eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
40.7هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
278 ویدیو
26 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آنچه که داریم ما، یک دل طوفانی است آنچه که مانده کنون، راهِ سلیمانی است گفت: به صهیون بگو لحظه‌ی پایانی است وقتِ تماشای ما، وقت پشیمانی است بر روی نامِ شما، زود قلم می‌کشیم ✍ @hosenih
پروانه‌زاده‌ایم که با سوختن خوشیم ما کوچ کرده‌ایم ولی با وطن خوشیم ما از طُفیلیِ گِلِ یاریم هرکجا خیمه زدیم اگر، به هوای قرَن خوشیم ایل و تبارِ عشق به یک ریشه می‌رسد آئینه‌ی همیم که با خویشتن خوشیم از هرچه نعمت است به ما بهترش رسید با یک «حسین» عاشق و با دو «حسن» خوشیم عطرِ نجف که می‌وزد آواره می‌شویم تقصیرِ ما که نیست فقط با وطن خوشیم آواره‌ایم  مثلِ اویسِ یمن شدیم شکرِ خدا هلاکِ دو «جانم‌حسن» شدیم تنها زمینِ جلوه‌ی تو، سامرا که نیست عالم پُر است از تو و نورت کجا که نیست گفتیم «جان حسن» به تو، زهرا جواب داد فرقی میان عسکری و مجتبی که نیست در ناکجای عالمی اما خوشیم که... از تار و پودِ ما غمِ عشقت جدا که نیست گفتند تو کریمی و چیزی نخواستیم غیر از خودت که حاجتِ ما جز شما که نیست تا با توأیم، آنچه که دارید مال ماست پیشِ کریم صحبت این حرف‌ها که نیست با دستِ تو بساطِ کرَم جور شد حسن! تنها «گدای سامره» مشهور شد حسن! عاشق شدیم عاشق کشور گشایی‌ات ما را رها نمی‌کند این دلربایی‌ات ای کودک مدینه‌ی زهرا! جهان بساز قربانِ پنجه‌های شگفتِ خدایی‌ات ای یازده حسین و حسن یازده علی در کِسوَت کرامت و بی انتهایی‌ات فصل انار آمده و چیده فاطمه تا تر شود دوباره لبِ مجتبایی‌ات آوردی از حجاز، پِیِ خویش قبله را تا دل بَری به جاذبه‌ی سامرایی‌ات با نورِ تو، تبسم مادر به ما رسید از مهرِ فاطمه، دوبرابر به ما رسید هرچند نیست از من و از ما قلیل‌تر نشنیده‌ایم از تو و ایلت جلیل‌تر آبِ قلیل آمده، دریا شدیم زود تا کامِ ما شد از لبِ این سلسبیل‌، تر پشت درت هرآنکه گدا شد، بزرگ شد دور از تو هرکه سربه‌هوا تر، ذلیل‌تر گنجشک‌های پرسه‌زنِ کوچه‌ات شدیم گشتیم جبرئیل که نه، جبرئیل‌تر این حال عشق چیست؟! که تا گفته‌ام حسن این چشم می‌شود همه شب بی دلیل، تر فیض حدیث توست که عاشق‌ترین شدیم از زائران دربه‌درِ اربعین شدیم کوچانده‌ای قبله‌ی ما را به سامرا باید ندید غیرِ خدا را به سامرا راهی دراز آمده‌ایم از مدینه که بر رُخ کشیم خاک شما را به سامرا طعمِ اجابت تو چشید آنکه پیشِ تو بالا گرفت دستِ دعا را به سامرا تو زائرت حسین و اباالفضل و زینب است ما دیده‌ایم کرببلا را به سامرا سردابت آمدیم، ندیدیم یارِ خود گشتیم در پی‌اش همه‌جا را به سامرا ما را که کُشت زخمِ بلاهای غیبتش ما را سفارشی تو بفرما به حضرتش ما شیعه‌ایم، شیعه اگر امتحان شود آری زمانْ زمانِ امامِ زمان شود فرموده است فاطمه اَلجارُ ثُمَّ دار باید که غزه غُصه‌ی ایرانیان شود اسلام سخت ریشه دوانده به خونِ ما این سرزمین به خونِ جوانان جوان شود رسوا شوند جمع مسلمان فروش‌ها وقتی که پشتِ بی طرفی‌ها عیان شود محکم بایست مسجدالاقصی! که زودِ زود غزه دوباره صاحبِ این آستان شود ای کاخِ ظلمِ سُست‌تر از تارِ عنکبوت چیزی نماده است که طوفان عیان شود صهیون! بمیر، وعده‌ی حق است یک کلام ما می‌رسیم تا که بمیرید، والسلام 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
