بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_شام_غریبان_روز_یازدهم
#رائی
▶️
من کرببلا را چو خزان دیدم و رفتم
چون مرغ شب از داغ تو نالیدم و رفتم
ای باغ که داری تو بسی گل به گلستان
این خرمن گل را به تو بخشیدم و رفتم
@hosenih
در کرببلا زینت آغوش نبی را
آوردم و غلطیدهبهخون دیدم و رفتم
ممکن چو نشد حنجر پاک تو ببوسم
آن حنجر پرخون تو بوسیدم و رفتم
یاد آمدم آنروز که گفتی جگرم سوخت
چشم از تن صدچاک تو پوشیدم و رفتم
چون همره ما هست سر غرقهبهخونت
من یاد لب تشنهی تو بودم و رفتم
@hosenih
بگسست اگر دشمن دون، ریشهی دین را
با موی پریشان همه سنجیدم و رفتم
بس کن تو دگر کاه ربائی سخن خود
من یک گلی از گلشن دین چیدم و رفتم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_شام_غریبان_روز_یازدهم
#محمدجواد_غفورزاده
▶️
مبریدم! که در این دشت مرا کاری هست
گرچه گل نیست ولی صحنهی گلزاری هست
ساربانا! مزنید این همه آواز رحیل
که در این دشت مرا قافلهسالاری هست
@hosenih
من و این باغ خزاندیده خدا را چه کنم
همره لالهرخان - لالهی تبداری هست
ساربان، تند مران قافلهی گلها را
که در این حلقهی گل، نرگس بیماری هست
نیست اندیشه مرا، از سفر کوفه و شام
مهر اگر نیست، ولی ماه شب تاری هست
تشنهکامان بلا را، چه غم از سوز عطش
ساقی افتاده ولی، ساغر سرشاری هست
@hosenih
هستیام رفته ز کف، بعد تو یا ثارالله
هیچم ار نیست تمنای توام باری هست
تا به مرغان چمن، رسم وفا آموزد
یادگار از تو پرستوی پرستاری هست
با وجودی که بود بار جدایی سنگین
لله الحمد مرا روح سبکباری هست
گر چه از ساحت قدس تو جدایم کردند
هست پیوند وفا با تو مرا آری هست
باغبان چمن معرفت! آسوده بخواب
که مرا شب همه شب دیدهی بیداری هست
@hosenih
در نماز شب خود غرق مناجات توام
یار اگر نیست ولی زمزمهی یاری هست
مبرید از چمن حُسن (شفق) را بیرون
که در آنجا که بود جلوهی گل خاری هست
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_شام_غریبان_روز_یازدهم
#سیدرضا_موید
▶️
ما را به سر کوی تو اعدا نگذارند
خواهیم بمانیم در اینجا نگذارند
زینب ز تو ای جان برادر نکند دل
اعدا بگذارند اگر یا نگذارند
@hosenih
خواهم همهی عمر کنار تو بمانم
اما چه توان کرد که اعدا نگذارند
ای مَحرم دل تا غم دل گویم از این بیش
آوَخ که مرا پیش تو تنها نگذارند
شب میرسد و قافله در حال رحیل است
زین بیش دگر پیش تو ما را نگذارند
رفتم من و داغ تو و هجر همهیاران
یکلحظه من ِ دلشده را وا نگذارند
@hosenih
گفتی نکنم گریه به شیون ز فراقت
اما چه کنم شورش غمها نگذارند
دانی چه کسان یار حسینند مؤید
آنانکه به جز در ره او پا نگذارند
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_شام_غریبان_روز_یازدهم
#سیدرضا_هاشمی_گلپایگانی
▶️
مرهم به زخم دل به جز از سوز آه نیست
روزی چو روزگار من از غم سیاه نیست
@hosenih
خواهم که سیر بینمت، آنگه سفر روم
باید چه چاره کرد؟ که تاب نگاه نیست
من با تو آمدم، بنگر با که میروم
جولان خصم هست ولیکن پناه نیست
رأس تو روی نیزه و خورشید بر فلک
با بودن تو، حاجت خورشید و ماه نیست
@hosenih
گفتم که خاک بر سر خود ریزم از فراق
جز سنگ و تیر و نیزه در این قتلگاه نیست
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_شام_غریبان_روز_یازدهم
#حبیب_الله_چایچیان
▶️
خیمه ها می سوزد و شمع شب تارم شده
در شب بیماریم آتش پرستارم شده
ما که خود از سوز دل آتش به جان افتاده ایم
از چه دیگر شعله ها یار دل زارم شده
@hosenih
پیش از این سقای ما بودی علمدار حسین
امشب اما جای او آتش علمدارم شده
ای فلک جان مرا هر چند می خواهی بسوز
مدتی هست از قضا دل سوختن کارم شده
جز غم امشب پیش ما یار وفاداری نماند
در شب تنهائیم تنها همین یارم شده
من که شب را تا سحر بی خواب و سوزانم چو شمع
از چه دیگر شعله ها شمع شب تارم شده
بس که اشک آید به چشمم خواب شب را راه نیست
دود آتش از چه ره در چشم خونبارم شده؟
جز دو چشمم هیچکس آبی بر این آتش نریخت
مردم چشمان من تنها وفا دارم شده
@hosenih
گر گلستان شد به ابراهیم آتش ها ولی
سوخت گلزار من و آتش پدیدارم شده
شعله های کربلا آتش به جانم زد (حسان)
آتشین از این جهت ابیات اشعارم شده
