#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
آسمان با غمِ خود داشت تماشا می کرد
زخم،بر جانِ عزیزِ تو دهن وا می کرد
نیزه ها اشک فشان توی تنت جا می شد
گریه بر بی کسی اَت دیده ی دریا می کرد
@hosenih
راهِ تشخیصِ بدن،سخت ترین مرحله بود
بر سر پیرهنت خصم،چه دعوا می کرد
خواهرت خاک به سر ریخت و فریاد کشید
دم به دم داشت تو را از تو تمنا می کرد
قامتش خم شد و در گودیِ خون ریخت دلش
سندِ بی کسی اش را غمت امضا می کرد
دشمنت گرم عبادت شده با تیر وکمان
کار را با هدفِ قُربِ الی الله می کرد
بی حیا بود و به پیشِ نظرِ مادرتان،
نیزه بر نیزه به روی بدنت جا می کرد
@hosenih
آه ارباب غمت،قصه ی جانسوزِ من است؛
کاش دشمن کمی از فاطمه پروا می کرد
کاش میشد سپرت پیکر ناقابلِ من
تیغِ بی رحم مرا جای تو منها می کرد...
شاعر: #محمدحسن_جنتی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
ناله از چوب برآمد که چرا در شده بود!
کوچه باران زده ی روضه ی مادر شده بود
پیش مردی که دلش سوخته از هُرمِ جفا
زندگی با هوسِ مرگ برابر شده بود
@hosenih
یاسِ یاسین سپرِ حق شد وافتاد زمین
آسمان شاهد بر پاییِ محشر شده بود
نوک مسمار که آرامش از آن خانه گرفت
تیر غم بر جگر فاتحِ خیبر شده بود؛
هیزمِ پشت در و شعله ی بی رحمیِ آن
مجریِ سوختن یاسِ پیمبر شده بود؛
شاعران،با قلمِ بُغض بگویید مُدام
یاد آن گل بنویسید که پرپر شده بود
یاد تنها شدن دستِ خداوندِ وَدود
بنویسید دلِ آینه مضطر شده بود
علی وفاطمه گفتند زِ پیمانِ رسول
ولی افسوس که گوش همگی کر شده بود
@hosenih
کوفه هم راه تو را رفت مدینه به خدا،
وسعت حق طلبی کمتر وکمتر شده بود
میخِ در گریه به پهلوی کسی کرده و بعد،
نیزه هم گریه کن روضه ی آن سر شده بود.
شاعر: #محمدحسن_جنتی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#طلیعه_فاطمیه
#حاج_قاسم_سلیمانی
باز پیچیده به یادِ دستِ تو
بوی نذری توی ذهن کوچه ها
دود اسفندِ عزای مادری
راه را نزدیک کرده تا خدا
پای کار هیئت یا فاطمه است
هرکسی از عشقِ تو بو برده است
نوکری شد سهمِ آن که قُرصی از
نان برکت آفرینت خورده است
@hosenih
با نوای یاحسین ویا حسن
چایِ این بزمِ عزا را دَم کنیم
قطره ی اشکی که میریزد ز چشم
با همان از غصه ی دل کَم کنیم.
در غیابت روضه خوان ها آمدند
راستی از خانه ی کرمان بگو
فاطمیه روضه های خانگی
از خودت از چشم پُرباران بگو
مردمان ساده ی راهِ توایم
با کلافی در دل بازارها
حاج قاسم،درد دل آورده ایم
سوختیم از آتشِ آزارها
نیستی حاجی ولی این را بدان
روز را با یادِ تو شب میکنیم
هر چه باشد در بساط این روزها
ما به یادت نذر زینب میکنیم
کشوری زانو بغل کرد از غمت
جمعه ی دی سینه سوز و تیره بود
چشمِ گُنگِ ما به قابِ این خبر
چند روزی از تحیر خیره بود
@hosenih
کارِ جامِ شوکران را کرد ورفت
بامدادی که تو را از ما گرفت.
مکر آن اهریمنانِ کینه توز
تیر شد در قلبِ ملت جا گرفت...
یک طرف نام تو را بر حجله ای
سویِ دیگر رویِ دیواری زدند
پادگانها هم به پاسِ خونِ تو
ساعت یک،زنگ بیداری زدند......
شاعر: #محمدحسن_جنتی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e