#امام_حسین_امام_سجاد_حضرت_عباس_ع_ولادت
شعرم ردیف شد به ردیفی به نام تو
شکر خدا که هست کلام از کلام تو
گر اختیارِ هر دو جهان را به من دهند
در دَم سند زنم دو جهان را به نام تو
آب روان بهانه برای سلام شد
دلخوش شدم به عشقِ جوابِ سلام تو
درکِ خدا به ذهن حقیرم نمیرسید
اصلاً خدا شناس شدم از پیام تو
دار و ندار طایفه را نذر کردهام
قسمت شود، شود پسرم گر غلام تو
ما را زِ عشرت ابدی این خیال بس
ته ماندهای خوریم صباحی زِ جام تو
بی قید و بند قافیه مضمونگرا شدم
مضمون حسین و شعر حسین و ردیف تو
حالا قلم گرفته زِ تو حال معنوی
دیدم غزل روانه شده سمت مثنوی
*
ای آبروی سجده و ای ماجرای عشق
هر بند از صحیفهی تو ماورای عشق
ایوبها شدند همه محو صبر تو
بیتالحرام سجده کند سوی قبرِ تو
این شیعه از صحیفهی تو آبرو گرفت
باید برای بردن نامت وضو گرفت
وقت نیاز حلقه زنم بر در شما
ای افتخار کل عجم مادر شما
شکر خدا که هم وطن مادرِ توأیم
وقت ادای حاجت خود بر درِ توأیم
ما سائلان کوی توأیم ایهاالکریم
شکر خدا که بر در این خانه نوکریم
تو قبلهگاه اهل سماواتی و زمین
جانم فدای نام تو یا زینالعابدین
حالا قلم که نقش تو را از ازل کشید
شعر مرا دوباره به سوی غزل کشید
*
دنیا مسیر عاشقی از سر گرفته است
حیدر به دست حیدرِ دیگر گرفته است
گویا دوباره معجزهای نو عیان شده
سروی به دست شاخ صنوبر گرفته است
گهوارهاش دو دستِ یدالله بوده است
دستی که در غدیر پیمبر گرفته است
حرمت ببین که بَدوِ ورودش زِ دست او
دستِ خدای بوسه مکرر گرفته است
عمری اگر نگفته برادر حسین را...
درس ادب زِ حضرت مادر گرفته است
حتی کسی که بوده دخیلِ حسین هم
بی شک بدان که حاجت از این در گرفته است
حتی گدای کاهل اگر رفته بر درش
حداقل سه چهار برابر گرفته است
دشمن اگر که حاجت از او خواست، بی گمان
با یک قسم به جان برادر گرفته است
دستی که بوسه داده بر آن شاهِ لو کشف
قوم حرامی از تنش آخر گرفته است
دستان خویش در ره حق داد و در عوض
اذن شفاعتِ صف محشر گرفته است
✍ #صادق_حیدری
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e