بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_بعد_از_شهادت
#محمدحسن_بیات_لو
▶️
رفتی و در سینه ام دل بی قراری میکند
چشم هایم اشک نه! خونابه جاری میکند
@hosenih
رفتی و بوی تو مانده در تمام خانه ام
یاد تو حتی "خزانم را بهاری" می کند
خاطرات خوبمان یادم نرفته "فاطمه"
حق بده حیدر برایت گریه زاری میکند
بعد تو حال حَسن بدجور میسوزاندم
گوشه ای کز کرده دائم سوگواری میکند
ظرف آبی میگذارم شب به بالین حسین
نیمه شب پا میشود شب زنده داری میکند
@hosenih
تاکه کمتر حس کنم من جای خالی تورا
دخترم زینب برایم خانه داری می کند
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_بعد_از_شهادت
#علی_حقیقی
▶️
با ما چه کرده داغ پیمبر نداشتن
در سوگ یار بودن و یاور نداشتن
دنیا عوض شده ست ، وگرنه پس از نبی
قرآن کجا و سوره ی کوثر نداشتن؟
@hosenih
عادت شده ، پس از شب تشییع مصطفی
باری ز شانه های علی برنداشتن
ظلمی کجا بزرگتر از این که در غدیر
حق را به چشم دیدن و باور نداشتن
باید به داغ فاطمه این را اضافه کرد
درد امیر بودن و لشکر نداشتن
@hosenih
دنیا بدون عطر دعاهای فاطمه
محکوم شد به یاس معطر نداشتن
اشک حسین و داغ جگرپاره ی حسن
با ما چه کرده غصه ی مادر نداشتن
عادت نمی کنیم به این بغض و گریه ها
این روضه شهره است به آخر نداشتن
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_بعد_از_شهادت
#زبان_حال_امام_علی_ع
#حسن_لطفی
▶️
دارم عذاب می کشم و آب میکشم
با چاه آه از دلِ بیتاب میکشم
اُفتاده عکسِ ماه در این چاه و عکسِ من
دارم خجالت از رُخِ مهتاب میکشم
@hosenih
کِی در کنارِ خاکِ تو من خاک میشوم
کِی رَختِ خویش از دلِ سیلاب میکشم
سلمانِ پیر زیرِ بغلهایِ من گرفت
خود را به رویِ شانهیِ اصحاب میکشم
عکس تو مانده است به دیوارِ خانهام
دستی که بسته شد رویِ این قاب میکشم
@hosenih
من هرچه میکشم همه از دستِ قنفذ است
داد از مغیره از غم خوناب میکشم
من هرچه از تو مانده در این بقچهی غریب
دارم به چشم خستهی بی خواب میکشم
دارم لباسِ سوخته را جمع میکنم
این میخ این در همه را آب میکشم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_بعد_از_شهادت
#مظاهر_کثیری_نژاد
▶️
شب دراز است ، تو گویی که فقط شب مانده
فاطمه رفته از این خانه و زینب مانده
گفته بودی که خدا جام بلا می دهدش
هر کسی را که در این بزم مقرب مانده
@hosenih
در مدینه همه از مرگ خدا می گویند
فقط از کعبه ی این شهر مکعب مانده
کینه ی بیعت خم بوده و سرریز شده
جام خشمی که از آن روز لبالب مانده
سوز داغ تو چنان است که تا این لحظه
شعله ی داغ تو در حافظه ی تب مانده
@hosenih
جوهر خون تو با ظرف تنت خورد زمین
روی دیوار کمی رد مرکب مانده
شدت ضربه ی شلاق از آنجا پیداست
که روی در اثر «خط مورب» مانده
شاهکاراست که تا لحظه ی آخر حتی
گیسوی دخترکان تو مرتب مانده
@hosenih
روز و شب آنقدر از صبر به دختر گفتی
که خود «صبر» از این صبر معذب مانده
صبر ارثیه ی زهراست ، به دخترهایش
فاطمه رفته از این خانه و زینب مانده
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_زهرا_س_بعد_از_شهادت
#حضرت_زینب_س_بعد_از_فراق_مادر
#سجاد_شرفخانی
▶️
گاهی بیاد زخم تنت گریه میکند
یا با حسین و با حسنت گریه میکند
یا گوشه ای نشسته و همراه تک تک
گل های سرخ پیرُهنت گریه میکند
@hosenih
با شب سیاه پوش غمت می شود هنوز
با روضه های دل شکنت گریه می کند
دستی به دستگیره ی در دارد و هنوز
یاد نفس نفس زدنت گریه میکند
با اینکه سوخت از تب بی مادری ولی
دارد به یاد سوختنت گریه میکند
@hosenih
از بس که روضه دار غم سینه ات شده
دختر نگو که سینه زنت گریه میکند
"من نیستم، ببوس، بجایم گلوی او..."
همواره یاد این سخنت گریه می کند
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_زهرا_س_بعد_از_شهادت
#محمد_مهدى_عبداللهى
▶️
سبد سبد "گل نيلوفر" غم آوردم
تمام خاطره ها را مجسم آوردم
سكوت خلوت شب،همنشين آهم شد
كنار سنگ مزار دلم ،كم آوردم
@hosenih
كجاست سفره رنگين مهر مادريت؟!
كه ماهتاب تو را نقش پرچم آوردم
براى آنكه بگيرم كمى هوايت را
گلاب شوق تو را همچو زمزم آوردم
كنار بغض نفس گير خلوت خورشيد
غمى به وسعت غم هاى عالم آوردم
@hosenih
به ياد ماه تو در آسمان دلتنگى
هلال ماه عزا را كمى خم آوردم
ببخش مردم نادان تو را نفهميدند
عجيب نيست اگر بيت مبهم آوردم
به زخم كهنه كه گل كرده در همين ايام
به زخم تازه كه با گريه مرهم آوردم
@hosenih
هنوز شعله داغ پدر نشد خاموش
تو رفتى و به سلامت!، ولى كم آوردم
پس از تو راز مگو را به چاه بايد گفت
كنار قافيه ها،چشم پر نم آوردم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_زهرا_س_بعد_از_شهادت
#سعید_تاج_محمدی
▶️
پس از تو با غم تنهاییش حیدر چه خواهد کرد؟
دلی پرخون، سری در چاه و چشمی تر... چه خواهد کرد؟
کسی که بعد تو هر جا که آتش دید می لرزید،
از این پس با گذشتن از کنار در چه خواهد کرد؟
@hosenih
تو یار و همسرش بودی تو تنها لشکرش بودی
بدون لشکر و بی یار و بی همسر چه خواهد کرد؟
شبانه غسل تو سخت است و سنگین تر از آن اینکه
علی با دیدن پهلوی این پیکر چه خواهد کرد؟
دلش را با تو امشب دفن خواهد کرد، در این خاک
ولی با دیدن دستان پیغمبر چه خواهد کرد؟
@hosenih
حسین و زینبت شاید غمت را تاب آوردند
حسن با خاطرات کوچه و مادر چه خواهد کرد؟
کفن هایی نشان دادی به زینب، یک کفن کم بود
بگو با دیدن پیراهنِ آخر چه خواهد کرد؟
بگو در ظهر عاشورای تنهایی چه خواهد دید؟
بگو با جسم صدچاک و تن بی سر چه خواهد کرد؟
...@hosenih
شما ای چشمهای خیس من یک روز می بینید
که زهرا با شما در عرصه ی محشر چه خواهد کرد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_زمان_عج_مناجات
#روح_الله_پیدایی
▶️
در بند معصیت باز ,آقا ببین اسیرم
فکری به حال من کن, حالا که سر به زیرم
آقا قبول دارم , دردسرم برایت
اما ردم نکن که , بیچاره وفقیرم
@hosenih
میترسم ازشبی که , توبه نکرده باشم
در حین ارتکاب, جرم و خطا بمیرم
محتاج یک نگاهم , درمانده بین راهم
ای کاش که بیافتد , تنها به تو مسیرم
فرقی نکرده اینجا , بد یا که خوب باشم
در خانه راه دادی , گفتی که می پذیرم
@hosenih
حالا که از فراقت , اشکم دوباره جاریست
پاکم کن وببخشم , ای سرور و امیرم
با اذن مادر تو , در روضه ها نشستم
تا باز هم براتِ , کرببلا بگیرم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
#مهدی_رحیمی
▶️
ابالفضلش چنان باشد که این زن اینچنین باشد
فقط عباس او کافی ست تا ام البنین باشد
همانطوری که تنها فاطمه گشته حسین آور
فقط این زن توانسته ابالفضل آفرین باشد
@hosenih
رباب و زینب کبری عروس و دخترش هستند
که بعد از فاطمه او باید ام المؤمنین باشد
به دورنام او از چار سو عمری پسرهایش
رکاب از نام خود دارند تا این زن نگین باشد
تمام بچه هایش بهترند از دیگران اما
یکی این بین چون عباس باید بهترین باشد
@hosenih
رباب و زینب از عباس می خواندند قبل از او
که قطعا روضه خوانِ خبره باید آخرین باشد
وَ مادر روضه ی عباس را تا آب می خواند
چرا که آخر این روضه باید نقطه چین باشد
به سطح آب، عکس ماه می ریزد به هم گاهی
ولی ماهش چگونه ارباً اربا بر زمین باشد
@hosenih
حضورِ چار امامِ در بقیع و مادری یعنی؛
که بعد از مرگ هم باید که او ام البنین باشد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_ام_البنین_س_مدح_و_مصائب
#محمود_مربوبی
▶️
از همان روزهای کودکی ام
بوده ام آشنای ام بنین
کام من را گرفت مادر ، با
نمک سفره های ام بنین
رزق من باشد از اعانه ی او
از عنایات مادرانه ی او
آمده پشت درب خانه ی او
سائل بینوای ام بنین
@hosenih
کی شود عشق را رقم بزنم ؟
گوشه ای از بقیع قدم بزنم
دو سه تا مثنوی قلم بزنم
تا سحر در رثای ام بنین
اول و آخرم فدای حسین
تن و جان و سرم فدای حسین
پدر و مادرم فدای حسین
بچه هایم فدای ام بنین
@hosenih
خادم مستدام عباس است
آشنا با مقام عباس است
مورد احترام عباس است
هر که باشد گدای ام بنین
هم مُسمّی به نام فاطمه بود
هم مرامش مرام فاطمه بود
مقتدایش امام فاطمه بود
من کجا و ثنای ام بنین؟
@hosenih
نه فقط مادر چهار یل است
در وفا بی نظیر و بی بدل است
ادبش بین اهل دل مثل است
شد ادب ؛ خاک پای ام بنین
تا که آمد به بیت شیر خدا
گفت او کودکان فاطمه را
آمدم تا شوم کنیز شما
من فدای وفای ام بنین
@hosenih
در کنار چهار صورت قبر
می نشست آن یگانه اسوه ی صبر
اشک می ریخت از دو دیده چو ابر
من بمیرم برای ام بنین
پسر ارشدش پناه حسین
کاشف الکرب و تکیه گاه حسین
میر و آب آور سپاه حسین
اوست صاحب عزای ام بنین
***
به کنارم بیا برادر من
کآمده مادر تو در بر من
بنشسته کنار پیکر من
مادری کرده جای ام بنین
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
#حسن_لطفی
▶️
روزگارم در غمِ آن قد و بالا سوخته
باغِ من گُل داشت روزی حیف حالا سوخته
وایِ من از پنج فرزندم یکی باقی نماند
وای بر دل زندگیام جمله یکجا سوخته
@hosenih
کاروانی که دلم را بُرد روزی با خودش
آمده از گرد و خاکِ راه اما سوخته
هرچه گشتم بینشان شاید که بشناسم کسی
هرکه دیدم پیر بود و شمعآسا سوخته
بال و پرهاشان شکسته یا کبود و بیرمق
شانهها از تازیانه خُرد حتی سوخته
چشمها از فرط سیلی سرخ و نابینا شده
چهرهها لبریز تاول زیرِ گرما سوخته
گیسوان زردند ، گویا بین آتش ماندهاند
تارِ موهاشان گره خورده است گویا سوخته
تا که پرسیدم امیرِ کاروان حالا که هست
بینِشان دیدم زنی اما سرا پا سوخته
گفتمش کو گیسوانِ زینبیات گفت آه
شعلهای بر معجرم اُفتاد آنجا سوخته
@hosenih
گفتمش سالارِ زینب را نمیبینم چرا؟
گفت دیدم چهرهاش بر ریگِ صحرا سوخته
شعله بود کرببلا و دود بود و خیمهها
بین آتش دختری دیدم که تنها سوخته
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_عباس_ع_شهادت
#جواد_حیدری
▶️
تیر بر مشک زدند و ز جفا خندیدند
یک صدا در همه ي کرب و بلا خندیدند
@hosenih
تا بسوزند دل فاطمه و اُمّ بنین
پایکوبان همه با ساز و نوا خندیدند
تا که زیبایی چشم قمر از هم پاشید
همره حرمله اولاد زنا خندیدند
سر او خرد شد از ثقل عمود آهن
تا که دیدند سرش گشت دو تا خندیدند
تا شنیدند حسین "انکسر ظهری" گفت
به زمین خوردن شاه شهدا خندیدند
ضمن تبریک به هم، سوی حرم می رفتند
قوم محروم ز شرم و ز حیا خندیدند
@hosenih
وقت پاره شدن گوش یتیمان حرم
ناکسان بی خبر از قهر خدا خندیدند
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih