بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
#محسن_مهدوی
▶️
ز بس كه از بدن خوناب رفته
همه گويند جسمش آب رفته
@hosenih
بريزد اشک راحتتر زمانی
كه بيند زينبش در خواب رفته
⏭
از پس در صدای زهرا شنيد
فكر خبيصانه به ذهنش رسيد
@hosenih
با لگدی كه به در خانه زد
مادر سادات شد اُمالشهيد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_مدح
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
#قاسم_نعمتی
▶️
ظهور عصمت پروردگار زهرا بود
جمال حق علی آیینه دار زهرا بود
اگر تجلی اسم هوالکریم علیست
قسم به شاه نجف سفره دار زهرا بود
@hosenih
تبسم لب او غم ز چهره ها میبرد
لطیفتر ز نسیم بهار زهرا بود
به دست خالی از این خانه سائلی نرود
که در کنار علی خانهدار زهرا بود
قسم به آن زرهی که همیشه پشت نداشت
میان دست علی ذوالفقار، زهرا بود
اگر که نام علی هم ردیف با نمک است
بر این ملیح زمانه نگار زهرا بود
همه زمین و زمان در مطاف روی علیست
به این مطاف معظم مدار زهرا بود
حسن کریم، حسین دستگیر عالمیان
همیشه علت این اعتبار زهرا بود
همه به مادرشان افتخار میکردند
تمام عزت ایل و تبار زهرا بود
همیشه حرف شفاعت که در میان آمد
سخن ز بانوی ناقهسوار زهرا بود
شکست حرمت این خانواده پشت در
اسیر درد و غمی بیشمار زهرا بود
به وقت حمله همه ریختند در خانه
به زیر ضربه در آن گیر و دار زهرا بود
گذاشت بیادبی پا به روی چادر او
میان آتش و گرد و غبار زهرا بود
@hosenih
تمام دلنگرانی او حسین شده
برای کرببلا بیقرار زهرا بود
کسی که در همه راه زیر لب میگفت
تکان مده سر او نیزه دار زهرا بود
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
#مهدی_رحیمی
▶️
خاک تو سرشته از سرشتی که علیست
تو کوثر جوشان بهشتی که علیست
@hosenih
پرسید در خانه: که مولای شماست؟
با میخ به پهلوت نوشتی که علیست
⏭
در حنجرهاش صدای تو میشکند
مردی که فقط برای تو میشکند
@hosenih
در خورده به پهلوی تو اما بیبی
پهلوی علی به جای تو میشکند
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#زبان_حال_حضرت_زینب_س
#محمدجواد_پرچمی
▶️
نشستم كنارت با دلشورههام
باهمديگه از هر دری حرف زديم
بغل كردمت اين شب آخری
بازم مادری دختری حرف زديم
تا پلكت ميفته دلم میشكنه
روی آرزوهام تو خط میكشی
چرا چند شبه تا میام پیش تو
همش حرف مرگ و وسط میكشی؟
@hosenih
بسه! نالههاتو نريز تو خودت
تو از وضع زخمای كاريت بگو
بجا صحبت از صبح بیمادری
برام از شب خواستگاريت بگو
تا از خاطرات عروسيت میگی
منو محو غم پروريت میكنی
میگی نيستی پيشم ولی فضه هست
همش ياد بی مادريت میكنی
حالا كه سرم روی پاته بگو
چی شد تو دلت مهر بابا نشست
برام قصهی هديههاشو بگو
همون هدیهای كه تو كوچه شكست
برام از لباس عروست بگو
بجا اينكه حرف كفن رو بگی
ميخوام امشبم باز برام قصهی
همون تکيل بتشكن رو بگی
همون بتشكن كه شكست خيبرو
همون پهلوون كه به عرش پل زده
حالا زانوهاشو بغل كرده و
با حسرت به تابوت تو زل زده
نفسهات يک در ميون بند مياد
تو بستر تا پهلو به پهلو ميشی
برا اينكه بابارو دلخوش كنی
دوباره داری دست به جارو ميشی
با دست شكستت به زحمت نيفت
غم دست خستت تو دل خونه كرد
فدای سفيدی موهات بشم
بجات فضه موی منو شونه كرد
بميرم شبا وقت دلتنگيات
لباسای محسن رو بو ميكنی
تو میبوسی روی حسين و منو
سفارش به زير گلو ميكنی
@hosenih
كفنها رو دادی به زينب ولی
داری دخترت رو كفن ميكنی
حسينم بدون كفن مونده و
من و خوش به اين پيرهن ميكنی
همش زير لب گفتی از تشنگی
همش رفتی از حال و گفتی حسين
بميرم برات اين شب آخری
همش گفتی گودال و گفتی حسين
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#مجید_لشکری
▶️
زهراست دختری که پدر را چو مادرست
زهراست سورهای که مُسمّا به کوثرست
زهراست بضعهای که رضایش رضای حق
از خـشم او خدای مدبِّر مکدّرست
@hosenih
پیغمبری مگر به دو تا معجز آوریست؟!
او نیز فضّهاش به خدا معجز آورست
همتا نداشت فاطمه، یا ایّها الأنام
کُفوَش به عالمین فقط شخص حیدرست
افسـوس در تهاجم طوفان غم شکست
آن سینه ای که مخزن اسرار داورست
@hosenih
دیروز جمع سالم بیت نبوّت و -
امروز جمع سرخ و کبودِ مکسَّرست
دنیا نداشت حوصـلهی فهم شأن او
درک مقام واقعیاش روز محشر ست
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_شهادت
#حسن_بیاتانی
▶️
ابریست کوچه کوچه، دل من ـ خدا کند
نمنم، غزل ببارد و توفان به پا کند
حسّی غریب در قلَمَم بغض کرده است
چیزی نمانده پشت غزل را دوتا کند
@hosenih
مضمون داغ و واژه و مقتل بیاورید
شاید که بغض شعر مرا گریه وا کند
با واژههای از رمق افتاده آمدم
میخواست این غزل به شما اقتدا کند
حالا اجازه هست شما را از این به بعد
این شعر سینه سوخته، مادر صدا کند؟
مادر! دوباره کودک بیتاب قصهات...
تا اینکه لایلای تو با او چها کند
یادش بخیر مادرم از کودکی مرا
میبرد تکیه تکیه که نذر شما کند
یادم نمیرود که مرا فاطمیهها
میبرد با حسین شما آشنا کند
در کوچههای سینهزنی نوحهخوان شدم
تا داغ سینهی تو مرا مبتلا کند
مادر! دوباره زخم شما را سرودهام
باید غزل دوباره به عهدش وفا کند:
یک شهر، خشم و کینه، در آن کوچه – مانده بود
دست تو را چگونه ز مولا جدا کند
باور نمیکنم که رمق داشت دست تو
مجبور شد که دست علی را رها کند...
تو روی خاک بودی و درگیر خار بود
چشمی که خاک را به نظر کیمیا کند
نفرین نکن، اجازه بده اشک دیدهات
این خاک معصیتزده را کربلا کند
زخمی که تو نشان علی هم ندادهای
چیزی نمانده سر به روی نیزه وا کند
باید شبانه داغ علی را به خاک برد
نگذار روز، راز تو را برملا کند...
گفتند فاطمیه کدام است؟ کوچه چیست؟
افسانه باشد این همه؛ گفتم خدا کند
@hosenih
با بغض، مردی آمد از این کوچهها گذشت
میرفت تا برای ظهورش دعا کند
از کوچهها گذشت... و باران شروع شد
پایان شعر بود که توفان شروع شد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#طاها_خراسانی
▶️
ای پرتویِ جلال تو پیداتر از همه
خورشیدِ حُسنِ تو متجلاتر از همه
آئینه هم ندید جمال تو آشکار
ای راز خلقت تو معماتر از همه
@hosenih
تو روح استجابتی و در قنوت بود
دستان بینیاز تو بالاتر از همه
همسایه از دعای شبت بهرهمند بود
ای شیوهی دعای تو زیباتر از همه
عالم نیافت چون تو مسیحآفرینترین
ای روح قدسی تو مسیحاتر از همه
باید به لوح دل بنگارم حدیث لوح
ای خطبهی رسای تو غرّاتر از همه
بعد از نبی که بار سفر بست و رفت، بود-
اسباب رفتن تو مهیاتر از همه
وقتی کسی نبود تو را تسلیت دهد
معلوم شد غریبی و تنهاتر از همه
@hosenih
تو مخفیانه رفتی از این خاک و مانده است
راز غریبی تو هویداتر از همه
در حیرتم چگونه تمنای مرگ داشت؟
آن مادری که بود شکیباتر از همه
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
#مجید_تال
▶️
ﺗﺎ ﮐﻪ ﺧﻭﺍﻧﺪﯼ ﭘﺪﺭﺕ ﺭﺍ ﭘﺪﺭﺕ ﺟﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩ
ﺁﻧﻘﺪﺭ ﻫﻢ ﺳﺨﻨﺖ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻗﺮﺁﻥ ﺁﻭﺭﺩ
@hosenih
ﺑﺮﺩﻥ ﻧﺎﻡ ﺗﻮ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﮐﻪ ﺍﻋﻈﻢ ﺑﻮﺩﻩست
ﻓﻀﻪ ﺑﺎ ﮔﻔﺘﻦ ﯾﺎ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺁﻭﺭﺩ
ﻭﺻﻠﻪﺩﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﺍﮔﺮ ﻣﻌﺠﺰﻩﺍﺕ ﺑﺎﮐﯽ ﻧﯿﺴﺖ
ﭼﺎﺩﺭﺕ ﯾﮏ ﺷﺒﻪ ﻫﻔﺘﺎﺩ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩ
ﮐﻔﺮ ﭘﻨﻬﺎﻧﯽ ﯾﮏ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺭﺍ ﺭﻭ ﻣﯽﮐﺮﺩ
ﺁﻥ ﯾﻬﻮﺩﯼ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺗﻮ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩ
@hosenih
ﺩﺭ و ﺩﯾﻮﺍﺭ، ﺷﺒﯿﻪ ﺩﺭ ﺧﯿﺒﺮ ﻟﺮﺯﯾﺪ
ﻓﺎﻃﻤﻪ ﻣﺤﺴﻦ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﯿﺪﺍﻥ ﺁﻭﺭﺩ
ﮐﻮﭼﻪ ﻫﻢ ﺑﻌﺪ ﻧﺒﯽ ﮐﻮﭼﻪﯼ ﻧﺎ ﺍﻣﻨﯽ ﺷﺪ...
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
#محمدجواد_شیرازی
▶️
برکهای خشکیدهام دریا به دردم میخورد
جام من خالی شده صهبا به دردم میخورد
سوی هر کس میروم، فورا رهایم میکند
بندهای زارم فقط مولا به دردم میخورد
@hosenih
فتنهها میآید و هر کس به سویی میرود
لحظههای امتحان تقوا به دردم میخورد
شرط توبه در رضای حجت الله است، پس...
...رخصت صاحبزمان تنها به دردم میخورد
سائلم... دار و ندارم این دل ویرانه است
ظاهرا بیارزش است اما به دردم میخورد
گرچه فردا بیشتر محتاج لطف مادرم
مادریاش از همین حالا به دردم میخورد
مطمئنم بیشتر از هر عمل، روز جزا
نوکری خانهی زهرا به دردم میخورد
@hosenih
مُهر و امضایی که بر روی دلم زد فاطمه
بیشتر از هر زمان فردا به دردم میخورد
عرش حق لرزید وقتی فاطمه با خنده گفت:
طرحِ تابوتی که گفت اسماء به دردم میخورد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
#سیدپوریا_هاشمی
▶️
آخر سال است و بیجیرهمواجب ماندهایم
باز هم در کار خود از هر جوانب ماندهایم
هر چقدری که صلاح ماست آن را لطف کن
دست خالی در پی لطفی مناسب ماندهایم
@hosenih
غالبا با گریه ما احساس سیری میکنیم
چند وقتی میشود بیقوت غالب ماندهایم
پای ما امسال هم در خیمهی تو وا نشد
عذر میخواهیم اگر جزو اجانب ماندهایم
تو تماما سیزده قرن است حاضر ماندهای
ما تماما سیزده قرن است غایب ماندهایم
روز و شب بازار در بازار دنیا میخریم
جای تو درگیر عید و این مطالب ماندهایم
لطف مستاجر شدن دیدار صاحبخانه است
آه ما محروم از دیدار صاحب ماندهایم
چه بهاری مانده وقتی مادر ما را زدند
پا به پای تو به سوگ این مصائب ماندهایم
@hosenih
تا قباله پاره شد بند دل ما پاره شد
تا به الان در غم سیلی غاصب ماندهایم
این سهماهه دم به دم دلواپسش هستیم ما
در کنار بستر مادر مراقب ماندهایم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_شهادت
#سیدمهدی_حسینی
▶️
چو آفتاب رخت را غبار ابر گرفت
شکوه نام علی غربتی ستبر گرفت
@hosenih
جهان و کن فیکونش در اختیار تو بود
عدو چگونه فدک را ز تو به جبر گرفت؟
خمید قامت او زیر بار اندوهت
اگر چه دست علی را عصای صبر گرفت
پدر به دیدن تو تا بهشت صبر نکرد
تو را ز دست علی در میان قبر گرفت
@hosenih
تمام غربت خود را گریست در دل چاه
که تا همیشه دل چاه مثل ابر گرفت
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#مجتبی_روشن_روان
▶️
چشم تو كعبهی همه حاجات حيدر است
گلخندهات صفای مناجات حيدر است
مادر! تو گفتهای كه فدائی حق شدن
راه رسيدن به ملاقات حيدر است
@hosenih
اي ذوالفقار شير خدا، قدرت علی
نام تو رمز هر عمليّات حيدر است
صبر علي به پای غمی چون فراق تو
يک ذرّه از تمام كمالات حيدر است
از اين غريب خسته چه ديدی كه روز و شب
چشم كبود و زخمی تو مات حيدر است
در موج گريهات به علی خنده میزنی
اين خنده هم برای مراعات حيدر است
@hosenih
در عشقورزی به علی بیبهانهای
اين مايهی غرور و مباهات حيدر است
هم سينهات شكسته و هم دست و هم دلت
گويا وجود تو همه خيرات حيدر است
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih