eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.4هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
315 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ باز هم کوچه و بازار، پر از غم شده است بر سر و سینه بکوبید، محرّم شده است هر طرف می‌نگرم بوی عطش می‌آید غیرت آب از آنسوی عطش می‌آید @hosenih از محرّم چه بگویم، سخنم گویا نیست از محرّم چه بخوانم، غزلم شیوا نیست از محرّم چه بگویم، جگرم خون شده است آه، انگار جهان نیز دگرگون شده است من کی ام؟ ذره‌ی ناچیز سر راه حسین ای خوشا بوسه نشاندن به گلوگاه حسین من کی‌ام؟ گرد و غبار لب درگاه حسین من کی‌ام؟ شاعر گمنام هواخواه حسین از قلم، معجزه‌ی تازه‌تری می‌خواهم شعر سوزان شدید الاثری می‌خواهم روضه خوانان! گره از عقدۀ ما باز کنید دم بگیرید و همه مرثیه آغاز کنید دم بگیرید و بگریید، شب عاشوراست شب غربت، شب طوفان، شب مردان خداست @hosenih روح ما راهی بین الحرمین است، فقط جان ما پیشکش عشق حسین است، فقط قصه آغاز شد و سنگ به هق هق افتاد آتش فاجعه در جان خلائق افتاد شاهزاده علی اکبر که به میدان آمد مثل یک سرو سرافراز خرامان آمد همه مبهوت جوانمردی و رزم آوری اش همه دلباخته ی معرفت حیدری اش عطر فردوس و نفسهای مسیحایی داشت خوی پیغمبری و جذبه ی لیلایی داشت ناگهان، همهمه در پرده ی افلاک افتاد پیکر پاک علی اکبر، برخاک افتاد از جگر گوشه ی لیلا چه بگویم، سخت است ... دیگر از آن قد و بالا چه بگویم، سخت است ... @hosenih قاسم بن الحسن از دشت جنون می آمد با لب تشنه و آغشته به خون می آمد نوجوان بود ولی سینه ی دریایی داشت قامت کوچک و تدبیر صف آرایی داشت نوجوان بود ولی جام ولایت نوشید عاقبت شربت شیرین شهادت نوشید نوبت کودک شش ماهه، علی اصغر شد حیف از آن غنچه که با تیر جفا، پرپر شد ساقی تشنه لبان، مشک به دندان آمد مثل یک ماه جهانتاب رجزخوان آمد کاش جاروکش آن صحن و سرایت بشوم کاش «یا حضرت عباس» فدایت بشوم لحظه ای که علم از دوش علمدار افتاد کوه محنت به دل قافله سالار افتاد @hosenih وای از قافله سالار و تن بی کفنش وای از گودی گودال و سر بی بدنش از جگرپاره ی زهرا چه بگویم ، سخت است ... از عزیز دل مولا چه بگویم، سخت است ... بعد از آن، قوم نبی را به اسارت بردند هرچه از اهل حرم بود به غارت بردند کنج تاریک خرابه،گل سرخی خفته وای از درد یتیمی و غم ناگفته... بیرق افتاد ولی زینب کبرا برخاست با همان خطبه ی معروفش از جا برخاست @hosenih گرچه از داغ برادر،کمرش خم شده بود آخرین فرصت پیکار،فراهم شده بود ** کربلا هرچه بخواهیم، به ما خواهد داد کربلا حاجت ما را به خدا خواهد داد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ طوقی دلم به گنبدت زائر شد پرچم که سیاه شد قلم شاعر شد @hosenih پیک از طرف فاطمه آورده خبر پیراهن مشکی شما حاضر شد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ بر پا شده است در دل من خیمه‌ی غمی جانم چه نوحه و چه عزا و چه ماتمی عمری‌است دل‌خوشم به همین غم که در جهان غیر از غمت نداشته‌ام یار و همدمی @hosenih بر سیل اشک، خانه بنا کرده‌ام ولی این بیت سُست را نفروشم به عالمی گفتی شکار آتش دوزخ نمی‌شود چشمی که در عزای تو لب تر کند نمی دستی به زلف دسته‌ی زنجیرزن بکش آشفته‌ام میان صفوف منظّمی @hosenih می‌خوانی‌ام به حُکم روایات روشنی می‌خواهمت مطابق آیات محکمی ذی‌الحجّه‌اش درست به پایان نمی‌رسد تقویم اگر نداشته باشد مُحرّمی... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
📢زائرین گرامی: 📎قابل ذکر است که مجموعه «حسینیه» جهت استفاده هرچه بیشتر شما گرامیان از مطالب و آرامش فضای کانال های «حسینیه» ، از تبلیغات و تبادل لینک صرف نظر کرده است. 📎لذا خواهشمندیم در صورت تمایل در معرفی کانال های «حسینیه» با خادمین این مجموعه همکاری نمایید . 1⃣کانال : @hosenih @hosenih @hosenih 2⃣کانال : @hosenih_maghtal @hosenih_maghtal @hosenih_maghtal 🔵لطفا رسانه باشید🔵 🔺التماس دعا🔺
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ در مُحرم هر که صاحب منبر است در قیامت عرش را تاج َسر است غافل از "کبریت اَحمر" گر شود* شعله ی سرد و نهال بی بَر است بی مرور این کتاب رهگشا مطلبش ناقص کلامش اَبتر است شرح حال و روز نوکر خواندنی است بارها کبریت اَحمر خواندنی است @hosenih دانش هرکس وسیع تر دُرّتر است پُر بُکاتر هرکه باشد کُر تر است با وفاتر هر که شد، عباس تر با ادب تر هرکه باشد، حُر تر است مستند خوان تو که مُقُبِل تر شوی فاطمه گِرید که بیدل تر شوی ⏹ *كتاب كبريت احمر تاليف عالم جليل القدر آيت الله محمد باقر بيرجندي(ره) كتابي است كه در اصل براي وعاظ و اهل منبر نوشته شده است و شرايط و آداب منبر را به تفصيل بيان ميكند اما به دليل اين كه اين كتاب شامل بسياري از مطالب اخلاقي و عرفاني است خواندن آن براي عموم توصيه ميشود. © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌‌الله الرحمن الرحیم ▶️ با شعله‌ی در سینه نوشتم که بخوانی تا شعله‌ی پنهانِ دلم را بنشانی افسوس، نسیم سحری، زود سفر کرد گفتم که سلام منِ غمگین برسانی کار دلم از کار گذشته‌‌ست... مبادا بی‌پرده شود کارم و در پرده بمانی @hosenih خورشیدی و من، بوته‌ی در خاک، اسیرم دردی‌ست: تَمَنّا کنی اما نتوانی انصاف نباشد که به دنبال تو باشم بی‌مبدأ و بی‌مقصد و بی‌برگ «نشانی» یا گم شده یابن‌الحسنم در مِه اندوه یا حبس شده پشت دعاهای زبانی @hosenih ای کاش بیایی و کنارم بنشینی تا خاک گِلیم دل تنگم بتکانی آمین که نباشد، کلمات‌اند دعاها! آمینِ دعاهای همه در رمضانی هرچند امامی و دلت خانه‌ی وحی است قربان دلت! خون شده از تیر و کمانی @hosenih من تاب تماشای لبِ تشنه ندارم آری... تو مگر پای دلم را بکشانی قنداقه‌ی خونین و تنِ کوچکِ نوزاد بغض پدری بر سر بالین جوانی گفتند: غروب آمد و آشوب شد عالَم شاید که سری از سر نِی گفته اذانی @hosenih گفتند: «تمام است» و دویدند به سویش آن لحظه رسیدند که می‌زد ضربانی قربان دلت! باز برای تو بگویم؟ بوسید لبی شوق شریف شریانی چشمان تو سرشار تماشای مدام است با خاطره‌ها روز و شبی می‌گذرانی شرمنده‌ی تکرار مصیبت شدم اما ای کاش که بنشینم و «تو»، روضه بخوانی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ، ▶️ شب اول برای روضه رفتم اذن از مادر گرفتم/ با غم و مهر حسین دستور تا آخر گرفتم/ چونکه رخصت داد مادر سبقت از عود و گلاب و نافه و عنبر گرفتم @hosenih آمدم در روضه با احساس، حس پنج گانه/ صادقانه/ بیکرانه/ شاعرانه/ عاقلانه/ عاشقانه پس برای روضه های سخت آن طوری که دیدن جایگاه ویژه‌ای دارد/ برای روضه ی مادر شنیدن جایگاه ویژه‌ای دارد @hosenih برای روضه‌ی غیرت و لیکن چشم و گوشم را گرفتم تا نفهمم درد یعنی چه؟/ گرفتم گوش را تا نشنوم طعم صدای خوردن سیلی به روی زن، کنار مرد یعنی چه؟ برای روضه‌ی غیرت برای خاطر مولا برای درک آقایم/ فقط با حس بوئیدن به متن روضه می‌آیم همینکه بو کشیدم آمد از شش سمت بوی یاس/ ولی درعطر این گل طعم پررنگ کبودی نیز شد احساس به جز بوی کبود یاس بوی عود هم آمد/ مشامم سوخت زیرا بر مشامم بوی داغ دود هم آمد @hosenih چنانکه حرف تیز میخ را دراصل گوش چوب می فهمد/ کسی که خورده سیلی بوی خون را خوب می فهمد چه بوی گرم خونی می رسد از راه در اینجا/ و من از بوی خاک و بوی نم فهمیدم آمد اشکهای شاه در اینجا کناردر/ مشامم پرشده دیگر/ می آید بوی یاس و بوی دود و بوی خاک و بوی خاکستر @hosenih ودر پایان روضه آه بوی تند سیبی ناگهان آمد/ گمانم که حسین بن علی ازخانه سمت مادرش سینه زنان آمد میان روضه ی مادر رسیده برمشامم بوی خاک کربلا آخر/ که هرجا سرگذارم می گذارم سربه سجده روی خاک کربلا آخر حواس پنج گانه پرت شد ازمادر و آمد سوی گودال/ رسیده خواهری با پنج حس کامل خود اسب خونین را به استقبال/ و زینب می رود از حال/ بااندوه مالامال @hosenih حواس اهل خیمه کاملا از کار افتادند/ پس از این اهل خیمه روی خار و سنگ ها بسیار افتادند دراینجا تا صدای اسب ها آمد برای خیمه واضح شد که پیکر برنمی گردد / فقط حس ششم می گفت دیگر برنمی گردد/ فقط حس ششم می گفت با زینب برادر برنمی گردد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ من گدایی درت را دوست می‌دارم حسین سائلان محضرت را دوست می‌دارم حسین دست‌بوس نوکرت‌بودن برای من بس است نوکری نوکرت را دوست می‌دارم حسین @hosenih "بارالها، گریه‌کن‌های حسینم را ببخش!" این دعای مادرت را دوست می‌دارم حسین من برای ماندن اسلام بعد از کربلا دست زینب‌پرورت را دوست می‌دارم حسین @hosenih در میان آن شهیدانی که دورت خفته‌اند زیر پایت... اکبرت را دوست می‌دارم حسین در کنار علقمه، با دیدن آب فرات هیبت آب آورت را دوست می‌دارم حسین ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ همین که جذبه‌ی چشم حسین دام گذاشت مرا کشید به سمتش "غلام" نام گذاشت همین که شبنم مرثیّه روی گونه نشست به چشم‌های ترم دستی احترام گذاشت @hosenih مقام گریه‌کنانش مقام پاکان است که بود آن‌که مرا هم در این مقام گذاشت؟ که بود آن‌که پس از مستی حسین حسین حساب مستی من را کنار جام گذاشت که بود، مادر سادات بوده واللهِ برای مثل منی باز هم مرام گذاشت @hosenih چه لقمه‌های حلالی که فاطمه هر شب به روی سفره‌ی خالی این غلام گذاشت و گفت روضه بخوانم؛ «که بود پایش را به روی سینه‌ی غمدیده‌ی امام گذاشت؟» ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ چشم اگر امسال را هم آبروداری کند گریه می‌خواهد مرا از هرچه خود عاری کند هر کسی اینجا هنر کرده است با اشک آمده است کاش پلک از این هنرها پرده‌برداری کند بین دل با داغ او عقد اخوت بسته‌اند در ازل، آری، خدا این خطبه را جاری کند @hosenih نوحه‌خوان در روضه می‌خواند به استمداد اشک بانگ "هل من ناصر" است این، کیست تا یاری کند؟ می‌روم تا کربلا، آنجا که مردی آمده است پای عهدش تا نفس دارد وفاداری کند رود می‌افتد به پایش تا به هر قیمت شده قطره‌ای از خویش را در جان او جاری کند آب اگر مهریه‌ی زهراست پس هر طور هست باید از مهریه‌ی زهرا نگهداری کند بیشتر از ضربت شمشیر، یک سوراخ مشک می‌تواند زخم را بر پیکرش کاری کند می‌روم قدری جلو، آن‌جا که یک سر روی نی بی‌محابا قد علم کرده است سرداری کند @hosenih آن‌که تعلیم تکلم کرد بر عیسای طفل می‌تواند پس سر ِ بر نیزه را قاری کند باز می‌آیم به خود، آن‌جا که در من یک نفر گوشه‌ای کز کرده، می‌خواهد فقط زاری کند چشم کارش گریه در سوگ "حسین بن علی" است کور بادا چشم اگر از گریه خودداری کند ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم حجت الاسلام ▶️ مرا با غصّه مَحرم آفریدند دلم را از گِل غم آفریدند همیشه در درونم روضه خوانی است مرا مثل محرّم آفریدند بدون بال تا خورشید رفتم مرا از نسل شبنم آفریدند @hosenih برای اشک ریزی در محرّم خطائی بهر آدم آفریدند اشاره بر قد زینب نمودند که طاق آسمان، خم آفریدند ز گیسوی رهای روی نیزه به یک الهام پرچم آفریدند ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ نان گرمِ روضه را از شور می گیریم ما از تنور سرد دوزخ، نور می گیریم ما سردرِ هر بیت، پرچم می زنیم از اشک خویش آخرِ شیرین زبانی، شور می گیریم ما *** از «شب اول»، چو مسلم، کوچه گردِ کوفه ایم تو بگو آئینه، پیش کور می گیریم ما @hosenih فصلِ ماهیگیری ار رودِ گل آلودِ وفاست پیش پای چشم مردم، تور می گیریم ما در «شب دوم» صدای کاروان را بشنوید! حالِ موسی را خبر از طور می گیریم ما شد «شب سوم» بساط گریه هامان جور شد... پس سراغِ سیلی ناجور میگیریم ما @hosenih شاعریم و تورمان کرده است خاتون حسین! روضه ی فاش از رخِ مستور می گیریم ما یک «شب سوم» برای درک این روضه، کم است جسم زهرا را مثال از حور می گیریم ما شاعریم و با رقیه ، اهل مضمون می شویم پیش نور چهره اش منشور می گیریم ما @hosenih در «شبِ چارم» فقط: «دایی حسن»... «دایی حسین» هردو خواهر زاده را منظور می گیریم ما *** در حنابندانِ قاسم، از حسن جانِ حسین حاجتِ خود، چشمِ دشمن، کور...! می گیریم ما ما عوامیم و شبِ قاسم، اگر کِل می کشیم روضه ای گمگشته را مشهور می گیریم ما *** تا شب هشتم اگر عمرِ خماری راه داد شیشه شیشه در بغل، انگور می گیریم ما ای به قربانِ شبِ هشتم، در آغوش عبا، آنچه باقی مانده از ساطور می گیریم ما @hosenih دست تاسوعا، به ذوق تشنگی پا می دهد از لب مافوق خود، دستور می گیریم ما ردّ دست ماه، روی چوب پرچم مانده است مرز و بوم روضه را هاشور می گیریم ما شد شبِ آخر! مناجات از عسل شیرین تر است خیمه ها را کندوی زنبور می گیریم ما *** صبح عاشوراست! دسته دسته مطرب می شویم طبل و نی... سنج و دقل... شیپور می گیریم ما صبح عاشورا... چه نزدیک است راه خیمه ها! راه گودال است آنکه دور می گیریم ما! صبح عاشورا... علی اصغر کفن پوشیده است! از دل گهواره راه گور می گیریم ما ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌‌الله الرحمن الرحیم ▶️ لحظه لحظه عمر ما با عشق تدوین میشود تلخ کامی های ما با روضه شیرین میشود کفه ی اعمال ما از نورِ سجده خالی است این سبک وزنی به نور اشک سنگین میشود ای تپش های دل شوریده ی ما یا حسین نبض دل با نام تو بالا و پایین میشود @hosenih زائرت با کوله بار فقر می آید ولی در حرم یکباره برتر از سلاطین میشود شاعرت در تنگای واژه ها در خلوتش با دخیل اشک خود غرق مضامین میشود پای منبرهای روضه هر که شاگردی کند زودتر از حوزه ها معناگر دین میشود @hosenih تا چراغ روضه در هر خانه ای روشن شود رزق آن خانه به نور عشق تأمین میشود عشق اگر آید به میدان در نبرد کفر و دین یک مسیحی چون وهب در راه گلچین میشود کربلا میدید زخم سرخ اصحاب الحسین لحظه ی آخر به یک لبخند تسکین میشود ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌‌الله الرحمن الرحیم ▶️ یکدفعه عاشقم شد و کم کم مرا خرید زیبا و زشت هرچه که بودم مرا خرید مانند «جون»قبل محرم شدم غلام مانند«عون» بعد محرم مرا خرید هرجا رسید من ولی او را فروختم هرجا رسید او ولی از دم مرا خرید @hosenih وقتی که عالِمِ دوسه شب گریه اش شدم ازاینهمه مرید در عالَم، مرا خرید ارباب من به قیمت بالای آن تنور از شعله های داغ جهنم مرا خرید ازخویشتن گرفت دلم را به روضه داد ارباب هم فروخت مرا هم مرا خرید @hosenih اوج کریمی است که من را جدا فروخت آنکس که در معامله درهم مرا خرید یک عمر پای این دل بیچاره صبر کرد تا آخرش به قیمت آدم مرا خرید ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌‌الله الرحمن الرحیم ▶️ همه سرمايه ی مجنون غم ليلا باشد عاشق آن است که سر گشته و شيدا باشد بعد از آنى که شده دلبر ما خيمه نشين عاشق دلشده آواره ی صحرا باشد قطره اى مى چکد و لذت عمرش اين است آخر راه دگر وصل به دريا باشد @hosenih پرچم مشکى هیئت همه جا محترم است چونکه شيرازه اش از چادر زهرا باشد رو سپيدند قيامت همه ی زوارت چون به پيشانيشان نام تو آقا باشد با همه معرفتم عرضه کنم محضر تو اعتقادى که ز هر شبهه مبرا باشد @hosenih در عزا خانه ی تو دست خدا در کار است تا خدا هست مصيبات تو بر پا باشد گرچه بر سينه غم کرب و بلا دارم من شک ندارم که حريم تو همين جا باشد نوکر آن است که يک لحظه شده چون ارباب وقت جان دادن خود بى کس و تنها باشد @hosenih در قيامت که بگيرى سر خود را بر دست تا به زهرا برسى محشر کبرى باشد لحظه ی بوسه گرفتن ز رگ حنجر تو به خدا ذات خدا غرق تماشا باشد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌‌الله الرحمن الرحیم ▶️ یا داغدار روضه ی شَیب الخَضیبی ام یا بی قرار غصه ی خَد التَریبی ام در هر کجا به کار می آیم برای اشک در وقت احتیاج مفاتیح جیبی ام عاشق همیشه ارث ز معشوق می برد از غربت تو رنگ گرفته غریبی ام @hosenih هر آدمی مناسب کاری ست در جهان من هم به روضه گریه کنِ بی رقیبی ام از اینکه او دوبار برایت شهید شد بین صحابه ی تو به شدت حَبیبی ام تو مادری روضه ای و من حسینی اش تو بوی یاسی هستی و من بوی سیبی ام @hosenih بعد از غروب فرشچیان سالهای سال من بی قرار روضه ی اسب نجیبی ام از منظر امام رضا عاشق توام در بین روضه های تو یابنَ الشَبیبی ام ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ما که مريد ميکده و مست باده ايم عمرى است دل به حضرت معشوق داده ايم قبل از سرشتن گِلِمان مفتخر شديم در کوى عشق نوکر اين خانواده ايم جائى که جبرئيل ز خدام اين در است ما هيچ تر ز هيچ و يک عبد ساده ايم @hosenih ما تازه با غم تو نگشتيم آشنا جانا کنيز زادۀ تو بنده زاده ايم يا ايها الامير به يک موى تو قسم تا زنده ايم پاى رهت ايستاده ايم وقتى شهيد تا به مقام شهود رفت ما را بگو که تازه در آغاز جاده ايم @hosenih با عشق اينکه روزى از اينجا گذر کنى صورت به زير مقدم پاکت نهاده ايم حق گريه را به نام شما آفريده است ما فيض گريه را به دو عالم نداده ايم در بين روضه ديدۀ پر اشک بسته ايم با يک سلام تا حرمت پر گشاده ايم ما را ز جام گريه لبالب نوشته اند ما را غلام حضرت زينب نوشته اند ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌‌الله الرحمن الرحیم ▶️ یا در فراق کرب و بلا می کُشی مرا یا با غم امام رضا می کُشی مرا بالای سر اگر نکشی ام بدون شک پایین پای خود به خدا می کُشی مرا پایین پا و روی تل و پیش قتلگاه در کربلای خویش سه جا می کُشی مرا @hosenih با روضه ی کشیده ی قاسم اگر نشد با روضه ی حصیر و عبا می کُشی مرا بیمار روضه ات منم ای بهترین طبیب اما تو در ازای شفا می کُشی مرا حا سین و یا و نون مقطع،به وقت ذکر با اسم خود هجا به هجا می کُشی مرا @hosenih در بین اسم های خودت آخرش حسین با اسم سیدالشهدا می کُشی مرا دائم مرا به روضه ی گودال می بری یا می کِشی به روضه و یا می کُشی مرا ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌‌الله الرحمن الرحیم ▶️ عاشق غمزده را ياد تو جانان کافيست سينه ی سوخته را ناله ی سوزان کافيست بهر راضى شدن مادر زارت زهرا لحظه اى زمزمه ی ذکر حسين جان کافيست کربلائى شدن ما به خدا آسان است روضه اى کوته و يک ديده ی گريان کافيست @hosenih گريه شيرازه ی خون باشد و تسکين قلوب قطره اش بهر دواى غم دوران کافيست چون که سر چشمه ی اشک از دل پر درد بُود به تسلاى غمِ قلب پريشان کافيست گر که با لطف تو از دل حُجب نور رَود صحنه ی داغ تو بر دادن هرجان کافيست @hosenih هر کسى ديده خودش صحنه ی يک قتلى را روضه نه بهر غمش ياد عزيزان کافيست دختر از دور اگر بوسه فرستد بر نى بهر تکريم لب قارى قرآن کافيست بهر زخمى شدن آبله پاى نهيف يک اشاره ز سوى خار مغيلان کافيست حيف سر بى بدن آمد که به يک پنجه ی ناز بهر شانه شدن موى پريشان کافيست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌‌الله الرحمن الرحیم ▶️ صد شکر ميکنم که گرفتار تو شدم منت نهاده اى و عزادار تو شدم احرام عشق بسته به ميقات آمدم حيران کوى وصل به ديدار تو شدم يک عمر روسياهى من را حلال کن کردم گناه و باعث آزار تو شدم @hosenih تا خويش را عزيز کنم نذر مادرت يا ايها الغريب طرفدار تو شدم سر بند نوکرى تو بستم به اين اميد تو ميخرى مرا سوى بازار تو شدم اين اشگ را که راه گرفته ز چشم تر دارد نشان که محرم اسرار تو شدم @hosenih تا گم شدم ميان ره غفلت و گناه راهى به راه عشق ز انوار تو شدم بر جان خريده ام همه زخم زبان خلق بر نام تو قسم همه جا يار تو شدم تا خواستم به نوکريت کم بياورم ناخواسته دخيل علمدار تو شدم ما راهيان کرببلائيم تا ابد سينه زنان خون خداييم تا ابد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بگذرید از گنهم من خجل اربابم هر چه باشد نمی از خاک و گل اربابم بین ما گرچه زمین تا به سما فاصله است نیستم دور،که من متصل اربابم حور و قلمان جنان هم دل من را نبرند من فقط مشتری روی گل اربابم @hosenih هر کسی روز جزا همره ارباب خود است من کی ام ،منتسب و مشتمل اربابم گرمی مهر حسین است انیس دل من با وجودی که بدم مشتعل اربابم شب جمعه ست گدا سوی حرم آمده است راستش مست و خمارم کسل اربابم @hosenih با غم روضه ی شهزاده ی او میسوزم سخت میسوزم و خود معتدل اربابم ارباً اربا که شنیدید خدا میداند من مصیبت زده ی داغ دل اربابم خویش را با سر زانو به تن پاره رساند لشگری خندد و من منفعل اربابم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌‌الله الرحمن الرحیم ▶️ روضه شروع شد ؛ همه پر در بياوريد از اين بهشت ميوه ی نوبر بياوريد حالا كه حوض كوثر ما گريه بر شماست يك كاسه اشك ناب ،از آن ور بياوريد ما گریه می کنیم که دل شستشو کنیم پس از گلاب جاریِ قمصر بیاورید @hosenih در هیئتی که حال و هوای حرم پُر است یکشب مرا به شکل کبوتر بیاورید ای مردمان حاجت! از اینجا گذر کنید حاجت هر آنچه هست،بر این در بیاورید با "اشکِ گرم" ، خاطر ایمان خنک تر است ما گریه می کنیم که باور بیاورید... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌‌الله الرحمن الرحیم ▶️ به گوش تیر گفتا تیغ، بی سر کردنش با من اگر چشمی به سوگش خشک شد ، تَر کردنش با من تو کارت را بکن با شعبه ها من هم حواسم هست حسین اکبر اگر آورد، اصغر کردنش با من جواب تیغ را تیر اینچنین از روی زه پَر داد اگر اصغر بیارد ذبحِ اکبر کردنش با من @hosenih اگر که لاله ی عباسی خود را حسین آورد تو دستش را بزن ای تیغ،پر پر کردنش با من رها شد نیزه ای و گفت مسئولیت این سر از اینجا تا شبِ تقدیمِ دختر کردنش با من صدای نیزه را خاری شنید و گفت بعد از ظهر؛ ز خیمه هر که آمد سَدِّ مَعبَر کردنش با من @hosenih یقیناً شیشه ی پای رقیه بی تَرَک مانده مغیلان را خَبر کردم مشجّر کردنش با من همین طور اسبی از آن دور با نُه اسب دیگر گفت شبیه قاسمش ، چندیدن برابر کردنش با من ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ای که گره ز کار دلم باز میکنی جانم به لب رسیده چرا ناز میکنی مثل همیشه تا که ز تو دور می شوم با یک نگاه عاشقی آغاز میکنی در انتظار سیصد و سیزده نفر عمری بود که صحبت سرباز میکنی @hosenih صاحب نفس بیا و به داد دلم برس ای آنکه با دعای خود اعجاز میکنی تاکه به روی بال و پرم دست می کشی دل را زعشق لایق پرواز میکنی در بین گریه کردنم احساس می کنم داری محبتت به من ابرازمی کنی @hosenih تا که در عاشقی به در بسته می خورم با یک سلام در به رویم باز میکنی دل چون شکست نی لبک یارمی شود آهی کشی و سوز دلم سازمیکنی در وقت مرگ بر دلم افتاده ای حبیب این رو سیاه را تو سر افراز میکنی با یک نگاه تا به خدا می بری مرا کی یک غروب کرب و بلا می بری مرا ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ما هم پياله ايم به شرط سبوى اشک هم ناله ايم لحظه ی هر گفتگوى اشک نامى براى صورت عاشق نهاده اند دولت سراى گريه ميان دو کوى اشک تطهير دل به خون جگر مى کنم ولى تطهير ديده مى کنم از هر وضوى اشک @hosenih فرياد الفراق شنيدم به گوش دل از ناله ی شکسته و بى هاى و هوى اشک بوى بهار مى وزد از دامن سحر سجاده ام ببين شده خوشبو ز بوى اشک خواهى اگر که خوب بخوانى دل مرا بنشين شبى ز رسم وفا روبروى اشک تير گناه عصمت آيينه ام شکست سنگ گناه گشته چنان سد جوى اشک يا سيدالبکا سرى هم به ما بزن روى مرا بگير تو بر آبروى اشک ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih