eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.3هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
315 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بدون ماه، قدم می‌زنم سحرها را گرفته‌اند از این آسمان قمرها را چقدر خاک سرش ریخته است معلوم است رسانده است به خانم کسی خبرها را نگاه کن سر پیری چه بی عصا مانده گرفته‌اند از این پیر زن پسرها را چه مشکل است که از چهارتا پسرهایش بیاورند برایش فقط سپرها را نشسته است سرِ راه، روضه می‌خواند که در بیاورد آه آهِ رهگذرها را کنار آب، دو تا دست، بر روی یک دست رسانده است به ما خانم این خبرها را بشیر آمد و گفتی که از حسین بگو ز عون دم زد و گفتی که از حسین بگو * * ستاره بودی و یکدفعه آفتاب شدی برای خانه‌ی مولا که انتخاب شدی به خانه‌ی ولیُ الله اعظم آمدی و دلیل عزت قوم بنی کلاب شدی تنور خانه‌ی حیدر دوباره گرم شد و برای چرخش دستاس انتخاب شدی چهار تا پسر آورده‌ای برای علی که جای فاطمه، ام البنین خطاب شدی تو را که فرق علی دیده‌ای و خونِ حسن به غیر کرببلا هیچ چیز پیر نکرد به احترام همان تکه بوریا دیگر زمین خانه‌ی تو نیت حصیر نکرد چه خوب شد که نبودی و کربلا بینی که دست دشمن دون رحم بر صغیر نکرد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
از کریمان سنگ می‌خواهیم ما، زر می‌رسد در حرم از آنچه می‌خواهیم بهتر می‌رسد لطف و احسان کریمان را شمردن مشکل است وقت احسان، پشت آن احسان دیگر می‌رسد اى که دستت می‌رسد کارى کنى، کارى بکن عمر دارد می‌رود، دارد اجل سر می‌رسد در طلب خوب است حاجات مکرر داشتن وقتی از این ناحیه دارد مکرر می‌رسد شب به شب در می‌زنم، چون در زدن مال من است دست سائل‌ها فقط تا حلقۀ در می‌رسد گر به ما کم می‌رسد از خصلت کم‌بینى است ورنه دارد ده برابر ده برابر می‌رسد من فقط یک نوکرم، کار خودم را می‌کنم او خودش هر وقت لازم شد به نوکر می‌رسد خادمان آنقدر بى اصل و نسب هم نیستند نسبت ما یا به فضه یا به قنبر می‌رسد فقر آمد می‌رود ایمان، ولى پیش شما می‌شود ایمان من فقرى که از در می‌رسد رزق در بین الطلوعین است، بین طوس و قم رزق از دو سفرۀ موسى بن جعفر می‌رسد هم به زیر دِیْن قم، هم زیر دِیْن مشهدم گه به داد من برادر، گاه خواهر می‌رسد فاطمه را خواستم، معصومه را زائر شدم فیض قبر مادرى از قبر دختر می‌رسد پیش تو محتاج‌ها در حال رفت و آمدند تا که آهو می‌رود، پشتش کبوتر می‌رسد :: پابرهنه می‌دوید و می‌دوید و می‌دوید زودتر از شمر آیا به برادر……..؟ ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
قبل از قدم برداشتن در راه هجرانش بايد رفاقت کرد با خار بيابانش هجران کشيدن به اميد وصل می‌ارزد گر اولش تلخ است، شيرين است پايانش هر کس که عاشق نيست پس اصلاً چرا زنده‌ست يا چه جوابى می‌دهد فردا به وجدانش خاکستر پروانه‌اى را ديدم و گفتم هر کس که عاشق می‌شود اين است تاوانش آن کوچه‌اى که يار ما از آن گذر کرده‌ست عُشاق منت می‌کشند از سنگ طفلانش منکه چهل سال است روى خاک می‌خوابم حيف است نگذارم سرم را روى دامانش اين شمع‌ها که بر تن پروانه می‌گِريند زنده نمی‌مانند تا شام غريبانش اشک جوانى بهترين سرمايه‌ی پيرى‌ست خوب است باشد آدمى فکر زمستانش در وقت مردن روبه قبله می‌شود هرکس من وقت مرگم می‌شوم رو به خيابانش در اصل بنده بودنش را جار خواهد زد عبدى که سجده می‌کند اول به ايوانش باران که آمد بعد از آن خيرات می‌بارد خير کسى را خواستى اول بگريانش سنگينى زنجير بر گردن نمی‌گيرد از گريه هر که خيس می‌گردد گريبانش من سال‌ها در گيسوى تو سِير مي‌کردم سِيرى که خيل عارفان خواندند عرفانش وقتى دلم را دست چشمان تو می‌دادم باور نمی‌کردم بيندازى به زندانش يک شب در آغوشت نباشم خشک خواهم شد پژمرده می‌گردد گلى که نيست گلدانش آنکه لبش را از ضريحت برنمی‌دارد صدها گره وا می‌کند از کار، دندانش گفتم همه هستند شايد جاى من هم هست من هم يکى از اين کبوترهاى مهمانش شکر خدا اينجا کريمان سلطنت دارند دنيا به ايران نازد و ايران به سلطانش سيرش دو چندان و سلوکش هم دو چندان است هر کس که از قم می‌رود سمت خراسانش ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
قبل از قدم برداشتن در راه هجرانش بايد رفاقت کرد با خار بيابانش هجران کشيدن به اميد وصل می‌ارزد گر اولش تلخ است، شيرين است پايانش هر کس که عاشق نيست پس اصلاً چرا زنده‌ست يا چه جوابى می‌دهد فردا به وجدانش خاکستر پروانه‌اى را ديدم و گفتم هر کس که عاشق می‌شود اين است تاوانش آن کوچه‌اى که يار ما از آن گذر کرده‌ست عُشاق منت می‌کشند از سنگ طفلانش منکه چهل سال است روى خاک می‌خوابم حيف است نگذارم سرم را روى دامانش اين شمع‌ها که بر تن پروانه می‌گِريند زنده نمی‌مانند تا شام غريبانش اشک جوانى بهترين سرمايه‌ی پيرى‌ست خوب است باشد آدمى فکر زمستانش در وقت مردن روبه قبله می‌شود هرکس من وقت مرگم می‌شوم رو به خيابانش در اصل بنده بودنش را جار خواهد زد عبدى که سجده می‌کند اول به ايوانش باران که آمد بعد از آن خيرات می‌بارد خير کسى را خواستى اول بگريانش سنگينى زنجير بر گردن نمی‌گيرد از گريه هر که خيس می‌گردد گريبانش من سال‌ها در گيسوى تو سِير مي‌کردم سِيرى که خيل عارفان خواندند عرفانش وقتى دلم را دست چشمان تو می‌دادم باور نمی‌کردم بيندازى به زندانش يک شب در آغوشت نباشم خشک خواهم شد پژمرده می‌گردد گلى که نيست گلدانش آنکه لبش را از ضريحت برنمی‌دارد صدها گره وا می‌کند از کار، دندانش گفتم همه هستند شايد جاى من هم هست من هم يکى از اين کبوترهاى مهمانش شکر خدا اينجا کريمان سلطنت دارند دنيا به ايران نازد و ايران به سلطانش سيرش دو چندان و سلوکش هم دو چندان است هر کس که از قم می‌رود سمت خراسانش ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e