هدایت شده از منبرطلاب
مقام مقاومت
منبر ۲۰ دقیقه ای🕙
[به مناسبت وفات حضرت زینب(س)]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین
زن مگو مرد آفرین روزگار
زن مگو بنت الجلال اخت الوقار
زن مگو خاک درش نقش جبین
زن مگو، دست خدا در آستین
☑️مقدمه
➖در آفرینش انسان اصالت با روح است و نه جسم و جنسیت از عوارض جسم و بدن است و نه روح پس از نظر اسلام دو نوع انسان نداریم تا بخواهیم در مورد برتری یکی بر دیگری حرف بزنیم بر خلافتفکر الحادی، حقیقت انسان، همین بدن است و بدن به دو شکل ساخته شده منتهی هر دو شکل را کاملاً مشابه فرض کرده و حکم واحد در هر دو مورد جاری میکنند حال آنکه در مکتب الهی، تمام حقیقت انسان، روح اوست و البته بدن نیز ضروری بوده و احکامی دارد.(۱)
و آنچه مسلم است در طول تاریخ زنانی ظهور کرده اند که مقام کمال انسان را به دست آورده اند و مظهر جمال و جلال الهی بوده اند.
شاید گفته شود بین مردان، افراد بیشتری به این مقام راه یافتهاند ولی در بین زنان افراد کمتری به این مقام رسیدهاند.
اما باید بدانیم
اولاً بسیاری از زنان هستند که فضائلشان در تاریخ ثبت نشده است.
ثانیاً ذکر نام چهار زن برگزیده در قرآن بمعنای انحصار در ایشان نیست
ثالثاً اگر جامعه رشد داشته باشد، میکوشد امکانات ترقی و سعادت را در اختیار هر دو صنف قرار بدهد و اگر عقب افتاده است نباید تحجر فکری جامعه را به پای مذهب نوشت چرا که مذهب راه را برای هر دو صنف باز کرده و هیچ کمالی را مشروط به مردانگی نکرده است و اگر چند مورد کار اجرائی سنگین را بر دوش مرد نهاده است، یک تکلیف است نه امتیاز. قرآن همانگونه که در بدو پیدایش انسان، سخن را در محور خلافت شروع کرده است و خلافت، زن و مرد ندارد در پایان پیدایش و در انجام عالم نیز وقتی مسأله معاد، مواقف قیامت، برزخ و حشر، سؤال و جواب و کتاب و توزیع اعمال و عبور از صراط و کوثر و مانند آن را مطرح میکند، هیچگاه بین زن و مرد فرقی نمیگذارد و در همة این موارد زن و مرد با هم هستند.
➖وقتی سخن از مقام انسان است وقتی سخن از کمال انسان است وقتی سخن از حضرت زینب(س)است وقتی سخن از زن کامل است، ویژگیها و زیبایی های زیادی در نظر می آید ؛ عالمه ،فیهمه، عفیفه، عارفه ، عابده و....
اما شاید بتوان گفت یک ویژگی که بقیه ویژگی ها محصول همان است عبارت است صبر و مقاومت و رضایت چنانچه در قرآن فرمود؛«وَ جَعَلْنٰا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنٰا لَمّٰا صَبَرُوا وَ كٰانُوا بِآيٰاتِنٰا يُوقِنُونَ».و از آنان امامان (و پیشوایانی) قرار دادیم که به فرمان ما (مردم را) هدایت میکردند؛ چون شکیبایی نمودند، و به آیات ما یقین داشتند.
و در زیارت حضرت فاطمه زهرا(س)میخوانیم؛ «يَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ اللّٰهُ الَّذِي خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صابِرَةً»ای آزموده، آزمودت خدایی که تو را آفرید، پیش از آنکه تو را بیافریند، پس به آنچه آزمودت تو را شکیبا یافت.
آری صبر در برابر اراده تکوینی( مقدرات الهی) و اراده تشریعی( شرعیات) فضیلتی است که بقیه فضیلت ها از آن متولدمی شوند.
➖مقاومت حضرت زینت از نوع صبر نیست بلکه بالاتر از صبر است که مقام رضایت است و این حقیقت در جمله معروف ایشان بر عالم تابیده است که؛«ما رأيت الا جميلاً»
حضرت امام (ره) در ادامه به بیان نظر خویش میپردازند و میفرمایند: «صبر از مقامات متوسطین است، یعنی مقام بالایی نیست بلکه مقامی متوسط است، زیرا تا زمانی که نفس مصیبتها و گرفتاریهایی را که به او میرسد مکروه میشمارد، مقام معرفتیاش ناقص است زیرا انسانی که در مقابل خدای سبحان حق بندگی را به جای آورد و محبّ خدای سبحان باشد، بر این باور است که هر چه از دوست رسد نیکوست. چنین فردی به معرفتی رسیده است که از حضرت حق در همه احوال راضی است و همین مقام رضا مقامی بالاتر و رفیعتر از مقام صبر است.»(۲)
یکی درد و یکی درمان پسندد
یکی وصل و یکی هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران
پسندم آنچه را جانان پسندد
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
ن والقلم(حسینی لیلابی)
مقام مقاومت منبر ۲۰ دقیقه ای🕙 [به مناسبت وفات حضرت زینب(س)] بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
نوشته های جدید را در این کانال ببینید🙏
مبحث اخیر با عنوان «مقام مقاومت» به مناسبت وفات حضرت زینب علیها سلام
با احترام
حسینی لیلابی
باسمه تعالی
امسال ملت سربلند ایران اسلامی در حالی سالگرد پیروزی انقلاب را جشن میگرند که یک نقشه پیچیده جنگ ترکیبی را با مقاومت و هوشمندی مردم پشت سر گذاشته ایم .
مردم صاحبان اصلی انقلاب هستند و دل در گرو آرمان های مقدس ان دارند و اگر گلایه و اعتراضی باشد به جهت فاصله گرفتن برخی مسئولین از آرمان هاست.
همه می آییم برای ایران
همه می آییم برای آرمان های مقدس انقلاب
@hosseinililab
تأملی در آرمان های مقدس
به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی
منبر ۲۰ دقیقه ای🕙
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین
☑️مقدمه
سالگردپیروزی انقلاب اسلامی فرصتی است برای تأمل مجدد بر روی انقلابی که با شعار بنیادین «استقلال آزادی جمهوری اسلامی» به رهبری مردی پارسا ، فیلسوف، مفسر، فقیه ،نو اندیش و مبارز شکل گرفت.
«تنها انقلابی که یک چلّهی پُرافتخار را بدون خیانت به آرمانهایش پشت سر نهاده و در برابر همهی وسوسههایی که غیر قابل مقاومت به نظر میرسیدند، از کرامت خود و اصالت شعارهایش صیانت کرده و اینک وارد دوّمین مرحلهی خودسازی و جامعهپردازی و تمدّنسازی شده است».(۱)
[ اگر چه ممکن است افرادی با فاصله گرفتن از آرمان ها نارضایتی هایی را دامن بزنند اما جریان اصلی انقلاب،تأکید و افتخار بر آرمان هاست.]
مردم صاحبان اصلی انقلاب هستند و دل در گرو آرمان های مقدس آن دارند و اگر گلایه و اعتراضی باشد به جهت فاصله گرفتن برخی مسئولین از آرمان هاست.
مبحثی که تقدیم می شود میتواند تذکری باشد برای همه به جهت حفظ این انقلاب ارزشمند و اصلاح معایب آن و پاکسازی آن از برخی کارگزاران که با فاصله گرفتن از آرمان های انقلاب دلخوری و اعتراض ها را دامن می زنند.
✅راز جاودانگی آرمان های مقدس
«برای همهچیز میتوان طول عمر مفید و تاریخ مصرف فرض کرد، امّا شعارهای جهانی این انقلاب دینی از این قاعده مستثنا است؛ آنها هرگز بیمصرف و بیفایده نخواهند شد، زیرا فطرت بشر در همهی عصرها با آن سرشته است. آزادی، اخلاق، معنویّت، عدالت، استقلال، عزّت، عقلانیّت، برادری، هیچ یک به یک نسل و یک جامعه مربوط نیست تا در دورهای بدرخشد و در دورهای دیگر افول کند. هرگز نمیتوان مردمی را تصوّر کرد که از این چشماندازهای مبارک دلزده شوند. هرگاه دلزدگی پیش آمده، از رویگردانی مسئولان از این ارزشهای دینی بوده است و نه از پایبندی به آنها و کوشش برای تحقّق آنها».(۲)
🔻 در ادامه برخی از آرمان ها را بر مبنای آیات و احادیث مورد تأمل قرار میدهیم🔺
۱.استقلال و عزتمندی
چنانچه در شعار اصلی انقلاب «استقلال» اولین کلمه است که فریاد شده است.
➖استقلال خواهی از عزت مندی مایه میگیرد چنانچه سلطه پذیری با ذلت پذیری برابری می کند.
حقیقت عزت در درجه اول قدرتی است كه در دل و جان انسان ظاهر میگردد و او را از خضوع و خشوع و تسلیم و سازش در برابر طاغیان و باغیان باز میدارد، قدرتی كه با داشتن آن هرگز اسیر شهوات نمیشود و در برابر هوی و هوس سر فرود نمیآورد و به مرحله نفوذ ناپذیری در برابر زر و زور میرسد. این قدرت از ایمان به خداوند متعال و ارتباط با منبع اصلی قدرت و عزّت سرچشمه میگیرد.
➖آیات قرآن کریم همواره مومنین را متوجه شخصیت والای خود میکند و از این رهگذرآنها را از ذلت پذیری نهی میکند «وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَنی آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّیباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلى كَثیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضیلاً» ما آدمیزادگان را گرامى داشتیم و آنها را در خشكى و دریا، (بر مركبهاى راهوار) حمل كردیم و از انواع روزیهاى پاكیزه به آنان روزى دادیم و آنها را بر بسیارى از موجوداتى كه خلق كردهایم، برترى بخشیدیم.
➖ در فقه اسلامی قاعدهای به نام «نفی السبیل للكافرین علی المسلمین» وجود دارد كه فقهاء در موارد متعدد از آن استفاده مینمایند. این قاعده از یك آیه قرآن مجید استفاده میشود: وَ لَن یجَْعَلَ اللَّهُ لِلْكَافِرِینَ عَلىَ المُْؤْمِنِینَ سَبِیلاخداوند هرگز كافران را بر مؤمنان تسلّطى نداده است .
اسلام میخواهد مسلمانان عزیز باشند و در برابر هر نامردی تن به پستی و ذلّت ندهند. قرآن مجید میفرماید: وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنین .
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
💠روضه
بیایید دلها را روانه کاظمین کنیم،
حرم باصفای موسی بن جعفر(ع)
« السلام علی المُعَذَّبِ فی قَعرِ السُّجونِ وَ ظُلَمِ الْمَطَامِيرِ»
سلام بر شکنجه شده در قعر زندان های تاریک .
ذِي السَّاقِ الْمَرْضُوضِ بِحَلَقِ الْقُيُودِ
سلام بر آقای مظلومی که پاهایش با فشار حلقه های زنجیر خرد شد.
«وَ الْجَنَازَةِ الْمُنَادَى عَلَيْهَا بِذُلِّ الاِسْتِخْفَافِ
وَ الْوَارِدِ عَلَى جَدِّهِ الْمُصْطَفَى وَ أَبِيهِ الْمُرْتَضَى وَ أُمِّهِ سَيِّدَةِ النِّسَاءِ»
سلام ما بر امام غریب مان که در تشیع جنازه اش به او اهانت کردند.در حالی که بر جدش پیامبر و پدرش علی مرتضی و مادرش سیده نسا وارد شده بود.
بی تو گلزار جنان ای دوست زندان من است
چون تو باشی در برم زندان گلستان من است
مونسم در کنج زندان چون کسی جز دوست نیست
محبس تاریک هارون باغ رضوان من است.
چند سال، او را از این زندان به آن زندان می بردن. می دانم هیچ موقع زندان کشیده اید یا نه؟ زندانیها صبح تا بعد از ظهر دور هم برای همدیگر صحبت می کنند، حرف می زنند. اما همین که نزدیک غروب آفتاب می شود تمام غمهای عالم می آید روی دل این زندانی را می گیرد. یک دفعه به فکر می فتد: ای خدا! الان بچه هایم چه می کنند؟ یک دفعه فکر می کند، آیا امشب زن و بچه ام چیزی دارند یا نه؟
مسّیب می گوید: یک وقت دیدم آقا دارد ناله می کند. آقا دارد ضجه می زند. خیلی حالش منقلب است. گفتم: آقا جان! چه شده امشب خیلی ناراحتی؟
صدا زد: مسیب! میخواهم خانواده م را ببینم.
آقا دلش برای رضاجانش تنگ شده بود. آقا دلش برای معصومه جانش تنگ شده بود.
ای خدا! پاهایش را میان کُند کرده بودند.
زنجیر به گردنش انداخته بودند.
فرمود: مسیب! من امشب عازم مدینه هستم همان مدینه جدم پیغمبر صلّى اللَّه علیه و آله تا وصیت لازم و آنچه پدرم با من قرار گذاشته من با پسرم على عهد ببندم و او را جانشین و وصى خود قرار دهم و دستورات لازم را به او بدهم مسیب گفت: عرض کردم: چطور می فرمائید من قفل درها را باز کنم با این که نگهبانان پشت دربها کشیک می دهند فرمود: «ضعف یقینك بالله عز و جل و فینا» مسیب اعتقاد تو در باره قدرت خدا و کرامات ما ضعیف شده است؟
گفتم:نه، آقای من
فرمود: پس برای چه شک داری؟
عرض کردم: آقا از خدا بخواه مرا در راه ایمان ثابت بدارد.
فرمود: خدایا او را ثابت قدم بدار.
آن گاه فرمود: من خدا را با همان اسم اعظمى را میخوانم که عاصف بن برخیا خواند و تخت بلقیس را قبل از چشم بهم زدنی در مقابل سلیمان حاضرکرد، تا خداوند وسیله دیدار فرزندم على را در مدینه را برایم فراهم کند .
مسیب گفت: صداى دعا خواندن آن جناب را شنیدم ناگاه متوجه شدم در محل نماز خود نیست همان جا ایستادم تا دو مرتبه برگشت و با دست خود آهن ها را بپاى خویش بست من به شکرانه نعمت معرفت به مقام امام به سجده افتادم.
فرمود: سر بردار مسیب، بدان که سه روز دیگر من از دنیا خواهم رفت اشکم جارى شد فرمود: گریه نکن پسرم على مولاى تو و امام بعد از من است چنگ بزن به دامن او تا وقتى که دست به دامن او داشته باشى گمراه نخواهى شد گفتم: الحمد للَّه.
امام مظلوم و غریب ما، آخرین وصیت هایش را به زندان بان فرمود
➖شعر فارسی
در غربت اگر مرگ بگیرد بدن من
که کند قبر و که دوزد کفن من
تابوت مرا جای بلندی بگذارید
تا باد برد بوی مرا بر وطن من
➖ شعر ترکی
ای نگهبان قاپینی باغلاما مهمان گله جاق
اهل بغداده نه مینت ننه ام الان گله جاق
پنج تن شام غریبانه پریشان گلجک
اولسا سو کاسه سی گیزلت شه عطشان گله جاق
ــــــــــــــــــــــــــــ
📎پی نوشتها
۱.بحارالانوار، ج ۷۸ ، ص۳۲۸
۲.تحف العقول، صفحه۴۰۹
۳.اصول كافى ج ۱،ص ۱۶
۴.تحف العقول ،ج۱، ص۳۶۵.
۵.بهجة النظر في إثبات الوصاية و الإمامة للأئمة الاثني عشر علیهم السلام ،ج۱،ص۹۶
۶.میلانی، سید علی حسینی، شرح منهاج الکرامه، ص۱۷۰، به نقل از ابن الجوزی.
۷.کلینی، کافی، ج ۱، ص ۴۸۴.
۸.سبط بن جوزی، تذکرة الخواص،ص۳۱۲.
۹.ابناثیر، الکامل، ج۶، ص۱۶۴.
۱۰.بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۳۰.
۱۱.الترغيب و الترهيب،ج۳،ص۳۵۰.
۱۲.مکارم الاخلاق،ج۱،ص۴۵۰.
۱۳.مجموعه ورام،ج۱،ص۱۲۳.
۱۴.بحار الانوار، ج۱۱، ص۸۳ . نقل از داستان راستان .
🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
فیش منبر به مناسبت مبعث
توضیحات در کانال زیر منتشر شد👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
☑️حدیثی عجیب
حدیث عجیبی از امام موسی بن جعفر علیه السلام نقل شده است
إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ غَضِبَ عَلَى الشِّيعَةِ فَخَيَّرَنِي نَفْسِي أَوْ هُمْ فَوَقَيْتُهُمْ وَ اللَّهِ بِنَفْسِي
خداوند به شیعه غضب فرمود پس مرا بین خودم و شیعیانم مخیر فرمود . والله من با تقدیم جان خودم شیعیان را از خطر نگهداشتم.
🔻یک توجیه برای حدیث🔺
منصور خلیفه ستمگر عباسی، پس از شهادت امام صادق(ع) طی نامه ای به فرماندار مدینه، از او خواست جانشینان جعفربن محمد را گردن بزند. فرماندار پاسخ داد جعفر بن محمد پنج نفر را وصی خود قرار داده؛
۱- خلیفه وقت، منصور دوانیقى!
۲- محمد بن سلیمان(فرماندار مدینه و خود گزارش دهنده!).
۳- عبدالله بن جعفر بن محمد(برادر بزرگ امام کاظم).
۴- موسى بن جعفر(علیه السلام).
۵- حمیده(همسر امام).
این وصیت نامه امام، حرکتی سیاسی برای حفظ جان پیشوای هفتم بود.
اما به تدریج شیعیان امامت امام موسی بن جعفر(علیه السلام) را آشکار کردند.
شاید ، این غضب به این جهت بود که شیعیان تقیّه را ترک کرده و امامت آن امام را آشکار کردهاند؛ سپس هارون الرشید مردد ماند بین اینکه شیعیان و تابعان آن امام را بکشد یا اینکه آن امام را زندانی کرده و او را به شهادت برساند. پس امام برای شیعیان خود دعا کرده و بلا را برای خود خواستند.
@hosseinililab
پر کردن چاههای آب توسط پیامبر!!!
[به بهانه تکرار پخش فیلم الرساله]
فیلم تاریخی جذاب که چند دهه قبل به کارگردانی مصطفی عقاد در مورد پیامبر ساخته شده و هر ساله به مناسبت #مبعث از شبکه های تلویزیونی پخش می شود، در یکی از صحنه های فیلم مسلمانان چاههای آب را پر میکنند و از زبان لشکریان ابوسفیانی گفته میشود «محمد چاه های آب را پر کرده، حالا برای اینکه آب بخوریم باید بجنگیم»!!!
اولا :
این را بدانیم که پیامبر همواره تاکید داشته اند که هیچ گاه، هیچ کس را از نوشیدن آب محروم نکنیم. و در جنگ ها از جمله توصیه های اخلاقی که داشتند این بود که ؛ « دشمن را از آب محروم نکنید»
ثانیا:
پر کردن چاهها آب توسط پیامبر در جنگ بدر در برخی منابع تاریخی به این صورت گزارش شده است:
یکی از مسلمانان به پیامبر پیشنهاد داد غیر از یکی از یک چاه بقیه چاه ها پر شود. پیامبر روی جهاتی پیشنهاد او را پذیرفت
اما وقتی لشکریان ابوسفیانی نیازمند آب شدند و خواستند به چاهی که در اختیار مسلمانان بود نزدیک شوند عده ای از مسلمانان خواستند مانع شوند پیامبر آنها را نهیب زدند که «مانع نوشیدن آب نشوید».
با این رفتار پیامبر مشخص می شود که هدف پیامبر محدود کردن منطقه درگیری و همین طور جلوگیری از تسلط دشمنان به آب بود و نه منع دشمن از نوشیدن آب.
البته لازم است این را هم اضافه کنیم که تعدادی از مورخین گزارش پر کردن چاهها آب را از اساس قبول نکرده اند.
با احترام
مدرس تاریخ اسلام
حسینی لیلابی
در کانال ن و القلم؛ دیدگاه های مدرس حوزه و دانشگاه حسینی لیلابی عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/2870476862C6831e21795
👌خواهرشجاع پیامبر😍
پیامبر خواهر یا برادری نداشت اما چون از دو نفر خانم شیر خورده بود فرزندان آن دو خانم و همین طور بچه هایی که آن دو خانم به آنها شیر داده بودند خواهر و برادر رضاعی پیامبر محسوب میشوند .
از جمله افرادی که خواهر رضاعی پیامبر محسوب می شود حُرِّه دختر حلیمه سعدیه است، از جمله ویژگی های حره محبت شدید او به امیرمؤمنان است .
قصه زیر را به همین مناسبت تقدیم تان میکنم؛
حُرِّه دختر حلیمه سعدیه، خواهر رضاعى پیامبر(ص)روزى به کاخ حکومتى حجّاج بن یوسف ثقفى وارد شد.
حجاج که دشمن بی رحم علی(ع) و شیعیان علی بود گفت: تو حُرّه دختر حلیمه سعدیه اى؟
گفت: بلى
حجاج گفت:مدتى در انتظار دیدار تو بودم زیرا به من خبر رسیده که تو على را برتر از صحابه ٔپیامبر(ص) میدانى و او را بر ابوبکر ، عمر ، عثمان ، ترجیح مى دهى؟
حرّه گفت: من علی را بالاتر آنها مقایسه از صبحانه نه بلکه بالاتر از افراد برتر می دانم.
حجاج گفت:مقصود خویش را روشنتر بیان کن. کیست که بالاتر از اصحاب پیغمبر باشد؟
حرّه گفت: بهتر از اصحاب پیغمبر بسیارند از جمله آدم ، نوح ، لوط ، ابراهیم ، موسى ، سلیمان و ...
حجّاج ناراحت شده و گفت:
واى برتو ، چقدر ادّعاى بزرگى کردى که على (ع) را از بعضى انبیاء بالاتر و برتر شمردى اگر در این باره دلیل و برهانِ قوى اقامه نکنى تو را خواهم کشت.
حرّه با کمال شهامت، به قرآن شریف تمسک کرد و براى هر یک از ادّعاهاى خود دلیل قاطع از کلام خدا ، اقامه کرد و چنین گفت: اى حجّاج
قرآن درباره حضرت آدم میفرماید:
«وَ عَصى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوى،آدم عصیان کرد»
ولى درباره حضرت على(ع) و خانوادهاش می فرماید :
«وَ کانَ سَعْیُکُمْ مَشْکُوراً»
سعى وکار شما موردتقدیر و ستایش است.[سوره انسان و داستان اطعام مسکین و یتیم و اسیر...]
و، خداوند متعال حضرت آدم را در بهشت آزاد گذاشت و فقط او را از گندم ممنوع کرد و فرمود:
«وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَه»
نزدیک این درخت نروید ولى او با همسرش، به نزدیک آن درخت رفتند و از آن خوردند.
امّا على(ع) در عین حالی که تمام نعمتها بر او حلال بود اما از نان گندم هم نخورد.(خوراک حضرت بیشتر نان جو بود)
حجاج با صداى بلند گفت:
اَحْسَنْتِ... اَحْسَنْتِ
بعد از او تقاضا کرد که برترى على (ع) را بر نوح و لوط بیان کند.
حرّه گفت: خداوند به عنوان مثال براى کافران زنهاى لوط و نوح پیامبر را نامبرده
که به آن دو بزرگوار، خیانت کردند گر چه همسر دو پیغمبرند، امّا این باعث
رفع عذاب آنها نخواهد شد.
روز قیامت به هر دو خطاب
می شود: داخل شوید، به همراهى آنانکه داخل آتشاند
امّا حضرت على(ع) را همسرى است که خشنودى او خشنودى خداست
و خشم او خشم خداست.(اشاره به فاطمه س دختر پیامبر خدا ص که این بانو همسر آن حضرت است)
حجاج گفت:اَحْسنتِ یا حرّه! قبول کردم امّا دلیل برترى على را بر ابراهیم ع بیان کن
حُرّه گفت: خداوند درباره حضرت ابراهیم (ع) در قرآن میفرماید:
«وَاِذْقالَ اِبْراهیمُ رَبِّ اَرِنى کَیْفَ تُحْىِ الْمُوْتى قالَ اَوَلَمْ تُؤْمِنْ قالَ بَلى وَ لکِنْ لِیَطْمَئِنَّ قَلْبى»
خدایا به من بنمایان که چگونه
مردگان را زنده مى کنى
خطاب رسید:مگر تو ایمان نیاورده اى؟
عرض کرد، بلى ایمان آورده ام ولى میخواهم که مطمئن شوم خدا هم به او نمایاند.
و امّا امام على(ع) جملهاى را فرمود که دوست و دشمن آن را نقل کردهاند
حضرت در جواب صعصعة بن صوحان که وقتى پرسید:
یا امیرالمؤمنین تو بالاترى یا حضرت ابراهیم؟
فرمود: ابراهیم(ع) براى اطمینان قلبى خودش
به خداوند عرضه داشت:
«رَبِّ أرِنى کَیْفَ تُحْىِ الْمُوتى»
امّا من آنچنان اطمینان دارم
که اگر پردههاى غیبى از مقابل من برداشته شود بر یقین من افزوده نخواهد شد.«لو کشفت الغطاء ما ازددت یقینا»
حجاج گفت: آفرین بر تو اى حرّه، استدلال بسیار خوبى کردى، حالا بگو برترى على بر موسى(ع) چیست؟
حرّه گفت: حضرت موسى(ع) وقتیکه در دفاع از مظلوم یکى از یاران فرعون را کشت و به او خبردادند که طرفداران فرعون میخواهند تو را به قتل برسانند.
«فَخَرَجَ مِنْها خائِفاً یَتَرَقَّبُ»
او در حالیکه می ترسید،از مصرخارج شد
و به سوى مَدیَن رفت.
امّا حضرت على(ع) در لیلة المبیت
بهجاى پیامبر(ص) خوابید و جان خود را بدون واهمه فداى پیامبر کرد، این درحالى بود که خطر قتل او حتمى بود این عمل آن حضرت مورد تقدیر خداوندى قرار گرفت که میفرماید:
«وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یَشْرى نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللّه»
بعضى از مردم جان خود را براى رضاى خدا مىفروشند.
حجاج گفت: احسنتِ، حالا دلیل خویش را بر فضلیت على نسبت به حضرت سلیمان (ع) بیان نما
حرّه گفت:
حضرت سلیمان به خداوند عرضه داشت:
«رَبِّ اغْفِر ْلى و هَبْ لى مُلْکاً لایَنْبَغىِ لاَِحَدٍ مِنْ بَعْدى»
پروردگارا! مرا ببخش و ملک و سلطنتى به من کرامت فرما که سزاوار احدى بعد از من نباشد.
امّا على(ع) درباره دنیا و بیزارى از ریاست آن فرمود:
«هَیْهاتَ ! غُرّى غَیْرى لاحاجَةَ لى فیک قَدْ طَلَّقْتُک ثَلاثاً لارَجْعَةَ»
اى دنیا ! از من دور شو و غیر مرا فریب ده من نیازى به تو ندارم من تو را سه طلاقه نمودهام و رجوعى در آن نیست.
در کانال ن و القلم؛ دیدگاه های مدرس حوزه و دانشگاه حسینی لیلابی عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/2870476862C6831e21795