eitaa logo
📖حفظ سه بعدی قرآن/مدرس حسین خالصی حافظ کل قرآن📖
3.3هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.9هزار ویدیو
121 فایل
🌟#قاری_کشوری🌟 💫/دارنده مدرک حفظ تخصصی #اموزش_تخصصی_حفظ_و_قرائت/💫 💚برای همه ی سنین 💜به صورت #حضوری_و_غیر_حضوری 💛به صورت #آنلاین_وآفلاین 💥کپی محتوا همراه بالینک کانال آزاد💥 لینک_کانال @Hossein_qoran ارتباط با ادمین(حسین خالصی)👇👇 @hosein_qoran
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱داســتان دو بیمار در یك اتاق بستری بودند. یكی از بیماران اجازه داشت كه هر روز بعد از ظهر یك ساعت روی تختش كه كنار تنها پنجره اتاق بود بنشیند. ولی بیمار دیگر مجبور بود هیچ تكانی نخورد و همیشه پشت به هم اتاقیش روی تخت بخوابد.آنها ساعت ها با هم صحبت می‏كردند؛ از همسر، خانواده، خانه، سربازی یا تعطیلاتشان با هم حرف می ‏زدند و هر روز بعد از ظهر، بیماری كه تختش كنار پنجره بود، می ‏نشست و تمام چیزهایی كه بیرون از پنجره می ‏دید، برای هم اتاقیش توصیف می‏ كرد. پنجره، رو به یك پارك بود كه دریاچه زیبایی داشت.مرغابی ها و قوها در دریاچه شنا می‏ كردند و كودكان با قایق های تفریحی شان در آب سرگرم بودند. درختان كهن، به منظره بیرون، زیبایی خاصی بخشیده بود و تصویری زیبا از شهر در افق دور دست دیده می ‏شد. همان‏ طور كه مرد كنار پنجره این جزئیات را توصیف می‏ كرد، هم اتاقیش جشمانش را می‏ بست و این مناظر را در ذهن خود مجسم می‏ كرد و روحی تازه می‏ گرفت. روزها و هفته‏ ها سپری شد. تا اینكه روزی مرد كنار پنجره از دنیا رفت و مستخدمان بیمارستان جسد او را از اتاق بیرون بردند. مرد دیگر كه بسیار ناراحت بود تقاضا كرد كه تختش را به كنار پنجره منتقل كنند. پرستار این كار را با رضایت انجام داد. مرد به آرامی و با درد بسیار، خود را به سمت پنجره كشاند تا اولین نگاهش را به دنیای بیرون از پنجره بیندازد. بالاخره می ‏توانست آن منظره زیبا را با چشمان خودش ببیند ولی در كمال تعجب، با یك دیوار بلند مواجه شد! مرد متعجب به پرستار گفت كه هم اتاقیش همیشه مناظر دل انگیزی را از پشت پنجره برای او توصیف می‏ كرده است. پرستار پاسخ داد: ولی آن مرد كاملا نابینا بود 👇 https://eitaa.com/Hossein_qoran همیشه امید و شوق زندگی به دیگران ببخشیم هرچندخودمان ازدیدنش محروم هستیم👌👆
نتیجه صبر و توکل به خداوند 🍃شخصی از خدا دو چیز خواست… یک گل 🌹و یک پروانه…🦋 اما چیزی که به دست آورد یک کاکتوس🌵 و یک کرم🐛 بود. غمگین شد. با خود اندیشید شاید خداوند من را دوست ندارد و به من توجهی ندارد. چند روز گذشت. از آن کاکتوس 🌵پر از خار، گلی زیبا🌷 روییده شد و آن کرم🐛 تبدیل به پروانه ای🦋 زیبا شد. اگر چیزی از خدا خواستید و چیز دیگری دریافت کردید، به او اعتماد کنید. خارهای امروز، گلهای فردایند! صبر و توکل به خداوند 🍃شخصی از خدا دو چیز خواست… یک گل 🌹و یک پروانه…🦋 اما چیزی که به دست آورد یک کاکتوس🌵 و یک کرم🐛 بود. غمگین شد. با خود اندیشید شاید خداوند من را دوست ندارد و به من توجهی ندارد. چند روز گذشت. از آن کاکتوس 🌵پر از خار، گلی زیبا🌷 روییده شد و آن کرم🐛 تبدیل به پروانه ای🦋 زیبا شد. اگر چیزی از خدا خواستید و چیز دیگری دریافت کردید، به او اعتماد کنید. خارهای امروز، گلهای فردایند! شبتون آرام @Hossein_qoran