فراموشی و خطاهای حافظه
✳️خطا در هر مرحله از حافظه ها، منجر به فراموشی و یا تحریف حافظه گردد.
✳️۱-علت فراموشی در حافظه حسی و دریافت اطلاعات:بی توجهی و بی دقتی
✳️۲-علت فراموشی در حافظه کوتاه مدت:گنجایش محدود آن-جایگزین شدن اطلاعات -عدم مرور -محو از حافظه به خاطر گذر زمان.
✳️۳- دلایل فراموشی در حافظه بلند مدت:
از دست رفتن حافظه به مرور زمان اطلاق میگردد.علت صرفا گذر زمان است. زمان های تکرار با فاصله زمانی بسیار مهم می باشد.
✳️تکرار و مرور از حافظه کوتاه مدت به حافظه بلند مدت انتقال می یابند. ظرفیت حافظه بلند مدت بر خلاف حافظه کوتاه مدت نامحدود میباشد. مدت نگه داری اطلاعات نیز از چند روز تا چند سال و بعضا تا آخر عمر (با تمرین و تکرار بموقع) متغیر میباشد.
@Hossein_qoran
9.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پیش قدمهاش سر بگذارید
اومد علمدار علم بیارید...
میلاد با سعادت قمر بنی هاشم حضرت ابالفضل العباس علیه السلام و روز جانباز مبارک
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
#حفظ_سه_بعدی_قرآن
•••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
@Hossein_qoran
مباحث معنوی 10.mp3
9.73M
#چگونه_عبادت_کنم ۱۰ 🤲
تنها ثروتی که مُجازیم؛
با خود، به برزخ منتقل کنیـــم؛
#قلب ماست!
مراقب سلامتمان باشیم!
و بیماریهایش را قبل از وفات، درمان کنیم!
باید مُدام قلبمان را چکاپ کنیم ....
چگونه ؟
•••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
@Hossein_qoran
بسم الله الرحمن الرحیم
📗 #روزی_یک_صفحه_قرآن #صفحه_329
قرآن ترجمه المیزان
سوره 21
سوره مبارکه الانبياء
صفحه 329
وَمِنَ الشَّيَاطِينِ مَنْ يَغُوصُونَ لَهُ وَيَعْمَلُونَ عَمَلًا دُونَ ذَٰلِكَ ۖ وَكُنَّا لَهُمْ حَافِظِينَ (82)
و از شيطان ها افرادى را [براى وى رام ساختيم ]که براى او غوّاصى مى کردند و کارهايى غير از آن انجام مى دادند و ما نگهبان آنها بوديم. (82)
۞ وَأَيُّوبَ إِذْ نَادَىٰ رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ (83)
و ايّوب را [ياد کن] آن گاه که پروردگار خود را ندا کرد که: من به درد و رنج دچار شده ام و تو مهربان ترين مهربانانى. (83)
فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَكَشَفْنَا مَا بِهِ مِنْ ضُرٍّ ۖ وَآتَيْنَاهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَذِكْرَىٰ لِلْعَابِدِينَ (84)
پس به نداى او پاسخ داديم و درد و رنجش را بر طرف ساختيم و خانواده وى را [که از دست رفته بودند ]به او عطا کرديم و افزون بر آنان مانند آنها را [نيز] با ايشان [به او داديم] که رحمتى بود از ما و تذکرى براى پرستشگران. (84)
وَإِسْمَاعِيلَ وَإِدْرِيسَ وَذَا الْكِفْلِ ۖ كُلٌّ مِنَ الصَّابِرِينَ (85)
و اسماعيل و ادريس و ذاالکفل را [ياد کن] که همه از صابران بودند. (85)
وَأَدْخَلْنَاهُمْ فِي رَحْمَتِنَا ۖ إِنَّهُمْ مِنَ الصَّالِحِينَ (86)
و آنان را در رحمت خود داخل کرديم، زيرا ايشان از شايستگان بودند. (86)
وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَىٰ فِي الظُّلُمَاتِ أَنْ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ (87)
و ذوالنون (يونس) را [ياد کن] آن گاه که خشمگين برفت و گمان کرد بر او تنگ نخواهيم گرفت; پس در تاريکى ها ندا کرد که معبودى جز تو نيست، منزهى تو، به يقين من از ستمکارانم. (87)
فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ ۚ وَكَذَٰلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ (88)
پس به نداى او پاسخ گفتيم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنان را اين گونه نجات مى دهيم. (88)
وَزَكَرِيَّا إِذْ نَادَىٰ رَبَّهُ رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا وَأَنْتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ (89)
و زکريا را [ياد کن] آن گاه که پروردگارش را ندا کرد: پروردگارا! مرا تنها [و بى فرزند ]مگذار و تو بهترين وارثانى. (89)
فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَوَهَبْنَا لَهُ يَحْيَىٰ وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ ۚ إِنَّهُمْ كَانُوا يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَيَدْعُونَنَا رَغَبًا وَرَهَبًا ۖ وَكَانُوا لَنَا خَاشِعِينَ (90)
پس به نداى او پاسخ داديم و يحيى را به او بخشيديم و [نازايى] زنش را برايش اصلاح کرديم. [لطف ما در باره اين پيامبران ]بدين سبب بود که آنان همواره در کارهاى خير مى شتافتند و ما را از روى اميد و بيم مى خواندند و در برابر ما خاشع بودند. (90)
https://eitaa.com/Hossein_qoran
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊
🌷 نکته تفسیری صفحه ۳۲۹🌷
پیامبری در شکم نهنگ:
دیگر یونس خسته شده بود. مردمِ سرزمینش ـ نینوا ـ به سخنان او هیچ توجّهی نمی کردند، و نتیجه ی سال ها دعوت و تبلیغ خیرخواهانه ی او، ایمان آوردن دو نفر بود که یکی از آن دو پیوسته در حال عبادت، و دیگری، فردی دانشمند و خردمند بود. پیامبر خدا با دو پیروش در این باره مشورت کرد که با این قوم لجباز گمراه چه باید کرد. مرد عالم اعتقاد داشت که باید با صبر و تحمّل به راه خود ادامه دهند، و مرد عابد معتقد بود که دیگر شکیبایی دلیلی ندارد و یونس باید دست به آسمان بلند کند و از خدا بخواهد که عذابش را بر آن قوم نازل کند. یونس هم که از ایمان آوردن مردم مأیوس و از آزار و اذیتشان خسته شده بود، پیشنهادِ مرد عابد را پسندید و قومش را نفرین کرد و با خشم و ناراحتی، قوم خود را ترک گفت. او که می دانست به زودی عذاب نازل می شود، از سرزمینش دور و دورتر شد تا به ساحل دریا رسید. آنگاه بر کشتی سوار شد و خود را به دامان دریا انداخت. پس از مدّتی، کشتی شروع به لرزیدن کرد و نهنگ غول پیکری سر از آب بیرون آورد و دهانش را باز کرد؛ چنان که گویی مأموریّت خاصّی دارد و منتظر شخص معیّنی است. سرنشینان کشتی گفتند: به نظر می رسد شخص خاصّی در میان ماست که باید طعمه ی این نهنگ شود. پس قرعه کشیدند و قرعه به نام یونس درآمد و یونس به دریا افکنده شد. نهنگ، یونس را در یک چشم بر هم زدن بلعید و از کشتی دور شد. البتّه آن نهنگ دنبال غذا نمی گشت؛ بلکه مأموریّت داشت یونس را مدّتی در شکم خود زندانی کند تا آن مرد الهی در خلوت و تاریکی اعماق دریا، فرصتی پیدا کند تا بیش از هر زمان به وظیفه ی سنگین خود در برابر خدای بزرگ و خلق او بیندیشد.
آری، آن پیامبر معصوم، مرتکب هیچ گناهي نشده بود؛ ولی بهتر بود کمی بیشتر صبر می کرد و با چنان عصبانیّتی قومش را ترک نمی گفت؛ چه اینکه جزئی ترین حرکات پیامبران زیر ذرّه بین خدا قرار دارد. به خواست خدا، یونس در شکم ماهی زنده ماند و به درگاه خدا روی آورد و از خدا خواست که از وی خشنود شود. خدا نیز دعای بنده ی پاکش را اجابت کرد و به نهنگ فرمان داد که او را در ساحل دریا رها کند. آنگاه بوته ی کدویی را در کنارش رویاند تا با سایه ی برگ های بزرگ آن، خود را از آفتاب حفظ کند و با میوه اش قوّت گیرد. قوم یونس امّا که پس از نفرین پیامبرشان، از کارهای خود پشیمان شده بودند، با راهنمایی آن مرد عالم، پیش از رسیدن فرمان قطعی خدا در مورد عذابشان توبه کردند و از خدا بخشش خواستند، و خدا نیز آنان را عفو کرد. سپس یونس نزد قوم باایمان خود بازگشت و رهبری آن جامعه ی نجات یافته را از سر گرفت.
https://eitaa.com/Hossein_qoran
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊
🕗 #وقت_سلام
” ای کربلا نرفته غم کربلا بس است ”
امشب برات کرب و بلا میدهد رضا
امشب دخیل پنجره فولاد می شویم
امشب به دست عشق تو آباد میشویم
https://eitaa.com/Hossein_qoran
💐ولادت قمر بنی هاشم، ساقی لب تشنگان حضرت عباس علیه السلام مبارک باد.💐