eitaa logo
حسینیه مقتل
5.4هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
351 ویدیو
63 فایل
تماس با مدیر : @mostafapi1 حسینیه مقتل در تلگرام: https://t.me/hosenih_maghtal حسینیه مقتل در ایتا: eitaa.com/hosenih_maghtal 🔻 پیج حسینیه مقتل در اینستاگرام : https://www.instagram.com/payegahe_hoseinieh_maghtal
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹فرارسیدن ایام عزای آخر ماه صفر... 🔸شهادت ۳تن ازآل الله ومعصومین ▪️پیامبر اعظم ▪️امام حسن مجتبی ▪️امام رضا علیهم صلوات الله 🔺راخدمت امام عصرعج وشما محبین اهل البیت تسلیت عرض میکنیم @hosenih_maghtal
✅گریزهای روضه ی امام رضا علیه السلام 🔷زن ها و تازه عروس ها گریه کردند، حاضر شدند مهریه هاشون رو ببخشند بیایند بدن عزیز فاطمه رو دفن کنند، آقا امام رضا (علیه السّلام) غریب نمونه.  این قدر گل روی تابوت آقا ریختند، تابوت زیر گل ها پنهان شد. ☝️🏻اما من تو مدینه یه تابوت سراغ دارم، کنار قبر پیغمبر به جای گل تیرباران شد… . 🔶شنیده اید امام رضا (علیه السّلام) وقتی از خانه ی مأمون بیرون آمد از شدت زهر جفا دائم میان کوچه روی زمین می نشست و پا می شدند، بر زمین می خوردند. این تنها جایی نبود که از اهل بیت یک نفر زمین می خورد، چند جای دیگر هم در تاریخ داریم: ☝️🏻یک مادری را می شناسم از خانه تا مسجد چند مرتبه زمین نشست و بلند شد. ☝️🏻یک آقایی را می شناسم که تا خبر جان دادن همسرش را شنید از مسجد تا خانه می دوید و زمین می نشست. ☝️🏻یک آقایی را می شناسم از خیمه گاه تا کنار بدن علی اکبرش می دوید و زمین می خورد. یک خواهری را می شناسم از خیمه تا گودال هی می دوید و زمین می خورد. از حرم تا قتلگه … . ☝️🏻یک آقایی را می شناسم لحظه های آخر در یک قسمت کوتاه از شدت تیر و نیزه ها زمین خورد و بلند شد. ☝️🏻یک دختری را می شناسم نیمه شب تو بیابان ها زمین خورد بلند شد … . 🔷آقا وقتی خواست از مدینه حرکت کند، یک عده زن و بچه دور خودش جمع کرد. السلام علی من أمر أولاده و عیاله بالنیاحة علیه قبل وصول القتل الیه آقا وقتی می خواست از مدینه حرکت کند دستور داد که زن و بچه اش بنشینند و برایش نوحه کنند. فرمود: من دیگر بر نمی گردم. بناست مرا در دیار غربت مسموم کنند. وقتی خواست از مدینه حرکت کند دوازده هزار دینار سر راهی بین غلامها و نوکرها و کنیزها و آقازاده هایش توزیع کرد. ☝️🏻اما اهل بیت امام حسین علیه السلام هر وقت خواستند عزاداری کنند نتوانستند... 🔶السَّلام ُ عَلی مَن اَمَر اَولادَهُ و عیالَهُ بِالنَّیاحَةِ عَلیهِ قََبلَ وُصُولِ القَتُلِ اِلَیهِ . سلام بر آن مولایی که به فرزندان و عیال خود دستورداد قبل از اینکه شهید شود بر او گریه و زاری نمایند همه بستگان را جمع کردند فرمودند : همه برای من بلند گریه کنید . گفتند آقا گریه دنبال مسافر میمنتی ندارد . فرموده باشد آری آن مسافری که امید به بازگشت داشته باشد من دیگر از این سفر برنمی گردم. ☝️🏻اما جد غریبش حسین ، روز عاشورا عازم میدان شد یک وقت دید ذوالجناح قدم از قدم برمی دارد دید دخترش سکینه آمده . چه کرد این وداع با قلب حضرت ، همین قدر بگویم ، دیدند حضرت اشک دختر پاک کرد فرمود : دخترم با اشکهایت دلم را مسوزان . 🔷هنگامی که امام رضا می خواست از مدینه حرکت کند دست جوادش را گرفت آورد کنار قبر جدش خاتم الانبیا ، عرضه داشت یا جداه مرا از جوارت دور می کنند اما جوادم را به تو می سپارم غلامی داشت به نام موفّق ، سفارش جوادش را به موفق هم کرد روزها دست جواد را می گرفت به باغستان های مدینه گردش می داد تا دوری پدر او را دلتنگ نکند موفق می گوید : یک روز از تو خانه بیرون آمدیم دیدم امام جواد ناراحت و غمگین است رسیدیم بالای یک بلندی ، یک وقت دیدم امام جواد رویش کرد به طرف خراسان سه مرتبه صدا زد : لبیک ، لبیک ، لبیک یک وقت دیدم جوادالائمه از نظر غایب شد هراسان و ناراحت شدم خدا اگر به خانه برگردم جواب مادرش را چه بدهم یک مرتبه دیدم آقا از دور نمایان شد ، دویدم خودم را به قدمهایش انداختم ، دیدم آقا شال عزا به گردن انداخته صدا می زند : موفق بخدا بابایم را کشتند. ☝️🏻بعد از سیدالشهدا زن و بچه های این کاروان همسفر شمر و سنان شدند... ☝️🏻زینب سلام الله روز یازدهم هر چقدر گشت دید ۲ تا از دختر بچه ها نیستند(صد پسر کشته شود دخترکی گم نشود) وقتی پیدایشان کرد دید زیر یک بوته خار دستهایشان را بر گردن هم انداختند و همانجا جان سپردند... 🔶پیغمبر دو تن را پارۀ تن خطاب کرده ، یکی مادر سادات زهرای مرضیه است ، فرمود : فاطمه پارۀ تن من است . یکی هم امام رضا ، یا رسول الله پارۀ تنت در خراسان به زهر جفا مسموم کردند چنان زهر کاری بود آقا مثل شخص مار گزیده به خود می پیچید . ☝️🏻فاطمه س هم پاره ی تن رسول خدا ص بود او هم بعد از هجوم به خانه دائم به خودش میپیچید... شکستگی قفسه سینه... شکستگی دست... کبودی صورت و.... 🔷اباصلت می گوید : امام چشمش به در بود امام جواد آمد آن لحظات آخر سر بابا را به دامن گرفت ☝️🏻 اما کربلا زین العابدین نتوانست بیاید قتلگاه ، عمه اش زینب آمد دید حسینش تنهاست ، دید شمشیرها و نیزه ها در یک نقطه فرود می آید دستهایش را روی سر گذاشت هی فریاد می زد : وا محمدا ، واحسینا . ✅ @hosenih_maghtal
🏴•|غُربتِ‌حَسَن|• دیشب خیلی نوحه‌خوان از غریبی امام‌ [ع] گفت اما وقتی آخر روضه گفت غریب مادر‌، همه گفتن ...😭😭😭 ✅ @hosenih_maghtal
از غم نه فرار می تواند بکند نه اینکه هوار می تواند بکند جز اینکه بیاید حرمت گریه کند... "درمانده" چکار می تواند بکند @hosenih_maghtal
⚡️حلول ماه ربیع الاول مبارک باد 💐 @hosenih_maghtal
✅دیدگاه مراجع تقلید شیعه درباره خرافه‌ای به نام «عیدالزهرا» 🔷طبق نظر رهبری و آیات عظام نوری همدانی، مکارم شیرازی، موسوی اردبیلی، محمدصادق روحانی، مصباح یزدی، وحید خراسانی، مظاهری و همچنین مرحوم آیت‌الله بهجت(ره)، آیت‌الله ملکی تبریزی(ره) و آیت‌الله فاضل لنکرانی(ره) ۹ ربیع الاول تاریخ قتل خلیفه دوم نبوده است بلکه بر اساس اعلام اکثر علمای شیعه و مورخان سنی و شیعه تاریخ قتل خلیفه دوم 26 یا 27 ذی‌الحجه سال 23 هجری بوده است و روز 9 ربیع الاول روز کشته شدن عمر بن سعد به دست مختار ثقفی است که در آن سال‌ها جشن‌هایی به این زمینه گرفته می‌شده که بعدها به دلیل هم اسم بودن عمر بن سعد با خلیفه دوم به این نام یعنی «عمر کشون» مشهور شده است. 🔶 آیت‌الله خامنه‌ای در پاسخ به یک استفتا در همین موضوع می‌نویسند: هرگونه گفتار یا کردار و رفتارى که در زمان حاضر سوژه و بهانه به دست دشمن بدهد و یا موجب اختلاف و تفرقه بین مسلمین شود شرعاً حرام اکید است . ✅ @hosenih_maghtal
حسینیه مقتل
✅دیدگاه مراجع تقلید شیعه درباره خرافه‌ای به نام «عیدالزهرا» 🔷طبق نظر رهبری و آیات عظام نوری همدانی،
✋🏻باسلام 🔷باتوجه به سوال بعضی از زائران محترم حسینیه مقتل درباره مطلب عیدالزهرا سلام الله علیها کامل مطلب فوق را میتوانید در لینک زیر مشاهده فرمایید. https://www.farsnews.com/news/13911030001465/%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%AC%D8%B9-%D8%AA%D9%82%D9%84%DB%8C%D8%AF-%D8%B4%DB%8C%D8%B9%D9%87-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%AE%D8%B1%D8%A7%D9%81%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D9%86%D8%A7%D9%85-%D8%B9%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%B2%D9%87%D8%B1%D8%A7-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85 🔶ضمنا روایتی درباره ۹ ربیع الاول هم موجود است که در پست بعدی خواهد آمد. ✅ @hosenih_maghtal
✅ ۹ ربیع الاول و حدیث نقل شده 🔷« باید دانست که قتل خلیفه دوم در 26 ذی الحجة سال 23 هـ .ق واقع شده است و این مطلبی است که صاحبان کتاب های « قره »، « معجم »، « طبقات »، « مسار الشیعه »، و سید بن طاووس بر آن تصریح نموده اند بلکه اجماع شیعه و اهل تسنن نیز براین است . » ✳️سید بن طاووس در کتاب اقبال الاعمال نوشته است : در رابطه با روز نهم ربیع الاول ، روایتی عظیم الشان نقل شده است و برخی از برادران امامی غیر عربما در این روز بسیار اظهار خوشحالی نموده و قائلند که این روز ، روز هلاکت شخصی است که به خدا و رسول ( صلی ا... علیه و اله ) اهانت کرده و دشمنی می ورزید ؛ ولی من با وجود تفحص در کتب ، تاکنون روایتی موافق با این روایت نیافته ام . ✅حدیث رفع القلم 🔶تاریخ 9 ربیع برای قتل خلیفه دوم، از حدیث مشهور رفع القلم سرچشمه می گیرد. 🔻در مورد نهم ربیع الاول روایتی که علامه مجلسی رحمه الله علیه نقل فرموده اند ذکر می کنیم: ▪️" روایت شده که محمد بن ابی العلاء همدانی و یحیی بن محمد جریح بغدادی گفته اند که روزی ما در باب قتل  ابن خطاب منازعه کردیم و رفتیم در شهر قم به نزد احمد بن اسحاق قمی که از اصحاب امام هادی (علیه السلام)  بود . وقتی درب خانه وی را کوبیدیم دختری عراقیه ای بیرون آمد سراغ احمد را از او گرفتیم. گفت: او امروز مشغول اعمال عید است و آن روز نهم ربیع الاول بود. گفتم: سبحان الله عیدهای مومنان چهارتاست : عید فطر -اضحی-غدیر و جمعه. دختر گفت : احمد بن اسحاق از امام علی النقی روایت میکند امروز روز عید است و بهترین عیدها نزد اهل بیت علیهم السلام و شیعیان ایشان به حساب می آید. ماگفتیم اجازه بگیر تا به نزد او بیاییم ... گفت: الان از غسل عید فارغ شدم. گفتیم: مگر امروز عید است؟ گفت: بلی و ما را به داخل خانه خود آورد و بر روی کرسی نشانید و چنین گفت: روزی با جمعی از برادران خود به حضور مولای خود امام هادی (علیه السلام) مشرف شدیم در سامرا در مثل این روز (نهم ربیع) که شما به نزد من آمده اید...دیدیم آن حضرت مجلس خود را آراسته و مجمره در پیش خود گذاشته است. و به دست مبارک خود عود در آن مجمره می اندازد و مجلس خود را مزین گردانیده است و بر غلامان و خدمتگزاران خود جامه های فاخر پوشانیده. عرض کردیم: یابن رسول الله آیا برای اهل بیت علیهم السلام امروز شادمانی تازه رخ داده است ؟ حضرت فرمود: کدام روز حرمتش از این روز نزد اهل بیت عظیم تر است؟ به درستی که خبر داد مرا پدرم که حذیفه بن یمان در روز نهم ربیع الاول خدمت جدم حضرت رسول خدا رسید. حذیفه گفت: حضرت علی و حسنین علیهم السلام را دیدم که با حضرت رسول غذا میل می فرمودند و آن حضرت به روی ایشان تبسم می نمود و به حسنین علیهم السلام میفرمود: بخورید! گوارا باد از برای شما برکت و سعادت این روز به درستی که این روز روزی است که حق تعالی در این روز دشمن خود و دشمن شما را هلاک میفرماید ودر این روز دعای مادر شما را مستجاب میگرداند. بخورید! که این روز روزی ایست که حق تعالی در این روز اعمال محبان و شیعیان شما را قبول میفرماید. بخورید! که این روز ظاهر میشود درستی گفته خدا که میفرماید: " فَتِلکَ بُیوتُهُم خاوِیَهٌ بِما ظَلَمُوا ". [ این است خانه های ایشان که خالی گردیده به سبب ستمهایشان ] بخورید! که این روزی است که که در این روز شوکت دشمنان جد شما و یاری کننده دشمن شما شکسته میشود… حذیفه گفت که من عرض کردم: یا رسول الله آیا در میان امت تو کسی خواهد بود که این حرمتها و قداستها را بشکند. حضرت فرمود: ای حذیفه بتی از منافقان بر ایشان سر کرده خواهد شد و در میان ایشان ادعای ریاست خواهد کرد و مردم را به سوی خود دعوت خواهد کرد و تازیانه ظلم و ستم را بر دوش خود کشیده و مردم را از راه خدا منع خواهد کرد. کتاب خدا را تحریف خواهد نمود. سنت مرا تغییر خواهد داد و میراث فرزند مرا متصرف خواهد شد ، خود را پیشوای مردم خواهد خواند. بر وصی من علی بن ابیطالب علیه السلام امتیاز طلبی خواهد کرد و اموال خدا را به ناحق بر خود حلال و در غیر طاعت خدا صرف خواهد کرد و من و برادر من و وزیر من علی علیه السلام را به دروغ گویی متهم و دختر مرا از حق خود محروم خواهد کرد. پس دخترم او را نفرین خواهد کرد و حق تعالی نفرین او را در این روز مستجاب خواهد نمود. حذیفه عرض کرد: یا رسول الله چرا دعا نمیکنید حق تعالی او را در حیات شما هلاک گرداند؟ حضرت فرمود: ای حذیفه دوست ندارم جرات کنم بر قضای خدا و از اوتغییر امری را طلب نمایم که در علم او گذشته است. ولیکن از حق تعالی استدعا نمودم فضیلت دهد از سائر روزها آن روزی را که در آن روز او به جهنم می رود تا آن که احترام آن روز در میان دوستان و شیعیان اهل بیت من سنت گردد پس حق تعالی وحی کرد به سوی من که: ای محمد در علم سابق من گذشته است که دچار آید تو و اهل بیت تو را محنت های دنیا و بلاها و ستمهای منافقان و غضب کنندگان از
بندگان من. آن منافقانی که تو برای آنها خیرخواهی کردی ولی به تو خیانت کردند. تو به ایشان راستی کردی و آنها با تو مکر کردند. تو با آنها صاف بودی و آنها دشمنی تو را به دل گرفتند و تو خشنودشان ساختی ولی تو را تکذیب کردند و تو آنها را برگزیدی ولی تو را در گرفتاری ها تنها گذاشتند و سوگند یاد میکنم به حول و قوه و پادشاهی خود که البته به روی کسی که غصب کند حق علی علیه السلام  را که وصی توست بعد از تو هزار درب از پست ترین طبقه های جهنم را بگشایم که آن را فیلوق می گویند و او و اصحاب او را در قعر جهنم جای دهم به درستی امر کرده ام ملائکه هفت آسمان خود را که برای شیعیان و محبان دین شما عید بگرداند در این روز ... و امر کرده ام ملائکه نویسندگان اعمال را تا سه روز قلم از جرائم مردم بردارند و ننویسند گناهان ایشان را برای احترام کرامت تو و وصی تو. ای محمد! این روز را عید گردانیدم برای تو و اهل بیت تو و برای هر که تابع ایشان است از مومنان و شیعیان و سوگند یاد میکنم به عزت جلال علو منزلت و مکان خود کسی که این روز را عید کند از برای من. ثواب آنها که دور عرش احاطه کرده اند به او عطا کنم... حذیفه گفت: پس رسول خدا برخواست و به خانه ام سلمه رفت و من برگشتم ... تا آنکه بعداز رسول خدا دیدم که چه فتنه ها برانگیخت....پس حق تعالی دعای دختر پیغمبر خود را در حق آن منافق مستجاب گردانید و قتل او را بر دست کشنده او  جاری ساخت. من به خدمت حضرت امیرالمومنین رسیدم تا آن حضرت را تهنیت و مبارک باد گویم که آن منافق کشته شد و به عذاب حقتعالی واصل گردید. چون حضرت مرا دید فرمود: ای حدیفه: آیا به یاد داری آن روزی را که آمدی به نزد سید من رسول خدا من و دو سبط او حسنین علیهم السلام نزد او بودیم و با او غذا میخوردیم ایشان تو را بر فضیلت این روز آگاه ساخت. عرض کردم: بلی ای برادر رسول خدا. حضرت فرمود: به خدا سوگند این روز روزی است که حقتعالی در آن دیده آل رسول را روشن گردانید و من برای این روز هفتاد و دونام میدانم. حذیفه عرض کرد: یا امیرالمومنین! میخواهم این نام ها را از شما بشنوم. حضرت فرمود: روز غدیر ثانی است ، روز عافیت است ، روز برکت است ، روز عید الله الاکبر است ، روز مستجاب شدن دعا است ، روز موقف اعظم است ، روز توبه است ، روز فطر دوم است ، روز عید اهل بیت است،  این روز روز استراحت مؤمنان است ، روز زایل شدن کرب و غم است  ... حذیفه گوید: سپس از خدمت امیرالمومنین برخواستم. پس محمد و یحیی [راویان این حدیث] گفتند: چون این حدیث را از احمد بن اسحاق شنیدیم هر یک برخواستیم و سر او را بوسیدیم و گفتیم: حمد و شکر میکنیم خداوندی را که برانگیخت تو را از برای ما تا فضیلت این روز را به ما برسانی پس به خانه های خود برگشتیم و این روز را عید گرفتیم. ✅حدیث رفع القلم بهانه ای برای گناه 🔷در بخشی از این حدیث آمده که خداوند در این روز هیچ گناهی را برای بندگان ثبت نمی کند، و شیعیان برای انجام هر گناهی دستشان باز است. وقتی ما به بررسی منبع حدیث و هم چنین راویان و اسناد روایت آن حدیث پرداختیم، دریافتیم که نام بسیاری از راویان در کتب حدیثی ذکر نشده است و افراد قابل اعتمادی نیستند. ✳️از طرفی متن خود روایت با آیات قرآن تناقض آشکاری دارد. 🔻مثلا در ابتدای حدیث آمده است: ▪️« و أَمَرتُ الکِرامَ الکاتبین أن یَرفعوا القلمَ عن الخلقِ کلّهم ثلاثة أیامٍ من ذلک الیوم و لاأَکتبُ علیهم شیئاً من خطایاهم کرامة لک و لوصیک . ▪️{ به فرشتگان نویسنده ی اعمال، دستور دادم به مدت سه روز قلم را از همه ی مردم بردارند و چیزی از گناهان آنان را ننویسند.. ✳️اشکالات وارد بر حدیث: 🔻1- مخالفت با قوانین و سنن الهی خداوند در سوره زلزال می فرماید: « فمن یعمل مثقال ذرة خیراً یره و من یعمل مثقال ذرة شراً یره   { پس هرکس به اندازه ی ذره ای خوبی کند آن را خواهد دید و هرکس به اندازه ی ذره ای شر انجام دهد آنرا می بیند.} » 🔻2- تناقض با دیگر سخنان أئمه در حالیکه آن بزرگواران در دیگر سخنانشان این طور می فرمایند: ▪️ « ما من نکبةٍ تصیب العبد الا بذنب. { هیچ زشتی به بنده نمی رسد مگر به خاطر گناه.} » و یا اینکه می فرمایند: « لاتنال ولایتنا الا بالعمل و الورع. { به ولایت ما نتوان رسید جز با اعمال نیک و پرهیزکاری و دوری از گناه.}  » 🔻3- اختلاف های زیادی بین نقل های مختلف این روایت وجود دارد از جمله اینکه اسحاق در کتاب « مختصر » به نقل روایت امام هادی ( علیه السلام ) می پردازد ولی در کتاب « انوار نعمانیه » آن را از امام حسن عسکری ( علیه السلام ) روایت می کند. 🔶اگر این حرف هم روایت بود ... طی استفتایی که از آیت ا... مکارم شیرازی شده است ایشان سند این حدیث را غیر قابل قبول خواندند  . در مورد حدیث رفع القلم که ذیلا به آن اشاره مى شود: ▪️«وَ اَمَرْتُ الْکِرامَ الْکاتِبینَ اَنْ یَرْفَعُوا الْقَلَمَ عَنِ الْخَلْقِ کُلِّهِمْ ثَلاثَةَ
اَیّام مِنْ ذلِکَ الْیَوْمِ، وَ لا اَکْتُبُ عَلَیْهِمْ شَیْئَاً مِنْ خَطا یا هُمْ کَرامَةً لَکَ وَ لِوَصِیِّکَ» ▪️شما در بخش گناهان اعلام کرده اید که از لحاظ سند مشکل دارد میخواستم در خواست کنم در صورت امکان بیشتر و با مدارک توضیح بفرمایید چون متاسفانه بعضی از دوستان اینجانب به شدت درگیر این ماجرا هستند و معتقد به آن ! ✳️این مسأله از واضحات است که هر حدیثی بر خلاف قرآن باشد غیر قابل قبول است بنابراین اگر حدیثی اجازه ارتکاب گناهان را بدهد باید آن را کنار انداخت خود امامان این دستور را به ما داده اند. ✳️متن کامل این مقاله تحقیقی را میتوانید در لینک زیر مشاهده بفرمایید: https://www.tasnimnews.com/fa/news/1395/09/18/1262119/%D9%87%D9%85%D9%87-%DA%86%DB%8C%D8%B2-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D9%86%D9%87%D9%85-%D8%B1%D8%A8%DB%8C%D8%B9-%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%88%D9%84@hosenih_maghtal
✅در ایامی هستیم که پس از شهادت رسول مکرم اسلام: 🔷دفن بدن مطهر پیامبر ص ۳ روز به طول انجامید. 🔶شورای سقیفه تشکیل شد. 🔷به خانه اهل بیت هجوم برده شد. 🔶فدک غصب شد. 🔷شهادت محسن ابن علی علیه السلام. و... ✅ @hosenih_maghtal
🔷 روز نگار... #وفات_حضرت_سکینه سلام الله علیها ✅ @hosenih_maghtal
✅سفارشات امام عسکری علیه السلام: 👆....آنچه به شما گفتم را حفظ کنید... ✅ @hosenih_maghtal
✅ساعات آخر عمر، امام حسن عسكری علیه السلام 🔹رو به غلامش عقید كرد و فرمود: به آن حجره برو، كودكی را می بینی كه در پشت پرده به سجده افتاده است، او را نزد من بیاور. غلام به آن جا رفت، كودكی را كه چهره ای درخشان داشت در حال سجده دید، او را متوجه كرد نزد پدر آمد. وقتی نگاه امام حسن عسكری به چهره ی نورانی امام زمان افتاد، گریه كرد و فرمود: یا سَیِّدَ اَهْل ِ بَیْتِهِ إسْقِنِی الْمَاءَ فَاِنّی ذاهِبٌ اِلی رَبّی؛ ای سرور اهل خانه ی من، به من آب بیاشام همانا من به سوی پروردگارم می روم( وفاتم نزدیك است) در حالی كه دست های امام عسكری از شدت مسمومیت می لرزید، حضرت ولی عصر(عج) با دست های مبارك خود آب در دهان مبارك پدر می ریخت.1 بعد از مدتی امام به شهادت رسید، امام زمان هم بر بدن پدر نماز خواندند.2 🔸نمی دانم با چه حالی امام زمان بر بدن بابا نماز خواندند؟ 🔹 كربلا هم طایفه ی بنی اسد آمدند. نخست تصمیم داشتند بدن امام حسین را دفن كنند، ولی پیكر او و سایر شهدا را كه سر در بدن نداشتند، نشناختند. حیران بودند چه كنند؟ ناگاه دیدند سوار ناشناسی نزد آ نها آمد و به آن ها گفت: برای چه اینجا آمده اید؟ گفتند: برای دفن این اجساد مطهر آمده ایم ولی بدن ها را نمی شناسیم. صدا زد، من این بدن ها را می شناسم.آمد كنار بدن بابا، گریه كرد و قبری مهیا كرد، بدن بابا را به خاك سپرد. قبر را پوشاند و با سرانگشت روی قبر نوشت: هَذَا قَبْرُ الحُسَیْن ِ بِن ِ عَلِّی بِنِ ابیطالب الذی قَتَلُوه عَطْشَاناً غَریْباً؛ این قبر حسین بن علی بن ابی طالب است كه او را با لب تشنه و غریبانه كشتند.3  ▪️بحارالانوار،ج52،ص16؛ غیبة الطوسیف ص273: منتخب الانوار، ص142 ▪️منتهی الآمال،ص1206؛ سوگنامه آل محمد، ص149 ▪️سوگنامه آل محمد، ص 408-406 📚منبع كتاب مقتل\" روضه های استاد رفیعی \" ص78- ✅ @hosenih_maghtal
✅لحظات آخر امام حسن عسکری(ع) و آمدن فرزند به بالین پدر 🔹پس ابو سهل گفت كه: داخل شدم بر امام حسن عسكرى علیه السّلام در مرضى كه به همان مرض از دنیا رحلت فرمود و در نزد آن حضرت بودم كه امر فرمود خادم خود عقید را- و این خادمى بود سیاه از اهل نوبه و خدمت كرده بود حضرت امام علىّ نقى علیه السّلام را و پروریده و بزرگ كرده بود امام حسن علیه السّلام را- فرمود: اى عقید! بجوشان از براى من آب را با مصطكى، پس جوشانید و صیقل جاریه كه مادر حضرت حجت علیه السّلام باشد آن آب را براى امام حسن علیه السّلام آورد. پس همین كه قدح را به دست آن جناب داد و خواست بیاشامد دست مباركش لرزید و قدح به دندانهاى ثنایاى نازنینش خورد پس قدح را از دست نهاد و به عقید فرمود: داخل این اطاق مىشوى مىبینى كودكى را به حال سجده او را بیاور نزد من. 🔸ابو سهل گوید كه: عقید گفت من داخل شدم به جهت پیدا كردن آن طفل ناگاه نظرم افتاد به كودكى كه سر به سجده نهاده بود و انگشت سبّابه را به سوى آسمان بلند كرده بود، پس سلام كردم بر آن جناب، آن حضرت مختصر كرد نماز را و چون تمام كرد عرض كردم كه: سیّد من مىفرماید تو را كه نزد او بروى، پس در این هنگام مادرش صیقل آمد و دستش را گرفت و برد او را به نزد پدرش امام حسن علیه السّلام. 🔹ابو سهل میگوید: چون آن كودك به خدمت امام حسن علیه السّلام رسید سلام كرد نگاه كردم بر او. ▪️و اذا هو درّىّ اللّون و فى شعر رأسه قطط، مفلّج الاسنان. 🔸یعنى: دیدم كه رنگ مباركش روشنایى و تلألؤ دارد و موى سرش به هم پیچیده و مجعد است و ما بین دندانهایش گشاده است، 🔹همین كه امام حسن علیه السّلام نگاهش به كودك افتاد بگریست و فرمود:یا سید اهل بیته، اسقنى الماء فانى ذاهب الى ربى. 🔸اى سیّد اهل بیت خود! مرا آب بده همانا من میروم به سوى پروردگار خود (یعنى وفاتم نزدیك شده). پس آن آقا زاده آن قدح آب جوشانیده با مصطكى را گرفت به دست خویش و حركت داد لبهایش را و سیرابش كرد، چون امام حسن علیه السّلام آب را آشامید فرمود: مرا مهیّا كنید از براى نماز، پس در كنار آن حضرت دستمالى افكندند و آن طفل وضو داد پدر خود را به یك مرتبه یك مرتبه (یعنى به اقلّ واجب) و مسح كرد بر سر و قدمهاى او، پس امام حسن علیه السّلام با وى فرمود: بشارت باد تو را اى پسرك من! تویى صاحب الزّمان و تویى مهدى و حجّت خدا بر روى زمین و تویى پسر من و كودك من و منم پدر تو، تویى م ح مّ د بن الحسن، بن على، بن محمّد، بن على، بن موسى، بن جعفر، بن محمّد، بن على، بن الحسین، بن على، بن ابى طالب علیهم السّلام و پدر تو است رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم و تویى خاتم ائمّه طاهرین و بشارت داد به تو رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم و نام و كنیه داد تو را، و این عهدى است به سوى من از پدرم از پدرهاى طاهرین تو. ▪️صلّى اللّه على اهل البیت ربّنا انّه حمید مجید. ▪️پس وفات كرد امام حسن علیه السّلام در همان وقت- صلوات اللّه علیهم اجمعین-.(1) ✅متن عربی: 🔸قَالَ إِسْمَاعِیلُ بْنُ عَلِیٍ دَخَلْتُ عَلَى أَبِی مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ ع فِی الْمَرْضَةِ الَّتِی مَاتَ فِیهَا وَ أَنَا عِنْدَهُ إِذْ قَالَ لِخَادِمِهِ عَقِیدٍ وَ كَانَ الْخَادِمُ أَسْوَدَ نُوبِیّاً قَدْ خَدَمَ مِنْ قَبْلِهِ عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ وَ هُوَ رَبَّى الْحَسَنَ ع فَقَالَ لَهُ یَا عَقِیدُ أَغْلِ لِی مَاءً بِمُصْطُكَى فَأَغْلَى لَهُ ثُمَّ جَاءَتْ بِهِ صَقِیلُ الْجَارِیَةُ أُمُّ الْخَلَفِ ع فَلَمَّا صَارَ الْقَدَحُ فِی یَدَیْهِ وَ هَمَّ بِشُرْبِهِ فَجَعَلَتْ یَدُهُ تَرْتَعِدُ حَتَّى ضَرَبَ الْقَدَحَ ثَنَایَا الْحَسَنِ فَتَرَكَهُ مِنْ یَدِهِ وَ قَالَ لِعَقِیدٍ ادْخُلِ الْبَیْتَ فَإِنَّكَ تَرَى صَبِیّاً سَاجِداً فَأْتِنِی بِهِ قَالَ أَبُو سَهْلٍ قَالَ عَقِیدٌ فَدَخَلْتُ أَتَحَرَّى فَإِذَا أَنَا بِصَبِیٍّ سَاجِدٍ رَافِعٌ سَبَّابَتَهُ نَحْوَ السَّمَاءِ فَسَلَّمْتُ عَلَیْهِ فَأَوْجَزَ فِی صَلَاتِهِ فَقُلْتُ إِنَّ سَیِّدِی یَأْمُرُكَ بِالْخُرُوجِ إِلَیْهِ إِذْ جَاءَتْ أُمُّهُ صَقِیلُ فَأَخَذَتْ بِیَدِهِ وَ أَخْرَجَتْهُ إِلَى أَبِیهِ الْحَسَنِ ع قَالَ أَبُو سَهْلٍ فَلَمَّا مَثُلَ الصَّبِیُّ بَیْنَ یَدَیْهِ سَلَّمَ وَ إِذَا هُوَ دُرِّیُّ اللَّوْنِ وَ فِی شَعْرِ رَأْسِهِ قَطَطٌ مُفَلَّجُ الْأَسْنَانِ فَلَمَّا رَآهُ الْحَسَنُ بَكَى وَ قَالَ یَا سَیِّدَ أَهْلِ بَیْتِهِ اسْقِنِی الْمَاءَ فَ إِنِّی ذاهِبٌ إِلى رَبِّی وَ أَخَذَ الصَّبِیُّ الْقَدَحَ الْمَغْلِیَّ بِالْمُصْطُكَى بِیَدِهِ ثُمَّ حَرَّكَ شَفَتَیْهِ ثُمَّ سَقَاهُ فَلَمَّا شَرِبَهُ قَالَ هَیِّئُونِی لِلصَّلَاةِ فَطُرِحَ فِی حَجْرِهِ مِنْدِیلٌ فَوَضَّأَهُ الصَّبِیُّ وَاحِدَةً وَاحِدَةً وَ مَسَحَ عَلَى رَأْسِهِ وَ قَدَمَیْهِ فَقَالَ لَهُ أَبُو مُحَمَّدٍ ع أَبْشِرْ یَا بُنَیَّ فَأَنْتَ
صَاحِبُ الزَّمَانِ وَ أَنْتَ الْمَهْدِیُّ وَ أَنْتَ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَى أَرْضِهِ وَ أَنْتُ وَلَدِی وَ وَصِیِّی وَ أَنَا وَلَدْتُكَ وَ أَنْتَ محمد بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ وَلَدَكَ رَسُولُ اللَّهِ وَ أَنْتَ خَاتِمُ الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرِینَ وَ بَشَّرَ بِكَ رَسُولُ اللَّهِ وَ سَمَّاكَ وَ كَنَّاكَ بِذَلِكَ عَهِدَ إِلَیَّ أَبِی عَنْ آبَائِكَ الطَّاهِرِینَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى أَهْلِ الْبَیْتِ رَبُّنَا إِنَّهُ حَمِیدٌ مَجِیدٌ وَ مَاتَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ مِنْ وَقْتِهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ.(2) 📚پی نوشت ها: ▪️1. منتهى الآمال، شیخ عباس قمى، ج3،1946 ▪️2. الغیبة، ص 165  و   بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج52، ص16  ✅ @hosenih_maghtal
🔹حکم مراسم توهین به مقدسات سایر مذاهب... ✅ @hosenih_maghtal
4_590680839264665732.pdf
563.2K
مقاله بررسی اخبار بن علی(ع) در منابع . 📍پاسخی به سوالات اساسی درباره وجود،علت و زمان شهادت جناب محسن. 📚نگاشته حجت الاسلام دکتر محمدرضا و حجت الاسلام دکتر . @hosenih_maght
علیه السلام 🔹 آیا در میان نقل‌های اهل سنّت، اسنادی وجود دارد که در آن‌ها به سقط شدن حضرت محسن ‌علیه ‌السّلام اشاره شده باشد؟ ✅ پاسخ: 🔸از آن‌جایی که حوادث تلخ و رسواکننده هجوم به «بیت فاطمه علیها السّلام» و اسناد تاریخی حاکی از ایراد «ضرب و جرح» به حضرت زهراعلیهاالسّلام به دست تاریخ‌نویسانِ مکتب خلافت، از صفحات کتب اهل سنّت محو شده است، بازخوانی ماجرای جانگداز سقط حضرت محسن‌علیه‌السّلام نیازمند به کشف سرنخ‌های پنهان و معدودی می‌باشد که بایستی از لابه‌لای انبوهی از اوراق، استخراج گردد.(1) چرا که بخش عمده‌ای از مدارک تاریخی و اسناد مرتبط با سقط حضرت محسن‌علیه‌السّلام ـ با انگیزه پاک‌سازی صفحات تاریخ از یورش هوادارانِ خلیفه اول به حضرت فاطمه‌علیهاالسّلام ـ دستخوش تحریف و کتمان گردیده است. با این وجود، با جستجو در لابه‌لای اسناد تاریخی اهل سنّت، به اسنادی برخورد می‌کنیم که به سقط شدن حضرت محسن‌علیه‌السّلام اشاره مستقیم داشته‌اند. امّا در اکثر این نقل‌ها علیرغم اعتراف به سقط حضرت محسن‌علیه‌السّلام، از بازگویی حوادث ناگواری که به این واقعه منجر گردید، اجتناب می‌شود و به عوامل تأثیرگذار در وقوع سقط، هیچ اشاره‌ای نمی‌گردد. به نمونه‌های زیر توجّه فرمایید: 🔸سند شماره یک ابن ‌صبّاغ مالکی (متوفّای 855) می‌نویسد: ... وَ أنـَّهُ کانَ سِقْطاً.‌(2) که وی، بچّه‌ای سقط شده بود.   🔸سند شماره دو صَفّوری شافعی (متوفّای 894) می‌نویسد: ... وَ الْمُحْسِنُ کانَ سِقْطاً.‌(3) و محسن، کودکی سقط شده بود. جالب است که وی در کتاب دیگرش به نام «المحاسن المجتمعة فی الخلفاء الأربعه» سقط شدن حضرت محسن‌علیه‌السّلام را از کتاب «الإستیعاب» تألیف ابن عبد البَرّ (متوفّای 463) نقل می‌نماید: «من کتاب الإستیعاب لابن عبد البَرّ قال: و أسقطت فاطمة سقطاً سمّاه علیّ محسناً.» (صفحه 164 از نسخه خطّی موجود در کتابخانه محقّق طباطبائی، مجموعه شماره 36، قم.) در حالی که در چاپ‌های فعلی از کتاب الإستیعاب، عبارت فوق به چشم نمی‌خورد!؟ با بهره‌گیری از نقل ذیل، زمان حادثه را نیز می‌توان دریافت: 🔸سند شماره سه ابن ‌بطریق (متوفّای 600) می‌نویسد: وَ فِی رِوایَةٍ: أنَّ فاطِمَةَ أسْقَطَتْ بَعْدَ رَسُولِ اللهِ ذَکَراً کانَ سَمّاهُ النَبِیُّ ـ وَ هُوَ حَمْلٌ ـ مُحْسِناً.‌(4) و در روایتی نقل شده است: فاطمه پس از [رحلت] رسول خدا، فرزند پسری را سقط نمود که پیامبر وی را ـ در حالی که جنین بود ـ محسن نام‌گذاری کرده بود. 🔸کتمانی شگفت‌انگیز ابن أبی‌الحدید معتزلی (متوفّای 656) از استادش ابو[یحیی] جعفر النقیب (متوفّای قبل از 644) پرسید: ... أرْوِی عَنْکَ مایَقُولُهُ قَوْمٌ: «إنَّ فاطِمَةَ رُوِّعَتْ فَألْقَتْ الْمُحْسِنَ.»؟ فَقالَ: لاتَرْوِهِ عَنِّی وَ لا تَروِ عَنِّی بُطْلانَهُ...‌(5) آیا از تو روایت کنم قول گروهی را که می‌گویند: «فاطمه ترسانده شد، پس محسن را سقط نمود.»؟ او گفت: از من روایت نکن و بطلان این ماجرا را نیز از قولِ من نقل ننما... در میان اسنادی که به سقط حضرت محسن‌علیه‌السّلام تصریح کرده‌اند، به ندرت به نقل‌هایی برمی‌خوریم که نظام حاکم را عامل اصلی وقوع این جنایت معرّفی می‌کند: ادامه دارد... 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻 -------------------------------------------------- سلام الله علیها علیه السلام ♻️در ثواب نشر حدیث سهیم باشید♻️ 🌐📚حسینیه مقتل - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 @hosenih_maghtal
ادامه...👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻 ✅ علیه السلام 🔹 آیا در میان نقل‌های اهل سنّت، اسنادی وجود دارد که در آن‌ها به سقط شدن حضرت محسن ‌علیه ‌السّلام اشاره شده باشد؟ 🔸سند شماره یک ذهبی (متوفّای 748) در شرح زندگانی ابن ابی‌دارم(6) (متوفّای 352) از قول ابن ‌حَمّاد کوفی(7) چنین می‌نویسد: ... حضرته و رجل یقرأ علیه:‌نویسد: ... حضرته و رجل یقرأ علیه: إنَّ عُمَرَ رَفَسَ فاطِمَةَ حَتّی أسْقَطَتْ بِمُحْسِنٍ.‌(8) بر او وارد شدم؛ شخصی نزد او می‌خواند: خلیفه دوم چنان با لگد به سینه فاطمه(س) کوبید که وی، محسن(ع) را سقط نمود. یادآور می‌شویم که ذهبی در آثار خود، به تضعیف شخصیّت ابن ‌ابی‌دارم همّت گماشته و سخن ابن‌حَمّاد را نیز با همین هدف نقل کرده است؛(9) چرا که ذهبی، از زمره باورمندان به «عدالت همه صحابه، به‌ ویژه عدالت خلفا و هواداران آن‌ها» می‌باشد؛ تا آن‌جا که «پرهیز از نقل مطاعن صحابه» را «مبنای نگارش» کتاب‌های خود قرار داده و به صراحت نیز به لزوم رعایت این مبنا در تاریخ‌نگاری، اعتراف کرده است.‌(10)(11)‌های خود قرار داده و به صراحت نیز به لزوم رعایت این مبنا در تاریخ‌نگاری، اعتراف کرده است.‌(10)(11)  به هر حال باید توجّه داشت: «تضعیف یک راوی» آن هم به این دلیل که وی از «مطاعن خلفا» سخن به میان آورده است؛ یکی از شیوه‌های اهل سنّت، برای سرپوش نهادن بر حقایق می‌باشد. خاطرنشان می‌گردد که اگر اتّهاماتی چون: رافضی بودن و شَتْم شیخین، سبب تضعیف یک راوی گردد، در سلسله راویان صحاح ستّه با افرادی مواجهه می‌شویم که علیرغم اصابت این قبیل اتّهامات به آنان، صحّتِ حدیثشان پذیرفته شده است.‌(12) 🔸سند شماره دو شهرستانی‌(13) (متوفّای 548) می‌نویسد که وی معتقد بود: إنَّ عُمَرَ ضَرَبَ بَطْنَ فاطِمَةَ یَوْمَ الْبَیْعَةِ حَتّی ألْقَتْ الْجَنِینَ مِنْ بَطْنِها.‌(14) خلیفه دوم در روز بیعت چنان ضربه‌ای بر شکم فاطمه کوبید که وی جنین را از شکمش فرو انداخت. 🔸سند شماره سه صَفَدی (متوفّای 764) می‌نویسد که وی معتقد بود: إنَّ عُمَرَ ضَرَبَ بَطْنَ فاطِمَةَ یَوْمَ الْبَیْعَةِ حَتّی ألْقَتْ الْمُحْسِنَ.(15) خلیفه دوم در روز بیعت چنان ضربه‌ای بر شکم فاطمه کوبید که محسن را فرو انداخت. 🔸توجّه ابن‌ أبی‌الحدید معتزلی (متوفّای 656) از قول جاحظ (متوفّای 255) می‌نویسد: نَظّام، شیعیان را به دلیل بدگویی کردنشان از صحابه، به شدّت مورد ردّ و نفی (انکار) قرار می‌داد.‌(16) 🔸لازم به ذکر است در فضایی که تمام همّت حدیث‌نگاران و تاریخ‌نویسان اهل سنّت به «تبرئه خلفا از طریق تضعیف راویان مطاعن آن‌ها» معطوف می‌باشد؛(17) سندهای تاریخی فوق، همچون «بانگ بیدارباشی» است که هر پژوهشگر ژرف‌نگری را به بازنگری در «نقل‌های متعارف اهل سنّت درباره حضرت محسن‌علیه‌السّلام» وا می‌دارد و هر محقّق کنجکاوی را به جستجوی بیشتر برای کشف حقیقتِ ماجرا ترغیب می‌نماید.‌علیه‌السّلام» وا می‌دارد و هر محقّق کنجکاوی را به جستجوی بیشتر برای کشف حقیقتِ ماجرا ترغیب می‌نماید. ادامه دارد... 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻 -------------------------------------------------- سلام الله علیها علیه السلام ♻️در ثواب نشر حدیث سهیم باشید♻️ 🌐📚حسینیه مقتل - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 @hosenih_maghtal
ادامه...👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻 ✅ علیه السلام 🔹 آیا در میان نقل‌های اهل سنّت، اسنادی وجود دارد که در آن‌ها به سقط شدن حضرت محسن ‌علیه ‌السّلام اشاره شده باشد؟ 🔸پی نوشت ها: 1- جهت آشنایی با برخی از اسناد و مدارک، به کتاب «دانشنامه شهادت حضرت زهراعلیهاالسّلام»، بخش یکم، کتاب‌های دوم و سوم (چاپ: مرکز فرهنگی انتشاراتی منیر) مراجعه فرمایید. 2- الفصول المهمّه، ص 126 . 3- نزهة المجالس، ج 2، ص 184 و ص 194 . 4- عمدة عیون، ص 74 . 5- شرح حدیدی، ج 14، ص 193 . 6- ابن‌ عماد حنبلی (متوفّای 1350) درباره شخصیّت علمی او می‌گوید: کانَ مُحَدِّثَ الْکُوفَةِ وَ حافِظَها. او در کوفه «محدّث» و «حافظ» (از حفظ‌دارنده احادیث بسیار) بود. (شذرات الذهب، ج 3، ص 11) 7- بسیاری از بزرگان اهل سنّت، وی را ستوده‌اند) :ر.ک: سِیَر أعلام النُبَلاء، ج 14، ص 309؛ تذکرة الحفّاظ، ج 2، ص 759؛ لسان المیزان، ج 5، ص 615). 8- میزان الإعتدال، ج 1، ص 139؛ ابن‌ حَجَر عَسْقلانی (متوفّای 852) نیز مشابه مطلب فوق را درباره ابن ‌ابی‌دارم می‌نویسد. (لسان المیزان، ج 1، ص 268)‌دارم می‌نویسد. (لسان المیزان، ج 1، ص 268) 9- به دریافت حدیث از شیخ، در اصطلاح تحمّل حدیث گویند. تحمّل حدیث شیوه‌های متعدّدی داشته که یکی از آن‌ها قرائت حدیث توسّط راوی (شاگرد شیخ) نزد شیخ بوده است. در این شیوه روایت از سوی راوی خوانده شده و شیخ به استماع آن می‌پردازد، که به این‌گونه تحمّل، در اصطلاحِ محدّثانِ پیشین «عرض» گفته می‌شده است، زیرا راوی در حقیقت روایت را بر شیخ عرضه می‌کند، و شیخ پس از شنیدن، صحّت آن را مورد تأیید قرار می‌دهد. مجلسی که ابن حَمّاد از آن یاد کرده که در آن روایتی نزد ابن ابی‌دارم خوانده می‌شده، چنین مجلسی بوده، که به تضعیف ابن ابی‌دارم توسّط متعصّبین اهل سنّت منجر شده است. 10- ر.ک: سِیَر أعلام النُبَلاء، ج 10، ص 92 ـ 93 . 11- از دیگر نمونه‌های این تفکّر، یعنی لزوم رعایت پرهیز از نقل مطاعن صحابه، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: «ابن العربی ـ محمّد بن عبدالله ابوبكر ـ ، متوفّای 543» در كتاب «العواصم من القواصم» اظهار مى‌دارد: از سخت‌ترین و ناگوارترین امور در جامعه، یكى اندیشمند ناآگاه و دیگرى بدعت‌گذار حیله‌گر است؛ امّا اندیشمند ناآگاه همچون ابن قُتَیْبَه است كه در كتاب «الإمامة و السیاسه» رسم [پرده‌پوشى] را در مورد صحابه مراعات نكرده... (العواصم من القواصم فی تحقیق مواقف الصحابة بعد وفاة النبی، ج 1، ص 261، (تحقیق: محب الدین الخطیب - محمود مهدی الاستانبولی؛ ناشر: دار الجیل، لبنان، بیروت، الطبعة الثانیة: 1407هـ ـ 1987م.)) «ابن حجر هیثمی، متوفّای 974» می‌نویسد : پیشوایان ما و دیگر فِرَق تصریح دارند كه بر همگان واجب است تا از نقل مشاجرات و درگیری‌هاى میان صحابه اجتناب كنند ... ابن حجر هیثمى سپس در مورد «ابن قُتَیْبَه» و كتابش اظهار مى‌دارد : نظر به كتاب‌هایى كه بعضى از محدّثان والامقام همانند ابن قُتَیْبَه [در حوادث صدر اسلام] نوشته‌اند، شایسته این بود كه وى از ذكر جزئیّات حوادث اجتناب مى‌نمود، و چنانچه ناچار از نقل آن‌ها بوده، مى‌بایست جریان این حوادث را مطابق قواعد اهل سنّت تعدیل و تبیین مى‌نمود. (الصواعق المحرقة، ص93.) ابن حجر هیثمی، حتّى سكوت و اجتناب را هم كافى نمى‌داند؛ بلكه توصیه به «تحریف» و «تعدیل» حوادث تاریخى مى‌كند! 12- ر.ک: سایت مؤسّسه تحقیقاتی حضرت ولیّ‌عصرعلیه‌السّلام، مقاله اعتراف ابن ابی‌دارم. 13- هرچند که شهرستانی (و امثال او) به دلیل تعصّبات تند تسنّن‌گرایانه، این اعتراف را با هدف «بی‌اعتبار جلوه دادن نَظّام» نقل می‌کنند؛ ولی باید توجّه داشت: این شیوه از تضعیف ـ که برخاسته از طرفداری کورکورانه از نظریه عدالت صحابه می‌باشد ـ خود قرینه‌ای است که با اتّکا بر آن، می‌توان بر اعتبار نقل مذکور پای فشرد. 14- الملل و النحل، ج 1، ص 57. 15- الوافی بالوفیات، ج 6، ص 17. 16- شرح حدیدی، ج 20، ص 31 . 17- برای مثال: از احمد بن حنبل (متوفّای 241) ـ مؤلّف کتاب المُسْـنَد ـ سؤال شد: آیا ازحسین بن الحسن الأشقر روایت نقل می‌کنی؟ احمد پاسخ داد: او کسی نیست که دروغ بگوید... گفتند: او درباره ابوبکر و عمر روایاتی نقل کرده و بابی را در معایب آن دو تألیف نموده است .احمد گفت: اگر چنین باشد، او صلاحیّت آن را ندارد که از وی روایت کنیم. (تهذیب التهذیب، ج 2، ص 291) -------------------------------------------------- سلام الله علیها علیه السلام ♻️در ثواب نشر حدیث سهیم باشید♻️ 🌐📚حسینیه مقتل - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 @hosenih_maghtal
#حضرت_سکینه علیهاالسلام 🔹بعد روز دهم به هر مجلس 🔸راوی و روضه‌خوان شدی بانو 🔹من چه گویم؟ که در کلام حسین 🔸«بهترینِ زنان» شدی بانو ✅ @hosenih_maghtal
اشاره به طرح ترور امیرالمومنین علی علیه السلام بعد از شهادت رسول خدا ص توسط خلیفه اول و دوم و فضاحت خالد بن ولید در این جریان به نقل از احتجاج طبرسی ج۱ ص۱۱۵و۱۱۶ ، طبع منشورات الشریف الرضی ✅ @hosenih_maghtal
🔷حدیث... ✅ @hosenih_maghtal
✅ شهادت امام حسن عسکری علیه السلام را خدمت حضرت ولی عصر عجل الله فرجه و شیعیان آن حضرت تسلیت عرض میکنیم. ✅ @hosenih_maghtal