بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_روز_یازدهم
#سیدپوریا_هاشمی
▶️
روزگار خوشم ای یار نظر شد دیدی
باز هم زینب تو خون به جگر شد دیدی
سروسامان مرا دست به دستش کردند
کیسه ی لشگر کوفه پر سر شد دیدی
@hosenih
یکنفر گفت بریزید و غنیمت ببرید
خیمه ی سوخته ام زیر و زبر شد دیدی
مثل شال کمرت معجر من غارت شد
دور تا دور من و تو چه خبر شد دیدی
بعد یک عمر قیام شب من ریخت بهم
مشکل نافله ام درد کمر شد دیدی
@hosenih
گریه کردم چقدر!چادر من را بدهید
خواهرت دربه در چند نفر شد دیدی
شتر لنگ مهیاست که راهم ببرد
بی تو ای همسفرم وقت سفر شد دیدی
⏹
©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_روز_یازدهم
#سیدپوریا_هاشمی
▶️
رسید وقت سفر سربه زیر شد زینب
حسین چشم تو روشن! اسیر شد زینب
هزار زخم روی پیکرت دهن وا کرد
هزارسال ز داغ تو پیر شد زینب
@hosenih
سه چهار مرتبه با شمر همکلام شده
نداشت چاره دگر ناگزیر شد زینب
چقدر پای غنیمت کتک ز لشگر خورد
چقدر زخمی مشتی فقیر شد زینب
گرسنه بود ولی تازیانه خیلی خورد
غذا نبود ولی خوب سیر شد زینب
@hosenih
همانزمان که به سرنیره ها هلش دادند
نشست و حرف نزد گوشه گیر شد زینب
نبودن تو و عباس کار خودرا کرد
و با سنان و شبث هم مسیر شد زینب
بگیر گوش خودت را! کسی صدایش کرد..
بلند شو همه رفتند دیر شد زینب
⏹
©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_روز_یازدهم
#سیده_اسما_اسماعیلی
▶️
ظهر روز واقعه دیدم که جانم میرود
جان به کف سمت عدو سرو روانم میرود
سرو من سرمست بود و سر سپرد و جان فشاند
سرفراز از وادی نی سایه سارم میرود
@hosenih
خیمه های شعله ور تکرار دیوار و درند
باغ ما آتش گرفت و باغبان هم میرود
داغ دیدم پشت داغ و صبر کردم پشت صبر
عمر من همگام با اندوه و ماتم میرود
جان من بر نیزه و جسمم میان کاروان
من به چشم خویشتن دیدم که جانم میرود
@hosenih
روی همچون ماه تو خونین و خاکآلوده است؟
یا منم اینجا که نور از دیدگانم میرود
جسم پاکت مانده جا در آستان نینوا
زین جدایی تا مدینه سوز آهم میرود
باز میگردم به سویت وعده ما اربعین
گرچه با این اربعین عمر گرانم میرود
⏹
©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_روز_یازدهم
#دودمه
#حسن_لطفی
▶️
زیرِ پَرهایِ حجابِ خود حرم را میبَرَم
الوداع ای کربلا
@hosenih
من علمدارِ توام با خود عَلَم را میبَرَم
الوداع ای کربلا
⏹
©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_مناجات
#حسن_لطفی
▶️
هزار شُکر چشمِ من پُر آب شد حسین جان
دلم برایِ داغِ تو مُذاب شد حسین جان
سحاب رحمتی و ما به زیرِ بارش توایم
که بندگیِ ما از این سحاب شد حسینجان
@hosenih
مرا به چشمِ مردمان بزرگ کردهای ولی
صوابهای من چرا کباب شد حسینجان
مرا به چشم مردمان بزرگ کردهای ولی
چه کردم که نام من خراب شد حسینجان
چه خرجها نکردهام بخاطرِ ریا و عُجب
چه کردم که روضه هم حجاب شد حسینجان
@hosenih
ببخش اگر به نامِ تو قمار کردهام به عمر
و پای تو گناهِ ما حساب شد حسینجان
ببخش اگر حدیثِ تو کلام تو نخواندهام
اگرچه هرچه گفتهای کتاب شد حسینجان
جهاد نفس را مگو حساب خلق را مگو
به قلب تو تَغافُلَم عذاب شد حسینجان
@hosenih
تو را به نام دین شیوخ ، جاهلانه کشتهاند
که کشتن امام هم صواب شد حسینجان
وصیت شهید را نخواندهایم یک دو خط
که این چنین مسیرِ تو به قاب شد حسینجان
صلای حنجر تو راستی و مردی است
پیامِ زینبین تو حجاب شد حسینجان
@hosenih
به زیرِ ظلم و زور و زَر نمیروم که دیدهام
مسیرِ تو دلیلِ انقلاب شد حسینجان
برای معرفت بیا و نیتم درست کن
که عاشق تو از خدا خطاب شد حسینجان
⏹
©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_سجاد_ع_شهادت
#امام_سجاد_ع_مصائب
#علی_اصغر_یزدی
▶️
مانند ابر پیش یتیمان گریسته
مردی که پای غصه ی جانان گریسته
هر لحظه زندگی خودش را حسین دید
با این حساب از دل و از جان گریسته
@hosenih
از داغ و غصه های اسارت درون شام
با حال زار و موی پریشان گریسته
قطعا به یاد نیزه ی غربت میان دشت
او یا حسین گفته فراوان گریسته
در تشت چوب بود وحروف مقطعه
عمری برای قاری قرآن گریسته
شاید برای دختر دردانه ی حسین
وقتی که دید خار مغیلان گریسته
@hosenih
قطعا درون زندگی اش سود می کند
هرکس که پای عشق تو از جان گریسته
یعقوب چشم خویش برای حسین داد
کی !؟او برای یوسف کنعان گریسته
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_سجاد_ع_شهادت
#امام_سجاد_ع_مصائب
#سیدپوریا_هاشمی
▶️
چهل سال هرشب روضه گردان تو بودم
با عمه ها پاره گریبان تو بودم
چهل سال شد حرف از تنت چهل سال مردم
رفتم سر سفره ولی چیزی نخوردم
@hosenih
چهل سال تقدیر دل من درد و غم بود
هرچیز میدیدم گریز روضه ام بود
نعلین پا کردم بیابان یادم آمد
رفتن روی خار مغیلان یادم آمد
چشمم به زیر انداز حجره خورد تر شد
داغ حصیری بر دل من شعله ور شد
هرجور میشد روضه را مکشوفه کردم
هرکس سلامم داد یاد کوفه کردم
وقتی عبا دوشم کشیدم گفتم ای وای
تا اشک دختر بچه دیدم گفتم ای وای
در کوچه ها رد طناب آمد به چشمم
نوزاد تا دیدم رباب آمد به چشمم
رفتم.به تشییع جوانها گریه کردم
با خنده های ساربانها گریه کردم
عمامه ام افتاد و بی حد روضه خواندم
انگشتر از دستم درامد روضه خواندم
بازار رفتم بوی نانش اذیتم کرد
بازاریان بد زبانش اذیتم کرد
هرجا شلوغی بود ماتم سهم من شد
شرمندگی از خواهرانم سهم من شد
@hosenih
قرآن که میخوانم ز غصه نیمه جانم
یاد لب خشک تو زیر خیزرانم
حق میدهی از تشنگی قلبم کباب است
در ظرف آبم روضه ی جام شراب است
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_سجاد_ع_شهادت
#امام_سجاد_ع_مصائب
#امیر_عظیمی
▶️
سر می گذارم بر سر دیوار روضه
وقتی که می افتم به یاد یار روضه
عرض ارادت می کنم بر آن مسیحی
که روی دوش خود گرفته دار روضه
@hosenih
مصداق کل یوم عاشوراست این مرد
او شاهدی زنده است در اشعار روضه
زخمی قدیمی از در و دیوار دارد
آزرده او را واژه ی مسمار روضه
سی سال اشک و هق هق و ذکر مصیبت
در چشم او شد زندگی سرشار روضه
بیماری کرببلایش مصلحت بود
بیمار بوده او ولی بیمار روضه
هر شب به روی سفره اش با دیدن آب
می کرد با خون جگر افطار روضه
هر جا که ذبحی را کنارش سر بریدند
افتاد یاد مقتل غمبار روضه
بابای مظلوم مرا لب تشنه کشتند
وقتی که شمر نحس شد آوار روضه
@hosenih
خیلی خجالت می کشم از عمه هایم
از ازدحام کوچه و بازار روضه
بی معجری ها یک طرف، از یک طرف هم
گوش رقیه، غارت گوشوار روضه
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_سجاد_ع_مدح
#امام_سجاد_ع_مصائب
#وحید_محمدی
▶️
ای شیعیان ماییم انوار هدایت
ماییم خورشید سماوات ولایت
ما نور چشم کائنات و ممکناتیم
مائیم اعلی علت ایجاد خلقت
@hosenih
ما خاندان عصمت و آل رسولیم
جمع است در ما علم و ایمان و سیادت
مائیم معنا و مراد صبر و ایثار
مائیم شأن آیه های استقامت
ننگ است ما را زندگی در سایه ظلم
هیهات منا الذله یعنی شور عزت
گریه کنان را صبح محشر یادمان هست
ما دستمان باز است فردای قیامت
ما در مصائب خم به ابرومان نیامد
طی کرده ایم این راه را ما با صلابت
من زاده مقتول صبر کربلایم
بابای من جان داد لب تشنه لب شط
اصلا شهادت ارث ما آل رسول است
اما امان از شام و از بند اسارت
وقتی که می بینم زنان فاطمی را
یادم میاید صحنه های عصر غارت
@hosenih
ای کاش می مردم نمی دیدم در آن روز
با چادر کوتاه، ناموس امامت ...
نعش مسلمان بر زمین هیهات، هیهات
اما تن بابای من بر خاک غربت
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_سجاد_ع_شهادت
#امام_سجاد_ع_مصائب
#سیدپوریا_هاشمی
▶️
بخاطر تو چهل سال محتضر بودم
به یاد تشنگی ات یک جهان شرر بودم
میامدم سرسفره غذا نمیخوردم
چون از گرسنگی ات خوب باخبر بودم
@hosenih
شبیه عمه تنم رج به رج ز شلاق است
شبیه عمه برای همه سپر بودم
برای تو ولیِ دم شدم ولی ای وای
میان قافله با شمر همسفر بودم
شتر که رم بکند میپرد به هر سمتی
بروی ناقه ی رم کرده در خطر بودم
عمامه ام همه اش سوخت بعد سرهم سوخت
ز بام آتشی آمد که بی خبر بودم
غم قضیه ناموسی است در دل من
امان ز لحظه تلخی که در گذر بودم
به خواهرم زن رقاصه ای جسارت کرد
تو حق بده به من اینقدر خون جگر بودم
همان زمان که غلامی کنیزی از ما خواست
میان حلقه آهن شکسته پر بودم
@hosenih
ولی نشد که سرش را جدا کنم ز تنش
ولی نشد که گرفتار صدنفر بودم
سفیر روم به هم ریخت تا که من را دید
ببین چقدر پدر بین دردسر بودم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_سجاد_ع_شهادت
#امام_سجاد_ع_مصائب
#قاسم_نعمتی
▶️
پیرمرد بلا کشیده منم
پسرِ شاه سربریده منم
روضه خوانی که هرچه می گوید
با دوچشم کبود دیده منم
آنکه از ناقه دید بانوئی
پایِ یک بوسه شد خمیده منم
آن امامی که با تنی تب دار
عقبِ ناقه ها دویده منم
آنکه وقت فرار از خیمه
نالۀ دختران شنیده منم
آنکه در بین بوریا دلِ شب
پیکر یک امام چیده منم
آنکه درگوشۀ خرابۀ شام
دفن کرده گلی شهیده منم
همۀ روضه ها کنار ولی
آنکه بازار شام دیده منم
روضه را باز میکنم امشب
سخن آغاز میکنم امشب
@hosenih
روضه در یک کلام وای از شام
دردِ بی التیام وای از شام
کاش مادر مرا نمی زائید
ناله های مدام وای از شام
ناسزاهای بد به ما گفتند
همه جایِ سلام وای از شام
آن دیاریِ که کرده بازی با
آبروی امام وای از شام
قافله تا غروب گیر افتاد
کوچه ها ناتمام وای از شام
دخترِ فاطمه اذیت شد
از نگاهِ حرام وای از شام
گذر از کوچه هایِ تنگِ یهود
آتشِ رویِ بام وای از شام
جایِ حیدر زگیسویِ دختر
می گرفت انتقام وای از شام
در میان چهار هزار رقاص
گریه در ازدحام وای از شام
سر و تشت و پیاله های شراب
چوبِ بی احترام وای از شام
لعنتی در کنارِ سر میریخت
میِ باقیِ جام وای از شام
سرخ موئی اشاره کرد و یزید
گفت : گفتی کدام؟؟وای از شام
من چهل سال گریه میکردم
با همین یک کلام وای از شام
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_سجاد_ع_مدح
#سیدحسن_رستگار
▶️
می نوشم امشب واژه ها را از سبویت
پر میشود جام عطش از آبرویت
سجاده ات پهن است در محراب ، حالا
تر میشود ابیات از آب وضویت
مهر نمازت از کدامین خاک پاک است؟
اینگونه چرخیدست عالم رو به سویت؟
@hosenih
تکبیر میگوید غزل (الله اکبر)
بوی خوش سیب است اینک از گلویت . . .
قد قامتت کرده قیامت عالمی را
در سجده رب العالمین در گفتگویت
تبدار دار هستم در ورقهای صحیفه
مانند وقتی که تو دیدی روبرویت
@hosenih
مردی کمر خم کرد از داغ برادر
چشم انتظاری ماند آنجا که عمویت ...
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih