eitaa logo
طلسم / حسین سنگری
263 دنبال‌کننده
257 عکس
30 ویدیو
0 فایل
روزمرگی نویس‌های حسین سنگری شعر - داستان - رمان - موسیقی - فیلم - روانشناسی - فلسفه - عرفان ارتباط با من: @hossein_sangari اینستاگرام: https://ig.me/hossein.sangari ارتباط با من بصورت ناشناس: https://harfeto.timefriend.net/17334114478618
مشاهده در ایتا
دانلود
طلسم / حسین سنگری
📚 کتابخانه‌ی نیمه‌شب 🖊️ مت هیگ مت هیگ با رمان "کتابخانه‌ی نیمه‌شب" ما را به سفری عمیق و تأمل‌برانگیز در اعماق روح می‌برد. این رمان که در فضایی سورئال و رویاگونه روایت می‌شود، داستان "نورا سید" را دنبال می‌کند؛ زنی که از زندگی خود ناامید شده و تصمیم به خودکشی گرفته است. اما در آستانه‌ی این تصمیم، به کتابخانه‌ای مرموز راه می‌یابد؛ کتابخانه‌ای که در آن می‌تواند زندگی‌های دیگری را تجربه کند، زندگی‌هایی که می‌توانست داشته باشد اگر انتخاب‌های متفاوتی می‌کرد. جمله‌ی "واسه یه خط تجربه یه کتابخانه تاوان دادیم"، را چند وقت پیش پشت یک نیسان آبی رنگ و رو رفته دیدم و احساس کردم به زیبایی، تلخی و پیچیدگی تجربیات زندگی را توصیف می‌کند. این جمله، درست مانند بسیاری از جملات تأثیرگذار در این رمان، خواننده را به تأمل وامی‌دارد. این رمان به پرسش‌های بنیادینی درباره زندگی، انتخاب‌ها و پیامدهای آن‌ها می‌پردازد. آیا می‌توانیم از زندگی‌مان راضی باشیم، حتی اگر مسیر دیگری را انتخاب کرده بودیم؟ هیگ با دقتی شگفت‌انگیز، احساسات و افکار پیچیده‌ی شخصیت اصلی را به تصویر می‌کشد. این رمان برای کسانی که با افسردگی و احساس پوچی دست و پنجه نرم می‌کنند، می‌تواند بسیار مفید باشد. این رمان صرفاً یک داستان نیست؛ بلکه یک دعوت‌نامه برای کاوش در درون خود و درک بهتر زندگی است. کتابخانه‌ی نیمه‌شب به ما یادآوری می‌کند که هر انتخابی، ما را به مسیر متفاوتی هدایت می‌کند و هیچ‌گاه نمی‌توانیم به طور قطع بگوییم که کدام مسیر بهتر است. شاید عصاره‌ی کل این رمان همین یک جمله از مسئول کتابخانه‌ی نیمه‌شب، خانم اِلم باشد: "تنها راه یاد گرفتن زندکی کردنه." 🔸اینستاگرام: https://ig.me/hossein.sangari 🔸ایتا: https://eitaa.com/hosseinsangari 🔸تلگرام: https://t.me/hossein_sangari70
ای تلخی مدام، شراب همیشگی ما را ببر به خواب، به خواب همیشگی بر ما چه رفته است از این روزمردگی گیجیم در حساب و کتاب همیشگی می‌پرسی‌ام از عشق، فقط آه می‌کشم بیزارم از سؤال و جواب همیشگی آش نخورده و دهن سوخته منم غرقم در این کویر، سراب همیشگی با زندگی به سوءتفاهم رسیده‌ام دنیا به من چه داده؟ عذاب همیشگی از زندگی بلدترم این‌گونه مرگ را یک مشت قرص، تیغ، طناب همیشگی... 🔸اینستاگرام: https://ig.me/hossein.sangari 🔸ایتا: https://eitaa.com/hosseinsangari 🔸تلگرام: https://t.me/hossein_sangari70
در وسعت ناگهان این جمعیت من مانده‌ام و خزان این جمعیت وقتی همه باشی بروی معلوم‌ست تنهایی من میان این جمعیت
