کند با عبارت «و اما مادران...» اجر هر عمل را که میگوید، دستور هر اعمالی را که توضیح میدهد، زیرش بنویسد اما برای ، اینچنین است که .... . . مثلاً همین شب قدر! شیخ، سخنی هست درباره زنی که سجاده اش را پهن میکند و قرآن و مفاتیحش را میگذارد گوشه اش و بعد شروع می‌کند مدام می‌رود به آشپزخانه؛ چای می‌گذارد، میوه تکه میکند، سقا می‌شود،... و اشک هایش، با زمزمه‌ی ، میچکد پای گاز، وقت چشیدن نمکِ سحری و نهار فردای بچه‌ها؟ . . گفتیم اشک و گریه اصلاً چه میگویید درباره زنی که تا شانه اش تکان میخورد و میخواهد کمی اشک بریزد، کودکش سرش را خم میکند زیر چادرش و ملتمسانه میگوید «گریه نکن 😯😢»؟ بگویید اجر این خنده های اجباری تلخ و شیرین چند؟ . شیخنا! زنی که عادت ندارد تنها، جامه نور بپوشد و بچه‌هایش را یکی یکی میبرد غسل شب قدر بدهد، تا طهارتِ مضاعف شود برایشان تا سال بعد، و از خستگی این غسل ها، خوابش بگیرد و کمی چرت بزند، بهره ای از این لحظات ناب از دست رفته لیلة القدر، دارد؟ . . . . نمیدانم شیخ، شیخ بزرگوار ما، نمیدانم فقط.... اگر اعمال ساده این زن ها نبود و شب های قدر، به جای خواباندن کودکان‌شان و نشستنِ فارغ بال تا خود سحر بر سر سجاده - مانند شما مردان-، آنان را با پاشیدن آب به صورت شان و هزار وعده و سرگرمی بیدار نگاه نمیداشتند به گمانم نه شیخ مفیدی در این دنیا یافت میشد نه شیخ صدوقی نه سیدرضی نه طباطبائی نه امینی نه...! . شیخ راستش… فکر میکنم سهم قابل توجهی از ثواب تمام اعمالی که ما عاملین به مفاتیح‌الجنانِ شما، تا خودِ صبحِ قیامت، انجام میدهیم، ثواب تمام جوشن ها، کمیل ها، نمازها، توسل ها، زیارت ها صاف میرسد به مادرتان! . .
﷽ ------- خاص ترین و بهترین و زیباترین و نورانی ترین تبریک های دنیا به مهربان ترین و والاترین و نازنین ترین و برترین "مامان اولی دنیا" 😍 *بانو مادرشدنتان مبارک!💗* گمانم از شادی شما تمام جهان شکفت، آن لحظه که برای اولین بار قنداقه ی حَسَن را به دست گرفتید و نگاهتان به چشم های معصومش گره خورد! اصلاً فکر کنم با تولد نوزاد شما و جوشش مهر مادرانه شما متولد شد!... و نه! اشتباه میکنم! مگر نه اینکه از روز الست، شما مادر ما بوده اید؟... و حتی مادر پدرتان؟ مادری، به واسطه وجود شما، ازلی بوده و ابدی خواهدبود! و اصلاً مادریِ شما، تمام امید ماست برای آن روز که «تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّآ أَرْضَعَتْ وَتَضَعُ كُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا»! آن روز ما را چه پناهی جز دامن تان، حضرت مادر؟... 🔹🔸🔷🔶🔹🔸🔷🔶🔹🔸 *مادری را دوست دارم چرا که شأنی از شئون شماست!* اصلاً هرچه را که در شماست، دوست میدارم حتی شده فقط در دل با ضعف در عمل... *هربار مادر که میشوم حس میکنم مرا از خاک برداشته اند تکانده اند و نشانده اند در طاق افلاک کنار شما!!* یا حتی شده گوشه ای، کنجی از آن سرسرای باشکوه مادری! هر بار مادر که میشوم حس میکنم به دیدنم می آیید و با لبخندی لطیف، که امتدادش میرسد به بهشت، دست بر سرم میکشید؛ چونان که رسم است مادران، به دیدن دخترهای تازه زایمان کرده شان میروند و عرق از جبینشان میگیرند . . مادری را دوست دارم چرا که *اگر نبود* خداوند آن را در مسیر زندگی شما قرار نمیداد! مادری را دوست دارم چرا که *اگر به و نمیرسید،* بهار عمر کوتاه شما برایش صرف نمیشد! مادری را دوست دارم چرا که *اگر از بهترین و والاترین مقام ها نبود* خداوند آن را برای شما مقدر نمیکرد! مادری را دوست دارم چون شأنی از شئون شما و وجهی از وجوه شماست. مادری مرا به شما نزدیک میکند و این است که عاشقانه، از جسم و روح و توان و زمان و آبروی خودم برایش مایه میگذارم #مادری سلام الله علیها علیه السلام پی‌نوشت: مامان اولی ها، حس اشتراکتون با حضرت مادر رو خریدارم😍 ان‌شاءالله همگی چهار و پنج فرزندی بشید و با تربیت صحیح، مایه شادی دل بانو😊 ۲-خدایا، اونایی که بچه میخوان و نمیشه... خودت از فضل خودت.... 🖋هـجرٺــــ بله https://ble.im/hejrat_kon ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
﷽ ------ اصلاً فکر میکنم شیخ عباس یادش رفته آخر هر اعمال، بابی باز کند با عبارت «و اما مادران...» اجر هر عمل را که میگوید، دستور هر اعمالی را که توضیح میدهد، زیرش بنویسد اما برای ، اینچنین است که .... . . مثلاً همین شب قدر! شیخ، سخنی هست درباره زنی که سجاده اش را پهن میکند و قرآن و مفاتیحش را میگذارد گوشه اش و بعد شروع می‌کند مدام می‌رود به آشپزخانه؛ چای می‌گذارد، میوه تکه میکند، سقا می‌شود،... و اشک هایش، با زمزمه‌ی ، میچکد پای گاز، وقت چشیدن نمکِ سحری و نهار فردای بچه‌ها؟ . . گفتیم اشک و گریه اصلاً چه میگویید درباره زنی که تا شانه اش تکان میخورد و میخواهد کمی اشک بریزد، کودکش سرش را خم میکند زیر چادرش و ملتمسانه میگوید «گریه نکن 😯😢»؟ بگویید اجر این خنده های اجباری تلخ و شیرین چند؟ . شیخنا! زنی که عادت ندارد تنها، جامه نور بپوشد و بچه‌هایش را یکی یکی میبرد غسل شب قدر بدهد، تا طهارتِ مضاعف شود برایشان تا سال بعد، و از خستگی این غسل ها، خوابش بگیرد و کمی چرت بزند، بهره ای از این لحظات ناب از دست رفته لیلة القدر، دارد؟ . . . . نمیدانم شیخ، شیخ بزرگوار ما، نمیدانم فقط.... اگر اعمال ساده این زن ها نبود و شب های قدر، به جای خواباندن کودکان‌شان و نشستنِ فارغ بال تا خود سحر بر سر سجاده - مانند شما مردان-، آنان را با پاشیدن آب به صورت شان و هزار وعده و سرگرمی بیدار نگاه نمیداشتند به گمانم نه شیخ مفیدی در این دنیا یافت میشد نه شیخ صدوقی نه سیدرضی نه طباطبائی نه امینی نه...! . . شیخ راستش… فکر میکنم سهم قابل توجهی از ثواب تمام اعمالی که ما عاملین به مفاتیح‌الجنانِ شما، تا خودِ صبحِ قیامت، انجام میدهیم، ثواب تمام جوشن ها، کمیل ها، نمازها، توسل ها، زیارت ها صاف میرسد به مادرتان! . . . 🖋هـجرٺــــ بله https://ble.im/hejrat_kon ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
مادری و فرزندآوری، موانع و مشکلات مگر میشود از مشکلات مادی فرزندآوری و فرزندپروری گفت و از مسکن نگفت؟ درد کمی نیست که وقتی با این اوضاع اقتصادی به هر ضرب و زوری شده، مبلغی به اندازه کل دارایی اجداد صد سال گذشته مان را برای ۸۰ متر آپارتمان جمع میکنیم، اما هرجا که میرویم، تعداد فرزند را که می‌پرسند، با نگاهی سرد، ردمان می‌کنند. آن جا که مردم، به هم، به کودکان، به تداوم نسل و تمدن ایرانی، مهربانی و رحم نمی‌کنند، آیا حاکمیت نباید ورود کند؟ گفتم آپارتمان! آنقدر حال مادریِ من با آپارتمان خراب است که مپرس! آپارتمان های دیوار کاغذیِ ۷۰-۸۰ متریِ بی هوا و حیاط و مادری؟! بچه داری؟! شوخی تلخ سمّیِ پیل افکنِ متاسفانه به واقعیت درآمده ایست! وقتش نشده ساخت این عمودی های سری سازی شده غیر متناسب با سبک زندگی ایرانی اسلامی متوقف گشته و شهر، افقی و دار و درخت دار و روح دار شود؟... گفتم درخت و رفتم به بوستان ها [همان پارک ها]! درددلی جزئی است و شاید جایش اینجا نباشد اما خواستم مسئولین محترم بدانند در شهرهای بزرگ، بوستان ها بیشتر در قبضه سگ گربه‌های خانگی زنانِ بچه ندوستِ محله است! بدون هیچ و هیج گونه برخورد جدی قانونی! تا اینجا که آمدم، بگذار از خودرو هم بگویم. ما خانواده های ۴ و ۵ و چندفرزندی، با کدام خودروی ملیِ بیش از ۴-۵ نفره قیمت مناسب امن و استاندارد، این طرف و آن طرف برویم؟ بله، حرف‌هایی زده شده اما خروجی اش فعلاً فقط در خیال و رؤیای ماست! اینها که گفتیم بخشی از مشکلات عمومی مادران شریف ایران بود اما اگر صحبت به روزگار و شرایط مل، مامان دکترها برسد، دل سنگ آب میشود... شرایطی که تناسبی با زیست زنانه ندارد چه برسد به مادرانه! شیفت های سنگین ۳۰ ساعته دور از خانه و فرزندان، حداقل میزان مرخصی حتی درصورت بستری فرزند بیمار، تحقیر و حتی تعهد ضمنی برای عدم فرزندآوری در طول تحصیل، عدم همکاری اساتید و همکاران درصورت خدای ناکرده بارداری و بچه داری، زمان نامناسب تقسیم پزشکان متخصص برای طرح تخصص و... بگذریم… ایران، سرزمین قانون های متعالی و مترقی است اما به اجرا که میرسد، امان از اجرا و نظارت بر اجرا... ✍ هـجرتــــــــــــ (د. موحدی‌نیا) بله و ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
🌺 تاثیر یک کلمه در سرنوشت یک انسان! 🌺 کلاس اول یزد بودم سال1340، وسطای سال اومدیم تهران یه اسمم را نوشتند شهرستانی بودم، لهجه غلیظ یزدی و گیج از شهری غریب ما کتابمان دارا آذر بود ولی تهران آب بابا معضلی بود برای من، هیچی نمی فهمیدم البته تو شهر خودمان هم همچین خبری از شاگرد اول بودنم نبود ولی با سختی و بدبختی درسکی می خواندم تو تهران شدم شاگرد کلاس معلم پیر و بی حوصله ای داشتیم که شد دشمن قسم خورده ی من هر کس درس نمی خواند می گفت: میخوای بشی فلانی و منظورش من بینوا بودم با هزار زحمت رفتم کلاس دوم آنجا هم از بخت بد من، این خانم شد معلممان همیشه ته کلاس می نشستم و گاهی هم چوبی می خوردم که یادم نرود کی هستم!! دیگر خودم هم باورم شده بود که شاگرد تنبلی هستم تا ابد کلاس سوم یک جوان و زیبا آمد مدرسه مان لباسهای قشنگ می پوشید و خلاصه خیلی کار درست بود، او را برای کلاس ما گذاشتند من خودم از اول رفتم ته نشستم میدانستم جام اونجاست درس داد، گفت که برا فردا بیاریم انقدر به دلم نشسته بود که تمیز مشقم را نوشتم ولی می دانستم نتیجه تنبل کلاس چیست فرداش که اومد، یک خودنویس خوشگل گرفت دستش و شروع کرد به امضا کردن مشق ها همگی شاخ در آورده بودیم آخه مشقامون را یا خط میزدن یا پاره می کردن وقتی به من رسید با ناامیدی مشقامو نشون دادم دستام می لرزید و قلبم به شدت می زد زیر هر مشقی یه چیزی می نوشت خدایا برا من چی می نویسه؟ با خطی زیبا نوشت: عالی! باورم نمی شد بعد از سه سال این اولین کلمه ای بود که در تشویق من بیان شده بود لبخندی زد و رد شد سرم را روی دفترم گذاشتم و گریه کردم به خودم گفتم هرگز نمی گذارم بفهمد من تنبل کلاسم به خودم قول دادم بهترین باشم... آن سال با معدل بیست شاگرد اول شدم و همینطور سال های بعد همیشه بودم وقتی کنکور دادم نفر ششم کنکور در کشور شدم و به دانشگاه تهران رفتم یک به آن کوچکی سرنوشت مرا تغییر داد! ❤️چرا کلمات مثبت و زیبا را از دیگران دریغ می کنیم ؟! به ویژه ما ، ، ، ...❤️ استاد محمد شاه محمدی استاد مدیریت و روانشناسی روز معلم بر معلمین و اساتید عزیز، گرامی باد
پویش فرزندآوری نسل دانشمندان و سرداران در راهند. ما ایران زمین، نذر کرده و عهد می‌بندیم، مادرانه کودکان معصوم و شهیدمان را از رژیم کودک‌کش بگیریم و به ازای هر کودکی که در این جنگ تحمیلی مظلومانه شهید شد، را به دنیا بیاوریم. به توصیه آقا درمورد فرزندآوری # جامعه جوان علی اصغرهای کشورمان اسرائیل آمریکا