#پیامبر_اعظم_ص_شهادت
در پیشِ من آتش مزن بال و پَرَت را
خونین مکن جان پدر چشم تَرَت را
فردا همینکه جمع کردی بسترم را
آماده کن کمکم عزیزم بسترت را
آماده کن از آن کفنها دومین را
بیرون بیاور یادگار مادرت را
بگذار روی سینهام باشد حسینت
بگذار بر قلبم حسن را، دخترت را
بگذار با طفلان تو قدری بسوزم
حالا بگویم حرفهای آخرت را
زاری مکن بر حال من با حال و روزت
خاکی مکن دنبال بابا معجرت را
تو بار شیشه داری و میترسم از تو
خیلی مواظب باش طفل دیگرت را
وقتی که میریزند هیزم روی هیزم
وقتی که میسوزاند آتش سنگرت را_
بابا حواست باشد آنجا مُحسنت را
بابا مواظب باش پشتِ در، سرت را
این جملهی آخر عزیزم با حسین است:
"با خود مَبَر در قتلگه انگشترت را"
✍ #حسن_لطفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_رضا_ع_شهادت
#حضرت_زینب_س_مصائب
یابنالشبیب عمهی ما راه دور رفت
میخواست قتلگاه بماند، به زور رفت
آتش گرفت چادرش؛ اما کسی ندید
پنجاه و پنج سال قدش را کسی ندید
پنجاه و پنج سال بدون غمی نبود
تا آن زمان مقابل نامحرمی نبود
پنجاه و پنج سال پرش را گرفتهاند
مردانِ خانه دور و برش را گرفتهاند
یابنالشبیب عمهی ما احترام داشت
چندین امام زاده و چندین امام داشت
پیش بزرگ قافله فریاد میزدند
یابنالشبیب بر سرِ او داد میزدند
داغی کمر شکن کمرش را شکسته بود
یک نیزهی بلند سرش را شکسته بود
یابنالشبیب بسکه زمین خورد جان نداشت
میخواست راه علقمه گیرد، توان نداشت
یابنالشبیب! دختر دلگیر را زدند
پنجاه و پنج ساله زنی پیر را ...
اما رُباب زخم پَرَش را گرفته بود
از بسکه درد داشت، سرش را گرفته بود
از پیش نیزههای شکسته عبور کرد
او را به دستهای خودش جمع و جور کرد
او را به ریگهای پریشان سپرد و رفت
او را به آفتاب بیابان سپرد و رفت
او را به مردمان دهاتی سپرد و رفت....
✍ #حسن_لطفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_رضا_ع_شهادت
دعا كنید شبِ گریهآورش نرسد
و جانِ او به لبانِ مطهرش نرسد
هنوز هم كه جوادش نیامده از راه
دعا كنید نفسهای آخرش نرسد
بدون سرفهی خونین، جگر نمیریزد
دعا كنید كه زخمی به حنجرش نرسد
هزار شكر كه معصومه با برادر نیست
وگرنه داشت دعایی كه خواهرش نرسد
چنان به رویِ زمین میخورَد قدم به قدم
گمان كنم كه به حجره، به بسترش نرسد
نفسنفسزدنش سختتر شده، ای داد
خداكند كه صدایش به مادرش نرسد
جوادش عاقبت آمد...، گریز روضه رسید
پسر رسید كه روضه به آخرش نرسد...
* * *
حسین بر سرِ زانو، جوانش اُفتاده
نمیشود نزند داد، بر سرش نرسد
چقدر هلهله دارند اراذلِ كوفه
دعا كنید كه ای كاش خواهرش نرسد
علی كه رفت، عمو رفت، دختری ترسید
دوید آتشِ خیمه به پیكرش نرسد
دوید عمه كه پیش از سنان به او برسد
كه دستهایِ حرامی به معجرش نرسد...
✍ #حسن_لطفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_عسکری_ع_شهادت
هشت روز است که با درد مدارا دارد
کوهِ صبری که در این بسترِ غم، جا دارد
هشت روز است که از زهر به خود میپیچد
هشت روز است که از مرگ تمنا دارد
هشت روز است که جان کندنِ او را دیده
همسری که به کنارش غم عُظمی دارد
ذره ذره نفسش سوخت، تنش آب شده
هشت روز است که اینگونه تقلا دارد
هشت تَن کشتهی زهرند از اجدادش لیک...
زهر این دفعه چرا شکلِ معما دارد؟!
سرِ او روی زمین مانده در این مدت؟ نه!
پسری هست به دامن سرِ بابا دارد
* *
خانهاش کرببلا حجرهی او گودال است
هشت روز است به لب وای حسینا دارد
هشت روز است که در خلوت خود میخواند:
چقَدَر گودی گودال مگر جا دارد؟!
روضه میخوانْد: چرا آنهمه طولش دادند
یک نفر تشنه مگر آنهمه بلوا دارد
وقت دارند سه ساعت سرِ فرصت بزنند
شمر آنجاست ولی با همه دعوا دارد
آه از آن سینه که سنگینیِ پا را حس کرد
وای از آن تیغ که بد کینه از آقا دارد
شمر مشغولِ حسین است، گَهی هم میزد،
خواهری را که به سر، چادرِ زهرا دارد...
✍ #حسن_لطفی
*حضرت امام حسن عسکری (علیهالسلام) در روز اول ماه ربیع مسموم و در هشتم ماه ربیع مظلومانه به شهادت رسیدند.
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#پیامبر_اعظم_ص_مدح_و_ولادت
#امام_صادق_ع_مدح_و_ولادت
خبرت هست که آن طاق معلا اُفتاد؟!
ناگهان کُنگرهیِ سنگیِ کسریٰ اُفتاد؟!
خبرت هست ستونهای یهودا اُفتاد؟!
خبرت هست هُبَل خورد شد عُزّیٰ اُفتاد؟!
خبر این است زمین پُر شده از آب حیات
آی بر احمد و بر آل محمد #صلوات
یک نفر آمده تا بارِ جهان بردارد
پرده از منظرهی باغ جنان بردارد
تا که از گُردهی ما یوغِ گران بردارد
از کران تا به کران بانگ اذان بردارد
آخر از سمتِ خدا آنکه نیامد آمد
چارده تن همه با نام محمد آمد
شب شکست و به زمین بارشِ مهتاب آمد
عشق برقی زد و بر هر دل بی تاب آمد
جبروت و ملکوتیاست که در قاب آمد
فالِ حافظ زدم و این غزل ناب آمد
"گلعُذاری زِ گلستان جهان ما را بس
زین چمن سایهی آن سرو روان ما را بس"
حق بده دیدن این معجزه حیرت دارد
فقط این ابر به باریدنش عادت دارد
نفسش گرم! خدایا چه حرارت دارد
سایهاش نیست و در سایه قیامت دارد
انبیا را بنویسید پیمبر این است
قبلهی روز و شبِ حضرت حیدر این است
کیستی ای نفست پاکتر از پاکیها
غرقِ تسبیح بزرگیِ تو افلاکیها
اَشهدُ اَنَّ که حیران تو بیباکیها
نوری و نور پراکنده بر این خاکیها
ای نفسهای علی، ای همه هستِ زهرا
عالمی دست تو بوسید و تو دستِ زهرا
تو درخشیدی و انوار حیات آوردی
سیزده رشته قنات از عرفات آوردی
سیزده چشمهی جوشان نجات آوردی
سیزده مرتبه بانگ #صلوات آوردی
آخرین بادهات از این همه خُم میآید
با دعایت عَلَم چاردهم میآید
* *
ششمین آینهات آمد و پروانه شدیم
سر زلفیم که با مرحمتش شانه شدیم
مرد این راه نبودیم که مردانه شدیم
شیعهی جعفری خادم این خانه شدیم
آسمان را کلماتش، سخنش پر کرده
و خداوند بر این جلوه تفاخر کرده
گرچه از عطر تو این دشت شقایق دارد
چقدر دور و برت، شهر منافق دارد
چه غریبی که فقط چند تن عاشق دارد
دلِ زهرایی تو صحبت صادق دارد
تو بشیری و به شور ازلی میآیی
سر هر صبح به دیدارِ علی میآیی
باز پیچیده در این شهر، پیامت آقا
پشت یک خانه تو هستی و قیامت آقا
عادت صبح تو شد عرض سلامت آقا
و سلامست فقط تکهکلامت آقا
از تو داریم سلامی پُرِ عطر و برکات
باز بر احمد و بر آل محمد صلوات
✍ #حسن_لطفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#طوفان_الاقصی
#مرگ_بر_اسرائیل
آنچه که داریم ما، یک دل طوفانی است
آنچه که مانده کنون، راهِ سلیمانی است
گفت: به صهیون بگو لحظهی پایانی است
وقتِ تماشای ما، وقت پشیمانی است
بر روی نامِ شما، زود قلم میکشیم
✍ #حسن_لطفی
@hosenih
#امام_حسن_عسکری_ع_مدح_و_ولادت
#طوفان_الاقصی
پروانهزادهایم که با سوختن خوشیم
ما کوچ کردهایم ولی با وطن خوشیم
ما از طُفیلیِ گِلِ یاریم هرکجا
خیمه زدیم اگر، به هوای قرَن خوشیم
ایل و تبارِ عشق به یک ریشه میرسد
آئینهی همیم که با خویشتن خوشیم
از هرچه نعمت است به ما بهترش رسید
با یک «حسین» عاشق و با دو «حسن» خوشیم
عطرِ نجف که میوزد آواره میشویم
تقصیرِ ما که نیست فقط با وطن خوشیم
آوارهایم مثلِ اویسِ یمن شدیم
شکرِ خدا هلاکِ دو «جانمحسن» شدیم
تنها زمینِ جلوهی تو، سامرا که نیست
عالم پُر است از تو و نورت کجا که نیست
گفتیم «جان حسن» به تو، زهرا جواب داد
فرقی میان عسکری و مجتبی که نیست
در ناکجای عالمی اما خوشیم که...
از تار و پودِ ما غمِ عشقت جدا که نیست
گفتند تو کریمی و چیزی نخواستیم
غیر از خودت که حاجتِ ما جز شما که نیست
تا با توأیم، آنچه که دارید مال ماست
پیشِ کریم صحبت این حرفها که نیست
با دستِ تو بساطِ کرَم جور شد حسن!
تنها «گدای سامره» مشهور شد حسن!
عاشق شدیم عاشق کشور گشاییات
ما را رها نمیکند این دلرباییات
ای کودک مدینهی زهرا! جهان بساز
قربانِ پنجههای شگفتِ خداییات
ای یازده حسین و حسن یازده علی
در کِسوَت کرامت و بی انتهاییات
فصل انار آمده و چیده فاطمه
تا تر شود دوباره لبِ مجتباییات
آوردی از حجاز، پِیِ خویش قبله را
تا دل بَری به جاذبهی سامراییات
با نورِ تو، تبسم مادر به ما رسید
از مهرِ فاطمه، دوبرابر به ما رسید
هرچند نیست از من و از ما قلیلتر
نشنیدهایم از تو و ایلت جلیلتر
آبِ قلیل آمده، دریا شدیم زود
تا کامِ ما شد از لبِ این سلسبیل، تر
پشت درت هرآنکه گدا شد، بزرگ شد
دور از تو هرکه سربههوا تر، ذلیلتر
گنجشکهای پرسهزنِ کوچهات شدیم
گشتیم جبرئیل که نه، جبرئیلتر
این حال عشق چیست؟! که تا گفتهام حسن
این چشم میشود همه شب بی دلیل، تر
فیض حدیث توست که عاشقترین شدیم
از زائران دربهدرِ اربعین شدیم
کوچاندهای قبلهی ما را به سامرا
باید ندید غیرِ خدا را به سامرا
راهی دراز آمدهایم از مدینه که
بر رُخ کشیم خاک شما را به سامرا
طعمِ اجابت تو چشید آنکه پیشِ تو
بالا گرفت دستِ دعا را به سامرا
تو زائرت حسین و اباالفضل و زینب است
ما دیدهایم کرببلا را به سامرا
سردابت آمدیم، ندیدیم یارِ خود
گشتیم در پیاش همهجا را به سامرا
ما را که کُشت زخمِ بلاهای غیبتش
ما را سفارشی تو بفرما به حضرتش
ما شیعهایم، شیعه اگر امتحان شود
آری زمانْ زمانِ امامِ زمان شود
فرموده است فاطمه اَلجارُ ثُمَّ دار
باید که غزه غُصهی ایرانیان شود
اسلام سخت ریشه دوانده به خونِ ما
این سرزمین به خونِ جوانان جوان شود
رسوا شوند جمع مسلمان فروشها
وقتی که پشتِ بی طرفیها عیان شود
محکم بایست مسجدالاقصی! که زودِ زود
غزه دوباره صاحبِ این آستان شود
ای کاخِ ظلمِ سُستتر از تارِ عنکبوت
چیزی نماده است که طوفان عیان شود
صهیون! بمیر، وعدهی حق است یک کلام
ما میرسیم تا که بمیرید، والسلام
✍ #حسن_لطفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
این چند وقتِ زهرا، مشغول دوختن بود
دلواپسِ علی و، در فکرِ پیرهن بود
روزیِ خویش را صبح، از دست من گرفتهست
شهری که هیزمِ آن، پشتِ حیاطِ من بود
شهری که آتش آورد، جای عیادت و دید
زهرا بهجای آن در، مشغول سوختن بود
آنکه دلیلِ ایجادِ عالم است مَردم!
بر دستْ ریسمان و، بر گردنش رَسَن* بود
«ماندم» علی نیاُفتد، بِین مدینهای که...
مردی نداشت غیر از، یک زن که شیرزن بود
گفتم گواه دارم، گفتم که ارث دارم
گفتم علیست شاهد، اما جواب "لَن" بود
میگفت بِین مسجد، با من: دروغگویی!
آنکه میانِ کوچه، بدجور بد دهن بود
قنفذ که خسته میشد، جایش مغیره میزد
این پشتِ هم زدنها، پیشِ ابالحسن بود
در گوشِ گاهواره، دیشب به گریه گفتم:
ای کاش قدِ محسن، در خانهام کفن بود...
✍ #حسن_لطفی
*ریسمان، طناب (فرهنگ معین)
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
روزِ مرا سیاه کرد، روز و شبِ پُر آهِ تو
وای از این تبسمت، آه از این نگاهِ تو
خندهی تلخ میکند، آنکه شکست پشت من
راهِ نفَس گرفتهاست، آنکه گرفت راهِ تو
باورِ کس نمیشود، خاصه دلیرانِ عرب
خانهی مرتضی شده، گوشهی قتلگاهِ تو
قسمت بچهها نشد، بازی مادرانهات
قسمت گهواره نشد، بچهی بی گناهِ تو
✍ #حسن_لطفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_شب_شهادت
#زبان_حال_امیرالمومنین_ع
امشب که ناله از لبت اُفتاده رو مَگیر
بعد از سه ماه که تبت اُفتاده رو مَگیر
دیدار تو اگرچه غم انگیز میشود
بعد از سه ماه قسمتِ من نیز میشود
دردِ عیال دارم و پیرم نمودهاند
سی و سه سال دارم و پیرم نمودهاند
این آشیانه داغِ پرستو ندیده بود
من را مدینه دست به زانو ندیده بود
گفتم که کار کم بکن اینجا عزیزِ من
ممنونِ نان تازهام اما عزیزِ من
نان را بدونِ قوَت بازو نمیپزند
نان را که با جراحت پهلو نمیپزند
این خانه مدتیست که جارو ندیده بود
من را مدینه دست به زانو ندیده بود
اصرار میکنیم که نانی -کمی- بخور
ای پلکِ نیمهباز! تکانی -کمی-بخور
رد تو از تنور به بستر هنوز هست
زینب دوید گفت که مادر هنوز هست
او دختر است حسرتِ آغوش میخورد
این سینهی شکسته-بمان-جوش میخورد
دستت شکسته است که بالا نمیرود؟
این شانهات چه دیده چرا جا نمیرود
چشمِ تو نیز بستن بازو ندیده بود
من را مدینه دست به زانو ندیده بود
یادم نرفته تا در خانه تو را زدند
یادم نرفته با در خانه تو را زدند
چشمِ علی شکستنِ اَبرو ندیده بود
من را مدینه دست به زانو ندیده بود
امشب چقدر پیشِ حسن سوخت دخترت
امشب ببین که با سه کفن سوخت دخترت
گفتی وصیتت دو سه بوسه به حنجر است
گفتی لباسِ محسنِ تو قدِ اصغر است
* *
بس کن رباب دستِ خودت را تکان نده
بر رویِ نیزه زخمِ گلو را نشان نده
بس کن رباب حرمله بیدار میشود
سهمت دوباره خندهی انظار میشود
✍ #حسن_لطفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات
بگیر بالِ مرا باز در هوای خودت
مرا بِبر به کنارت؛ به کربلایِ خودت
من آشنایِ توأم؛ خانهزادِ مادرتان
نصیبِ دربهدرت کن شبی دعایِ خودت
نفَس بزن که مذابم کنی در این شبها
نفَس بده که بسوزم فقط برایِ خودت
دلم کتیبهیِ اشعار محتشم شده است
بزن به سینهام آتش، به روضههایِ خودت
ببین که نذرِ درِ زینبیهات شدهام
بکِش به دیدهام از گرد و خاک پایِ خودت
از آن زمان که مرا نوکرت خدا خوانده
نشسته بر جگرم داغِ بوریای خودت
وصیتم شده آقا! مرا کفن نکنند
مگر به پیرهن مشکی عزای خودت
✍ #حسن_لطفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_شهادت
#حضرت_زینب_س_مصائب
به مدینه خبرِ سوختنش را نبَرید
آه در سایه بیایید تنش را نبرید
پیشِ او نامِ حسین و حسنش را نبرید
از روی سینهیِ او پیرهنش را نبرید
بگذارید که راحت بدهد جان زینب
بی نَفس مانده و بالایِ سرش نیست کسی
رو به قبله شده و دور و برش نیست کسی
تا بگیرند زیرِ بال و پَرش نیست کسی
یا بگیرند خبر از جگرش نیست کسی
زیرِ لب داشت حسینیم سَنَ قوربان زینب
یادش اُفتاد خودش دید پرش را بُردند
دیر آمد سرِ گودال، سرش را بُردند
با سرِ نیزهیِ سرخی پسرش را بُردند
زودتر از زن و بچه، خبرش را بُردند
میدَودَ در وسطِ خیمهی سوزان زینب
یک طرف داشت سَنان باز سِنان را میزد
یک طرف حرمله هم پیر و جوان را میزد
همهی قافله را، دخترکان را میزد
جای شلاق، به تن چوبِ کمان را میزد
تک و تنها شده با جمعِ یتیمان زینب
چه کند، مادری از طفل نشان میخواهد
کودکِ بی رَمَقی تکهیِ نان میخواهد
دختری آمده از عمه توان میخواهد
راه رفتن به رویِ آبله جان میخواهد
میرود تا برسد گوشهی ویران زینب...
✍ #حسن_لطفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_مدح
کیست زینب همیشه بی همتا
نورِ مستورِ عالمِ بالا
کیست زینب نفس نفس حیدر
کیست زینب تپش تپش زهرا
کیست زینب حسینِ پرده نشین
کیست زینب حسن به زیرِ کسا
کیست زینب کسی چه میداند
غیر آن پنج آفتاب هُدی
کیست زینب تلاطمِ عباس
کیست زینب تموّج دریا
ذوالفقار علی میانِ نیام
اوجِ نهجالبلاغهای شیوا
کیست زینب فراتر از مریم
روشنی بخشِ هاجر و حوّا
کیست زینب حجابِ جلوهی غیب
صبر اعظم، صلابت عظما
قلمم بشکند چه میگویم
من و اوصافِ زینب کبری؟!
من چه گویم که گفت اربابم
حضرت عشق! التماس دعا
السلام ای شُکوهِ نام حسین
دومین فاطمه، تمامِ حسین
✍ #حسن_لطفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات_ماه_مبارک_رمضان
شب و فضای حرم هرچه خواستم دارد
فقط حضورِ تو را ای بهار! کم دارد
کجا رسد به تو مکتوب گریهآلودم
که باد هم نَبَرد کاغذی که نم دارد(١)
مرا به بزمِ مناجات خویش مهمان کن
که با صدای تو لطفی دگر حرم دارد
تویی تو «ماهِ مبارک» که هر سحر رویت
هزار فیض بر این ماهِ محترم دارد
غریب و خسته به درگاهت آمدم رحمی(٢)
نگاه کن به دلی که هزار غم دارد
فقط میان قنوتی به یاد ماهم باش
خدا به دست تو الطافِ دم به دم دارد
مرا هزار امید است و هر هزار تویی(٣)
اگرچه راهِ وصالِ تو پیچ و خم دارد
نمیرسد به حضورت کسی مگر آنکه
به زیر بار غمت شانههای خم دارد
::
به پیرزن نظری کن به جان مادرتان
هوای کرببلا اشک مادرم دارد...
✍ #حسن_لطفی
١_منسوب به جناب صائب
٢_جناب حافظ
٣_بهبهانی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_صادق_ع_شهادت
دوباره پای برهنه شبانه آوردت
شبانه باز که از کُنجِ خانه آوردت
کسی نگفت که از راه دور آمده است
کسی نگفت به منصور، نور آمده است
عبا نداری و عمامه و ردایت کو؟
چقدر خون شده پایت! بگو عصایت کو؟
بمیرم آمدی و ردِ پایِ تو پیداست
چقدر زخم روی دستهای تو پیداست
به گرد خویش غلام و کنیز دارد باز
به زیر بالش خود تیغ تیز دارد باز
نگاه تو پُرِ صبر است و سینهات آرام
نگاه او پُرِ خشم و دلش پُر از دشنام
سه بار سمت تو آمد ولی برِ تو نشست
سه بار تیغ کشید و قلاف کرد و نشست
سه بار خواست بتازد ولی سلامت کرد
بجای دشنه و دُشنام احترامت کرد
هزار شُکر شکست از نهیبِ پیغمبر
بجای خویش نشست از نهیبِ پیغمبر
هزار شُکر جسارت نشد به پیر حرم
هزار شُکر که رفتی حرم امیرِ حرم
تو کوه بودی و او در مقابلِ تو شکست
اگرچه پیش تو خم شد ولی دل تو شکست
شکست تا دل تو گفت: یا رسول الله
به گریه مقبل تو گفت با رسول الله_
"بلند مرتبه شاهی زِ صدر زین اُفتاد
اگر غلط نکنم عرش بر زمین اُفتاد"
تمام پیکرش از تیغ، غرق خون گردید
"عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید"
مزاحم نفسش نیزه با عصا شده بود
هزار تیغ شکسته به زور جا شده بود
لبش پُر از ترک و آب را بردند
به روی ناقهی عریان رُباب را بردند...
✍ #حسن_لطفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_جواد_ع_مدح_و_شهادت
هم آسمان قصیدهای از بیکرانیاش
هم بی کرانهها غزلِ آسمانیاش
ای کالها! کمال، سرِ کوچهباغ اوست
باید رسید تا به خدا با نشانیاش
او در مدینه جای پدر را چه پُر نمود
در غیبت پدر، پسر و میزبانیاش...
باغِ معارف است حدیثاش، پیمبران
حَظ میبرند موقعِ شیرینزبانیاش
بابُ الجواد، حاجت ما را چه زود داد
مشهد پُر است از نفسِ مهربانیاش
ششگوشه شد ضریحاش اگر، بی دلیل نیست
از شش جهت گداست در این میهمانیاش
یارب مگیر فیضِ شبِ کاظمین را
هرکس خوش است پیشِ عزیزان جانیاش
حالا کبوتران همه از مشهد آمدند
تا آسمان بام، پی سایبانیاش
آقایِ طوس از جگرش آه میکشد
در کنجِ حجره تا پسرش آه میکشد
اُفتاده است رویِ زمین و برابرش
لبخند میزند به تقلاش همسرش
اُفتاده است رویِ زمین، دید مثلِ او
اُفتاده است در وسطِ کوچه مادرش
قسمت نبود آب بنوشد بهجای آن
خاکی شده است حیف لبانِ مطهرش
این پشت بام گودی گودال نیست شُکر
با پا نیامدهست کسی رویِ پیکرش
سخت است فکر این غم و سخت است باورش
مردی که قاتلش بشود زهرِ همسرش
✍ #حسن_لطفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
اشکِ ما پاره دلی بود که آبش کردیم
چشمِ ما خانهی ما بود، خرابش کردیم
تکهای سنگ در این سینهی ما بود، شبی...
روضهاش بُرده و با آهْ مذابش کردیم
بارها خواست که دنیا ببرد ما را از...