این چند وقتِ زهرا، مشغول دوختن بود دلواپسِ علی و، در فکرِ پیرهن بود روزیِ خویش را صبح، از دست من گرفته‌ست شهری که هیزمِ آن، پشتِ حیاطِ من بود شهری که آتش آورد، جای عیادت و دید زهرا به‌جای آن در، مشغول سوختن بود آنکه دلیلِ ایجادِ عالم است مَردم! بر دستْ ریسمان و، بر گردنش رَسَن* بود «ماندم» علی نیاُفتد، بِین مدینه‌ای که... مردی نداشت غیر از، یک زن که شیرزن بود گفتم گواه دارم، گفتم که ارث دارم گفتم علی‌ست شاهد، اما جواب "لَن" بود می‌گفت بِین مسجد، با من: دروغگویی! آنکه میانِ کوچه، بدجور بد دهن بود قنفذ که خسته می‌شد، جایش مغیره می‌زد این پشتِ هم زدن‌ها، پیشِ ابالحسن  بود در گوشِ گاهواره، دیشب به گریه گفتم: ای کاش قدِ محسن، در خانه‌ام کفن بود... ✍ *ریسمان، طناب (فرهنگ معین) 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
روزِ مرا سیاه کرد، روز و شبِ پُر آهِ تو وای از این تبسمت، آه از این نگاهِ تو خنده‌ی تلخ می‌کند، آنکه شکست پشت من راهِ نفَس گرفته‌است، آنکه گرفت راهِ تو باورِ کس نمی‌شود، خاصه دلیرانِ عرب خانه‌ی مرتضی شده، گوشه‌ی قتلگاهِ تو قسمت بچه‌ها نشد، بازی مادرانه‌ات قسمت گهواره نشد، بچه‌ی بی گناهِ تو ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
امشب که ناله از لبت اُفتاده رو مَگیر بعد از سه ماه که تبت اُفتاده رو مَگیر دیدار تو اگرچه غم انگیز می‌شود بعد از سه ماه قسمتِ من نیز می‌شود دردِ عیال دارم و پیرم نموده‌اند سی و سه سال دارم و پیرم نموده‌اند این آشیانه داغِ پرستو ندیده بود من را مدینه دست به زانو ندیده بود گفتم که کار کم بکن اینجا عزیزِ من ممنونِ نان تازه‌ام اما عزیزِ من نان را بدونِ قوَت بازو نمی‌پزند نان را که با جراحت پهلو نمی‌پزند این خانه مدتی‌ست که جارو ندیده بود من را مدینه دست به زانو ندیده بود اصرار می‌کنیم که نانی -کمی- بخور ای پلکِ نیمه‌باز! تکانی -کمی-بخور رد تو از تنور به بستر هنوز هست زینب دوید گفت که مادر هنوز هست او دختر است حسرتِ آغوش می‌خورد این سینه‌ی شکسته-بمان-جوش می‌خورد دستت شکسته است که بالا نمی‌رود؟ این شانه‌ات چه دیده چرا جا نمی‌رود چشمِ تو نیز بستن بازو ندیده بود من را مدینه دست به زانو ندیده بود یادم نرفته تا در خانه تو را زدند یادم نرفته با در خانه تو را زدند چشمِ علی شکستنِ اَبرو ندیده بود من را مدینه دست به زانو ندیده بود امشب چقدر پیشِ حسن سوخت دخترت امشب ببین که با سه کفن سوخت دخترت گفتی وصیتت دو سه بوسه به حنجر است گفتی لباسِ محسنِ تو قدِ اصغر است * * بس کن رباب دستِ خودت را تکان نده بر رویِ نیزه زخمِ گلو را نشان نده بس کن رباب حرمله بیدار می‌شود سهمت دوباره خنده‌ی انظار می‌شود ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بگیر بالِ مرا باز در هوای خودت مرا بِبر به کنارت؛ به کربلایِ خودت من آشنایِ توأم؛ خانه‌زادِ مادرتان نصیبِ دربه‌درت کن شبی دعایِ خودت نفَس بزن که مذابم کنی در این شب‌ها نفَس بده که بسوزم فقط برایِ خودت دلم کتیبه‌یِ اشعار محتشم شده است بزن به سینه‌ام آتش، به روضه‌هایِ خودت ببین که نذرِ درِ زینبیه‌ات شده‌ام بکِش به دیده‌ام از گرد و خاک پایِ خودت از آن زمان که مرا نوکرت خدا خوانده نشسته بر جگرم داغِ بوریای خودت وصیتم شده آقا! مرا کفن نکنند مگر به پیرهن مشکی عزای خودت ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به مدینه خبرِ سوختنش را نبَرید آه در سایه بیایید تنش را نبرید پیشِ او نامِ حسین و حسنش را نبرید از روی سینه‌یِ او پیرهنش را نبرید بگذارید که راحت بدهد جان زینب بی نَفس مانده و بالایِ سرش نیست کسی رو به قبله شده و دور و برش نیست کسی تا بگیرند زیرِ بال و پَرش نیست کسی یا بگیرند خبر از جگرش نیست کسی زیرِ لب داشت حسینیم سَنَ قوربان زینب یادش اُفتاد خودش دید پرش را بُردند دیر آمد سرِ گودال، سرش را بُردند با سرِ نیزه‌یِ سرخی پسرش را بُردند زودتر از زن و بچه، خبرش را بُردند می‌دَودَ در وسطِ خیمه‌ی سوزان زینب یک طرف داشت سَنان باز سِنان را می‌زد یک طرف حرمله هم پیر و جوان را می‌زد همه‌ی قافله را، دخترکان را می‌زد جای شلاق، به تن چوبِ کمان را می‌زد تک و تنها شده با جمعِ یتیمان زینب چه کند، مادری از طفل نشان می‌خواهد کودکِ بی رَمَقی تکه‌یِ نان می‌خواهد دختری آمده از عمه توان می‌خواهد راه رفتن به رویِ آبله جان می‌خواهد می‌رود تا برسد گوشه‌ی ویران زینب... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کیست زینب همیشه بی همتا نورِ مستورِ عالمِ بالا کیست زینب نفس نفس حیدر کیست زینب تپش تپش زهرا کیست زینب حسینِ پرده نشین کیست زینب حسن به زیرِ کسا کیست زینب کسی چه می‌داند غیر آن پنج آفتاب هُدی کیست زینب تلاطمِ عباس کیست زینب تموّج دریا ذوالفقار علی میانِ نیام  اوجِ نهج‌البلاغه‌ای شیوا کیست زینب فراتر از مریم روشنی بخشِ هاجر و حوّا کیست زینب حجابِ جلوه‌ی غیب صبر اعظم، صلابت عظما قلمم بشکند چه می‌گویم من و اوصافِ زینب کبری؟! من چه گویم که گفت اربابم  حضرت عشق! التماس دعا السلام ای شُکوهِ نام حسین دومین فاطمه، تمامِ حسین ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شب و فضای حرم هرچه خواستم دارد فقط حضورِ تو را ای بهار! کم دارد کجا رسد به تو مکتوب گریه‌آلودم که باد هم نَبَرد کاغذی که نم دارد(١) مرا به بزمِ مناجات خویش مهمان کن که با صدای تو لطفی‌ دگر حرم دارد تویی تو «ماه‌ِ مبارک» که هر سحر رویت هزار فیض بر این ماهِ محترم دارد غریب و خسته به درگاهت آمدم رحمی(٢) نگاه کن به دلی که هزار غم دارد فقط میان قنوتی به یاد ماهم باش خدا به دست تو الطافِ دم به دم دارد مرا هزار امید است و هر هزار تویی(٣) اگرچه راهِ وصالِ تو  پیچ و خم دارد نمی‌رسد به حضورت کسی مگر آنکه به زیر بار غمت شانه‌های خم دارد :: به پیرزن نظری کن به جان مادرتان هوای کرببلا اشک مادرم دارد... ✍ ١_منسوب به جناب صائب ٢_جناب حافظ ٣_بهبهانی 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دوباره پای برهنه شبانه آوردت شبانه باز که از کُنجِ خانه آوردت کسی نگفت که از راه دور آمده است کسی نگفت به منصور، نور آمده است عبا نداری و عمامه و ردایت کو؟ چقدر خون شده پایت! بگو عصایت کو؟ بمیرم آمدی و ردِ پایِ تو پیداست چقدر زخم روی دست‌های تو پیداست به گرد خویش غلام و کنیز دارد باز به زیر بالش خود تیغ تیز دارد باز نگاه تو  پُرِ صبر است و سینه‌ات آرام نگاه او پُرِ خشم و دلش پُر از دشنام سه بار سمت تو آمد ولی برِ تو نشست سه بار تیغ کشید و قلاف کرد و نشست سه بار خواست بتازد ولی سلامت کرد بجای دشنه و دُشنام احترامت کرد هزار شُکر شکست از نهیبِ پیغمبر بجای خویش نشست از نهیبِ پیغمبر هزار شُکر جسارت نشد به پیر حرم هزار شُکر که رفتی حرم امیرِ حرم تو کوه بودی و او در مقابلِ تو شکست اگرچه پیش تو خم شد ولی دل تو شکست شکست تا دل تو گفت: یا رسول الله به گریه مقبل تو گفت با رسول الله_ "بلند مرتبه شاهی زِ صدر زین اُفتاد اگر غلط نکنم عرش بر زمین اُفتاد" تمام پیکر‌ش از تیغ، غرق خون گردید "عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید" مزاحم نفسش نیزه با عصا شده بود هزار تیغ شکسته به زور جا شده بود لبش پُر از ترک و آب را بردند به روی ناقه‌ی عریان رُباب را بردند... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هم آسمان قصیده‌ای از بی‌کرانی‌اش هم بی کرانه‌ها غزلِ آسمانی‌اش ای کال‌ها! کمال، سرِ کوچه‌باغ اوست باید رسید تا به خدا با نشانی‌اش او در مدینه جای پدر را چه پُر نمود در غیبت پدر، پسر و میزبانی‌اش... باغِ معارف است حدیث‌اش، پیمبران حَظ می‌برند موقعِ شیرین‌زبانی‌اش بابُ الجواد، حاجت ما را چه زود داد مشهد پُر است از نفسِ مهربانی‌اش شش‌گوشه شد ضریح‌اش اگر، بی دلیل نیست از شش جهت گداست در این میهمانی‌اش یارب مگیر فیضِ شبِ کاظمین را هرکس خوش است پیشِ عزیزان جانی‌اش حالا کبوتران همه از مشهد آمدند تا آسمان بام، پی سایبانی‌اش آقایِ طوس از جگرش آه می‌کشد در کنجِ حجره تا پسرش آه می‌کشد اُفتاده است رویِ زمین و برابرش لبخند می‌زند به تقلاش همسرش اُفتاده است رویِ زمین، دید مثلِ او اُفتاده است در وسطِ کوچه مادرش قسمت نبود آب بنوشد به‌جای آن خاکی شده است حیف لبانِ مطهرش این پشت بام گودی گودال نیست شُکر با پا نیامده‌ست کسی رویِ پیکرش سخت است فکر این غم و سخت است باورش مردی که قاتلش بشود زهرِ همسرش ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e