eitaa logo
حسینیه هنر سبزوار
641 دنبال‌کننده
936 عکس
274 ویدیو
8 فایل
صفحه رسمی «حسینیه هنر سبزوار»؛ دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی 📬 سبزوار، میدان 22 بهمن، خ بیهق 18، حسینیه هنر سبزوار ارتباط با ما: 09156539436 @esmail_hashemabadi
مشاهده در ایتا
دانلود
📝 کارگاه تخصصی چهارمین دوره جشنواره داستان حماسی در سبزوار برگزار می‌شود کارگاه تخصصی داستان حماسی در استان خراسان رضوی(سبزوار) 🏷کارگاه تخصصی چگونه داستان حماسی بنویسیم؟ مدرس: استاد محمد خسروی‌راد 📌حضور برای علاقمندان، آزاد و رایگان است 🗓زمان: شنبه 30 دی ماه، ساعت 15 🏠مکان: سبزوار، بیهق18، بن بست فقاهتی، پلاک 30، حسینیه هنر سبزوار 🚩 همراه حسینیه هنر سبزوار باشید ➕ @hoseinieh_honar_sabzevar
36.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠قطره به قطره دست یکدیگر گرفته‌ایم دریا شدیم و موج و طوفان آفریده‌ایم💠 روایتی متفاوت از رونمایی کتاب مادران میدان جمهوری 🔹️کتاب مادران میدان جمهوری: روایتی مادرانه از دعوت به انتخابات، نوشته مریم برزویی است و در انتشارات را‌ه‌یار به چاپ رسیده است. 🚩 به کانال بپیوندید: ➕ @hoseinieh_honar_sabzevar
⭕️مادران میدان جمهوری این بار در خراسان جنوبی پویش مسابقه کتاب مادران نهبندانی توسط خانم الهه بذرافشان وقتی می‌خواستم برای انتخابات شروع کنم به تواصی، دیدم عده زیادی از مادران اطرافم هستن که رای میدن اما خودشون با بهانه‌های مادری دیگران رو دعوت به رای دادن نمی‌کنند. با خودم گفتم، شاید روش‌های توصیه رو بلد نیستن. به این فکر کردم که چطور می‌توانم مادران رو دعوت به تواصی کنم. گفتم باید ببینند که با همین مشغولیت‌ها و همین زندگی عادی میشه همسایه، آشنا و غریبه رو دعوت کنند. تصمیم گرفتم کتاب را بهشون معرفی کنم تا با‌کمک توصیه‌های کتاب، وارد میدان بشوند. مقام معظم رهبری هم در دیدار های اخیر بسیار برای امر مهم انتخابات پیش رو به زنان و مادران توصیه داشتند. فکر کردم این کتاب می‌تواند راهنمای خوبی باشد. از آنجایی که خیلی‌ها به علت گرونی کتاب‌ها و عدم شناخت محتوا شاید آن را خریداری نکنند، سعی کردم خودم کتاب را بخرم و به کسانی که ما را در هم‌خوانی همراهی کنند، با تخفیف بفروشم. هزینه خرید این کتاب‌ها را به تنهایی نداشتم و از دوستان کتاب‌خوان درخواست کمک کردم. تا مادران نهبندان هم به این میدان بیایند. 🚩 به کانال بپیوندید: ➕ @hoseinieh_honar_sabzevar
🔷️مادران میدان جمهوری مهمانِ اعتکاف مقام معظم رهبری، هر ساله بر مشارکت و حضور حداکثری مردم در انتخابات تاکید ویژه دارند و همیشه قبل از انتخابات دعوت به حضور و بعد از آن از مردم، تشکر و قدردانی می‌نمایند. به گفته‌‌ی ایشان، وظیفه‌ی تک‌تک مردم و همه‌ی مجموعه‌های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی است که مردم را تشویق و دعوت به حضور در انتخابات نمایند. لذا گروه‌های فعال تربیتی و آموزشی نیز باید، در این زمینه، انجام وظیفه نمایند. گروه آموزشی حورانه، با توجه به بسترهای فعالیت خود که معمولا مدارس و مساجد و مجموعه‌های فرهنگی ویژه بانوان است، در حال حاضر در حال ترویج مطالعه‌ی کتاب «مادران میدان جمهوری» در مساجد می‌باشد. پیشنهاد حورانه برگزاری مسابقه‌ی کتابخوانی اما نه به شیوه‌ی مرسوم می‌باشد. ایام اعتکاف فرصت مناسبی برای ترویج مطالعه این کتاب و برگزاری مسابقه است. این کتاب با قلمی روان، به روایت دعوت مادران به حضور در انتخابات پرداخته است. لذا هم برای بانوان که مایل به کنش‌گری در زمینه دعوت به انتخابات پیش‌رو هستند مفید خواهد بود و هم برای افرادی که در این زمینه شبهه داشته و بهانه‌هایی همچون وضعیت بد اقتصادی کشور و یا نبود فرد سالم و صالح را، علت رای ندادن خود بیان می‌کنند. 🏷چنانچه بانوان فعال در مجموعه‌های فرهنگی و مساجد مایل به اجرای این پیشنهاد هستند، برای دریافت قالب مسابقه و سوالات آن به آی‌دی زیر پیام دهند. 🆔️ @Hooraneh_group 📌نسخه‌ی الکترونیک این کتاب را فراکتاب منتشر کرده است. 🚩 به کانال بپیوندید: ➕ @hoseinieh_honar_sabzevar
📚 | رمز موفقیت 🏷کتاب «در آغوش هور»، خاطرات سردار شهید غلام‌رضا پروانه به روایت خانواده‌ و دوستانش 🔸می‌دیدم هیچ چیز به اندازه نماز در وقت فضیلتش، آن هم به جماعت برایت جذابیت ندارد. اعتقاد خیلی قشنگی داشتی. هر وقت صدای موذن بلند می‌شد،‌‌ هر جا که بودی، دست از کار میشستی تا دست برای عبادت بشویی. شیرینی نماز اول وقت را چشیده بودی. دوست داشتی هم‌رزمانت هم کامِ جانشان با این حلاوت، شیرین شود. ملبس نبودم؛ ولی کار روحانی گردان را به من سپرده بودی. هروقت با هم صحبت می‌کردیم، یکی از سفارشاتت این بود که از تاکید به نماز اول وقت برای نیروها غفلت نکنم. خودت هم بیکار نمی‌نشستی. گاهی که فرصتی دست می‌داد تا بارزمنده‌ها صحبت کنی، اولین چیزی که می‌گفتی این بود: «رمز موفقیت ما نماز است؛خصوصا که به جماعت باشد و اول وقت.» ✅ جهت تهیه کتاب «در آغوش هور» با شماره ۰۹۹۱۸۶۲۹۶۱۱ تماس حاصل فرمایید 🚩 به کانال بپیوندید: ➕ @hoseinieh_honar_sabzevar
♨️ | دورهمی‌های دوستانه و فامیلی شروع شد! 📬 فراخوان جمع‌آوری خاطرات دورهمی‌های جذاب و کاربردیِ دوستانه یا خانوادگی به همت خانۀ همبازی (واحد خانوادۀ حسینیۀ هنر) 👈 با کارکردهای مختلفی مثل: تفریحی، مهارتی، مذهبی، ورزشی، تربیتی و... 👈 دورهمی‌هایی برای: آقایان، خانم‌ها، بچه‌ها، خانوادگی و.. 🌷اگر شما هم خاطراتی دارید، لطفا با ما درمیان بگذارید! 📚🎥 بهترین خاطرات در قالب کتاب، مستند و... منتشر می‌شوند. ⭕️ اطلاعات بیشتر و مشارکت: 🔹 ارسال عبارت "دورهمی" به 📲 09367649777 🆔 @hambazitv_admin 🔹 تکمیل پرسشنامه: 🌐 https://survey.porsline.ir/s/oYfCoEf 🚩 به کانال بپیوندید: ➕ @hoseinieh_honar_sabzevar
🎥 | اکران انیمیشن مسافری از گانورا 🔺️اکران مردمی انیمیشن "مسافری از گانورا" در هیئت مکتب الحسن داورزن 🚩 به کانال بپیوندید: ➕ @hoseinieh_honar_sabzevar
حسینیه هنر سبزوار
به اوج ماه رسید ✍️ نیلوفر نصیری پیراهن مخملِ بنفش به تن کرده و چارقدِ سفید، سَرَش‌. صورتش نورانی و بشاش به نظر می‌رسد. کنارش نشسته‌ام و با هم خوش و بش می‌کنیم‌. این آخرین تصویر من از مادر خنده رو و مهربانِ شهید محمود بیاری است. ماجرا از آنجا شروع شد که پسربچه‌ای یکی دو ساله، افتاد توی چاه. بندِ دل مادر پاره شد. از چاه که بیرون آوردندش، بی‌حال و بی‌جان بود. گردنش آویزان بود و می‌لرزید. حالش که جا آمد، مادر بغل‌اش کرد. هر دو آرام شدند. از بچگی با بچه‌های فک و فامیل فرق داشت، حتی شوخی‌هایش. وقتی که آنها با سنگ به جان شیشه‌ها می‌افتادند، او با چند تا بچه‌ی هم‌سن و سال خودش تعزیه بازی می‌کرد. هر روز، بزرگ و بزرگتر می‌شد و جلوی چشم مادر قد می‌کشید. تازه پشت لب‌هایش سبز شده بود که با چند تا از دوستانش توی مدرسه اعلامیه‌ پخش می‌کرد. طبقه‌ی بالای مسجد محل را کرده بود انبار مهمات! اسمش کتابخانه بود اما توی آن کتاب‌های سیاسیِ ممنوعه و کوکتل مولوتوف هم پیدا می‌شد. انقلاب، تازه پا گرفته بود که گروهک‌های مختلف مثل خوره افتادند به جان انقلاب و ادعای سهم‌خواهی می‌کردند. دل محمود طاقت نیاورد. وقتی توی مدرسه گروهک‌ها برای خودشان یار جمع می‌کردند، دست به کار شد و او هم شروع کرد به جمع کردن نیرو برای انقلاب. خیلی زود متوجه انحراف بعضی گروهک‌ها از مبانی انقلاب شد‌. سریع نمایشگاه عکس توی مدرسه راه انداخت و شروع کرد به روشنگری. با چند تا از رفیق‌های پایه‌کارش اردوهای جهادی راه انداختند. از جیب می‌گذاشتند و می‌رفتند روستاهای دورافتاده. هم کار عمرانی می‌کردند هم کار فرهنگی. صدای دلنشین‌‌اش را وقف روضه و دعاخوانی کرده‌بود. هر کجا می‌رفت، همه مجذوب صدایش می‌شدند. هنوز دبیرستانش تمام نشده بود که بوی جنگ به مشامش خورد. هم طلبگی را دوست داشت و هم جبهه را. با یکی از دوستانش قرعه انداختند. قرعه‌ی جنگ به نام محمود افتاد. رضایت پدر را گرفت و رفت جبهه. چَم‌وخَمِ جبهه و سیروسلوک بندگی دست‌اش آمده بود. آخر چند وقتی زیر دست مصطفی چمران آموزش دیده‌بود. خیلی نگذشته بود که پایش رفت روی مین و پاشنه‌ی پایش را برد. دل مادرش کباب شد اما باز خدا را به خاطر زنده بودن پسرش شاکر بود. یک روز محمود با خنده به مادرش گفت: حالا که خیلی بیقراری میکنی. پس بهتره بعد شهادت، جنازه‌ام برنگرده... آن پا دیگر برایش پا نشد. همیشه توی کیف‌اش وسایل پانسمان داشت. هر بار برای وضو پانسمان پایش را عوض می‌کرد. از آن به بعد با پوتین خداحافظی کرد و کتونی می‌پوشید. از مینی که رفته بود زیر پایش بدش می‌آمد، نه برای مجروحیتش، به خاطر اینکه عرضه نداشته شهیدش کند! بهش می‌گفت: بی غیرت... چند وقت بعد منتقل شد به گردان تخریب. از شر و شوری افتاده بود. ساکت و سر به زیر و عابد شده بود. گریه‌های توی نماز شب‌اش به گوش همه رسیده بود‌. توی گردان تخریب، مدرسه‌ی اخلاق راه انداخته بود، درس زندگی می‌داد. آنقدر روی رفتار بچه‌ها دقتِ نظر داشت که جزئی ترین مسائل را هم پیگیری می‌کرد. بار آخر مادر گفت: محمود بسه، دیگه نرو... می‌خوام برات زن بگیرم! گفت: این دفعه بار آخره... برگشتم دیگه نمیرم. به دوستانش گفته بود: اگه توی خیبر شهید نشم، دیگه نمیرم جبهه. توی خیبر شهید شد. جنازه‌اش هم برنگشت. چند سال بعد از جنگ، تفحص شد و پیکرش از روی همان پای مجروح شناسایی شد. یک مشت استخوان تحویل مادرش دادند. مادری که داغ شیرینی عروسی پسرش به دلش ماند. یاد آن بیتِ حافظ افتادم. ز قعر چاه برآمد... به اوج ماه رسید... 🔖 کتاب مقامِ محمود، بریده خاطراتی از زندگی شهید محمود بیاری است که به همت حامد اشرفی نسب جمع آوری و به قلم سید سعید آریانژاد به رشته‌ی تحریر درآمده است. انتشارات راه‌یار این کتاب را در ۲۱۳ صفحه و در سال ۱۴۰۱ منتشر کرد در حالی که مادر شهید محمود بیاری در آبان ۱۳۹۹ دار فانی را وداع گفت و به پسر شهیدش پیوست. 🚩 به کانال بپیوندید: ➕ @hoseinieh_honar_sabzevar
50.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | پرده‌ی فیلم خاطرات سید رضا مهری، فعال فرهنگی در 8 سال دفاع مقدس، از راویان کتاب «ایام سبزوار» 🔺️روستا به روستا می‌رفتیم و کمک جمع می‌کردیم. با این حال، تماس رودررو با همه‌ی مردم نداشتیم. تصمیم گرفتیم فیلم اکران کنیم. فیلم‌های «توبه نصوح» و «مرز» مهیج بود و روی مردم تاثیر می‌گذاشت. حلقه‌ی اول فیلم که تمام می‌شد، فرصت را غنیمت می‌دانستیم. توی آنتراکت، درباره‌ی جنگ و جمع‌آوری کمک صحبت می‌کردیم. فیلم و سخنرانی، همدیگر را کامل می‌کردند و مردم پای کار می‌آمدند. 💢سفارش کتاب با تخفیف15درصد و ارسال رایگان(بالای 200هزار تومان): raheyarpub.ir @Raheyar97 🚩 به کانال بپیوندید: ➕ @hoseinieh_honar_sabzevar