🔹من که ز آغاز عمر بی تو نکردم سفر
🔸خیز و ببین یا اخیٰ با که سفر می کنم...
#حضرت_زینب سلام الله علیها
#روز_یازدهم_محرم
#شعر
✅ @hosenih_maghtal
🔹أَلسَّلامُ عَلَى الشَّیْبِ الْخَضیبِ،
🔸سلام بر آن مَحاسنِ بخون خضاب شده،
🔹أَلسَّلامُ عَلَى الرَّأْسِ الْمَرْفُوعِ،
🔸سلام برآن سرِ بالاى نیزه رفته،
#روز_یازدهم_محرم
#روز_دوازدهم_محرم
✅ @hosenih_maghtal
✅ #کاروان_اسرا
🔹در خبرها آمده که ابن زیاد بعد از آنکه یک روز (یا چند روز بنا به روایتی) سرها را در کوچهها و محلههای کوفه گردانید، آنها را به شام نزد یزید بن معاویه فرستاد[9] و بعد از آن اسرا را به سرپرستی مخضّر بن تعلبه عائذی و شمر بن ذیالجوشن به شام روانه کرد.
🔸 دستور داد که امام سجاد را با غل جامعه دستها را بر گردن بستند و سوار بر شتر بیجهاز به سوی شام حرکت دادند.
🔹مدتی که اسرا از کوفه و شام در حرکت بودند را منابع ذکر نکردند چه وقایعی اتفاق افتاده و تنها به برخی بیادبیهای حاملین سرهای مبارک اشاره دارند.
🔸نقل شده که اهلبیت ـ علیهمالسلام ـ را سه روز پشت دروازههای دمشق نگه داشتند تا شهر را آذینبندی کنند و آماده برای جشن و شادی نمایند. در بیشتر منابع نقل شده که روز اول صفر سر امام حسین ـ علیهالسلام ـ را همراه کاروان اسرا وارد دشمق کردند.[10]
🔸واقعه دلخراشی که برای اسرا اتفاق افتاد این بود که علیرغم خواست آن بزرگواران مبنی بر ورود به شهر از جای خلوت و بطور جداگانه از سرهای مبارک ولی شمر ملعون دستور داد سرها جلوی کاروان اسرا و از دروازه ساعات که جمعیت انبوهی تجمع کرده بودند وارد کنند، و مردم غافل شام که از حقیقت ماجرا بیخبر بودند با مشاهده کاروان شادی و هلهله میکردند و بر سرها اهانت مینمودند.
✳️سفر شام برای اهلبیت امام حسین ـ علیهالسلام ـ بسیار تلخ و مصیبتهای دوران اسارت در این دیار، برایشان از سختترین مصیبتها بوده است.
✳️وقتی از امام سجاد ـ علیهالسلام ـ پرسیدند در سفر کربلا، سختترین مصیبتهای شما کجا بود، سه بار فرمودند: «الشام، الشام، الشام» .[11] در شام نیز اسرای آل محمّد ـ صلی الله علیه و آله ـ را در حالی که به ریسمان بسته شده بودند، به مجلس یزید وارد کردند، وقتی بدان حال در پیش روی یزید ایستادند، سر امام را در برابر یزید میگذارند و این صحنه از سوزناکترین صحنههایی است که برای امام سجاد و خانم زینب اتفاق میافتد. چرا که یزید ملعون بر سر امام توهین کرده و شماتت میکند و با قرائت اشعاری خود را پیروز میدان میداند و به مردم اجازه حضور میدهد و در آن مجلس به لبهای مقدس امام جلوی چشم اسرا خیزران میزند.[12] گویا در این مجلس است که یک مرد شامی به خود اجازه میدهد و این جسارت بزرگ را میکند.
😭دختر امام حسین به نام فاطمه را از یزید به کنیزی میخواهد و با پاسخ تند دختر امام و خانم زینب سلام الله علیهما روبرو میشود و بعد از گفتگوئی میان حضرت زینب و یزید خانم زینب خطبهای در مجلس یزید ایراد میکنند و شجاعانه به اعمال پلید یزید اشاره میکند و یزید را در مجلس خود رسوا و خار میکند.
--------------------------------------------------
📚[9] . محمدعلی عالمی، حسین نفس مطمئنه، انتشارات هاد، چاپ اول، ص 329، خرداد 1372.
[10] . جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، نشر معروف، ص 240، اسفند 1374.
[11] . ابو مخنف، مقتلالحسین، ترجمه سیدعلی محمد موسوی جزایری، انتشارات بنیالزهرا، چاپ اول، 1380، ص 385.
[12] . ابومخنف، پیشین، ص 387.
#کوفه
#شام
#روز_دوازدهم_محرم
#حضرت_سجاد ع
#حضرت_زینب س
✅ @hosenih_maghtal
🔹بدترین خاطره ام این بوده...
🔸مردم روم نگهبانی ما میکردند...
#کوفه
✅ @hosenih_maghtal
🔹به سایه شتری ز آفتاب برده پناه...
🔸کسی که عالم امکان به زیر سایه اوست
#امان_از_دل_زینب
#کوفه
#حضرت_زینب س
✅ @hosenih_maghtal
🔹سلام کرد
🔸امام سجاد(ع):تو کیستی؟اینجا فقط دشنام شنیده ایم
🔹گفت:سهل ساعدی هستم
🔸فرمود پولی به نیزه دارها بده تا سرها را از جمع بانوان جلوتر ببرند که نگاه مردم متوجه سرها باشد😭
#کوفه
#شام
#حضرت_سجاد ع
✅ @hosenih_maghtal
🔹بخوانید بخوانید...
🔸کتیبه های دیوار...
🔹نوشته است که زینب...
🔸رسیده سرِ بازار...
#کوفه
#شام
✅ @hosenih_maghtal
🔹امام سجاد(ع) وقتی برای دفن بدنها آمد و به گودال وارد شد...
🔸فرمود یک بوریا(حصیر) بیاورید...
🔹بنی اسد کفن هم داشتند...
🔸بوریا بود بهانه که بدن جمع شود...
#دفن_امام_حسین ع
#دفن_بدنهای_مطهر
#روز_دوازدهم_محرم
#حضرت_سجاد ع
✅ @hosenih_maghtal
🔹اگر این است تاثیر شنیدن...
🔸شنیدن کی بود مانند دیدن...
#حضرت_سجاد ع
#حضرت_زینب س
✅ @hosenih_maghtal
✅ #جسارت عبیدالله بن زیاد (لعنة الله علیه) امام حسین (علیه السلام)
🔹هشام بن محمّد مى گويد : هنگامى كه سر [حسين عليه السلام ] را پيشِ روى ابن زياد گذاشتند ، پيشگوى او به وى گفت : برخيز و پايت را بر دهان دشمنت بگذار!
ابن زياد، برخاست و پا بر دهان سرِ بريده گذاشت و به زيد بن اَرقَم گفت : چه نظرى دارى؟
گفت : به خدا سوگند، پيامبر خدا صلى الله عليه و آله را ديدم كه دهانش را بر همان جايى نهاده كه تو پايت را نهاده اى .
--------------------------------------------------
✅متن عربی:
🔸قالَ هِشامُ بنُ مُحَمَّدٍ : لَمّا وُضِعَ الرَّأسُ بَينَ يَدَيِ ابنِ زِيادٍ ، قالَ لَهُ كاهِنُهُ (٣) : قُم فَضَع قَدَمَكَ عَلى فَمِ عَدُوِّكَ . فَقامَ فَوَضَعَ قَدَمَهُ عَلى فيهِ ، ثُمَّ قالَ لِزَيدِ بنِ أرقَمَ : كَيفَ تَرى ؟ فَقالَ : وَاللّه ِ لَقَد رَأَيتُ رَسولَ اللّه ِ صلى الله عليه و آله واضِعا فاهُ حَيثُ وَضَعتُ قَدَمَكَ
--------------------------------------------------
📘#تذكرة الخواصّ، سبط ابن جوزی: ص ٢٥٧
#حضرت_حسین علیه السلام
#عاشورا
#کوفه
♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️
✅ @hosenih_maghtal
http://hosenih2.mihanblog.com
✅زائران محترم حسینیه مقتل درصورتی که تمایل دارند از کانال #حسینیه_شعر هم استفاده کنند...
🔻بواسطه زحمات عزیزان اشعار زیبایی در کانال برای استفاده مادحین و واعظین موجود می باشد...
👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#علیرضا_خاکساری
▶️
خنجر رسید از راه حنجر را ببُرِّد
در پیش چشم فاطمه سر را ببُرَّد
خنجر ولی کار بریدن را رها کرد
از بوسه گاه مادرش زهرا حیا کرد
تا منصرف آن خنجر از زیر گلو شد
با یک لگد سالار زینب پشت و رو شد
@hosenih
قاتل گرفت از گیسویش در روز روشن
وقتی فرو شد دشنه ای بر پشت گردن...
...با ضربه ی اول شبیه محتضر شد
در زیر چکمه تشنگی اش بیشتر شد
با ضربه ی دوم دوباره دست و پا زد
خیلی به زحمت مادر خود را صدازد
با ضربه ی سوم که قصد حنجرش کرد
بالای سر زهرای هجده ساله غش کرد
با ضربه ی چهارم محاسن غرق خون شد
فرزند زهرا حا و سین و یا و نون شد
با ضربه ی پنجم به جانش رعشه افتاد
روی زمین پا می کشید_ ای داد بی داد _
مثل تو مشتاق بریدن هیچ کس نیست
شش ضربه ی محکم زدی ای شمر بس نیست؟
با ضربه ی هفتم شبیه شیرخواره
آمد صدای خس خس از حلقوم پاره
با ضربه ی هشتم که دل از خواهرش کند
زینب میان خیمه ها مو از سرش کند
مثل تو مشتاق بریدن هیچ کس نیست
نُه ضربه ی محکم زدی ای شمر بس نیست ؟
مثل تو مشتاق بریدن هیچ کس نیست
ده ضربه ی محکم زدی ای شمر بس نیست ؟
وقتی نمی بُرد بیا و دست بردار
آقای ما را ذبح کردی یازده بار
با ضربه ی آخر که جانش بر لب آمد
دیگر صدای ضجه های زینب آمد
با ضربه ی آخر سرش از تن جدا شد
از پنجه های شمر گیسویش رها شد
با ضربه ی آخر سری افتاد بر خاک
پهلوشکسته مادری افتاد بر خاک
با ضربه ی آخر همه کل می کشیدند
در پیش چشم فاطمه کل می کشیدند
@hosenih
با ضربه ی آخر غم خواهر همین بود
کلی رگ پاشیده از هم بر زمین بود
با ضربه ی آخر که جان از پیکرش رفت
با کیسه ای خولی به دنبال سرش رفت
با بغض حیدر ؛ بغض زهرا سر بریدند
با حوصله آقای ما را سر بریدند
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🏴أَلسَّلامُ عَلَى الشَّیْبِ الْخَضیبِ🏴
🙏لطفا اشعار روضه های قتلگاه را در محل مناسب و در حد نیاز بخوانید تا خادمین حسینیه شرمنده حضرت زهرا(س) نشوند.
التماس دعای فرج
🔹عباس جان...
🔸خبرداری مرا بازار بردند...
🔸مرا در مجلس اغیار بردند...
#حضرت_زینب سلام الله علیها
#کوفه
#شعر
✅ @hosenih_maghtal