درِ این خانه که هربار جوابش کردیم
مَلکی خواست که ما را ببرد باغِ بهشت
در حرم مانده و با گریه مُجابش کردیم
آنکه زد طعنه به احوالِ پریشانی ما
شَمّهای از تو نوشتیم و کبابش کردیم
عُمْر آن نیست که از روز و شب ما رفته
گریه کردن به تو را عُمْر حسابش کردیم...
✍ #حسن_لطفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#ورود_به_ماه_محرم
من را ابد حسین و مرا از ازل حسین
صَلّوا علی الحسین و سَلامٌ علی الحسین
باید هرآن چه هست فقط خرج او کنیم
حی علی الحسین که خیرالعمل حسین
حس میکنم همیشه کنار ضریح او
من را گرفته است میان بغل حسین
مسجد حسینیه است و حسینیه مسجد است
جای دعا حسین و بجای غزل حسین
هنگام مرگ ای ملکالموت! صبر کن
عمری صدا زدیم برای اجل حسین
مثل حسن، حسین به نوکر رسیده است
بین کریمها شده ضربالمثل حسین
با گریههای فاطمه ما هم گریستیم
این ارث فاطمهست که نوحوا علیالحسین
✍️ #حسن_لطفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
آتنا گفتم و دیدم حسنات است حسن
اِهدنا گفتم و دیدم که صراط است حسن
ربنا گفتم و گفتند مسیرش زهراست
و علی است صلاة و صلوات است حسن
حُسنِ او در همه ذراتِ جهان پنهان است
بی نهایتتر از آفاقِ حیات است حسن
چه بخواهند و نخواهند، حسن شرحِ خداست
وجهِ تفصیلی اَسماء و صفات است حسن
جاری است عشق حسن در رگ و در ریشهی ما
کوثرِ جاری صد رشته قنات است حسن
هرچه دشنام به او داد، تبسم میدید
دید دریاست، همه صبر و ثبات است حسن
نصفی از زندگیاش را دو سه باری بخشید
در کرامات هم آئینهی ذات است حسن
چشمِ گریان به حسن، مَحرمِ زهراست به حشر
فاطمه گفت: فقط راه نجات است حسن
ای صراطُ اللَـهِ ما، نامهی ما سنگین است
گریه بر بی کسیات برگ برات است حسن
✍ #حسن_لطفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی #شب_عاشورا
بد جور دلشکستهای و گریه میکنی
از اشک، چهره شستهای و گریه میکنی
بگذار تا عبایِ تو را ما تکان دهیم
بر خاکها نشستهای و گریه میکنی
امشب به صبح امر بفرما طلوع مکن
امشب عجیب خستهای و گریه میکنی
خونِ جگر برای شما قوت شب شده
با ناله عهد بستهای و گریه میکنی
هیأت تمام شد؛ همه رفتند و تو هنوز
یک گوشه نشستهای و گریه میکنی
آبی بزن به صورتِ مادر، زِ دست رفت
چون مادرت شکستهای و گریه میکنی
✍ #حسن_لطفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_سجاد_ع_مصائب
زهر اشکی شد و کانون دعا را سوزاند
بند بند من افتاده ز پا را سوزاند
سینهام بود حسینیهی غمهای حسین
یاد آن خاطرهها، بیت عزا را سوزاند
من نه امروز؛ که در کرب وبلا جان دادم
از همان روز که آتش همه جا را سوزاند
با همان تیر که در حنجرهای خشک و سفید
تارهای عطشآلود صدا را سوزاند
از همان لحظه که میسوختم و میدیدم
تازیانه همهی پیکر ما را سوزاند
خیمهای شعلهور افتاد زمین و ناگاه
چادر دختری از جنس حیا را سوزاند
وای از آن بزم که در پیش اسیران حرم
خیزران هم لب و هم طشت طلا را سوزاند
دیدم آتش ز سر بام به سرها میریخت
گیسوان به سر نیزه رها را سوزاند
✍ #حسن_لطفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی؛ #دیر_راهب؛ #امام_حسین_ع_عصر_عاشورا
بیا ببین دلِ غمگینِ بی شکیبا را
بیا و گرم کن از چهرهات شبِ ما را
"من و جُدا شدن از کویِ تو خدا نکند"
که بی حَرَم چه کُنَم غصههای فردا را
خیالِ کربُبلایت مرا هوایی کرد
بگیر بالِ مرا تا ببینیم آنجا را
به موجِ سینه زنانت قسم به نامِ توأم
که بُرده گریهیِ ما آبرویِ دریا را
گدایِ هر شبم و کاسه گردم و ندهم
به یک نگاهِ کریمانهات دو دنیا را
مرا بِبَر بِچِشَم زیرِ پا مغیلان را
مرا بِبَر که ببینم به نیزه سرها را
خدا کند که بیایی شبی به روضهیِ ما
شنیدهام که به سر، سر زدی کلیسا را
*
خوشا به پنجهی راهب که شانهات میزد
به آنکه بُرد دلِ راهبانِ ترسا را
به پیرمرد غریبی که شُست گیسویت
گرفت از سر و رویِ تو خاکِ صحرا را
خوشا به بزم عزاخانهاش که تا دَمِ صبح
شنید پیشِ سرَت روضههایِ زهرا را
*
چرا بُرید سرت را به رویِ دامنِ من
چرا نشاند به خون این دو چشمِ زیبا را
چگونه سنگ شکسته جبین و دندانت
چگونه زخم تَرَک داده رویِ لبها را
به رویِ نیزه سرت بود و خیمهها میسوخت
رسید شعله و زلفِ تو در هوا میسوخت
✍ #حسن_لطفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_شام
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
کارِ ما گرچه به جز گریهی پیوسته نبود
کارِ این قوم ولی خندهی آهسته نبود
آنقدر ضربهی نیزه همه را ساکت کرد
بِینِ ما در پِیِ تو، یک سرِ نشکسته نبود
پشت دروازهی ساعات معطل شده است
آن کریمی که درِ خانهی او بسته نبود
خسته از زخمِ زبانیم و جسارت به لبت
پایِ ما با تو در این راه ولی خسته نبود
گرمِ تزئین و پذیرایی شاماند همه
ورنه دروازهی این شهر چنین بسته نبود
✍ #حسن_لطفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_ع_مناجات_اربعین
#حماسه_ی_اربعین_حسینی_ع
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
#زیارت_اربعین
رسیدم از سفر و هرچه دیدهام حسن است
که اربعین همهاش هم حسین، هم حسن است
نفس نفس علی است و تپش تپش زهراست
و دم حسین اگر هست، بازدم حسن است
مِن الازل علی است و الی الابد زهرا
به هر دل است حسین و به هر حرم حسن است
نوادگانِ حسین و حسن یکی هستند
و جَدِ ارشدِ این نسل محترم حسن است
به هرکجا که رَوی، آسمان همین رنگ است
که در نجف حسن و در مدینه هم حسن است
طریقِ کرببلا هم که سفرهداریِ اوست
میان راه ببین که قدم قدم حسن است
فقیرها همه در اربعین کریم شدند
چه جای حیرتِ ما تا ابالکرم حسن است
به روی تیرک این جادهها به موکبها
نگاه کن که ببینی به هر علَم حسن است
پیادهها به حرم میرسند و میفهمند
کسی که رفتنشان را زده رقم حسن است
چو میزبانِ همه قاسم است و عبدالله
حسین نه، به گمانم در این حرم حسن است
::
از آن زمان که حسین از حسن شنید چه شد
جگر خراش حسین و پُر از الم حسن است
از آن زمان که نشستند و حرفِ کوچه زدند
به پیچ و تاب حسین و به قدِ خم حسن است
✍ #حسن_لطفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#پایان_محرم_و_صفر
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
اگرچه گریه نمودم دو ماه با غمتان
مرا ببخش نمردم پس از محرمتان
لباس مشکی من یادگاری زهراست
چگونه دل کنم از آن؟ چگونه از غمتان؟
بگیر امانتیات را، خودت نگه دارش
که چند وقت دگر میشویم محرمتان
برای سال دگر نه برای فاطمیه
برای روضهی مادر برای ماتمتان
هزار شکر که از لطف پنجره فولاد
میان حلقهی ماتم شدیم همدمتان
بیا دوباره بخوان روضههای یابن شبیب
که من دوباره بسوزم دوباره با دمتان
چه شامها که زدی سر به گریهام اما
مرا ببخش نمردم به پای مقدمتان ...
✍ #حسن_لطفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e