eitaa logo
حسینیه حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام
70 دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
1.1هزار ویدیو
79 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
حسینیه حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام
⚫️ فَقَالَ: «هَلُمِّيهِ‏ إِلَيَ‏؛ فَأَبَتْ‏ أَنْ تَدْفَعَهُ إِلَيْهِ فَرَفَسَهَا بِرِجْلِهِ...»¹ -------------------------------------------------------- 🔴 بعد از صلی‌الله‌علیه‌وآله، شجره‌ی عدوان، که غاصب حق بود، دست تعدّی به جانب فدک گشود و وکیل فاطمی را بیرون کرد و نحله‌ی خاتمی را در ربود. ❇️ و حبیبه‌ی خدا و ناموس کبریا، به احیای فدک در جمع زنان هاشمیان در مسجد النبی حاضر شد و خطابه‌ای آفرید که منشور جاویدِ و ، و شناسای و گردید. 📜 زان پس قباله‌ی فدک را از آنان بازستاند و خلیفه‌ اعتراف کرد به حق سلام‌الله‌علیها.² 🖤 ولکن همان شجره، باز طغیانی دیگر نمود و در کوچه‌ی بنی‌هاشمیان، راه را بر عصمت حق بر بست و قباله را درید و با دست و لگد بر صورت و سینه‌ی ماه عالمیان کوبید و ماجرای جراحتها بر پیکر آن بانو به هنگام هجوم بر مأمن توحید و آتش بر خانه‌ی وحی، بار دیگر تکرار شده و بیت رسالت و امامت بار دیگر در عزا نشست… ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📌 ۱. اختصاص، شیخ مفید، ص۱۸۵. ۲. خلیفه نامه‌ای بدین مضمون برای فاطمه سلام‌الله‌علیها نوشت که فدک را به او باز می‌گرداند. فاطمه سلام‌الله‌علیها درحالی‌که نامه را به همراه داشت، بیرون رفت. دومی او را دید و گفت: ای دختر محمد! این چه نامه‌ای است که با خود داری؟ فرمود: نامه‌ای است که (اولی) در مورد بازگرداندن فدک برایم نوشته است. دومی گفت: آن را به من بده! ولی فاطمه نپذیرفت. ... با پایش لگدی به فاطمه زد درحالی‌که محسن را حامله بود، با این لگد محسن را سقط کرد. سپس سیلی بر گونه‌ی فاطمه سلام‌الله‌علیها نواخت؛ گویا الان می‌نگرم که گوشواره از گوش آن حضرت افتاد و پراکنده شد. نامه را از او گرفت و پاره کرد... (مراجعه شود به کتاب الاختصاص، ج۱، ص۱۸۳) 📚 برگرفته از کتاب فدک نحله‌ی خاتم، آیت الله العظمی وحید خراسانی
حسینیه حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام
🔴امروز هم سالگرد شهادت بانوی بزرگوار حضرت (سلام الله علیها) است که ارج می نهیم و گرامی می داریم، و هم سالگرد ارتحال عالم ربانی و عارف صمدانی حضرت آیت الله (اعلی الله تعالی مقامه) است که بایسته به یادکرد و تکریم و اجلال است. چند سال پیش توفیقی بود و سفری به عتبات عالیات داشتم، یک روز صبح که به همراه تنی چند برای زیارت اهل قبور وادی السلام نجف و به ویژه مزار ملکوتی سیدعلی آقای قاضی رفته بودیم، و افراد دیگری هم برای زیارت آمده بودند، کسی آمد و به بنده گفت اگر ممکن است شما یک سخنرانی در مورد مرحوم آیت الله قاضی داشته باشید، قبول کردم و گفتم، کرامت مرحوم قاضی ابن بود که عمری در حق تعالی و در مسیر رضایت حق زندگی کرد، از خدا دم زد و برای خدا زیست و برای خدا درس خواند، و برای خدا تدریس کرد و برای خدا تربیت کرد و برای خدا مصائب و رنج های دنیا را به دوش کشید و صبور و شکور و راضی از دار فنا به دیار اطلاق و بقا رحلت کرد. قاضی، خبر دادن از سرّ ضمیر، و میراندن مار سمی بیابان کوفه نبود، کرامت قاضی استمرار و تربیت بزرگانی مثل علامه طباطبایی، آیت الله سیدمحمدحسن الهی طباطبایی، آیت الله سیدابوالقاسم خویی، آیت الله سیدمحمدهادی میلانی، آیت الله محمدتقی بهجت، آیت الله سیدحسن مسقطی، آیت الله شیخ عباس قوچانی و دیگر بزرگان از اولیاء و عرفا و فقها و حرکت در مسیر مستقیم شریعت و تبیین حقایق ظواهر و بواطن دین بود. کرامت قاضی این بود که در هنگامه و خراب شدن خانه اش، نه تنها شکایتی نداشت، و غصه ناک و افسرده حال نشد، بلکه او را خندان و شاداب می دیدند. چرا که دست محبوب را در کار می دید و همه را فعل او شهود می کرد.قاضی کوهی از بود و عمری پیامبرانه در مستعدان و عالمان صادق کوشید و در این مسیر کامیاب بود. 🔴این که در دوران معاصر اشتهای کاذب نقل کرامات شگفت انگیز و یا کرامت سازی رایج است، باید آن را آفتی بزرگ در مسیر معرفت الهی بدانیم، که بزرگان همواره از آن پرهیز می کردند. عارف راستین اجازه نمی دهد کرامات و خوارق عادات، مانع از توجه به ذات اقدس الهی و تمرکز بر توحید حق تعالی شود. این مسیر بر همگان گشوده است و همگان می توانند با شاه کلید سلوک، یعنی و در مراتب و مدارجش، و تحت نظارت ، کنند، و بی عنایت به و کرامات و و مدعیات و ، در مسیر توحید علمی و عینی حق تعالی با استقامت گام بردارند تا خدای تعالی نیز آب گوارای معرفت شهودی را به کام عطشناکشان فرو ریزد و ساقی جان تشنه آن ها باشد. «وَ أَلَّوِ اسْتَقَامُواْ عَلىَ الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْنَاهُم مَّاءً غَدَقًا»جن،16؛ و اگر بر طريقه راست پايدارى كنند، از آبى فراوان سيرابشان كنيم‏. 🔴یکی از اساتیدم می فرمود: باری در حضور علامه طباطبایی این شعر حافظ خوانده شد، ایشان ساعتی گریست، و فرمود همین شعر در محضر مرحوم قاضی خوانده شد و ایشان هم ساعتی گریستند.ما هم از سر افسوس و حسرت در غبار راه اهل الله این شعر را زمزمه می کنیم. در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن شرط اول قدم ان است که مجنون باشی نقطه عشق نموده به تو هان سهو مکن ورنه تا بنگری از دایره بیرون باشی کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش کی روی ره ز که پرسی چه کنی چون باشی