میشه یک بار این پیام رو بخونید
پیام بزرگ مرد جهان امروز
میشه چند دقیقه ای همه چیز رو ول کنی
اینو بخونه
شاید با برق خاموش بهتر باشه
پاش اشک بریزی
از یاد بگیر
قول بدی
و بعدش از خدا قوت بخوای 👇
«بسم الله الرحمن الرحیم
آیا این آخرین سفر من است یا تقدیرم چیز دیگری است که هر چه باشد در رضایش راضیام. در این سفر برای تو می نویسم تا در دلتنگیهای بدون من یادگاری برایت باشد. شاید هم حرف به درد بخوری در آن یافتی که به کارت آید.
هر بار که ســفر را آغاز میکنم احساس می کنم دیگر نمی بینمتان. بارها در طول مســیر چهرههای پر از محبتتان را یکی یکی جلوی چشمانم مجسم کردهام و بارها قطرات اشکی به یادتان ریختهام. دلتنگتان شدهام، به خدا ســپردمتان. اگر چه کمتر فرصت ابراز محبت یافتهام و نتوانستم آن عشق درونی خودم را به شما برسانم. اما عزیزم هرگز دیدهای کسی جلوی آیینه خود را ببیند و به چشمان خود بگوید دوستتان دارم، کمتر اتفاق میافتد اما چشمانش برایش باارزشترینند. شما چشمان منید. چه بر زبان بیاورم و چه نیاورم برایم عزیزید. بیش از بیست سال است که شما را همیشه نگران دارم و خداوند تقدیر کرده این جان پایان نپذیرد و شما همیشه خواب خوف ببینید. دخترم هر چه در این عالم فکر می کنم و کردهام که بتوانم کار دیگری بکنم تا شما را کمتر نگران کنم، دیدم نمی توانم و این به دلیل علاقهی من به نظامیگری نبوده و نیست. به دلیل شغل هم نبوده و نخواهد بود. به دلیل اجبار یا اصرار کسی نبوده است و نیست. نه دخترم من هرگز حاضر نیستم به خاطر شغل، مسئولیت، اصرار یا اجبار حتی یک لحظه شما را نگران کنم، چه برسد به حذف یا گریاندن شما.
من دیدم هرکس در این عالم راهی برای خود انتخاب کرده است یکی علم میآموزد و دیگری علم میآموزاند. یکی تجارت می کند کسی دیگر زراعت می کند و میلیونها راه یا بهتر است بگویم به عدد هر انسان یک راه وجود دارد و هر کس راهی را برای خود برگزیده است. من دیدم چه راهی را می بایست انتخاب کنم. با خود اندیشیدم و چند موضوع را مرور کردم و از خود پرسیدم اولا طول این راه چقدر است انتهای آنها کجاست، فرصت من چقدر است. و اساساً مقصد من چیست. دیدم من موقتم و همه موقت هستند. چند روزی می مانند و می روند. بعضیها چند سال برخیها ده سال اما کمتر کسی به یک صد سال می رسد. اما همه می روند و همه موقتند. دیدم تجارت بکنم عاقبت آن عبارت است از مقداری سکه براق شده و چند خانه و چند ماشین. اما آنها هیچ تأثیری بر سرنوشت من در این مسیر ندارد. فکر کردم برای شــما زندگی کنم دیدم برایم خیلی مهماید و ارزشمندید به طوری که اگر به شما درد برسد همهی وجودم را درد فرا میگیرد. اگر بر شما مشکلی وارد شود من خودم را در میان شــعلههای آتش می بینم. اگر شما روزی ترکم کنید بند بند وجودم فرو می ریزد. اما دیدم چگونه میتوانم حلال این خوف و نگرانیهایم باشم. دیدم من باید به کسی متصل شوم که این مهم مرا علاج کند و او جز خدا نیست. این ارزش و گنجی که شما گلهای وجودم هســتید با ثروت و قدرت قابل حفظ کردن نیست. وگرنه باید ثروتمندان و قدرتمندان از مــردن خود جلوگیــری کنند و یا ثروت و قدرتشــان مانع مرضهای صعبالعلاجشان شود و از در بسترافتادگی جلوگیری نماید. من خدا را انتخاب کرده ام و راه او را. اولین بار است که به این جمله اعتراف میکنــم؛ هرگز نمیخواســتم نظامیشــوم، هرگز از مدرج شــدن خوشــم نمیآمد. من کلمهی زیبای قاسم را که از دهان پاک آن بسیجی پاسدار شهید برمیخاست بر هیچ منصبی ترجیح نمیدهم. دوست داشتم و دارم قاسم بدون پسوند یا پیشوندی باشم. لذا وصیت کردم روی قبرم فقط بنویسید سرباز قاسم، آن هم نه قاسم سلیمانی که گندهگویی است و بار خورجین را سنگین می کند.
عزیزم من متعلق به آن سپاهی هستم که نمیخوابد و نباید بخوابد. تا دیگران در آرامش بخوابند. بگذار آرامش من فدای آرامش آنان بشود و بخوابند. دختر عزیزم شما در خانه من در امان و با عزت و افتخار زندگی میکنید. چه کنم برای آن دختر بی پناهی که هیچ فریادرسی ندارد و آن طفل گریان که هیچ چیز... که هیچ چیز ندارد و همه چیز خود را از دست داده است. پس شما مرا نذر خود کنید و به او واگذار نمایید. بگذارید بروم، بروم و بروم. چگونه می توانم بمانم در حالی که همه قافله من رفته است و من جا ماندهام.
دخترم خیلی خستهام. سی سال است که نخوابیدهام اما دیگر نمی خواهم بخوابم. من در چشمان خود نمک می ریزم که پلکهایم جرأت بر هم آمدن نداشته باشــد تا نکند در غفلت من آن طفل بیپناه را سر ببرند. وقتی فکر می کنم آن دختر هراسان تویی، نرجس اســت، زینب است و آن نوجوان و جوان در مسلخ خوابانده که در حال سربریده شدن است حسینم و رضایم است از من چه توقعی دارید؟ نظارهگر باشم، بیخیال باشم، تاجر باشم؟ نه من نمی توانم اینگونه زندگی بکنم.
والسلام علیکم و رحمت الله»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ببینید
🔰 بازارچه خیریه به نفع جبهه مقاومت
💢گزارشی از برپایی اولین بازارچه خیریه به نفع جبهه مقاومت به همت زنان دغدغهمند مشهدی در محل حسینیه هنرمشهد
🔸صورت مالی این بازارچه خیریه به زودی خدمت شما همراهان گرامی اعلام می گردد.
#بازارچه_خیریه_شهیده_بتول_چراغچی
#مادرانه_مشهد
#خانه_همبازی
#حسینیه_هنر
#واحدخواهرانهیئتلبیک
#بنات_المقاومت
تبیین منطق مقاومت.pdf
1.77M
🔰 کتابچه | تبیین منطق مقاومت
🔸 تبیین سیره شهید سید حسن نصرالله و چرایی حمایت ایران از محور مقاومت
✍️ حجتالاسلام والمسلمین راجی
💠 اندیشکده راهبردی سعداء
🆔 @soada_ir
#حزب_الله
#سید_حسن_نصرالله
#شهید_سید_حسن_نصرالله
#بسته_فرهنگی
هدایت شده از مجمع اسلامی حبلالله 🇵🇸🇱🇧
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇵🇸 نوجوانان مسجد سجاد (ع) مشهد، پای کار غزه 🇮🇷
🎥 انتقال تجربهٔ گروههای فعال مردمی مشهد در #طوفان_الاقصی
🎤 حسین صادقی، بسیج مسجد امام سجاد (ع)
🌐 کارگاه یکروزهٔ «فلسطین و نقش من»، مشهد مقدس، پاییز ۱۴۰۲
#مجمع_اسلامی_حبلالله
🆔 @Hablollahir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔘بیروت 🔥
➕️ ۶ اکتبر ۲۰۲۴
بیروت، شهری که عروس خاورمیانه نام داشت؛ و حالا چونان مادری است که در سوگ فرزندانش مویه میکند و بر گیسوان خویش چنگ میزند.
بیروت آرام است. چون در خواب رفتهای که هر از گاهی با کابوسی بر میخیزد شیون میکند و باز به خواب فرو میرود.
مدیترانه، سبز آبی، در سکوت، ساحل را تماشا میکند. او جوانی و دلبری عروس را هنور به خاطر دارد. گویی در اعماق خود هزار خاطره دارد، از باز جوان شدن بیروت، از دوباره برخاستن از زیر خاکستر.
ساعتی مانده به غروب هواپیمای لبنانی در فرودگاه بینالمللی بیروت بر زمین نشست. بنیصهیون از چند روز پیش مانع پرواز هواپیماهای ایرانی به مقصد لبنان شده است. ما به بغداد رفتیم و آنگاه با پرواز MEA که مخفف نام جغرافیای آخرالزمان است(میدل ایست)، به بیروت رسیدیم.
از مبداء تهران مجروح حادثه تروریستی انفجار پیجر با ما بود. جوانی باند بالا و ستبر سینه، که حالا یک چشم و چند انگشت از هر دو دست را نداشت.
او پس از درمان به خانه باز میگشت.
به "خانه"؛ همیشه باید به خانه بازگشت.
خبر دادند جاده فرودگاه بمباران شده...
ادامه دارد...
➕️ @Yaminpour
هدایت شده از خبرگزاری فارس
🖼 رهبر انقلاب در دیدار خانواده سردارحاجیزاده: خدمات آقای حاجیزاده واقعا با ارزش است و به دلیل همراهیهای شما، نیمی از ثواب آن متعلق به شماست.
@Farsna
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میدونم که خیلی از ایرانی های عزیز
تا حالا کاشان نیامدن
و از زیبایی های کاشان و جذابیت های اون بی خبرند مثل زورخانه خلاق شهیدان طوقانی که «پهلوان سعید» در «پهلوان نشین» زورخانه دفن هستند دقیقا چیزی شبیه «بیت الرحمة» در «روستای ایرا» که علامه «حسن حسنزاده آملی» در داخل اتاق خودشون دفن هستند.
خواهشم اینه که به این دوجا سربزنید
هم «روستای ایرا» برای زیارت «علامه حسنزاده آملی» و هم به کاشان برای زیارت «پهلوان سعید»
یکی از رفقای هنرمند طلبه گلزار شهدای تهران در تماس تلفنی گفت:
«تا حالا کاشان نرفتم شیخ
یک کلیپی آماده کن
از حال و هوای زورخانه
ببینیم چه خبره
همش تنهایی میری کاشون»
باشه اینم کلیپ👆
خطاطی و هنر کنار ضرب باستانی
فقط اون دختر کوچولوی کاشانی رو ببین که مقابلم نشسته و خطاطی کردنمو تماشا میکنه
اون دکور محشرو ببین که عکس پهلوانهای معاصر ورزش زورخانه ای رو کنار مادرهاشون دور هم جمع کرده
از پهلوان تختی و مادرش
تا پهلوان سردار حاج قاسم سلیمانی با مادرش
تا پهلوان سعید طوقانی
تا پهلوان مصطفی صدرزاده
تا پهلوان ابراهیم هادی
تا پهلوان سرجدا محسن حججی
من زورخانه زیاد رفتم توی ایران
اما هیچ کدوم چنین دکور و نور و حال و صفایی ندارند.
هیچ کدوم پاتوق فرهنگی نیستند
هیچ کدوم ۲۴ ساعته نیستند
هیچ کدوم مزار شهید نیستند
زورخانه شهید طوقانی در کاشان
مثل بیت الرحمة است در پای قله دماوند
اینجا «پهلوان سعید شهید» دفن است
و انجا «علامة حسنزاده عارف»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. در لبیک به امر ولی
با برپایی مراسمات
در مدارس، هیاتها و روضههای خانگی
به یاری مردم مظلوم لبنان بشتابیم ✊
🔸 برخی از مجموعههای رسانهای مردمی با همکاری صداوسیما امکان ضبط و بازتاب این حرکت مقدس شما را دارند
🔻 چنانچه تقاضای پوشش رسانهای دارید اعلام بفرمایید تا پیگیر حضور تیم رسانهای برای محفل شما باشیم 🙏
چرایی کمک به محور مقاومت - حجت الاسلام راجی.mp3
38.57M
🔊 صوت سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی، با موضوع #فناوری_پاسخ_به_شبهات و با رویکرد "چرایی کمک به محور مقاومت"
⁉️ چگونه واجب فوری حمایت از حزبالله را انجام دهیم؟
@asateed
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹بر همهی مسلمانان فرض است که با امکانات خود در کنار مردم لبنان و حزبالله سرافراز بایستند و در رویارویی با رژیم غاصب و ظالم و خبیث آن را یاری کنند.
امام خامنهای
🔸 برپایی خیمه مقاومت در مسجد سجاد مشهد با هدف تبیین و بزرگداشت شهدای مقاومت و جمعآوری کمکهای مردمی
#لبیک_یا_امام
ویژه نگاهش کنید
و به بقیه نشون بدید
و اگه وقت داشتید پیرامونش بیاین حرکت کنیم👇👇👇
هدایت شده از وحید یامین پور
برنامه ثریا ( بیروت ) بخش اول - Vahid Yaminpour .mp3
1.37M
🔺️پنج دقیقه دربارهی اینکه ما در لبنان چه میکنیم؟!
(در گفتگو با برنامه ثریا)
🔹️این جنگ ماست، جنگ روایتها. کسی که میتواند بگوید و بنویسد ولی قلمش را زمین بگذارد مثل سربازی است که سلاحش را زمین گذاشته.
هدایت شده از تحولات منطقه
حزب الله زنده است
تا مکتب زنده است
🔴لبیک یازهرا سلام الله علیها
آخرین سواری روی دوش بابا...
تصمیم بگیریم استادِتغییر باشیم
نه قربانی تقدیر
در بازی زندگی اگر عوض نشویم
تعویض میشویم
من همیشه در معرکه ها دوست داشتم، بیرون بایستم و تلاش کنم خوب نگاه کنم و بعد اقدام کنم.
خیلی از آدم ها ، با اندک تأملی وارد میدان می شوند و کمک کردن ها را از جایی شروع می کنند که دیگران شروع کرده بودند. کمک هایی که معمولا همه در یک مسیر است و موازی کاری ها به اوج می رسد.
.
یادم هست در سیل های ایران ، من حضور و کمک بانوان و فعال سازی کودکان را هدف خودم قرار دادم. در زلزله ای کرمانشاه در میان شلوغی کمک ها که توزیعش خودش دردسر و مشکل ساز شده بود ، اتصال ظرفیت ها به یکدیگر و حل مشکلات روی زمین مانده و شنیدن درددل مردم را هدف قرار دادیم.
.
اکنون گوشه ای نشسته ام و فکر میکنم در جنگ لبنان ما کجای معرکه ایم؟! بعضی رفتند که معرکه و میدان را روایت کنند ، اما راستش را بخواهید من روایت خوب زیادی ندیدم. من به طور کلی فهمیدم مردم از خانه هایشان آواره شدند و مشکلات شان زیاد است و نیاز بسیاری به کمکهای مالی ما دارند. خب این که خبر است و نه روایت.
این را از اول هم می توانستیم حدس بزنیم. روایت های دوستان در میدان ما، چه تاثیری بر روی ما و مردم گذاشته است؟! ما نیازمند روایت های متفاوتی از زنان ، بچه ها ، خانه ها ، زندگی ها و... از میدان هستیم. اگر خوب روایت کنیم همه ی مردم برای کمک به مردم لبنان و فلسطین صف میکشند. اما الان مردم چقدر درگیر جنگ لبنان و فلسطین هستند؟!
.
من اگر بودم اکنون گروه بانوان فعال را به لبنان می بردم که الان میدان رزم بانوان خیلی مهم است. آنوقت تلاش می کردیم بانوان لبنانی مستقر در مدارس و اقامتگاه های موقت را فعال کرده تا با کمک آنها بچه های #نسلـمیدان را تربیت کنیم. برای راه افتادن مدرسه ها و درس ها، آموزش ها و مهارت ها ، گفتمان ها و اندیشه ها ، روایت ها و نوشتن ها همه ی شان را فعال می کردم.
من اگر بودم علاوه بر اینکه بانوان از طلا و مال شان به لبنانی ها و فلسطینی ها کمک کردند ، می گفتم وظیفه پشتیبانی از بانوان و بچه های ایشان چه در میدان، چه در محتوا و چه در پشتیبانی امکانات با شماست. بعد تشکل ها و گروه هایی در لبنان و در ایران درست می کردم و به یکدیگر وصل می کردم تا جبهه ی بزرگ بانوان جبهه مقاومت ، شکل گرفته و یکدیگر را یاری کنند.
من اگر بودم دیپلماسی تعلیم و تربیت مقاومت را فعال می کردم و معلم ها را به شبکه تعلیم و تربیت لبنان و فلسطین متصل می کردم تا برای بچه های آنجا هم محتوا تولید کنند و بدانند که ما در گفتمان انقلاب اسلامی مرز نداریم.
.
تاریخ هم ثبت کرده که این میدان رزم دیگر مردانه نیست. میدانی که بیش از چهل هزار نفر زن و بچه را به خاک و خون کشانده ، میدان همه است.
دلم میخواهد میدان را جور دیگر ببینم ، جور دیگر وارد شوم ، جور دیگر عملیات کنم.
✍ حامد تقدیری
۱۹ مهر ماه ۱۴۰۳