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_شام_غریبان_روز_یازدهم
#سیدرضا_هاشمی_گلپایگانی
▶️
مرهم به زخم دل به جز از سوز آه نیست
روزی چو روزگار من از غم سیاه نیست
@hosenih
خواهم که سیر بینمت، آنگه سفر روم
باید چه چاره کرد؟ که تاب نگاه نیست
من با تو آمدم، بنگر با که میروم
جولان خصم هست ولیکن پناه نیست
رأس تو روی نیزه و خورشید بر فلک
با بودن تو، حاجت خورشید و ماه نیست
@hosenih
گفتم که خاک بر سر خود ریزم از فراق
جز سنگ و تیر و نیزه در این قتلگاه نیست
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_شام_غریبان_روز_یازدهم
#سیدرضا_موید
▶️
ما را به سر کوی تو اعدا نگذارند
خواهیم بمانیم در اینجا نگذارند
زینب ز تو ای جان برادر نکند دل
اعدا بگذارند اگر یا نگذارند
@hosenih
خواهم همهی عمر کنار تو بمانم
اما چه توان کرد که اعدا نگذارند
ای مَحرم دل تا غم دل گویم از این بیش
آوَخ که مرا پیش تو تنها نگذارند
شب میرسد و قافله در حال رحیل است
زین بیش دگر پیش تو ما را نگذارند
رفتم من و داغ تو و هجر همهیاران
یکلحظه من ِ دلشده را وا نگذارند
@hosenih
گفتی نکنم گریه به شیون ز فراقت
اما چه کنم شورش غمها نگذارند
دانی چه کسان یار حسینند مؤید
آنانکه به جز در ره او پا نگذارند
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_شام_غریبان_روز_یازدهم
#محمدجواد_غفورزاده
▶️
مبریدم! که در این دشت مرا کاری هست
گرچه گل نیست ولی صحنهی گلزاری هست
ساربانا! مزنید این همه آواز رحیل
که در این دشت مرا قافلهسالاری هست
@hosenih
من و این باغ خزاندیده خدا را چه کنم
همره لالهرخان - لالهی تبداری هست
ساربان، تند مران قافلهی گلها را
که در این حلقهی گل، نرگس بیماری هست
نیست اندیشه مرا، از سفر کوفه و شام
مهر اگر نیست، ولی ماه شب تاری هست
تشنهکامان بلا را، چه غم از سوز عطش
ساقی افتاده ولی، ساغر سرشاری هست
@hosenih
هستیام رفته ز کف، بعد تو یا ثارالله
هیچم ار نیست تمنای توام باری هست
تا به مرغان چمن، رسم وفا آموزد
یادگار از تو پرستوی پرستاری هست
با وجودی که بود بار جدایی سنگین
لله الحمد مرا روح سبکباری هست
گر چه از ساحت قدس تو جدایم کردند
هست پیوند وفا با تو مرا آری هست
باغبان چمن معرفت! آسوده بخواب
که مرا شب همه شب دیدهی بیداری هست
@hosenih
در نماز شب خود غرق مناجات توام
یار اگر نیست ولی زمزمهی یاری هست
مبرید از چمن حُسن (شفق) را بیرون
که در آنجا که بود جلوهی گل خاری هست
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_شام_غریبان_روز_یازدهم
#رائی
▶️
من کرببلا را چو خزان دیدم و رفتم
چون مرغ شب از داغ تو نالیدم و رفتم
ای باغ که داری تو بسی گل به گلستان
این خرمن گل را به تو بخشیدم و رفتم
@hosenih
در کرببلا زینت آغوش نبی را
آوردم و غلطیدهبهخون دیدم و رفتم
ممکن چو نشد حنجر پاک تو ببوسم
آن حنجر پرخون تو بوسیدم و رفتم
یاد آمدم آنروز که گفتی جگرم سوخت
چشم از تن صدچاک تو پوشیدم و رفتم
چون همره ما هست سر غرقهبهخونت
من یاد لب تشنهی تو بودم و رفتم
@hosenih
بگسست اگر دشمن دون، ریشهی دین را
با موی پریشان همه سنجیدم و رفتم
بس کن تو دگر کاه ربائی سخن خود
من یک گلی از گلشن دین چیدم و رفتم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_شام_غریبان_روز_یازدهم
#حبیب_الله_چایچیان
▶️
خیمه ها می سوزد و شمع شب تارم شده
در شب بیماریم آتش پرستارم شده
ما که خود از سوز دل آتش به جان افتاده ایم
از چه دیگر شعله ها یار دل زارم شده
@hosenih
پیش از این سقای ما بودی علمدار حسین
امشب اما جای او آتش علمدارم شده
ای فلک جان مرا هر چند می خواهی بسوز
مدتی هست از قضا دل سوختن کارم شده
جز غم امشب پیش ما یار وفاداری نماند
در شب تنهائیم تنها همین یارم شده
من که شب را تا سحر بی خواب و سوزانم چو شمع
از چه دیگر شعله ها شمع شب تارم شده
بس که اشک آید به چشمم خواب شب را راه نیست
دود آتش از چه ره در چشم خونبارم شده؟
جز دو چشمم هیچکس آبی بر این آتش نریخت
مردم چشمان من تنها وفا دارم شده
@hosenih
گر گلستان شد به ابراهیم آتش ها ولی
سوخت گلزار من و آتش پدیدارم شده
شعله های کربلا آتش به جانم زد (حسان)
آتشین از این جهت ابیات اشعارم شده
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih