eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
40.9هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
281 ویدیو
26 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 برای کسب اطلاعات بیشتر و دریافت فایل نمونه کتاب، به آیدی زیر عبارت «نمونه کتاب» را ارسال نمایید. 🔵 @addmin_roze
یادتان هست نوشتم که دعا می‌خواندم داشتم کنج حرم جامعه را می‌خواندم از کلامت چه بگویم که چه با جانم کرد محکمات کلمات تو مسلمانم کرد کلماتی که همه بال و پر پرواز است مثل آن پنجره که رو به تماشا باز است کلماتی که پر از رایحۀ غار حراست خط به خط جامعه آیینۀ قرآن خداست عقل از درک تو لبریز تحیر شده است لب به لب کاسۀ ظرفیت من پر شده است همۀ عمر دمادم نسرودیم از تو قدر درکِ خودمان هم نسرودیم از تو من که از طبع خودم شکوه مکرر دارم عرق شرم به پیشانی دفتر دارم شعرهایم همه پژمرد و نگفتم از تو فصلی از عمر ورق خورد و نگفتم از تو دل ما کی به تو ایمان فراوان دارد شیرِ در پرده به چشمان تو ایمان دارد بیم آن است که ما یک شبه مرداب شویم رفته رفته نکند جعفر کذاب شویم * * تا تو را گم نکنم بین کویر ای باران دست خالیِ مرا نیز بگیر ای باران من زمین‌گیرم و وصف تو مرا ممکن نیست کلماتم کلماتی‌ست حقیر ای باران یاد کرد از دل ما رحمت تو زود به زود یاد کردیم تو را دیر به دیر ای باران نام تو در دل ما بود و هدایت نشدیم مهربانی کن و نادیده بگیر ای باران ما نمردیم که توهین به تو و نام تو شد ما که از نسل غدیریم، غدیر ای باران پسر حضرت دریا! دل ما را دریاب ما یتیمیم و اسیریم و فقیر ای باران سامرا قسمت چشمان عطش‌خیزم کن تا تماشا کنمت یک دل سیر ای باران ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شده‌ام بر آن که پری زنم به هوات یا علی النقی سفری کنم و سری زنم به سرات یا علی النقی به هوات تازه کنم نفس، به سرات آیم از این قفس برسم به مأمن آسمان رهات یا علی النقی هله ای قلم تو شروع کن، ز درون درآ و طلوع کن بنویس سر در مشق‌های سیات یا علی النقی بنویس دست مِداحتم نرسد به عرش فضائلت شود آب‌های جهان اگر که دوات یا علی النقی بنویس اوج کدام دم، برسد به وسعت آن قلم که دمیده جامعه‌ای بدان جلوات یا علی النقی تو همان تجلّی ایزدی، که به شکل بنده درآمدی و سروده‌ای غزل از زبان خدات یا علی النقی و به استناد زیارتت، تو و اهل بیت نبوتت شده‌اید رب جلی ولی به صفات یا علی النقی ز عدم وجود درست کن، ز نبود بود درست کن و به شیر جان بده با مسیح نگات یا علی النقی منم آشنای قدیم تو، ز دیار عبدالعظیم تو که سلام می‌دهمت به شوق لقات یا علی النقی نَبُود به بودن تو غمم، به‌خدا که حر جهنمم که گرفته‌ام به ولات برگ برات یا علی النقی بگذار کعبه‌ی سامرا، قدمی طواف کنم تو را سر خویش را بزنم به کوی منات یا علی النقی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
از ابتدا گِل من را خدا مطهر کرد و بعد عشق تو را در دلم مقدر کرد زلال ناب ولایت به جان من نوشاند سپس تمام دلم را به نام حیدر کرد ز خاک چادر زهرا سرشت قلبم را زلال اشک مرا از تبار کوثر کرد سپس کمی نمک روضه در وجودم ریخت به عطر سیب حسینی مرا معطر کرد مرا اسیر غزل‌های چشمتان می‌خواست نگاه روشنتان را کمیت‌پرور کرد به من اجازه بده تا که شاعرت باشم دوباره یک سحر جمعه زائرت باشم همیشه می‌وزد از مرقدت نسیم بهشت پر است صحن و سرای تو از شمیم بهشت کنار گنبد و گلدسته‌های تو پیداست شکوه عرش خدا، شوکت عظیم بهشت عبور می‌کند از صحن آسمانی تو مسیر روشن حق، راه مستقیم بهشت همین که چشم من آقا به چشم تو افتاد شدم اسیر نگاهت، شدم مقیم بهشت دوباره شوق زیارت، دوباره شوق حرم... منم «کبوتر» صحن تو، «یا کریمِ» بهشت کبوتری شده این دل، شده هوایی تو شده‌ست مثل گدایان سامرایی تو بخوان زیارت پر محتوای «جامعه» را بخوان که خوب بفهمم بهای «جامعه» را طنین «اِن ذُکرَ الخیر...» می‌رسد هر دم بخوان و شرح بده آیه آیه «جامعه» را دوباره ذکر لبانم «کلامُکُم نور» است ببار بر دل من روشنای «جامعه» را دلی که مشتری جامعه‌کبیرۀ توست نمی‌خرد همه رنگ و ریای جامعه را بیا بخوان دلم امشب: «وَ فَرَّجَ عَنَّا» بخوان از عمق وجودت خدای جامعه را خدا! کدام خدا؟ او که بردمش از یاد! هم او که می‌شنود ربنای جامعه را هم او که می‌شنود، او که می‌دهد پاسخ دعای خسته‌دلان را، دعای جامعه را قسم دهیم خدا را به نام و یاد علی رها شود دگر از هر بلا، بلاد علی به غیر وادی عشق تو نیست وادی ما ولایت تو مبانی اعتقادی ما شکوه مکتب شیعه رهین همت توست کلام و فلسفه و فقه اجتهادی ما میان چشم تو آیات فتح را دیدیم به‌پاست با مددت نهضت جهادی ما اگر کم از تو و جود و جلال تو گفتیم حساب کن همه را پای کم‌سوادی ما همیشه نور هدایت چراغ محفل ماست به لطف این که تو هستی امامِ هادی ما تویی تو هادی اُمَّت، تویی اباالمهدی دعا کن از سفر آید دگر منادی ما کسی که بی گل رویش در این زمستان‌ها گرفته رنگ خزان، روزهای شادی ما کسی که می‌شنود این جهان ندایش را صدای روشن او، عطر آشنایش را بخوان مرا که به عشق تو مبتلا باشم بخوان مرا که هوایی سامرا باشم غریب آمده‌ام از ولایت غربت مرا به اسم صدا کن، که آشنا باشم مرا اسیر خودت کن، که این دو روزۀ عمر ز رنگ و بوی تعلق دگر رها باشم بیا به خانۀ دل، این دلی که خانۀ توست بیا که زائر تو... زائر خدا باشم چه می‌شود که شب جمعه زائر صحنت... چه می‌شود سحر جمعه نینوا باشم دو قطره اشک شوم در طواف شش‌گوشه که خاکبوس دو مشهد، دو کربلا باشم خوشا هوای رسیدن خوشا هوای حسین خوشا کسی که رسیده به کربلای حسین ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای قبله‌گاه اهل ولا سامرای تو بالاترین عبادت شیعه ولای تو هم نور داده بر همه درس هدایتت هم رهنمای ماست سراج‌الهدایِ تو آئینه‌ی رسول خدایی و دیده‌اند روی خدا به روی محمّدنمای تو بیگانه با خداست به حقّ خدا قسم آن‌کو در این جهان نبود آشنای تو نزدیک‌تر ز جان منی ای عزیز دل هرچند دورم از حرم با صفای تو وقتی قدم به برکه‌ی شیران گذاشتی صورت گذاشت شیر درنده به پای تو دستی ز دل برآر و دعا کن به جان ما ای جان گرفته جانِ دعا با دعای تو حتّی اگر به گِرد حرم آورم طواف باشد دلم به جانب صحن و سرای تو بیمار کن مرا که شفا یابم از دمت ای چشم صد مسیح به دارالشّفای تو کوری، بِه از ندیدن روی خدا نما لالی، بِه از نگفتن مدح و ثنای تو بالاتری از این که بگویند سیدی باشد هزار حاتم طایی گدای تو ای از ازل به عالم و آدم امامتت ما را گدای سامره کن از کرامتت ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
گفت: «سُرّ من رَأی»، ترجمان «سامرا»ست من ولی دلم گرفت... این حرم چه آشناست چون نجف شکوهمند؛ چون مدینه رازدار داستان آن ولی، داستان کربلاست... ماهِ تا ابد تمام! السلام یا امام! ذکر ما علی‌الدّوام، گریه‌های بی‌صداست آنچه بر زبان ماست، نام مهربان توست آنچه بر زبان توست، اسم اعظم خداست از زمان کودکی، در پی‌ات دویده‌ایم از همه شنیده‌ایم، گَرد راه تو شفاست باغ‌هایی از بهشت، گوشه‌ی عبای توست این عبای مصطفی، این عبای مرتضی‌ست ای هدایت نجیب! آسمانیِ غریب! مضطریم و منتظر، یادگار تو کجاست...؟ ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به نگاه تو، خدای تو، اشارت می‌کرد نور را، سوی دو چشم تو، هدایت می‌کرد ماه اگر ذکر به لب، گِرد زمین می‌چرخید صورت ماهِ تو را، داشت زیارت می‌کرد دهمین بار، هوالحق متجلی شده بود  چارمین بار، علی بود، امامت می‌کرد درد را نسخه‌ی خال تو، شفا می‌بخشید عاشقان را پرِ شال تو، شفاعت می‌کرد «و بِکُم عَلَّمَنا الله» تو می‌خواندی و آه! آه! از آن شهر، که بی‌قبله، عبادت می‌کرد  متوکل، به تماشای شرابت آورد به دل مست تو، از بس که حسادت می‌کرد و نفهمید که مستی اثری بود، که داشت با نگاه تو، به هر ذره سرایت می‌کرد «از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر» وقتی از پنجره‌‌ی شوق، صدایت می‌کرد  کوه، هر صبح، به صبر تو، سلامی می‌‌داد ماه، هر شب، به رُخت، عرض ارادت می‌کرد خاک ایران من از عطر تو، پر شد وقتی سید عارف ری، از تو روایت می‌کرد مهدی‌ات، حضرت هادی! سفرش طول کشید کاش می‌آمد و با عشق، قیامت می‌کرد کاش می‌آمد و با صوت تو، با لحن علی خط به خط، «جامعه» را، باز تلاوت می‌کرد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
باید چه گفت مدحت شاهی عظیم را؟ کو شعرتر که وصف کند این حریم را؟ کو یک گره که باز نگردد به دست او؟ کو حاجتی که خسته کند این کریم را؟ کوکوکنان نشسته به بامش، مگر کریم با دست خویش دانه دهد یاکریم را هوهوی پرچمش به تقرب کشانده است تا سامرا به روی دو زانو نسیم را یک جرعه از کناره‌ی دریای حکمتش پرورده است حضرت عبدالعظیم را با تیغ آبدیده‌ی نور هدایتش سرکوب کرده خدعه‌ی قوم رجیم را هرگز به پادشاهی عالم نمی‌دهیم حظّی که از گدایی او می‌بریم را مدیون اوست مکتب قرآن و دین حق، در فتنه‌ها صراط چنین مستقیم را ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خورشید سامرا و کریم جهان تویی ما را بده پناه، که کهف امان تویی هادی تویی در این شب ظلمت، به داد رس گمگشته‌ایم و مشعله‌ی کاروان تویی کاخ ستم به لرزه فکندی به حرف حق حقا که جان عدلی و حق را زبان تویی مستی ربودی از سر بزم شراب، لیک مستی فزای جان و دل عاشقان تویی جدت امام هشتم و سلطان دین رضاست جد امام عصر و ولیّ زمان تویی با "جامعه کبیره" سلامم شنیدنی‌ست مهمان هر امام شوم، میزبان تویی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خوشا سَری که شود خاکِ پای حضرتِ هادی خوشا دلی که پَرد در هوای حضرتِ هادی به چشمِ بسته خدا را به روی باز ببیند به دیده هر که نَهد خاکِ پای حضرتِ هادی زِ قبر و برزخ و فردای محشرش نَبُود غم کسی که زادِ رَهش شد وِلای حضرتِ هادی به سیم و زَر نَکُند اِعتنا کسی که به عالَم طَلب کُند نظرِ کیمیای حضرتِ هادی به سعی بنده نیاید به دست، قُربِ خداوند مگر که درک کُند دل، صَفای حضرتِ هادی :: کسی که جانِ جهان بود، داد جانْ به غریبی هِزار جانِ مُقدّس فدای حضرتِ هادی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای دهم حجّت خدای ودود هادی ملک خالق معبود آفرینش یم عنایت تو هادیان بندۀ هدایت تو حلم‌ها لاله‌ای ز گلشن تو علم‌ها خوشه‌ای ز خرمن تو منجلی در تو نور کل علوم همه‌ی حُسن چارده معصوم چشم دشمن به لطف و رحمت تو متوکّل حقیر عزّت تو ابرِ بارنده، فیضی از جامت شیر درّنده در قفس رامت "جامعه" سطری از عبارت تو انبیا عاشق زیارت تو در خراسان، مدینه، سامرّا نجف و کاظمین و کرب و بلا زائرین هرکجا که مهمانند "جامعه" با دم تو می‌خوانند ای تو ابن الرّضای دوّم ما در امامان علیّ چارم ما به مزار مطهّر تو سلام به عروس و به خواهر تو سلام زده بر سر هوای سامره‌ام خاک پای گدای سامره‌ام سامره آفتاب سینه‌ی من کربلای من و مدینه‌‌ی من سامره شهر نور، شهر شرف سامره باغی از بهشت نجف سامره در زمین بهشت اله آسمان دو آفتاب و دو ماه تو علیّ علیّ و فاطمه‌ای تو چراغ هدایت همه‌ای به دعای تو سنگ، گل آرد به ولای تو ابر می‌بارد ذکر حق چیست؟ ذکر خیر شما کیست میزان حق به غیر شما؟ بی دمت آدمی نمی‌ماند به خدا عالمی نمی‌ماند طایر وحی از تو دانه گرفت در ریاض تو آشیانه گرفت یم جود و فتوتید شما اهل‌بیت نبوّتید شما چشم دل بی چراغتان کور است شاهد من "کلامُکم نور" است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
یاد تو آیینه و نام تو نور ذکر تو خیر است و کلام تو نور آینه در آینه مات توأم محو مرور کلمات توأم شعر بخوان ای نفس آسمان! «إِنَّ مِنَ الشِّعرِ لَحِكمَة»، بخوان شعر بخوان معجزه نازل شود آتش جانِ متوکل شود لرزه بیفتد به دلش، پیکرش مستی دنیا بپرد از سرش شعر کم و محکم تو خواندنی‌ست شعر تو در ذهن زمان ماندنی‌ست ماه تمامی و کلام تو نور ذکر تو خیر است و سلام تو نور باز از آداب زیارت بگو باز هم از شأن امامت بگو سورۀ لبخند خدا جامعه‌ست جامع اوصاف شما جامعه‌ست باز دلم نور خدایی گرفت شور «وَ کُنتُم شُفَعائی» گرفت آینه در آینه مات توأم محو مرور کلمات توأم وقت زیارت شد و یوم الغدیر وصف غدیریه و ذکر امیر سیر کن آیات و روایات را وصف کن آن پاک‌ترین ذات را از جلواتی ازلی گفته‌ای از صد و ده وصف علی گفته‌ای در شب ظلمت‌زدگان ماه اوست «أَوَّلُ مَن آمَنَ بِالله» اوست هر چه بر اوضاع جهان بگذرد در دو جهان هر چه زمان بگذرد آنچه تغیر نپذیرد علی‌ست وآن‌که نمرده‌ست و نمیرد علی‌ست آینه در آینه مات توأم محو مرور کلمات توأم کاش به آیین تو شاعر شوم با نظر لطف تو زائر شوم باز دلم تشنۀ ایوانِ اوست باز هوای حرمش آرزوست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فرازی از یک گرفته جان نفسم در ثنای حضرت هادی دُر سخن بفشانم به پای حضرت هادی نداشت طوطی جانم، هنوز لانه به جسمم که بود مرغ دلم آشنای حضرت هادی صفا و مروه کجا و حریم یوسف زهرا صفاست در حرم با صفای حضرت هادی مقرّبان الهی فرشتگان بهشتی کشند منّت لطف و عطای حضرت هادی ز دست رفته شکیبم خدا کند که نصیبم شود زیارت صحن و سرای حضرت هادی درندگان زمین التجا برند به سویش پرندگان هوا در هوای حضرت هادی... دلم که درد گناهش به احتضار کشانده پناه برده به دارالشّفای حضرت هادی مرا چه قدر که گردم گدای خاک نشینش که هست خازن جنّت گدای حضرت هادی دهد به روح لطیف ملک، صفا و طراوات ملاحت سخن دلربای حضرت هادی به خاک، عطر بهشتی پراکند اگر آید نسیمی از طرف سامرای حضرت هادی به عمرِ دهر مرا گر دهند عمر، نیرزد به لحظه‌ای که کنم جان فدای حضرت هادی به تیرگی نبری روی و راه خود نکنی گم هدایت است به ظلّ لوای حضرت هادی بخوان زیارت پر فیض جامعه که بری پی به ارزش سخن دلربای حضرت هادی مرا رضایت ابن الرّضا خوش است که دانم بود رضای خدا در رضای حضرت هادی... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دلم امشب گدای سامرّاست از تو غیر از تو را نخواهم خواست یا علیَّ النَّقیّ و یا هادی حرم تو بهشت قرب خداست آسمان خاکبوس گنبد تو کهکشان پیش پای تو برخاست «مَهْبِطَ الْوَحْی» و «مَعْدِنَ الرَّحْمَة» دل دریایی و زلال شماست ذرّه با یک اشاره‌ات خورشید قطره با یک نگاه تو دریاست «مَن عَصاکُم فَقَد عَصَی الله» است که مطیع شما، مطیع خداست... «قَد نَشَرتُم شَرایِعَ الاَحکام» راه غیر از شما فریب و خطاست «قولُکُم صِدق، فِعلُکُم حَقٌّ اَمرُکُم مُتَّبَع» که حکم قضاست بسته بر بال هر ملک آمین نَفَس جاری تو عین دعاست... مشعل جامعه کبیرۀ تو به یقین رهگشای اهل ولاست... و خدا در طلیعۀ خلقت عرش خود را به نورتان آراست... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
باران شدم از شوق پریدن به هوایت شد کفتر بی‌گنبدِ تو، باز رهایت ای صاحب آن «جامعه‌»‌ی پر شده از عشق! خالی‌ست چرا این همه در جامعه جایت؟ گفتی:«فَتَحَ اللهُ بِکُم» پنجره وا شد گفتی:«و بِکُم یَختِم» و دل کرد هوایت کی می‌رسد آن «اَشرَقَتِ الارض» بنورت کی مست شود جامعه از جام دعایت هر نیمه‌شب از ذکر تو روشن شده عالم مَستَند ملائک همه از عطر عبایت در بزم شراب آه! بگو مستِ خدایی شاید متوکل کند این‌گونه رهایت رخصت بده یک لحظه که این پرده بیفتد تا کاخ و ستون‌هاش بیفتند به پایت وقتی که امامی و علی هم شده نامت پیداست که در سامره شاه‌َست، گدایت «اَنتم شُفَعائی» خبری بود که ما را بُرد از دل شب تا سحری پشت صدایت آه از تو چه پنهان، ... چه بگویم... فقط اکنون دست من و دامان تو و لطف خدایت ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
سیاهی زینت‌ شب نیست، شب‌را زینت از ماه است اگر هادیِ او باشی خوشا هرکس که گمراه است من از آیینه‌ی "بَل هُم أَضَل"ها خوب فهمیدم از انسان برتر آن حیوان که از شأن تو آگاه است هزاران ابن‌اَکثَم از حضورت فیض می‌بردند که ریگی در میان کوه چیزی کمتر از کاه است تویی بالاتر از بالا و ما پایین‌تر از پایین میان ما و تو بیش از زمین تا آسمان راه است نخواهد رفت تا معراجِ درک تو خیال ما که نخل قدر تو بالا و دست عقل کوتاه است تمام گوش‌ها را تشنه‌ی جام سخن کردی که‌ در دنیا هرآن‌چیزی‌که شیرین‌است دلخواه‌است به هر تصویر از آیینه‌های "جامعه" خواندیم که هر معصوم یک آیینه‌ی شفافِ الله است روایات شما آنقدر دل‌برده از این شاعر که تنها از مضامین شما دم می‌زند تا هست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
با شما عاقبت شیعه به عزّت ختم است آخر و عاقبت ما به سیادت ختم است از ازل چشم جهان سمت شما بوده و هست مقصد عالم امکان به امامت ختم است همه نورید، همه هادی أمّت هستید پس سرانجام بشر هم به هدایت ختم است ما گرفتار گناهیم ولی اهل رجا جاده‌ی جامعه‌ی ما به شفاعت ختم است از گناهان کبیره‌ست دل جامعه پُر کار این جامعه اما به زیارت ختم است «مَن أتاکُم»، چه نجاتی است سر راه بشر! با تو پایان حوائج به سعادت ختم است چیست در حکمت «فَالرّاغبُ عَنکم مارق»؟! راه، جز راه تو باشد به هلاکت ختم است ولی آنکس که در این سِیر، «لَکُم لاحِق» شد راه او - گرچه گنهکار - به جنّت ختم است تو دعا کن که من از معصیت آزاد شوم که دعای تو یقیناً به اجابت ختم است :: یا علیِ بنِ محمّد! چه غریبی! اصلاً قسمت هرکه علی گشته به غربت ختم است تو چه مقتول و چه مسموم، جهان می‌داند که سرانجامِ امامت به شهادت ختم است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در میان جامعه از آه خود با ماه گفتم أیها الهادی النقی؛ یابن رسول الله گفتم نامتان تا بر زبان آمد به سامرّا رسیدم ذکرکم فی الذاکرین را در میان راه گفتم نیمه شب از مویتان از لیلةالقدرم نوشتم صبح شد از رویتان از فالق الإصباح گفتم آسمان چشم‌هایم را کمی ابری کشیدم زیر باران قطره قطره از شما آنگاه گفتم خاک‌های صحنتان مرطوب شد مانند ساحل رو به دریا ایستادم از غمی جانکاه گفتم خانه‌ات آباد ای مرد غریب، ای مرد تنها خواستم از غربتت چیزی نگویم؛ آه گفتم آبرو دارم ولی با شوق لبخند رضایت از گناهان خودم بینی و بین الله گفتم بیت هشتم بود سامرّا برایم مشهدی شد سمت خورشید خراسان جمله‌ای کوتاه گفتم گفتم از شمس الشموس و تو همان شمس الشموسی من ندانسته شما را تو، شما را ماه گفتم... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
نور خدا گرفته فضاى مدینه را تغییر داده حال و هواى مدینه را با جلوه‌‏هاى «اَشرَقَتِ الاَرض» قدسیان، بستند چلچراغ، سماى مدینه را... در وادى قُبا به تماشا نشانده‌اند آن نخل‌هاى سبز قَباى مدینه را آن‌گونه خرّم است که گویى گشوده‌اند بر هشت خُلد پنجره‌هاى مدینه را نور جمال حضرت هادى‌ست، اینچنین روشن چو روز کرده فضاى مدینه را ماهى دگر به محور خورشید عشق تافت تا روشنى دهد همه جاى مدینه را... گلبانگ شادى است به گوش فرشتگان امشب رسانده است نداى مدینه را: این ماه جلوه‌‏اى ز جمال محمد است ابن الرضاى دوم آل محمد است ای آسمان ز شرم مَهت را دو پاره کن تکرار معجز نبوی را دوباره کن تا بشکند غرور تو در اوج آسمان ای آفتاب! ماه زمین را نظاره کن از خانۀ جواد دمیده‌ست آفتاب بر مقدمش نثار، هزاران ستاره کن تا سرنهند بیت جوادالائمه را ای جبرئیل سوی ملائک اشاره کن... از کهکشان نور بیاویز سُبحه‌ها هر روز و شب فضائل او را شماره کن این ماه جلوه‌‏اى ز جمال محمد است ابن الرضاى دوم آل محمد است لطف امام هادی و نور ولایتش ما را اسیر کرده به دام محبتش بر لطف بی‌کرانۀ او بسته‌ایم دل امشب که جلوه‌گر شده خورشید طلعتش... ماه تمام و نیمۀ ذی‌الحجّه مطلعش خیر کثیر و کوثر قرآن بشارتش... این است آن امام که ذرات کائنات اقرار کرده‌اند به جود و کرامتش... این است آن امام که دشمن به چندبار رخسار عجز سوده به درگاه عزتش سر تا به پای، عاطفه و مرحمت ولی دشمن به لرزه آمده از برق هیبتش... افزون ز ریگ‌های بیابان عطای او بیش از ستاره‌های درخشان فضیلتش... این ماه جلوه‏‌اى ز جمال محمد است ابن الرضاى دوم آل محمد است آن نازنین که وصف جمالش خدا کند امشب خدا کند که نگاهى به ما کند آن دلنوازِ از دل و از جان عزیزتر باشد که درد جان و دل ما دوا کند... آن محو ذات خالق و بى‌اعتنا به خلق شاید به ما شکسته‌دلان اعتنا کند آن چشمۀ دعا که دعا مستجاب از اوست چون می‌شود به حال دل ما دعا کند؟ پیوند خورده زندگى ما به مهر او این رشته را کسی نتواند جدا کند گویى على به روى محمد کند نگاه چون این پسر به‌ روى پدر دیده وا کند... دیدار او کدورت دل را جلا دهد ایمان او حوائج مردم روا کند... باید رضای خاطر او آورد به دست خواهد ز خود هر آنکه خدا را رضا کند اى یادگار آل محمد! خدا به ما لطفى اگر کند ز طفیل شما کند عالم به خوان رحمت تو میهمان، ولی یک تن نشد که حق نمک را ادا کند... صاحب‌دلى کجاست که چون ابن مهزیار بر دیده خاک پاى تو را توتیا کند... افتاده‌ام به دام بلا، یا ابالحسن! غیر از تو کیست؟ آنکه ز دامم رها کند... ✍مرحوم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای «سُرّ مَن رَأیٰ»ی نگاه فقیرها ای رویش امید به جان کویرها ای خالق قصیده‌ی مدح ذواتِ نور ای جامعه‌سُرای تبارِ کبیرها یا هادی‌الاُمَم! اگر انوارتان نبود گمراه می‌شدند تمام مسیرها منت کشیده عرش، برای جلوس‌تان اما نشسته‌ای به حصارِ حصیرها نور عبادتت قرق حصر را شکست ای ذکر مستجاب نجات اسیرها اثبات شد امامِ تمامِ خلایقی تا سر گذاشتند، به پای تو شیرها ای در رباعی علوی؛ چارمین علی! میلاد توست، مطلع عید غدیرها شش‌گوشه‌‌ات گره زده ما را به دست تو بگذار پا به دیده‌ی ما گوشه‌گیرها ! ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
لطف امام هادى و نور ولایتش ما را اسیر کرده به دام محبتش بر لطف بى کرانۀ او بسته‌ایم دل امشب که جلوه‌گر شده خورشید طلعتش منت خداى را که به ما کرده مرحمت توفیق برگزارى جشن ولادتش تبریک باد بانوى کبرى سمانه را کین غنچه بر دمید ز گلزار عصمتش ماه تمام و نیمۀ ذى حجه مطلعش خیر کثیر وکوثر قرآن بشارتش این است آن امام که تقدیر ایزدى بعد از جواد داده مقام امامتش این است آن امام که ذرات کائنات اقرار کرده‌اند به جود و کرامتش این است آن امام که در بِرکةُ السِّباع شیران شوند رام و گذارند حرمتش این است آن امام که از نقش پرده هم ایجاد شیر زنده کند حکم قدرتش این است آن امام که دشمن به چند بار رخسار عجز سوده به درگاه عزتش سر تا به پاى عاطفه و مرحمت ولى دشمن به لرزه آمده از برق هیبتش آن سومین ابوالحسن از خاندان وحى چون سه علىِ دیگر باشد عبادتش افزون ز ریگ‌هاى بیابان عطاى او بیش از ستاره‌هاى درخشان فضیلتش مائیم و دست و دامن آن حجت خدا چون نا امید کس نشود از عنایتش گردیده‌ایم جمع به ذیل لواى او افکنده‌ایم دست به دامان رحمتش از آستان قدس رضا هدیه مى‌کنیم آهِ دلى به غربت و اشکى به تربتش از لطف آن امام، (مؤیِّد) مؤیَّد است کو را نشان خدمت آل محمد است ✍مرحوم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
امشب بـشیـر از جانب حـیِّ تعـالی آمده گوید که یاسینی دگر از صُلب طاها آمده یــا کــوثــری از دامـن ام‌ابــیـهــا آمــده چـارم عـلی در مجـمع اولاد زهـرا آمده از نـسل مصباح الـهـدی هـادی به دنـیا آمده نور هدایت تـافـتـه هم در عـرب هم در عجـم کهف التقی، بدرالشرف، نورالهدا، ابن‌الرضا رُخْ رحمة للعـالمین، هیبتْ علیِ مرتضی قرآن از پا تا به سر، توحید از سر تا به پا هر دیده بر او یک حرم، هر دل بر او یک سامرا هم وجـه ذات کـبـریـا، هـم نـجـل خـتم‌الانـبـیا آیـیـنـۀ حُـسـنِ قَـدم، بـگـذاشـت در عـالـم قـدم از آیۀ «اللهُ نور» افکـنـده گـل سیمای او نام دل‌آرایش علی، قـلب محـمّد جای او در چشم عرش کبریا پیداست جای پای او دل، حج بجا آرد ولی در طوف سامرّای او جود و کرم، بذل و عطا، یک قطره از دریای او عالم اگر سائل شود در پیش بـذل اوست کم چشم عطا بر درگه و چشم کرم بر دامنش یعقوب‌هـا بینـا شوند از نفخـۀ پیراهـنش نور الهـی در دلش، روح محمّـد در تنش قرآن، کتـاب منقـبت؛ مداح ذات ذوالمنش شیرین دعای جـامعه از منطق شور افکنش بیـن زیـارات دگر، این جـامعـه گـشـته عَـلَـم باغ بهشت من بُود صحن و سرای سامره مرغ دلـم دائـم زند پَر در هـوای سامره تا چهره بگذارم شبی بر جای‌جای سامره سعی و صفا و مروه‌ام باشد صفای سامره ای کاش یارب می‌شدم عمری گدای سامره هرچند دائم خـویش را بـیـنـم کـنار آن حـرم ای آفـتاب شهرِ دل، روی جهـان‌آرای تو ای گشته زیبایی خجل از طلعت زیبای تو روی خدا را اهل دل دیدند در سیمای تو نور خدا می‌تابـد از سرداب سامرّای تو دُر کـرامت ریخـتـه از لعـل گـوهـر زای تو در زیر بارِ دِیـنِ تو پُـشت فـلک گردیده خَم تو وجه حی داوری، یا‌بن‌الجواد ابن‌الرضا تو احمدی، تو حیدری، یا‌بن‌الجواد ابن‌الرضا تو جسم ایمان را سری، یابن‌الجواد ابن‌الرضا تو روح را بال و پری، یا‌بن‌الجواد ابن‌الرضا از هرچه گویم برتری، یابن‌الجواد ابن‌الرضا چون می‌نگارم وصف تو، در دست می‌لرزد قلم من عبد بی‌پا و سرم؛ اما سر و سرور تویی ساحل تویی، دریا تویی، کشتی تویی، لنگر تویی گم‌گشتگان را تا ابد، هادی تویی، رهبر تویی علم و کمال و فضل را، گردون تویی، محور تویی لب‌تشنگـانِ نور را، ساقی تویی، ساغـر تویی باشد که از لطف و عطا جامی کنی برما کرم تو هادی و با نور خود ما را هدایت می‌کنی تو دوستان خویش را مست ولایت می‌کنی در گیرودار حشر هم، از ما حمایت می‌کنی بر خصم خود هم بس که آقایی عنایت می‌کنی بر ما عنایت نه، که لـطف بی‌نهـایت می‌کنی ای وصف تو خیرالکلام، ای لطف تو خیرالنِعَم ای داده ذات حق تو را بر خَلقِ عالم برتری جـِّد امـام منـتظـر! باب امـام عـسکری! جوشد ز تیغ مهدی‌ات نور عدالت‌گستری از ما سراسر تیرگی، از تو همه روشنگری میثم کند با مـدح تو پیـوسته گوهـر‌ پروری باشد که جوشد مـدح تو از خـامۀ او دم‌به‌دم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آستان خدا کمال شما هفت پرواز زیر بال شما با شما می‌شود به قرب رسید ای وصال خدا وصال شما گاه با آدم و گهی با نوح بی زمان است سن و سال شما مثل جبریل می‌شود بالم با همین غوره‌های کال شما بال ما را به آسمان ببرید تا خداوند لا مکان ببرید هر کسی تو را سلام کند به مقام تو احترام کند کاش در صحن سامرات خدا تا قیامت مرا غلام کند پر و بال کبوترانه‌ی من در حریم تو میل دام کند هر که بی توست واجب است به خود خواب احرام را حرام کند بر دلم واجب است بعد طواف عرض دین محضر امام کند نیمه ی ماه حج که شد باید شیعه در محضر شما آید ای مسیحای سامرا هادی آفتاب مسیر ما هادی علی ابن محمد ابن علی نوه‌ی اول رضا هادی نیست جز دامن کرامت تو پردهٔ خانهٔ خدا هادی ذکر هر چارشنبه‌ام این است یا رضا، یا جواد، یا هادی به ملک هم نمی‌دهم هرگز گریهٔ زائر تو را هادی یک شبی را کنار ما ماندی سر سجاده جامعه خواندی تو دعا را معرفی کردی مرتضی را معرفی کردی با فراز زیارت سبزت راه ما را معرفی کردی مرتضی و حسین و فاطمه و مجتبی را معرفی کردی نه فقط اهل بیت را بلکه تو خدا را معرفی کردی سامرایت غریب بود اما کربلا را معرفی کردی با تو ما مرتضی‌شناس شدیم تا قیامت خداشناس شدیم ریشه‌های محبت ما تو مزرعه‌های سبز دنیا تو خواهش سرزمین پائین، من اشتیاق بهشت بالا، تو گاه ابلیس می‌شوم بی تو گاه جبریل می‌شوم با تو من نمی‌دانم این که من دارم، به تو نزدیک می‌شوم یا تو چه کسی از مسیر گمراهی داده ما را نجات؟... آقا تو تو مرا با ولایتم کردی آمدی و هدایتم کردی دل من در کفت اسیر بُوَد به دخیل تو مستجیر بود گر شود ثروتم سلیمانی باز هم بر درت فقیر بُوَد شکر حق می‌کنم صدای بلند حضرت هادی‌ام امیر بُوَد آبرو خرج می‌کنی بس که کرم سفره‌ات کثیر بُوَد شب میلاد تو به ذی الحجه مطلع شوکت غدیر بُوَد ریشه‌ی ناب اعتقاد علی پسر حضرت جواد علی دوست دارم گدای تو باشم سائل دست‌های تو باشم مثل بال و پر کبوترها دائماً در هوای تو باشم دوست دارم که از زمان ازل تا ابد خاک پای تو باشم نیمه‌شب‌های ماه ذی الحجه زائر سامرای تو باشم یا دعای قنوت من باشی یا قنوت دعای تو باشم ما فقیریم! سفره‌ای وا کن سامرایی حواله‌ی ما کن با تو این عقل‌ها بزرگ شدند اعتقادات ما بزرگ شدند پای دل‌های شیعیان آن قدر گریه کردید تا بزرگ شدند با نگاه تو با محبت تو اِبن سکّیت‌ها بزرگ شدند خوب شد بچه‌های هیئت ما پای درس شما بزرگ شدند بچه‌های قبیله‌ی ما با کربلا کربلا بزرگ شدند بی تو دل‌های ما بهار نداشت مثل یک شاخه‌ای که بار نداشت ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آمده تا سخن از چشم خود آغاز کند دهمین پنجره را سمت خدا باز کند تا که یک پرده، خدا را به من ابراز کند- جگر شیر بیارید که اعجاز کند دهمین مرتبه خورشید، قیامت را دید علیِ آخرِ دنیای امامت را دید رد پایش همه‌جا قبله نما می‌سازد خطی از جامعه‌اش جامعه را می‌سازد خادم خانه‌اش از خاک، طلا می‌سازد کرمش نیز به شدت به گدا می‌سازد بی سبب نیست اگر عادتش احسان شده است نوه‌ی ارشد آقای خراسان شده است برسرم سایه‌ی ایوان طلایی دارم گوشه‌ی صحن، عجب حال و هوایی دارم ازسر سفره‌ی او نان و نوایی دارم سامرایی‌ام و عادت به گدایی دارم سامرا، کرب و بلایی به نظر می‌آید این دو شش‌گوشه به دنیا چقدر می‌آید شیعیان تا به ابد بر سر پیمان هستند تو اگر امر کنی، گوش به فرمان هستند صف به صف، لشکرت از مردم ایران هستند که به فرماندهی شاه خراسان هستند سخت، سیلی زده بر بی ادبان با، ادبش هرکه "لبیک علیَ النَقی" آید به لبش 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
جود و کرم عادت امام هادی قربان سیادت امام هادی ای‌کاش که امر فرج امضا بشود از یُمن ولادت امام هادی@hosseinieh_net