69.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‌‌ آه از این بغض گران، آه از این بی نفسی خسته‌ام مثل غروری که لهش کرده کسی
کسی به معبد خجلت چه سجده پیش برد جبین به سیل عرق رفت تا وضو کردند معبد خجلت: مکانی که انسان در آن از گناهان خود شرمنده و پشیمان است. سجده پیش برد: سجده کردن، به معنای اظهار بندگی و توبه. جبین: پیشانی سیل عرق: عرق بسیار زیاد که مانند سیل جاری می‌شود. وضو کردند: عمل شستشوی صورت و دست‌ها قبل از نماز. بیدل در این بیت، تصویری بسیار زیبا از توبه و پشیمانی واقعی ارائه می‌دهد. او می‌گوید کسی که واقعاً از گناهان خود خجل است، نیازی به سجده‌ی ظاهری ندارد. همین که از شدت شرم و پشیمانی، عرق از پیشانی‌اش جاری شود، کافی است. این عرق، مانند آبی زلال، گناهان او را می‌شوید و او را پاک می‌کند. در واقع، بیدل سجده‌ی واقعی را نه در حرکات ظاهری، بلکه در عمق جان و در حالت خجلت و پشیمانی می‌داند. او معتقد است که تا انسان از گناهان خود پشیمان نشود و از ته دل توبه نکند، هیچ سجده‌ای او را پاک نخواهد کرد. این بیت، یادآوری است برای ما که توبه‌ی واقعی، نه فقط گفتن کلمات، بلکه تغییری عمیق در قلب و رفتار است. تا زمانی که از گناهان خود پشیمان نشویم و تصمیم به ترک آنها نگیریم، توبه‌ی ما ارزشی نخواهد داشت. 🔸اینستاگرام: https://ig.me/hossein.sangari 🔸ایتا: https://eitaa.com/hosseinsangari 🔸تلگرام: https://t.me/hossein_sangari70
طلسم / حسین سنگری
من فکر می‌کنم به امیدی که واهی است دنیای من چقدر شبیه دو راهی است من خسته‌ام از این همه تصمیم بی اثر از انفجار تلویزیون ساعت خبر در یک جهان بی سر و ته زیست می‌کنم اخبار را درون سرم لیست می‌کنم: خورشید، خواب مانده و دنیا پر از شب است اخبار هشت صبح چرا بی‌مخاطب است؟ یک کانگرو که در وسط جاده مرده است آن موش را که گربه‌ی همسایه خورده است من زنده‌ام هنوز در این گیر و دارها من پرسه می‌زنم وسط زنده‌زارها در این جهان جا شده در چشم‌لوچ‌ها - در این جهان پر شده از هیچ و پوچ‌ها - من دلخوشم به بچگی جوجه زاغ‌ها من فکر می‌کنم به تمام کلاغ‌ها من فکر می‌کنم به جهانی که کوچک است من فکر می‌کنم به یقینی که از شک است من فکر می‌کنم به زمانی که نیستی ای آنکه نیستی همه جا، پس تو کیستی؟ تو کیستی که هر شب من از تو خالی است؟ هر چار فصل خانه‌ی من خشکسالی است؟ تو کیستی که نبض جهانم به دست توست؟ که رفت و آمد ضربانم به دست توست؟ دارم به هیچ بودن خود فکر می‌کنم دارم به هرچه گفتی و شد فکر می‌کنم از من چه مانده است؟ چه می‌خواهی از منم؟ من یک قطار له شده در زیر بهمنم یک روح خسته‌ام که به دنبال یک تن است سرگرمی‌ام به مورچه‌ها فکر کردن است بلیعده است صبح مرا شام تیره‌گون من فکر می‌کنم به تو در ساعت جنون آن ساعتی که رفتی و از خود به در شدم یک جفت چشم خیره‌ی تر رو به در شدم من ماندم و شکوه غمی در نبود تو من باختم تمام خودم را به سود تو عمر مرا بدون تو دنیا حرام کرد کار مرا جهان پس از تو تمام کرد از این جهان یخ زده وقتی که رد شدم راه جهان تازه‌تری را بلد شدم باید سفر کنم به جهان‌های تازه‌ای من فکر می‌کنم به زبان‌های تازه‌ای من فکر می‌کنم به سؤالات بی جواب من فکر می‌کنم به تو در متن یک کتاب من فکر می‌کنم به جهانی که مبهم است من فکر می‌کنم که چرا سهم ما کم است؟ سگ دو زدن، به هیچ رسیدن، تلف شدن در کارزار آینه با خود طرف شدن خنجر برای بار هزارم به خود زدن پیچیدن دوباره‌ی خود در دل کفن سرمست از این نبرد، از این مرگ ناگزیر خرسند از طراوت این بغض سر به زیر از این تناقضات، که در صلح با منند از هرزه‌ها که در سر من پاکدامنند آزاد از جهانم و زندانی خودم  تن می‌دهم به عشق، به ویرانی خودم دیوارهای سرد اتاقم قفس شدند با من تمام بی‌نفسان هم‌نفس شدند از دوری تو در هذیان غوطه می‌خورم از هرکسی بریده‌ام از تو نمی‌بُرم هرچند گاه‌گاه دلم سنگ می‌شود این سنگ هم برای تو دل‌تنگ می‌شود یک روزگار رو به زوالم بدون تو با من چه کرده‌ای که محالم بدون تو؟ 🔸اینستاگرام: https://ig.me/hossein.sangari 🔸ایتا: https://eitaa.com/hosseinsangari 🔸تلگرام: https://t.me/hossein_sangari70
در سواد فقر دارد جوهر تحقیق، نور چون جهان تاریک گردد شمع روشن می شود این بیت از بیدل دهلوی، شاعر بزرگ سبک هندی، به اهمیت دانش و تحقیق در رفع فقر و جهل اشاره دارد. مضمون بیت این است که در جهانی که فقر و نادانی، مانند تاریکی، همه‌جا را فراگرفته، جوهر تحقیق و پژوهش، همچون نوری روشنگر، می‌تواند راه را نمایان سازد. همان‌طور که شمع در تاریکی، فضا را روشن می‌کند، تحقیق و جستجوی حقیقت نیز، می‌تواند انسان را از جهل و فقر رهایی بخشد و مسیر پیشرفت و تعالی را برای او هموار سازد. بیدل، فقر را نه فقط به معنای مادی آن، بلکه به مفهوم وسیع‌تری از نادانی، بی‌خبری و رکود فرهنگی در نظر می‌گیرد. در چنین شرایطی، "جوهر تحقیق" به منزله‌ی نیرویی است که می‌تواند این تاریکی را از بین ببرد و راه را برای رشد و شکوفایی فردی و اجتماعی باز کند. بیدل با تشبیه جالب توجه فقر به تاریکی و تحقیق به شمع، به زیبایی نقش مهم دانش و پژوهش را در مقابله با مشکلات و موانع نشان می‌دهد. در مجموع، این بیت نه تنها به اهمیت تحقیق در رفع فقر و جهل اشاره دارد، بلکه به طور ضمنی به این نکته هم اشاره می‌کند که احساس نیاز، می‌تواند انگیزه‌ای قوی برای تحقیق و یادگیری باشد و تضاد بین فقر و تحقیق، یه نوع رابطه‌ی دوسویه را نشون می‌دهد. فقر باعث می‌شود که ما به تحقیق نیاز داشته باشیم و تحقیق هم باعث می‌شود که ما از فقر رها شویم. 🔸اینستاگرام: https://ig.me/hossein.sangari 🔸ایتا: https://eitaa.com/hosseinsangari 🔸تلگرام: https://t.me/hossein_sangari70
📚 سودای خوش 🖊️ دکتر نیما قربانی مفهوم عشق و مهرورزی در نحله‌های مختلف روانشناسی به طرق گوناگون مورد بحث فراوان قرار گرفته است و هرکدام از سردمداران این مکتب‌ها نظریات متفاوتی را در باب آن بیان کرده‌اند. اما من فکر می‌کنم مسأله‌ی عشق و مهرورزی پیش از آنکه در مباحث روانشناسی مطرح شود، در ادبیات مطرح بوده است. یکی از بارزترین آثار ادبی که در این دریای عمیق، غور کرده است مثنوی معنوی مولاناست. خمیرمایه‌ی اصلی مثنوی را عشق تشکیل می‌دهد که نمونه‌های مختلف آن در داستان‌های متنوع و با قلمی شیرین ذکر شده است. کتاب «سودای خوش» اثر «دکتر‌ نیما قربانی» با تکیه بر داستان اول مثنوی معنوی - کنیزک و پادشاه - به بررسی عمیق و دقیق عشق و مهرورزی در دنیای اسطوره و مدرن پرداخته است. سودای خوش، روایت کنیزک و پادشاه را بر پایه‌ی روانشناسی مدرن و قضا و قدر الهی با دیالوگ‌هایی بین طبیب الهی و مرد مدرن به تحلیل نشسته است. زبان شیوا و داستان‌گونه‌ی این اثر، مفاهیم پیچیده‌ی عشق و مهرورزی را به ساده‌ترین شکل ممکن مورد بررسی قرار داده بطوری‌که حتی خواننده‌ی ناآشنا با مفاهیم تخصصی نیز از خوانش این کتاب لذت خواهد برد. 🔸اینستاگرام: https://ig.me/hossein.sangari 🔸ایتا: https://eitaa.com/hosseinsangari 🔸تلگرام: https://t.me/hossein_sangari70
17.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هر شب به شوق أمدنت مست می‌شوم باریده است از قدح آسمان شراب هرجا قدم گذاشته‌ای شب گریخته روییده است جای قدم‌هایت آفتاب 🟢 شعرخوانی من به مناسبت نیمه‌ی شعبان 🟢 تهیه شده در بنیاد مهدویت شهرستان دزفول 🟢 پخش شده از شبکه‌های سیما 🔸اینستاگرام: https://ig.me/hossein.sangari 🔸ایتا: https://eitaa.com/hosseinsangari 🔸تلگرام: https://t.me/hossein_sangari70
📚 دیوانه‌وار 🖊️ کریستیان بوبن کتاب "دیوانه‌وار" اثر کریستیان بوبن، نویسنده‌ی معاصر فرانسوی، داستانی استثنایی از زندگی، عشق و آزادی را به تصویر می‌کشد. این کتاب که اولین بار در سال ۱۹۹۵ منتشر شد، به دلیل نثر شاعرانه و داستان گیرای خود، همواره مورد توجه خوانندگان قرار گرفته است. داستان کتاب از کودکی دختری آغاز می‌شود که در سیرک همراه خانواده‌اش زندگی می‌کند. او از همان ابتدا شخصیتی متفاوت و خاص دارد. دخترک با یک گرگ دوست می‌شود و این دوستی، آغاز ماجراهای زندگی اوست. کریستیان بوبن در این کتاب به زیبایی، احساسات و افکار این دختر را به تصویر می‌کشد. او با استفاده از زبانی ساده و روان، خواننده را به دنیای درونی شخصیت اصلی داستان می‌برد. دختری که در جستجوی آزادی و عشق، مسیری پر فراز و نشیب را طی می‌کند. "دیوانه‌وار" رمانی است که در آن عشق، رهایی و آزادی به شکلی خاص و دلنشین بیان می‌شوند. این کتاب، سفری است در اعماق روح انسان، سفری برای یافتن خود و کشف معنای زندگی. اگر به دنبال کتابی هستید که شما را به فکر فرو ببرد و احساسات‌تان را برانگیزد، "دیوانه‌وار" انتخاب مناسبی است. این کتاب، نه تنها یک داستان، بلکه تجربه‌ای است که تا مدت‌ها در ذهن شما باقی خواهد ماند. 🔸اینستاگرام: https://ig.me/hossein.sangari 🔸ایتا: https://eitaa.com/hosseinsangari 🔸تلگرام: https://t.me/hossein_sangari70