eitaa logo
حسینیه مقتل
5.4هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
358 ویدیو
63 فایل
تماس با مدیر : @mostafapi1 حسینیه مقتل در تلگرام: https://t.me/hosenih_maghtal حسینیه مقتل در ایتا: eitaa.com/hosenih_maghtal 🔻 پیج حسینیه مقتل در اینستاگرام : https://www.instagram.com/payegahe_hoseinieh_maghtal
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از حسینیه مقتل
آغوش گرفتن امام حسین توسط دو دلداه و حضرت رقیه سلام الله علیها 🔹هنگامى که سر حسین علیه السلام را آوردند و در منزلى به نام قِنَّسرین (شهرى در شام، به فاصله یک روز راه از حَلَب در مسیر حِمْص) فرود آمدند، راهبى مسیحی از دِیْرش به سوى سر، حرکت کرد و نورى را دید که از دهان آن، ساطع بود و به آسمان مى رفت. راهب مسیحی، ده هزار درهم به آنان (نگهبانان) داد و سر را گرفت و به درون دِیرش برد و بدون آن که شخصى را ببیند، صدایى شنید که مى‌گفت: 🔸«خوشا به حالت ! خوشا به حال آن که قَدر این سر را شناخت!» 🔹راهب، سرش را بلند کرد و گفت پروردگارا! به حقّ عیسى، به این سر بگو که با من سخن بگوید. سر به سخن آمد و ▪️گفت: «اى راهب ! چه مى خواهى؟». ▪️گفت: تو کیستى؟ ▪️گفت: «من فرزند محمّدِ مصطفى و پسر علىِ مرتضى هستم. پسر فاطمه زهرا و مقتول کربلایم. من مظلوم و تشنه کامم» و ساکت شد. 🔸راهب صورت به صورتش نهاد و گفت: صورتم را از صورت تو بر نمى دارم تا بگویى: ▪️«من ، شفیع تو در روز قیامت هستم» سر به سخن درآمد و گفت: «به دین جدّم محمّد درآى»  🔹راهب گفت: گواهى مى دهم که خدایى جز خداوند نیست و گواهى مى دهم که محمّد پیامبر خداست. آن گاه حسین علیه السلام پذیرفت که شفاعتش کند. صبحدم آن قوم سر و دِرهم ها را گرفتند و چون به وادى رسیدند دیدند که درهم ها سنگ شده است. -------------------------------------------------- ✅متن عربی: 🔸لَمّا جاؤوا بِرَأسِ الحُسَینِ علیه السلام ونَزَلوا مَنزِلاً یُقالُ لَهُ قِنَّسرینَ، اطَّلَعَ راهِبٌ مِن صَومَعَتِهِ إلَى الرَّأسِ، فَرَأى نورا ساطِعا یَخرُجُ مِن فیهِ، ویَصعَدُ إلَى السَّماءِ، فَأَتاهُم بِعَشَرَةِ آلافِ دِرهَمٍ، وأخَذَ الرَّأسَ، وأدخَلَهُ صَومَعَتَهُ، فَسَمِعَ صَوتا ولَم یَرَ شَخصا، قال: طوبى لَکَ، وطوبى لِمَن عَرَفَ حُرمَتَهُ، فَرَفَعَ الرّاهِبُ رَأسَهُ، وقالَ: یا رَبِّ، بِحَقِّ عیسى تَأمُرُ هذَا الرَّأسَ بِالتَّکَلُّمِ مَعی. فَتَکَلَّمَ الرَّأسُ، وقالَ: یا راهِبُ، أیَّ شَیءٍ تُریدُ؟ قالَ: مَن أنتَ؟ قالَ: أنَا ابنُ مُحَمَّدٍ المُصطَفى، وأنَا ابنُ عَلِیٍّ المُرتَضى، وأنَا ابنُ فاطِمَةَ الزَّهراءِ، وأنَا المَقتولُ بِکَربَلاءَ، أنَا المَظلومُ، أنَا العَطشانُ، فَسَکَتَ. فَوَضَعَ الرّاهِبُ وَجهَهُ عَلى وَجهِهِ، فَقالَ: لا أرفَعُ وَجهی عَن وَجهِکَ حَتّى تَقولَ: أنَا شَفیعُکَ یَومَ القِیامَةِ. فَتَکَلَّمَ الرَّأسُ، فَقالَ: اِرجِع إلى دینِ جَدّی مُحَمَّدٍ صلى الله علیه و آله. فَقالَ الرّاهِبُ: أشهَدُ أن لا إلهَ إلَا اللّه ُ، وأشهَدُ أنَّ مُحَمَّدا رَسولُ اللّه، فَقَبِلَ لَهُ الشَّفاعَةَ. فَلَمّا أصبَحوا أخَذوا مِنهُ الرَّأسَ وَالدَّراهِمَ، فَلَمّا بَلَغُوا الوادِیَ نَظَرُوا الدَّراهِمَ قَد صارَت حِجارَةً. -------------------------------------------------- 📘 آل ابی طالب، ابن شهرآشوب علیه السلام علیه السلام ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ ✅ @hosenih_maghtal http://hosenih2.mihanblog.com
علیه السلام 🔹درباره سنّ شریف حضرت رقیه (علیهاالسلام) در میان تاریخ نگاران اختلاف نظر وجود دارد. اگر اصل تولد ایشان را بپذیریم، مشهور این است که ایشان سه یا چهار بهار بیشتر به خود ندیده و در روزهای آغازین صفر سال 61 ه .ق، پرپر شده است. 🔸بر اساس نوشته‏ های بعضی کتاب‏های تاریخی، نام مادر حضرت رقیه (علیهاالسلام)، امّ اسحاق است که پیش‏تر همسر امام حسن مجتبی (علیه‏السلام) بوده و پس از شهادت ایشان، به وصیت امام حسن (علیه‏السلام) به عقد امام حسین (علیه‏السلام) درآمده است.(1) 🔹مادر حضرت رقیه(علیهاالسلام) از بانوان بزرگ و با فضیلت اسلام به شمار می‏آید. بنا به گفته شیخ مفید در کتاب الارشاد، کنیه ایشان بنت طلحه است.(2) 🔸نام مادر حضرت رقیه (علیهاالسلام) در بعضی کتاب‏ها، ام‏ جعفر قضاعیّه آمده است، ولی دلیل محکمی در این باره در دست نیست. 🔹هم چنین نویسنده معالی السبطین، مادر حضرت رقیه (علیهاالسلام) را شاه زنان؛ دختر یزدگرد سوم پادشاه ایرانی، معرفی می‏کند که در حمله مسلمانان به ایران اسیر شده بود. وی به ازدواج امام حسین (علیه‏السلام) درآمد و مادر گرامی حضرت امام سجاد (علیه‏السلام) نیز به شمار می‏آید.(3) ✳️این مطلب از نظر تاریخ نویسان معاصر پذیرفته نشده؛ زیرا ایشان هنگام تولد امام سجاد (علیه‏السلام) از دنیا رفته و تاریخ درگذشت او را 23 سال پیش از واقعه کربلا، یعنی در سال 37 ه .ق دانسته‏ اند. از این رو، امکان ندارد او مادر کودکی باشد که در فاصله سه یا چهار سال پیش از حادثه کربلا به دنیا آمده باشد. این مسأله تنها در یک صورت قابل حل می‏باشد که بگوییم شاه زنان کسی غیر از شهربانو (مادر امام سجاد (علیه‏السلام)) است. ✅ نام گذاری حضرت رقیه (علیهاالسلام) 🔹رقیه از «رقی» به معنی بالا رفتن و ترقی گرفته شده است.(4) گویا این اسم لقب حضرت بوده و نام اصلی ایشان فاطمه بوده است؛ 🔸زیرا نام رقیه در شمار دختران امام حسین(علیه ‏السلام) کمتر به چشم می‏خورد و به اذعان برخی منابع، احتمال این که ایشان همان فاطمه بنت الحسین (علیه‏السلام) باشد، وجود دارد.(5) 🔹 در واقع، بعضی از فرزندان امام حسین (علیه‏السلام) دو اسم داشته‏ اند و امکان تشابه اسمی نیز در فرزندان ایشان وجود دارد. 🔸گذشته از این، در تاریخ نیز دلایلی بر اثبات این مدعا وجود دارد. چنانچه در کتاب تاریخ آمده است: «در میان کودکان امام حسین (علیه ‏السلام) دختر کوچکی به نام فاطمه بود و چون امام حسین (علیه ‏السلام) مادر بزرگوارشان را بسیار دوست می‏داشتند، هر فرزند دختری که خدا به ایشان می‏داد، نامش را فاطمه می‏گذاشت. همان گونه که هرچه پسر داشتند، به احترام پدرشان امام علی (علیه‏السلام) وی را علی می‏نامید».(6) 🔹گفتنی است سیره دیگر امامان نیز در نام گذاری فرزندانشان چنین بوده است.  ✅نام رقیه در تاریخ 🔹این نام ویژه تاریخ اسلام نیست، بلکه پیش از ظهور پیامبر گرامی اسلام (صلی ‏الله ‏علیه ‏وآله) نیز این نام در جزیرة العرب رواج داشته است. به عنوان نمونه، نام یکی از دختران هاشم (نیای دوم پیامبر (صلی‏ الله ‏علیه ‏و آله)) رقیه بود که عمه حضرت عبداللّه‏، پدر پیامبر اکرم (صلی‏ الله ‏علیه‏ و آله) به شمار می‏آید.(7) 🔸نخستین فردی که در اسلام به این اسم، نام گذاری گردید، دختر پیامبر اکرم (صلی ‏الله ‏علیه ‏و آله) و حضرت خدیجه بود. پس از این نام گذاری، نام رقیه به عنوان یکی از نام‏های خوب و زینت بخش اسلامی درآمد. 🔸امیرالمؤمنین علی (علیه ‏السلام) نیز یکی از دخترانش را به همین اسم نامید که این دختر بعدها به ازدواج حضرت مسلم بن عقیل (علیه‏ السلام) درآمد. این روند ادامه یافت تا آن جا که برخی دختران امامان دیگر مانند امام حسن مجتبی (علیه‏ السلام)،(8) امام حسین (علیه‏ السلام) و دو تن از دختران امام کاظم (علیه ‏السلام) نیز رقیه نامیده شدند. گفتنی است، برای جلوگیری از اشتباه، آن دو را رقیه و رقیه صغری می ‏نامیدند.(9) ✅پژوهشی در دیدگاه‏های تاریخی در مورد حضرت رقیه (علیهاالسلام) 🔹در بعضی کتاب‏های تاریخی، نام حضرت رقیه (علیه السلام) آمده، ولی در بسیاری از آن‏ها نامی از ایشان برده نشده است. این احتمال وجود دارد که تشابه اسمی میان فرزندان امام حسین (علیه ‏السلام)، سبب پیش آمدن این مسأله شده باشد. هم چنان که بعضی از کتاب‏ها به این مسأله اذعان دارند و بنابر نقل آن‏ها، حضرت رقیه (علیه السلام) همان فاطمه صغری (علیه السلام) است. در چگونگی درگذشت ایشان نیز اختلاف نظر وجود دارد که در این جا به این دو مسأله خواهیم پرداخت. ✅طرح بحث 🔹برای روشن شدن این مطلب، بحث را با طرح یک پرسش بنیادین و بسیار مشهور آغاز می‏کنیم که: ✳️آیا نبودن نام حضرت رقیه (علیهاالسلام) در شمار فرزندان امام حسین (علیه‏السلام) در کتاب‏های معتبری چون ارشاد مفید، اعلام الوری، کشف الغمة و دلائل الامامة، بر نبودن چنین شخصیتی در تاریخ د
لالت دارد؟ 🔸با بیان چند مقدمه، پاسخ این پرسش به خوبی روشن می‏شود: ▪️1) در دوره زندگانی ائمه اطهار (علیهم‏السلام) و در صدر اسلام مسائلی مانند کمبود امکانات نگارشی، اختناق شدید حکمرانان اموی، کم توجهی به ثبت و ضبط جزئیات رویدادها، فشار حکومت بر سیره نویسان، جانب داری‏ها و... سبب بروز بعضی اختلافات در نقل مطالب تاریخی می‏شده است. ▪️2) در اثر تاخت و تازها و وجود بربریت و دانش ستیزی بعضی حکمرانان، بسیاری از منابع ارزشمند از میان رفته است. به همین دلیل، این گمان تقویت می‏شود که چه بسا بسیاری از این اسناد و منابع معتبر، در جریان این درگیری‏ها، از بین رفته و به دست ما نرسیده است. ▪️3) تعدد فرزندان، تشابه اسمی و به ویژه سرگذشت‏ های شبیه در مورد شخصیت‏های گوناگون تاریخی و گاه وجود ابهام در گذشته‏ ها و پیشینه زندگی افراد، امر را بر تاریخ نویسان مشتبه کرده است. همان گونه که این مسأله در مورد دیگر شخصیت‏های تاریخی ـ حتی در جریان قیام عاشورا ـ نیز به چشم می‏خورد. ▪️4) همان گونه که پیش‏تر گفته شد، امام حسین (علیه‏السلام) به دلیل شدت علاقه به پدر بزرگوار و مادر گرامی‏شان، نام همه فرزندان خود را فاطمه و علی می‏گذاشتند. این امر خود منشأ بسیاری از سهوِ قلم‏ها در نگاشتن شرح حال زندگانی فرزندانِ امام حسین (علیه‏السلام) گردیده است. قراین و شواهدی نیز در دست است که ✳️رقیه (علیهاالسلام) را فاطمه صغیره می‏خوانده ‏اند. احتمال دارد همین موضوع سبب غفلت از نام اصلی ایشان شده باشد.(10) 🔸بنابراین، نیامدن نام حضرت رقیه (علیهاالسلام)، در کتاب‏های تاریخی، اگر چه شک در وجود تاریخی او را بسیار تقویت می‏کند، اما هرگز دلیل بر نبودن چنین شخصیتی در تاریخ نیست. افزون بر آن، مهم‏ترین دلیلِ فراموشی یا کم رنگ شدن حضور این شخصیت، زندگانی کوتاه ایشان است که سبب شده ردّ کمتری از ایشان در تاریخ به چشم بخورد. در مورد حضرت علی اصغر (علیه‏السلام) نیز به جرأت می‏توان گفت: اگر شهادت او بحبوحه نبرد و وجود شاهدان بسیار بر این جریان نبود، نامی از حضرت علی اصغر (علیه‏السلام) نیز امروز در بین کتاب‏های معتبر شیعه به چشم نمی‏خورد؛ زیرا تاریخ ‏نویسی فنی است که با جمع آوری اقوال سر و کار دارد که بسیاری از آن‏ها شاهد عینی نداشته و به صورت نقل قول گرد هم آمده است. 🔹تنها موضوعی که در آن مورد بحث و بررسی قرار می‏گیرد، درستی و یا نادرستی آن از حیث ثقه بودن راوی است که البته این موضوع فقط در تاریخ اسلام وجود دارد. اما به عنوان نمونه، در بحث حدیث، معرفه ‏ها و مشخصه‏ های دیگری نیز برای سنجش درستی اخبار، موجود می‏باشد که خبر را با تعادل و نیز تراجیح، علاج معارضه و تزاحم، بررسی دلالت و عملیات‏های دیگر مورد بررسی قرار می‏دهند. 🔸افزون بر مطالب بالا، دو شاهد قوی نیز بر اثبات وجود ایشان در تاریخ ذکر شده است. ابتدا گفتگویی که بین امام و اهل حرم در آخرین لحظات نبرد حضرت سیدالشهدا (علیه‏السلام) هنگام مواجهه با شمر، رخ می‏دهد. امام رو به خیام کرده و فرمودند: ✳️ "اَلا یا زِینَب، یا سُکَینَة! یا وَلَدی! مَن ذَا یَکُونُ لَکُم بَعدِی؟ اَلا یا رُقَیَّه وَ یا اُمِّ کُلثُومِ! اَنتم وَدِیعَةُ رَبِّی، اَلیَومَ قَد قَرَبَ الوَعدُ"؛ ای زینب، ای سکینه! ای فرزندانم! چه کسی پس از من برای شما باقی می‏ماند؟ ای رقیه و ای ام‏کلثوم! شما امانت‏های خدا بودید نزد من، اکنون لحظه میعاد من فرارسیده است.(11) 🔸هم چنین در سخنی که امام برای آرام کردن خواهر، همسر و فرزندانش به آنان می‏فرماید، آمده است: ▪️«یا اُختَاه، یا اُم کُلثُوم وَ اَنتِ یا زَینَب وَ اَنتِ یا رُقَیّه وَ اَنتِ یا فاطِمَه و اَنتِ یا رُباب! اُنظُرنَ اِذا أنَا قُتِلتُ فَلا تَشقَقنَ عَلَیَّ جَیباً وَ لا تَخمُشنَ عَلَیَّ وَجهاً وَ لا تَقُلنَ عَلیَّ هِجراً»؛ 🔹خواهرم ،ام کلثوم و تو ای زینب! تو ای رقیه و فاطمه و رباب! سخنم را در نظر دارید [و به یاد داشته باشید] هنگامی که من کشته شدم، برای من گریبان چاک نزنید و صورت نخراشید و سخنی ناروا مگویید.(12) 🔸در مورد تشابه اسمی رقیه (علیه السلام) و فاطمه صغیره به یک جریان تاریخی اشاره می‏کنیم. مسلم گچ‏کار از اهالی کوفه می‏گوید: «وقتی اهل بیت (علیهم‏السلام) را وارد کوفه کردند، نیزه داران، سرهای مقدس شهیدان را جلوی محمل زینب (علیهاالسلام) می‏بردند. حضرت با دیدن آن سرها، از شدت ناراحتی، سرش را به چوبه محمل کوبید و با سوز و گداز شعری را با این مضامین سرود: 🔹ای هلال من که چون بدر کامل شدی و در خسوف فرورفتی! ای پاره دلم! گمان نمی‏کردم روزی مصیبت تو را ببینم. برادر! با فاطمه خردسال و صغیرت، سخن بگو که نزدیک است دلش از غصه آب شود. چرا این قدر با ما نامهربان شده ‏ای؟ برادرجان! چقدر برای این دختر کوچکت سخت است که پدرش را صدا بزند، ولی او جوابش را ندهد.»(13) 🔸حضرت زینب (علیهاالسلام) در این شعر از رقیه (علیهاالسلام
) به فاطمه صغیره یاد می‏کند و این مسأله را روشن می‏کند که فاطمه صغیره که در بعضی از کتاب‏ها از او یاد شده، همان دختر خردسالی است که در خرابه شام جان داده است. ✅گفتار کتاب‏های تاریخی 🔻کامل بهائی ◾️قدیمی‏ترین کتابی که از حضرت رقیه (علیهاالسلام) به عنوان دختر امام حسین) علیه‏السلام) یاد کرده است و شهادت او را در خرابه شام می‏داند، همین کتاب است. این کتاب، اثر عالم بزرگوار، شیخ عمادالدین الحسن بن علی بن محمد طبری امامی است که به امر وزیر بهاءالدین، حاکم اصفهان در روزگار سلطنت هلاکوخان، نوشته شده است. به ظاهر، نام گذاری آن به کامل بهائی از آن روست که به امر بهاءالدین نگاشته شده است. ▫️این کتاب در سال 675 هجری قمری تألیف شده و به دلیل قدمت زیادی که دارد، از ارزش ویژه‏ای برخوردار است؛ زیرا به جهت نزدیک بودن تألیف یا رویدادهای نگاشته شده ـ به نسبت منابع موجود در این راستا ـ حایز اهمیت است و منبعی ممتاز به شمار می‏رود و دستمایه تحقیقات بعدی بسیار در این زمینه قرار می‏گرفته است. شیخ عباس قمی در نفس المهموم و منتهی الامال، ماجرای شهادت حضرت رقیه (علیهاالسلام) را از آن کتاب نقل می‏کند. هم چنین بسیاری از عالمان بزرگوار مطالب این کتاب را مورد تأیید، و به آن استناد کرده‏اند. این نگارنده، کتاب دیگری به نام بشارة ‏المصطفی (صلی ‏الله ‏علیه ‏و آله) لشیعة المرتضی (علیه‏السلام) دارد که در این کتاب نیز به برخی رویدادهای پس از واقعه عاشورا اشاره شده است. اولین منبعی که در آن تصریح شده که اسیران کربلا در اربعین اول، بر سر مزار شهدای کربلا نیامده‏اند، همین کتاب می‏باشد. او جریانی را از عطیه (14) دوست جابربن عبدالله انصاری نقل می‏کند که به اتفاق هم بر سر مزار اباعبدالله الحسین (علیه‏السلام) و شهیدان کربلا حاضر شده، اولین زائرین قبر او در نخستین اربعین حسینی می‏گردند. اما نگارنده سخنی از ملاقات جابر با اسیران کربلا به میان نمی‏آورد و بر خلاف آنچه در برخی مقتل‏ها نگاشته شده، هیچ ملاقاتی در این روز بین او و اسیران کربلا صورت نمی‏گیرد. این موضوع نیز نقطه عطف دیگری در امتیاز و برتری این کتاب می‏باشد. 🔻اللهوف ◾️یکی دیگر از کتاب‏های کهن که در این زمینه مطالبی نقل نموده، کتاب اللهوف از سیدبن طاووس است. باید دانست احاطه ایشان به متون حدیثی و تاریخی اسلام و شیعه، ممتاز و چشم‏گیر است. ▫️وی می‏نویسد: «شب عاشورا که حضرت سیدالشهداء (علیه‏السلام) اشعاری در بی وفایی دنیا می‏خواند، حضرت زینب (علیه السلام) سخنان ایشان را شنید و گریست. امام (علیه‏السلام) او را به صبر دعوت کرد و فرمود: ▫️«خواهرم، ام کلثوم و تو ای زینب! تو ای رقیه و فاطمه و رباب! سخنم را در نظر دارید [و به یاد داشته باشید] هنگامی که من کشته شدم، برای من گریبان چاک نزنید و صورت نخراشید و سخنی ناروا مگویید [و خویشتن دار باشید].» ▫️بنابر نقل ایشان، نام حضرت رقیه (علیه السلام) بارها بر زبان امام حسین (علیه ‏السلام) جاری شده است. این مطلب در مقتل ابومخنف نیز هست که حضرت پس از شهادت علی اصغر (علیه ‏السلام)، فریاد برآورد: ▫️«ای ام کلثوم، ای سکینه، ای رقیه، ای عاتکه و ای زینب! ای اهل بیت من! خدانگهدار؛ من نیز رفتم». این مطلب را سلیمان بن ابراهیم قندوزی حنفی (وفات: 1294 ه .ق) در کتاب ینابیع المودة از مقتل ابومخنف نقل می‏کند. 🔻المنتخب للطُریحی ◾️این کتاب را شیخ فخرالدین طیحی نجفی (وفات: 1085 ه .ق) نوشته است. این کتاب در دو جلد تنظیم شده و هر یک از مجلدات آن حاوی ده مجلس پیرامون سوگواری حضرت سیدالشهداء(علیه‏السلام) و روایاتی شامل پاداش سوگواری بر آن امام و نیز مشتمل بر اخباری در گستره رویدادهای روز عاشورا و رویدادهای پس از آن می‏باشد. اگر چه نگارنده این کتاب از متأخرین بوده و در عصر صفوی زیسته، اما روایات و موضوعات خوبی را در کتاب خود جمع آوری و تنظیم کرده است. وی سن حضرت رقیه (علیهاالسلام) را سه سال بیان نموده است. ▫️پس از او، فاضل دربندی (وفات: 1286 ه.ق) که آثاری همچون اسرار الشهادة و خزائن دارد، مطالبی را از منتخب طریحی نقل کرده است. ▫️بعدها سید محمد علی شاه عبدالعظیمی (وفات: 1334 ه .ق) در کتاب شریف الایقاد، مطالبی را از آن کتاب بیان کرده است. ▫️همچنین علامه حایری (وفات 1384 ه .ق) نیز در کتاب معالی السبطین از کتاب منتخب طریحی بهره برده است. 🔻الدروس البهیة ◾️علامه سیدحسن لواسانی (وفات: 1400 ه . ق) در کتاب الدروس البهیة فی مجمل احوال الرسول و العتره النبویة می‏نویسد: ▫️😭یکی از دختران امام حسین(علیه‏السلام) به نام رقیه(علیهاالسلام)، از اندوه بسیار و گرما و سرمای شدید و گرسنگی، در خرابه شام از دنیا رفت و در همانجا به خاک سپرده شد. قبرش در آنجا معروف و زیارتگاه است. ▫️دیگر کتاب‏هایی که در این زمینه سخنی دارند، مستقیم یا غیرمستقیم از همین منابع نقل کرده‏ اند. --------------------------------
------------------ 📘#1 ـ الاربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الائمة، تهران، کتاب فروشی اسلامیه، بی‏تا، ج2، ص216 ؛ الطبرسی، ابوعلی فضل بن الحسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، بیروت، دار المعرفة، 1399 ه .ق، ص251. 2 ـ مفید، محمد بن محمد، الارشاد، تهران، انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ چهارم، 1378 ه . ش، ج2، ص200، اعلام الوری، ص251. 3 ـ  حایری، محمد مهدی، معالی السبطین، قم، منشورات الرضی، 1363 ه . ش، ج2، ص214. 4 ـ  ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، دار احیاءالتراث العربی، چاپ اول، 1416 ه . ق، ج5، ص293. 5 ـ نظری منفرد، علی، قصه کربلا، قم، انتشارات سرور، 1379 ه . ش، پاورقی ص518. 6 ـ ر.ک: مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، 1404 ه . ق، ج44، ص210. 7 ـ همان، ج15، ص39. 8 ـ الارشاد، ج2، ص22. 9 ـ همان، ص343. 10ـ محمدی اشتهاردی، محمد، سرگذشت جان سوز حضرت رقیه (علیهاالسلام)، تهران، انتشارات مطهر، 1380 ه . ش، ص 12. 11ـ جمعی از نویسندگان، موسوعة کلمات الامام الحسین (علیه‏السلام)، قم، دارالمعروف، چاپ اول، 1373 ه . ش، ص 511. 12 ـ ابن طاووس، ابوالقاسم ابوالحسن بن سعدالدین، اللهوف علی قتلی الطفوف، قم، انتشارات اسوه، چاپ اول، 1414 ه . ق، ص 141؛ اعلام الوری، ص 236،(با اندکی تغییر(. 13ـ قمی، شیخ عباس، نفس المهموم، تهران، مکتبة‏الاسلامیة، 1368 ه . ق، ص 252؛ بحارالانوار، ج 45، ص 115. 14ـ در گفتار برخی ذاکران و واعظان مشهور است که عطیه غلام جابربن عبدالله انصاری بوده، در حالی که این مطلب تحریف تاریخ است. عطیه عوفی از رجال کوفه و از اصحاب امیرالمؤمنین (علیه‏السلام) بوده و حتی نام گذاری او نیز هنگام تولدش توسط امام علی (علیه‏السلام) صورت گرفته است. او پنج امام را درک نموده و در زمان امام باقر (علیه‏السلام) از دنیا رفت (ر.ک: التستری، محمد تقی، قاموس الرجال، قم، انتشارات جامعه مدرسین، چاپ ) منبع: سایت حوزه علیه السلام سلام الله علیها ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ ✅ @hosenih_maghtal http://hosenih2.mihanblog.com
🔻این نسخه مخطوط متاخر از کتاب لباب الانساب است که یکی از مهمترین اسناد وجود سلام الله علیها به شمار می‌آید. لکن برخی آن را با کتاب نهایه الانساب اشتباه گرفته بودند. س ✅ @hosenih_maghtal
1_6305678118.pdf
1.73M
✅تحقیق درباره سلام الله علیها 🔻 عنوان: ▪️بررسی و تحلیل تاریخی درباره بنت الحسین سلام الله علیهما از آغاز تا قرن هفتم ه.ق 🖋 به قلم: 🔺دکتر حسین عبدالمحمدی و اسدالله رحیمی | دوفصلنامه علمی - تخصصی تاریخ اهل بیت علیهم السلام س ✅ @hosenih_maghtal
1_1661778393.mp3
12.92M
✅روضه شب سوم محرم ۱۴۰۱ 🔻استاد 🔺 روضه سلام الله علیها علیه السلام ✅ @hosenih_maghtal
شب سوم حامد کاشانی.mp3
4.04M
✅روضه شب سوم محرم ۱۴۰۱ 🔻استاد 🔺 روضه سلام الله علیها علیه السلام ✅ @hosenih_maghtal
✅ماجرای نبش قبر حضرت رقيّه علیهاالسلام در سال 1242 ه ق 🔻 ملا محمدهاشم خراسانی (ره) حکایت نبش قبر حضرت رقیه سلام الله علیها توسط ایشان به منظور ترمیم قبر و رفع آب‌گرفتگی مضجع شریف حضرت رقیه سلام الله علیها را در سال ۱۲۸۰ هجری نقل میکند : 🔸 جناب آقا سيّد ابراهيم دمشقي كه نَسَبش به سيّد مرتضي علم‌الهدي منتهي مي‌شد بعد از نبش قبر حضرت رقیه علیها السلام ، مدام از شدت گریه و غصه غش می‌کرد. چون به هوش می‌آمد، قضیه کبودی را برای مردم تعریف می‌کرد 🔸می گفت بدن مطهّر ایشان در پارچه سیاهی (چادر یا لباس سیاه) پیچیده و کفن شده بود. بخشی از صورت منّور ایشان را دیدم که هنوز از آثار سیلی، کبود و مجروح بود. سپس به همراه شیون ایشان، صدای ضجه و زاری از مردم بر می‌خواست. 🔺 حکایت : دختر ایشان خواب دید حضرت فرمودند به پدرت بگو قبر من را آب گرفته توجه ای به خواب دختر کوچک نکرد شب دیگری دختر دوم خواب دید که حضرت فرمودند به پدرت بگو قبر من را آب گرفته توجه آی نکرد شب سوم دختر سوم خواب دید اعتنا نکرد تا خودش خواب دید قبر دچار آب گرفتگی شده بود و علما شیعه درخواست تعمیر قبر مطهر را داشتند. 🔸والي به علماء و صلحاء شام از شيعه و سنّي امر كرد كه غسل كنند و لباس‌هاي پاكيزه بپوشند، به دست هر كس قفل ورودي حرم مطهّر باز شد ، همان كس برود و قبر مقدّس او را نبش كند ، پيکر را بيرون آورد تا قبر را تعمير كنند. صلحاء و بزرگان از شيعه و سنّي در كمال آداب غسل كردند و لباس پاكيزه پوشيدند، قفل به دست هيچ كس باز نشد مگر به دست خود مرحوم سيّد، و چون ميان حرم آمدند كلنگ هيچ كدام بر زمين اثر نكرد، مگر به دست سيّد ابراهيم. 🔸حرم را قُرق كردند و لحد را شكافتند . ديدند بدن نازنين حضرت رقيه سلام‌الله عليها، ميان لحد و كفن صحيح و سالم است اما آب زيادي ميان لحد جمع شده است. سيّدابراهیم در قبر رفت، همين كه خشت بالاي سر را برداشت ديدند سيّد افتاد . زير بغلش را گرفتند ، هي مي‌گفت: «اي واي بر من.. واي بر من.. به ما گفته بودند يزيد لعنةالله عليه، زن غسّاله و كفن فرستاده ولي اکنون فهميدم دروغ بوده ، چون دختر با پيراهن خودش دفن شده . من بدن را منتقل نمي‌كنم ، مي‌ترسم بدن را منتقل كنم و ديگر به عنوان "رقيّه بنت الحسين" شناخته نشود و من نتوانم جواب بدهم. سيّد بدن شريف را از ميان لحد بيرون آورد و بر روي زانوي خود نهاد و سه روز بدين گونه بالاي زانو خود نگه داشت و گريه مي‌كرد تا اينكه قبر را تعمير كردند. وقت نماز كه مي شد سيّد بدن حضرت را بالاي جايي پاكيزه مي‌گذاشت. پس از فراغ از نماز برمي‌داشت و بر زانو مي‌نهاد، تا اينكه از تعمير قبر و لحد فارغ شدند، سيد بدن را دفن كرد. و از معجزه آن حضرت اين كه سيّد در اين سه روز احتياج به غذا و آب و تجديد وضو پيدا نكرد و چون خواست بدن را دفن كند دعا كرد كه خداوند پسري به او عطا فرمايد. دعاي سيّد به اجابت رسيد و در سن پيري خداوند پسري به او لطف فرمود که نام او را "سيّد مصطفي" گذاشت. آنگاه والي واقعه را به سلطان عبدالحميد عثماني نوشت ؛ او هم توليت زينبيّه و مرقد شريف حضرت رقيّه و امّ كلثوم و سكينه علیهم صلوات الله را به سيد ابراهيم واگذار کرد. 🔸اين قضيه در سال 1242 هجري قمری رخ داده و در کتاب «معالي» هم اين قضيّه مجملاً نقل شده و در آخر اضافه کرده است: 🔸«فَنزلَ في قبرها و وَضع عليها ثوباً لفَّها فيه و أخْرجها، فإذا هي بنتٌ صغيرةٌ دُونَ البُلوغِ و كانَ متْنُها مجروحةً مِنْ كثرةِ الضَّرب» 😭 « آن سيّد جليل وارد قبر شد و پارچه اي بر او پيچيد و او را خارج نمود، دختر كوچكي بود و پشت شريفش از زيادي ضربات مجروح بود.» 🔸پس از درگذشت سيّد ابراهيم، توليت آن مشاهد مشرفه به پسرش سيّد مصطفي و بعد از او به فرزندش سيّد عبّاس رسيد . فرزندان سيّد ابراهيم دمشقي معروف و مشهور به "مستجاب الدعوه هستند. 📚منابع روایت؛ منتخب التواریخ، صفحه ۳۸۸. ، صفحه ٤٠٦. ، جلد ۲، صفحه ۲۰۸. تراجم اعلام النساء، جلد ۲، صفحه ۱۰۳ رقیه س @hosenih_maghtal
شب سوم بندانی نیشابوری.mp3
8.15M
✅ روضه شب سوم محرم 🎤 حجت الاسلام سلام الله علیها ✅ @hosenih_maghtal
4_5981013058015725529.mp3
2.57M
✅روضه شب سوم محرم ۹۹ 🔻استاد 🔺 روضه سلام الله علیها سلام الله علیها علیه السلام ✅ @hosenih_maghtal
1397-135.mp3
9.25M
✅ روضه شب سوم محرم 🎤 حجت الاسلام علیه السلام ✅ @hosenih_maghtal
✅حدیث - گریه 🔻پيامبر صلي الله عليه و آله:  ▪️يا عَلىُّ! اِذا بَكَى الْيَتيمُ اهْتَزَّ الْعَرْشُ، فَيَقولُ اللّه ُ ـ عَزَّ وَ جَلَّ ـ لِجَبْرَئيلَ: وَسِّعْ فِى النّارِ لِمَنْ اَبْكاهُ فَاِنّى اُبكيهِ، وَ وَسِّعْ فِى الْجَنَّةِ لِمَنْ اَضْحَكَهُ فَاِنّى اُضْحِكُهُ؛ 📚[وصية النبى صلي الله عليه و آله لعلى عليه السلام (ميراث حديث شيعه، ج 2، ص48، ح198.)] 🔺اى على! هرگاه يتيم بگريد، عرش به لرزه مى افتد، سپس خداوند ـ عزّ و جلّ ـ به جبرئيل مى فرمايد: آتش دوزخ را براى كسى كه او را گرياند، گسترش بده كه من او را خواهم گرياند. و براى كسى كه او را خنداند در بهشت جايى باز كن كه من او را خندان سازم. 🔻رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ وارد شده كه آن حضرت فرمود : ▪️« ان اليتيم إذا بكى اهتز له العرش؛ وقتي يتيم گريه كند عرش خداوند به لرزه مي‌افتد». 📚صدوق، ثواب الأعمال، ص 200 🔻فاضل هندي نويسنده كتاب شريف كشف اللثام، حديثي را در كتابش ذكر كرده كه: 🔹رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ فرموده است : 🔺«وقتي يتيم كتك بخورد به جهت گريه او عرش خداوند مي لرزد» 📚الفاضل الهندي, كشف اللثام، چاپ قديم, ج 2, ص 532. 🔻امام صادق(ع) فرموده است: 🔸« إذا بکي اليتيم اهتز له العرش ؛ ▪️وقتي يتيم گريه كند عرش خداوند از گريه او به لرزه مي‌آيد» 📚صدوق, من لايحضره الفقيه, وسائل الشيعه، چاپ آل البيت, ج1, ص188، حر عاملي, وسائل الشيعه، ج 21, ص446.  ر.ك: صدوق, المقنع, ص72. 🔻قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله : ▪️ إِنَّ الْیَتِیمَ إِذَا بَکَى اهْتَزَّ لَهُ الْعَرْشُ- فَیَقُولُ الرَّبُّ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى مَنْ هَذَا الَّذِی أَبْکَى عَبْدِیَ- الَّذِی سَلَبْتُهُ أَبَوَیْهِ ؛ 🔺رسول خدا –ص- فرمود : 🔹هنگامی که یتیم بگرید عرش به لرزه در می آید ؛ پس خداوند متعال می فرماید : 🔸چه کسی بنده ای که پدرو مادرش را از او گرفته ام می گریاند ؟ 📚( بحار الانوار، ج ۷۴ ، ص ۱۵۲ ، باب ۷ ، ما جمع من مفردات کلمات الرسول ص و جوامع کلمه ..... ص : ۱۳۹) ص ع س علیه السلام علیه السلام @hosenih_maghtal
✅شهادت حضرت رقیه (س) 🔷شهادت حضرت رقیه (س) در منابع اینگونه شرح داده شده: 🔸عصر روز سه شنبه در خرابه در کنار حضرت زینب(س) نشسته بود. جمعی از کودکان شامی را دید که در رفت و آمد هستند. پرسید: «عمه جان! اینان کجا می روند؟» حضرت زینب(س)فرمود: «عزیزم این ها به خانه هایشان می روند.» پرسید: «عمه! مگر ما خانه نداریم؟» فرمودند: «چرا عزیزم، خانه ما در مدینه است» تا نام مدینه را شنید، خاطرات زیبای همراهی با پدر در ذهن او آمد و  بلافاصله پرسید: «عمه! پدرم کجاست؟» فرمود: «به سفر رفته.» طفل دیگر سخن نگفت، به گوشه خرابه رفته زانوی غم بغل گرفت و با غم و اندوه به خواب رفت. پاسی از شب گذشت. ظاهراً در عالم رؤیا پدر را دید. سراسیمه از خواب بیدار شد، مجدداً سراغ پدر را از عمه گرفت و بهانه جویی نمود، به گونه ای که با صدای ناله و گریه او تمام اهل خرابه به شیون و ناله پرداختند. خبر را به یزید رساندند، دستور داد سر بریده پدرش را برایش ببرند. رأس مطهر سید الشهدا را در میان طَبَق جای داده، وارد خرابه کردند و مقابل این دختر قرار دادند. سرپوش طبق را کنار زد، سر مطهر سید الشهدا را دید، سر را برداشت و در آغوش کشید. بر پیشانی و لبهای پدر بوسه زد و آه و ناله اش بلند تر شد، گفت: «پدر جان چه کسی صورت شما را به خونت رنگین کرد؟ پدر جان چه کسی رگهای گردنت را بریده؟ پدر جان «مَن ذَالَّذی أَیتَمَنی علی صِغَرِ سِنِّیِ» چه کسی مرا در کودکی یتیم کرد؟ پدر جان یتیم به چه کسی پناه ببرد تا بزرگ بشود؟ پدر جان کاش خاک را بالش زیر سرم قرار می دادم، ولی محاسنت را خضاب شده به خونت نمی دیدم.»  🔹دختر خردسال حسین(ع) آن قدر شیرین زبانی کرد و با سر پدر ناله نمود تا خاموش شد. همه خیال کردند به خواب رفته. وقتی به سراغ او آمدند، از دنیا رفته بود. شبانه غساله آوردند، او را غسل دادند و در همان خرابه مدفون نمودند. همچنین در منابع گزارش‌هایی از چگونگی وفات دختری منسوب به امام حسین(ع) در شام وجود دارد، که برخی از آنان به این شرح اند: 1- نخستین منبعی که ماجرای شهادت دختر خردسالی از امام حسین را در شام مطرح کرده است. کامل بهایی نوشته عمادالدین طبری (۷۰۰ق) است. او نام دختر را ذکر نکرده است. سن او را چهار سال و وفات او را چند روز پس از دیدن سر پدر در خانه یزید گزارش کرده است. 2- ملّا حسین واعظ کاشفی سبزواری (متوفی ۹۱۰ق) محل حادثه را کوشْک (کاخ) یزید و زمان آن را روز دیدن سر بریده ذکر کرده است. 3- فخرالدین طُریحی (م ۱۰۸۵ ق)؛ نخستین کسی است که کودک را سه ساله و سخنانی از او خطاب به پدر گزارش کرده است. 4- محمدحسین ارجستانی در اواخر قرن سیزدهم، نام کودک را زُبیده، سن او را سه سال، محلّ حادثه را خرابه شام گزارش کرده است. ارجستانی پیش از ذکر این حادثه، به حضور دختری از امام حسین به نام رقیه در شام یاد کرده است. 5- شیخ محمدجواد یزدی در اوایل قرن چهاردهم محل حادثه را خرابه شام دانسته است و گفته نام او زُبَیده یا رُقَیه یا زینب یا سَکینه و یا فاطمه بوده است. س @hosenih_maghtal
✅غسل و دفن حضرت رقیه سلام الله علیها 🔸هنگامی که زن غساله بدن حضرت رقیه را غسل می‌داد، ناگاه دست از غسل کشید و گفت: ▪️سرپرست این اسیران کیست؟ ▪️زینب‌(س) فرمود چه می‌خواهی زن غساله گفت: 🔺چرا بدن این طفل کبود است، آیا به بیماری مبتلا بوده است؟ 🔺حضرت در پاسخ فرمودند: 😭 ای زن او بیمار نبود، این کبود‌ها آثار تازیانه و ضربه‌های دشمن است 📚(الوقایع والحوادث ج 5 ص81) س @hosenih_maghtal
✅سنگ نوشته مرقد حضرت رقیه (س) 🔷عبد الوهاب بن احمد شافعی مصری معروف به شعرانیمتوفای 973 ه.ق در کتاب المنن باب دهم نقل می کند: 🔶«نزدیک مسجد جامع دمشق بقعه و مرقدی وجود دارد که به مرقد حضرت رقیه سلام الله علیها دختر امام حسین علیه السلام معروف است. بر روی سنگ واقع در درگاه این مرقد این چنین نوشته است: ▪️هذَا البَیتُ بُقعَه شُرِّفَت بِالِ النَّبِی صلی الله علیه و آله و بِنتُ الحُسَینِ الشَّهید علیه السلام رُقَیَّه سلام الله علیها. ▪️ این خانه مکانی است که به ورود آل پیامبر علیهم السلام و دختر امام حسین علیه السلام حضرت رقیه سلام الله علیها شرافت یافته است.» س ✅ @hosenih_maghtal
✅شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها 🔸قزوینی در این باره مینویسد : پس از اینکه حضرت رقیه رحلت کردند، یزید دستور داد چراغ و تخته ی غسالی برای غسل ایشان ببرند و پس از غسل حضرت رقیه، ایشان را با همان پیراهن کهنه ای که بر تن داشتند کفن کنند 📚(زینب فروغ تابان کوثر صفحه370 و الخصائص الزینبیه صفحه296) 🔻زن غساله ای را آوردند و آب و کافور برای غسل ایشان آماده نمودند. زنان اهل بیت در آن شب تاریک، آن طفل مصوم را برهنه کردند و روی تخته گذاشتند. 🔹وقتی چشم زن غساله به پیکر نحیف و بی جان حضرت رقیه افتاد دست از غسل دادن کشید و گفت: بزرگ این اسیران کیست؟ حضرت زینب (س) فرمودند چه میخواهی؟ زن غساله از ایشان پرسید بیماری این دختر چه بوده که این چنین تنش کبود است؟ حضرت زینب در جواب فرمودند: ای زن غساله! این دختر بیمار نبود. این کبودی هایی که بر روی بدن او میبینی آثار تازیانه های لشگریان یزید بر بدن از گُل لطیف تر این طفل خردسال است! 📚 (الوقایع و الحوادث ج5 صفحه81) 🔸ذکر این نکته لازم است که در کتاب معالی السبطین آمده است که وقتی برای تعمیر قبر حضرت رقیه (س) پیکر سالم ایشان را از قبر بیرون آوردند هنوز آثار زخم و جراحت تازیانه بر بدن آن حضرت باقی بود: 😭«و کان متنها مجروحة من کثرة الضرب» 📚(معالی السبطین ج2 ص171) 🔻پس از آن زن غساله دوباره مشغول غسل شد و زنان در اطراف پیکر ایشان به گریه و عزاداری پرداختند. سپس پیکر ایشان را کفن کردند و در همان خرابه به خاک سپردند. البته برخی نوشته اند که حضرت رقیه (س) را در همان پیراهن پاره ای که بر تن داشتند کفن کردند 📚(ریاض القدس ج2 ص325) س @hosenih_maghtal
✅زیارتنامه حضرت رقیه سلام الله علیها بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا سَیِّدَتَنـا رُقَیَّةَ، عَلَیْکِ التَّحِیَّةُ وَاَلسَّلامُ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ عَلِیِّ بْنِ اَبی طالِبِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَیِّدَةِ نِسـاءِ الْعالَمینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ خَدیجَةَ الْکُبْرى اُمِّ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ وَلِىِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ وَلِىِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ الْحُسَیْنِ الشَّهیدِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الصِّدّیقَةُ الشَّهیدَةِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الرَّضِیَّةُ الْمَرْضِیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا التَّقیّةُ النَّقیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الزَّکِیَّةُ الْفاضِلَةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْبَهِیَّةُ، صَلَّى اللهُ عَلَیْکِ وَعَلى رُوحِکِ وَبَدَنِکِ، فَجَعَلَ اللهُ مَنْزِلَکِ وَمَاْواکِ فِى الْجَنَّةِ مَعَ آبائِکِ وَاَجْدادِکِ، الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ الْمَعْصُومینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدّارِ، وَعَلَى الْمَلائِکَةِ الْحـافّینَ حَوْلَ حَرَمِکِ الشَّریفِ، وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ، وَصَلَّى اللهُ عَلى سَیِّدِنا مُحَمَّد وَآلِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ وَسَلَّمَ تَسْلیماً بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ. 😭تنها سه ماهِ آخر عمر سه ساله اش... 😭اندازه سه قرن فراز و نشیب داشت... س @hosenih_maghtal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅آيا حضرت رقيه (س) در حادثه كربلا وجود داشتند و بعد در گذشتشان در شام صحت دارد؟ ✳️پاسخ: 🔹در كتاب «كامل بهائي چنين آمده است: 🔸در كتاب «حاويه» آمده است كه زنان خاندان نبوت در حالت اسيري، حال مرداني را كه در كربلا شهيد شده بودند، بر پسران و دختران آنان پوشيده نگه مي داشتند و به هر كودكي وعده مي دادند كه پدرت به سفر رفته و باز مي گردد. 🔹اين وضع ادامه داشت تا اين كه اسيران را در جوار خانه يزيد جا دادند. در ميان كودكان دختركي بود چهار ساله. اين دختر شبي از خواب بيدار شد و گفت: پدرم حسين كجاست؟ همين الان او را در خواب ديدم و بسيار پريشان بود. زنان و كودكان همه به گريه افتادند و ناله آنان بلند شد. يزيد در آن حال خوابيده بود. از صداي ناله آنان از خواب بيدار شد و گفت چه شده است؟ گزارشگران يزيد خبر آوردند كه دختر بچه چهار ساله اي پدرش را مي خواهد. 🔹يزيد دستور داد سر پدرش را براي او بياورند. آن ملعون ها سر امام حسين(ع) را آوردند و در برابر چشمان او نهادند. 🔸آن دختر بچه گفت: اين چيست؟ 🔹معلون ها گفتند: سر پدر توست. 😭دختر بچه از مشاهده آن وضع ترسيد و فرياد كشيد. پس از آن به حاب بيماري افتاد و پس از چند روز جان به جان آفرين تسليم كرد (1). 🔶شيخ عباس قمي عماد الدين طبري را جزو علماي بزرگ و مورد اعتماد شيعه معرفي مي كند و همين داستان را در منتهي الامال در حالات امام حسين(ع)، آورده و در پايان داستان مي گويد: 🔷برخي اين خبر را به صورت گسترده نقل كرده اند و مضمون آن را يكي از بزرگان به نظم كشيده و من در اين مقام به همان اشعار اكتفا مي كنم: ▪️يكي نو غنچه اي از باغ زهرا ▪️بجست از خواب نوشين بلبل آسا ▪️ به افغان از مژه خوناب مي ريخت ▪️نه خونابه كه خون ناب مي ريخت ▪️ بگفت اي عمه بابايم كجا رفت ▪️ بدايندم در برم ديگر چرا رفت ▪️مرا بگرفته بود ايندم در آغوش ▪️همي ماليد دستم بر سر و گوش ▪️بناگه گشت غايب از بر من ▪️ببين سوز دل و چشم تر من براي رعايت اختصار همه اشعار را نياورديم مي توانيد به خود منتهي الامال مراجعه كنيد. (2) 🔻نام اين دختر بچه چهار ساله رقيه است. 🔶 هم چنین سليمان بن ابراهيم قُندوزي حنفي در كتاب خود به نام «ينابيع الموده» در جلد دوم، بابي دارد در شهادت حضرت امام حسين(ع). در اين باب، از «مقتل ابي محتف» مطالبي را درباره امام حسين(ع) آورده است. ▪️«و من كلام له عند وداعه مع اهله: اللهم انك شاهد علي هؤلاء القوم الملاعين انّهم عمدوا ان لا يبقون من ذرية رسولك... ثم نادي: يا امّ كلثوم! و يا سكينة! و يا رقيّه! و يا زينب! يا اهل بيتي عليكنّ منّي السّلام...»(3) همین مطلب به نقل از صاحب ینابیع الموده آمده اسات(5-4) 🔷صاحب کشف الغمه ميگويد: قال كمال الدين: كان له من الاولاد ذكورا و اناثا عشرة، ستة ذكور و اربع اناث. 🔶كمال الدين ميگويد: امام حسين ده فرزند داشت. شش پسر و چهار دختر. كمالالدين از دخترها زينب، فاطمه و سكينه را نام برد و چهارمي را نام نميبرد، (6) 🔶علامه مجلسی نيز همين حرف را از كمال الدين بني طلحه نقل كرده است.(7) 🔷نويسنده كتاب ناسخ التواریخ آورده است: محمد بن طلحه شافعي در «مطالب السؤل» ميگويد: امام حسين(ع) چهار دختر داشت: فاطمه، سكينه، زينب و چهارمي را نام نبرده است.(8) 🔷شیخ بهایی معتقد است: در كتاب «حاوية در مثالب معاوية» آمده است كه زنان خاندان نبوت در حالت اسيري، حال مرداني را كه در كربلا شهيد شده بودند، مخفي ميداشتند و به پسران و دختران آنان ميگفتند: پدرتان به سفر رفته و برميگردد. پس از آنكه به دستور يزيد زنان و كودكان اسير را در جوار خانه يزيد جاي دادند، در ميان آنان دختركي چهار ساله شبي خواب ديد. از خواب بيدار شد و گفت: بابام حسين كجاست؟ همين الآن او را در خواب ديدم و خيلي هم پريشان بود. زنان و كودكان، همه به گريه افتادند. سر و صداي گريه يزيد را از خواب بيدار كرد. يزيد گفت: چه خبر است؟ گفتند: بچهاي پدرش را ميخواهد و براي همين زنان و كودكان گريه ميكنند. يزيد دستور داد: سر پدرش را ببريد و در كنار او بگذاريد. مأموران يزيد سر امام حسين را آوردند و در برابر چشمان آن بچه قرار دادند. دختر چهار ساله وقتي نگاهش به آن سر افتاد ترسيد و فريادي برآورد و پس از آن بيمار شد و وفات كرد.(9) ✳️جناب شيخ عباس قمي در منتهي الامال، عين عبارات كامل بهائي را نقل كرده است و اشعاري را هم كه در كامل است، آورده است.(10) 🔷آنچه در «كامل بهائي» آمده، نشان ميدهد دختري از امام حسين(ع) در شام وفات كرده است و در مآخذ تاريخي ديگر آمده است كه امام حسين(ع) دختري به نام رقيه دارد.
بر اين اساس ميتوان گفت: آن دختر كه در شام وفات كرد، همين رقيه است. 🔸البته رقيه همسر مسلم بن عقيل كه دختر حضرت علي(ع) است، جزو اسيران بود و او هم در شام وفات كرده است. با اين حساب، در شام دست كم دو نفر به نام رقيه مدفون هستند. يكي دختر چهار ساله امام حسين(ع) و ديگري همسر مسلم بن عقيل. 🔹در كتاب «منتخب التواريخ آمده است: يكي از قبوري كه در شام واقع است، قبر حضرت رقيه بنت الحسين(ع) است. (11). بنابراين، جايي براي تشكيك نيست. 📚پی نوشت ها: 1. حسن بن علي بن محمد بن علي بن حسن طبري، معروف به عماد الدين طبري، جزء دوم، فصل سوم، باب 25، چاپ شيخ عبدالكريم تبريزي، يك مجلدي، ص 179 2. منتهی الامال،مقصد چهارم، فصل هشتم، ص 807، چاپ هجرت، چاپ اول، 1374. 3. سليمان بن ابراهيم قُندوزي حنفي ،ینابیع الموده، جلد دوم ص 416 چاپ هفتم، سال 1371 هجري شمسي، از انتشارات «الشّريف الرّضي» قم. 4. قاضي نور الله حسيني مرعشي شوشتري ،احقاق الحق، جلد يازدم ، ملحقات، 5. كتاب احقاق الحق، نوشته قاضي نور الله حسيني مرعشي شوشتري است. حضرت آيةالله نجفي مرعشي، بر اين كتاب تعليقات و ملحقاتي دارد. اين تعليقات و ملحقات بسيار مهم است. كتابخانه آيةالله نجفي مرعشي اين كتاب را به چاپ رسانده است. در مسائل اختلافي بين شيعه و سني، داور خوبي است. اين كتاب به زبان عربي است. 6. كشف الغمه» جلد دوم، چاپ اول، تبريز، 1381 هجري قمري، ص 38. 7. بحارالانوار، ج 45، ص 331. 8. «ناسخ التواريخ»، سيد الشهداء ، . ص 238،چاپ سوم جلد چهارم. 9. حسن بن علي بن محمد بن علي بن حسن طبري، معروف به عماد الدين طبري ، «كامل بهائي» ، ص 179، ج دوم، چاپ اول، قم، مؤسسه طبع و نشر قم، 1376 شمسي . 10. شیخ عباس قمی، منتهی الامال،ج اول، ص 807، فصل هشتم، ورود اهل بيت(ع) به مجلس يزيد، انتشارات هجرت،. 11. ناسخ التواریخ جلد چهارم،ص 388 چاپ اول. س @hosenih_maghtal