#حضرت_زینب_علیهاالسلام
#مصائب_کوفه
#مقتل
#مقتل_الحسین
⭕️مقتل شماره 133(یاابوفاضل مددی)
🩸اشعار جگرسوز زینب کبری سلاماللّهعلیها با مشاهده سر مطهر سیدالشهداء در کوفه ... | سر به چوبه محمل کوبیدن عقیله بنی هاشم...
مسلم جصّاص گوید:
📋 ... فَبَیْنَمَا هِیَ تُخَاطِبُهُنَّ إِذَا بِضَجَّةٍ قَدِ ارْتَفَعَتْ فَإِذَا هُمْ أَتَوْا بِالرُّءُوسِ یَقْدُمُهُمْ رَأْسُ الْحُسَیْنِ علیه السلام
▪️در آن حینی که آن بانو (حضرت ام کلثوم سلاماللهعلیها) آنان (زنانی که نان و خرما آورده بودند) را مخاطب قرار داده بود، ناگاه صدای ضجه بلند شد و سر شهیدان را که سر امام حسین علیهالسلام در جلوی آنان بود آوردند.
📋 وَ هُوَ رَأْسٌ زُهْرِیٌّ قَمَرِیٌّ أَشْبَهُ الْخَلْقِ بِرَسُولِ اللَّهِ وَ لِحْیَتُهُ کَسَوَادِ السَّبَجِ قَدِ انْتَصَلَ مِنْهَا الْخِضَابُ وَ وَجْهُهُ دَارَةُ قَمَرٍ طَالِعٍ وَ الرُّمْحُ تَلْعَبُ بِهَا یَمِیناً وَ شِمَالًا
▪️سر آن حضرت، سری بود نورانی، نظیر ماه، و شبیه ترین مردم بود به رسول خدا صلیاللهعلیهوآله. محاسن شریف امام حسین علیهالسّلام مشکی بود و رنگ خضاب از آن رفته بود. صورت آن حضرت مثل ماه تابان و گرد بود. نیزه سر و محاسن آن امام مظلوم را به طرف راست و چپ حرکت میداد.
📋 فَالْتَفَتَتْ زَیْنَبُ فَرَأَتْ رَأْسَ أَخِیهَا فَنَطَحَتْ جَبِینَهَا بِمُقَدَّمِ الْمَحْمِلِ حَتَّی رَأَیْنَا الدَّمَ یَخْرُجُ مِنْ تَحْتِ قِنَاعِهَا وَ أَوْمَأَتْ إِلَیْهِ بخرقة [بِحُرْقَةٍ] وَ جَعَلْتْ تَقُولُ:
👈 هنگامی که زینب کبری سلاماللّهعلیها متوجه سر مبارک امام حسین علیهالسّلام شد، پیشانی خود را به نحوی به جلوی محمل زد که دیدم خون از زیر مقنعه آن بانو خارج شد. سپس با یک قطعه پارچه به سر امام حسین علیه السّلام اشاره کرد و این اشعار را خواند:
📋 یَا هِلَالًا لَمَّا اسْتَتَمَّ کَمَالًا / غَالَهُ خَسْفُهُ فَأَبْدَا غُرُوبَا
▪️ای ماه شب اول! اکنون که به سر حد کمال رسیدی، خسوف تو را به ناگهانی ربود و غروب تو را ظاهر نمود.
📋 مَا تَوَهَّمْتُ یَا شَقِیقَ فُؤَادِی / کَانَ هَذَا مُقَدَّراً مَکْتُوبَا
▪️ای پاره قلبم! من گمان نمیکردم که این مصیبت عظمی مقدر و نوشته شده باشد
یَا أَخِی فَاطِمَ الصَّغِیرَةَ کَلِّمْهَا / فَقَدْ کَادَ قَلَبُهَا أَنْ یَذُوبَا ...
▪️ای برادر من! با فاطمه صغیره (حضرت رقیه سلاماللهعلیها) تکلّم کن، زیرا نزدیک است که قلبش از مصیبت تو، ذوب بشود...
📚 بحارالانوار ج۴۵ ص١١۵
✍ ماهِ تمامم! خسته و مهجور ماندم
ای وای… از آغوش گرمت دور ماندم
خسته شدم از بس که طفلان را شمردم
جای تمام بچهها شلاق خوردم
اطراف محمل قاتلانی مست بودند
بی رحمهایی پست و سنگیندست بودند
دیدی که در گرمای سخت و بی امانم
فوراً سرت از روی نی شد سایهبانم
سختی هجرانت چه کاری داد دستم
دیدم سرت را روی نیزه، سر شکستم
از بس مرا این داغها پیر و کمان ساخت
اُم حبیبه هم مرا در کوفه نشناخت
کوفه نگو، شهر مریدان دروغی
کوچه به کوچه، هی شلوغی، هی شلوغی
شهری که ریزه خوار خوان مرتضی شد
وادی سختِ دختران مرتضی شد
طاقت نیاوردم وجود لاتها را
با گریه برگرداندهام خیراتها را
تسبیح میگفتم به لب، شد نیمه کاره
با دست، سوی خواهرت کردند اشاره
خیلی هوای غیرتت را کرده بودم
وقتی میان محملِ بی پرده بودم
همسایهی دیروز، بر ما انگ میزد
شاگرد تفسیرم مرا با سنگ میزد
من که به روی دامنت سر مینهادم
آشفته حال از مجلس ابن زیادم
با ذوالفقار خطبهام پیکار کردم
ابن زیاد بد دهان را خوار کردم
وای از اسیری، از مصیبات جگر سوز
زندان ندیده بود زینب، دید امروز
بی تو دگر با که دلم آرام باشد؟!
قرآن بخوان تا که دلم آرام باشد
امید قلبم، نور چشمم، جان خواهر
در قلب خواهر تا ابد هستی برادر
کانال رأس الحسین علیه السلام 👇
🆔@hossinemazlom
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#مصائب_کوفه
#مقتل_الحسین
#مقتل
⭕️مقتل شماره 134
🩸جلوهای از عبودیّت و بندگی قمر منیر بنیهاشم علیهالسلام / به هنگام ورود به کوفه، سر مطهر حضرت عباس عليهالسلام بر گردن اسبی آویزان بود ...
وصف بینظیر دلاوری و وفاداری حضرت ابالفضل العباس علیهالسلام به گونهای بوده که دیگر اوصاف بارز در شخصیت نورانی آن حضرت را تحتالشعاع قرار داده است ؛ یکی از اوصاف بارز دیگر، «عبادت» آن حضرت بوده است که در گزارشهای متعددی جلواتی از این وصف بارز به ما رسیده است که یکی از آنها، این نقل جانسوز میباشد:
➖ شخصی به نام قاسم بن أصبغ گوید:
من در کوفه بودم که سرهای بریده و اسرای آل الله را وارد کوفه کردند؛
📋 و إذًا أَنا بِفارسٍ قَد أقبَلَ، و قَدْ عَلَّقَ في عُنُقِ فَرَسِهِ رَأسًا،
▪️که ناگهان دیدم اسبسواری جلو میآید و یک سر بریده را بر روی گردن اسبش آویزان کرده است.
📋 كأنَّهُ القَمَرُ لَيلَةَ تَمامِهِ، و بَينَ عَينَيهِ أثَرُ السُّجُود،
▪️صورت آن سر بریده، همانند ماه شب چهارده بود و در بین دو چشمانش، اثر سجدههای طولانی پیدا بود.
📋 فإذٰا طَأطَأ الفَرَسُ بِرَأسِهِ لَحِقَ الرّأسُ بِالأرْضِ،
▪️هر گاه که آن اسب، سرش را خَم میکرد، آن سر بریده هم به زمین کشیده میشد.
🥀 من جلو رفتم و از آن اسبسوار پرسیدم که این رأس بریدهٔ کیست؟ او گفت:
📋 هٰذا رأسُ العَبّاسِ بْنِ عَليِّ بنِ أبيطالب.
▪️این سر عباس بن علی بن ابیطالب علیهمالسلام است!
📚معالي السّبطين، ج۲ ص۹۸
📚وسيلة الدّارين، ص۳۵۶
✍ از تماشای رُخ ماه تو شد مهتاب، مست
از طلوع چهرهات، هنگام مَدّ شد آب، مست
پشت هر پلك تو يك ميخانه پنهان است…اگر
چشمهايت هست در بيداری و در خواب، مست
ما چه میفهميم تأثير تماشای تو چيست؟
آن هم آنجا كه شده با ديدنت ارباب، مست
“يا كثير السّجده ” از حال تو در وقت نماز
میشود تسبيح و مُهر و مسجد و محراب، مست
«كاشف الكرب» و «أبو القِربه»،«كفيل زينبي»
بر تو وابستند پس هستند اين القاب، مست
باب حاجاتی و خوانديمت اگر بابالحُسين
بودهايم از عالم ذَر با تو در اين باب، مست
“تشنهی آب فراتم ای اجل مهلت بده”
تا نَمُردم میشوم از اين شراب ناب، مست؟
چارده قرن است، كه در حسرت لبهای تو
دور قبرت آب میگردد در آن سرداب، مست
کانال رأس الحسین علیه السلام 👇
🆔@hossinemazlom
#مصائب_کوفه
#مقتل
#مقتل_الحسین
⭕️ مقتل شماره 135
🩸صبحهنگام، أسرای آل الله را وارد کوفه کردند؛ اما غروب بود که به دارالاماره رسیدند... | مخدّرات آل الله، شب تا صبح در خرابهای در کوفه، اقامه عزا میکردند...
در نقلی آمده است:
🥀 کوفیان ستمکار عترت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله را در وقت صبح بر کوفه داخل کردند درحالی که سرهای شهداء هم بر روی نیزه بود و مردم اجتماع عظیمی کردند؛
🥀 بعضی گریه و بعضی شادی میکردند و بعضی فریاد میزدند و بعضی هم اظهار پشیمانی از اعمال شنیع خود میکردند.
📋 حتّی أوصَلوهُم فی وقتِ العَصرِ إلی قَصرالإمارة
▪️تااینکه اسرای آل الله را در وقت عصر به قصر دارالاماره رساندند.
🔖در نقلی دیگر نیز آمده است:
📋 أَنزَلوهم علی بیتٍ فی جَنبِ المسجدِ فَلَم یَکُن لَهُ سَقفٌ
▪️ أسرای آل الله را را دریک خانه ای در کنار مسجد کوفه، منزل دادند که سقفی نداشته و دارای دیوار ها وستون های سُست بود.
📋 فَصارَ أَهلُ البَیتِ بَکَوا وصَرَخُوا وجَزَعُوا حتی طُلوعِ الفَجرِ
▪️سپس اهل بیت علیهمالسلام، شب تا صبح، گریه و بی تابی وجزع میکردند.
📚 بحرالمصائب ج۶ ص۳۳۰
✍ زندان کوفه بود که بال و پرم شکست
از طعنهها دوباره دلِ مادرم شکست
تسلیتِ عزای تو بر ما حرام شد
زندان کوفه بود که صبرم تمام شد !
هشتاد و چار کودک و زن، لشگرم شدند
عباسهای دور و برِ معجرم شدند
پاییزها به یاد بهارم گریستند
زندانیان به حالِ وقارم گریستند
محبس کجا و منزلت این حرم کجا !؟
محبس کجا و این حرم محترم کجا !؟
پشت سر قبیلهی ما حرف میزدند
از قیمت سر شهداء حرف میزدند
کانال رأس الحسین علیه السلام 👇
🆔@hossinemazlom
#مصائب_کوفه
#مقتل_الحسین
#مقتل
⭕️مقتل شماره 136
🩸خطبه دختر خردسال سیدالشهداء «صلواتاللهعلیهما» در شهر کوفه …| خدا را اندازه تمام ریگ و رمل بیابانها، سپاس …
در نقلها آمده است:
حضرت فاطمه صغری دختر خردسال سیدالشهداء علیهالسلام در میان کوفیان، شروع به خواندن این خطابه نمودند:
📋 الحَمدُ لِلّهِ عَدَدَ الرَّملِ وَالحَصىٰ، و زِنَةَ العَرشِ إلَى الثَّرىٰ، أحمَدُهُ واُؤمِنُ بِهِ وأتَوَكَّلُ عَلَيهِ ...
▪️حمد و سپاس ذات مقدس خداوند را سزاوار است به اندازه تمام ریگ و رمل بیابانها و به اندازه سنگینی عرش خداوند مهربان، تا سطح زمین و آسمان!...
📋 ... و رَأَيتُم قِتالَنا حَلالاً وأموالَنا نَهبا! كَأَنَّنا أولادُ تُركٍ أو كابُلٍ، كَما قَتَلتُم جَدَّنا بِالأَمسِ، وسُيوفُكُم تَقَطَّرُ مِن دِمائِنا أهلَ البَيتِ،
▪️... پس شما چنین پنداشتید که کشتن ما حلال و اموال ما هدر و غنیمت است، مثل آنکه ما از اسیران ترک و کابُلیم. همچنان که در روز گذشته جدّ ما على علیهالسلام را کشتید و هنوز خونهای ما اهل بیت، از دم شمشیرهای شما میچکد...
📚لهوف ص۲۲۹
📚احتجاج ج۲ ص۱۰۵
✍ چند نکته لطیف پیرامون این خطبه:
🗯 در طلیعه خطابات و ادعیه وارده از اهلبیت علیهمالسلام، «حمد و سپاس خدای متعال» با الفاظ و تعابیر مختلفی آمده است اما در هیچ یک، ابتداءاً اینگونه نیامده است که «اندازه ریگ و رمل بیابان» خدای متعال را حمد و سپاس میکنم! گویا آن بانوی معظّمه نه تنها شکایتی ندارد بلکه به اندازه تمام ریگ و رملهایی که با «پای برهنه» بر روی آنها از غروب عاشورا تا به کوفه، راه رفته و دویده، میخواهد خدای متعال را حمد و سپاس کند.
🗯 توصیه میشود به لهوف مراجعه کرده و متن کامل این خطبه بلیغ و با عظمت را ملاحظه بفرمایید! لحن و محتوای توحیدی که در این خطابه مشاهده میشود حاکی از عظمت شخصیت و مقامات والای توحیدی و ولایی آن بانوی معظّمه میباشد.
🗯 اینکه حضرت فرمودند ما را مثل أسرای تُرک و کابُل به اسیری بردهاند؛ از آن جهت است که اغلب ترکها و افغانها در آن زمان نه تنها در زمره مسلمانان نبوده بلکه با حکومت به ظاهر اسلامیِ آن زمان هم بعضاً در جنگ و جدال بودند.
کانال رأس الحسین علیه السلام 👇
🆔@hossinemazlom