eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.3هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
531 ویدیو
186 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارتباط @Jahaderevayat
مشاهده در ایتا
دانلود
(9) 🌐 تحریف معنای ناموس‌پرستی کار جریان باطل 🔴 چه کسانی ادبیات غیرت را وارونه جلوه می‌دهند؟ ‌‌✍️محمدجواد نیکزاد انقلاب اسلامی به‌عنوان یک انقلاب تأثیرگذار و دارای گفتمان شناخته می‌شود. از مهم‌ترین گفتمان‌های انقلاب، مبارزه با ظلم است. رهبر انقلاب در تبیین جایگاه ظلم‌ستیزی‌ انقلاب فرمودند: «آن زمانی که امام، این نهضت عظیم را شروع کرد، بیش از دویست سال بود که دولت‌های غربی، ملّت‌هایی را در گوشه و کنار دنیا -در آسیا، در آفریقا، در کشورهای متعدّد- زیر بار ظلمِ فزایندهٔ خود قرار داده بودند؛ انگلیس‌ها در هند و کشورهای آن منطقه، فرانسوی‌ها در آفریقا، در الجزایر و کشورهای دیگر، و برخی از کشورهای دیگرِ اروپایی در کشورهای گوناگون، مشغول ظلم واضح و بدون پرده بودند؛ خب معلوم است که این‌ها از این شعار ناراحت می‌شوند. [اینکه] یک حکومتی در قلب آسیا، در این نقطهٔ حسّاس، در ایران به‌وجود بیاید که شعارش این باشد که با ظلم کنار نمی‌آید، ظلم را قبول نمی‌کند، با ظالم آشتی نمی‌کند، از مظلوم حمایت می‌کند، معلوم است که برای این‌ها سخت و غیرقابل تحمّل بود». (۱) افزون بر اثرگذاری این گفتمان در سطح بین‌المللی‌ که در جبههٔ مقاومت بروز یافته است، جمهوری اسلامی توانست مبارزه با ظلم را در داخل و میان مردم، به‌خوبی نهادینه کند؛ به‌گونه‌ای که اکنون ظلم‌ستیزی را می‌توان سبک زندگی مردم دانست که بروز اجتماعی نیز دارد. این بروز اجتماعی را _به‌عنوان مثال_ می‌توان در ماجرای قتل دختر اهوازی مشاهده کرد. در این اتفاق وجدان عمومی جامعهٔ ایران از جنایتِ آزاردهندهٔ یک جوان عمیقا درد گرفت، ناراحت شد و آن را محکوم کرد. این واکنش اجتماعی را باید قدر دانست و از داشتن یک جامعهٔ پویا و زنده خشنود بود، زیرا گفتمان انقلاب، جامعه را به بلوغی رسانده که معنای غیرت و ناموس پرستی را درک کرده است و وحشی‌گری و جنایت به‌نام غیرت را تحمل نمی‌کند. کلام اخر اینکه کسانی‌که ناموس و غیرت را در این ماجرا زیر سؤال می‌برند، حساب‌شان جدا است؛ آن‌ها ظلم‌ستیز نیستند بلکه در دستگاه ظلم فعالیت می‌کنند، زیرا جامعهٔ ظلم‌ستیز با غیرت است؛ ناموس‌پرست است؛ در این جامعه هم‌شهری و هم‌میهن کرامت انسانی دارد. پی‌نوشت: ۱_ بیانات در مراسم سی‌امین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمة الله)، ۱۳۹۸/۰۳/۱۴ @HOWZAVIAN
👈نان به نرخ روز خوردن ملی‌گراها سخنرانی که از ملی گرایی سخنرانی می کنی، خودت خوب می‌دانی ما برای اسلام قیام کرده‌ایم. ایران بدون اسلام را نمی خواهیم. مگر شما از ملی‌گرایی‌تان چه به ما داده اید؟ ملی گرایی صرف به شخصیتی همچون حاج قاسم نمی‌چسبد. برای او هر انسانی انسان بود حتی اگر در عراق باشد و دلیل آن شهادتش در بغداد است. او ملت ایران را یکپارچه دوست می داشت و هیچ یک را بر دیگری ترجیح نمی داد. یمن و بحرین و سوریه و لبنان و فلسطین و ایران و... همه را برای نابودی ظلم و استکبار جستجو می کرد. حقیقتا عاشق اسلام و خدا بود. ملی گرایی ارزشمند است تا زمانی که گنجایش خمیرمایه دین اسلام را داشته باشد و گرنه ملی گرایی به تنهایی حتی ثانیه ای آدمی را در آخرت نجات نخواهد داد. @HOWZAVIAN
(10) ⭕️ ناسیونالیسم ایرانی و غفلت از جامعه مذهبی ایران ✍️ محمد ملک‌زاده رژيم پهلوي براي تحكيم تاج و تخت سلطنت و حفظ و احياي سنن جاهلي قبل از اسلام به عنوان محوري براي ناسيوناليسم ايراني به حدي راه افراط پيمود كه با اذعان تحليل‌گران غرب، از نفوذ اسلام شيعي در اذهان ايرانيان و سهم چشمگير اسلام در حيات فرهنگي ايران غافل ماند. شيرين‌ هانتر استاد و محقق آمریکایی در دانشگاه جورج تاون در توصیف این وضعیت می‌گوید: شاه آن چنان به خود و تاج و تختش مغرور شده بود كه براي نخستين بار پس از قرن‌ها از ورود اسلام به ايران، ايرانيان را وا داشت كه بين «اسلام» و «ايران» يكي را انتخاب كنند و قابل پیش بینی بود كه اكثريت قاطع ملت ايران در اين انتخاب «اسلام» را برگزينند و با رژيم طغيان‌گر پهلوي به مبارزه برخيزند. ماروين زونيس، محقق دیگر آمریکایی در تحلیلی از رویکرد ضد دینی رژیم پهلوی در برگزاری جشن‌های پر زرق و برق تخت جمشید می‌گوید: شاه در مراسم رسمي پنجاهمين سالگرد بنيانگذاري سلسله پهلوي، اسلام را به طور رسمي از زندگي مردم ايران كنار گذاشت و گفت: «من اعلام مي‌كنم كه ما، سلسله پهلوي، به چيزي جز ايران عشق نمي‌ورزيم و براي چيزي جز حرمت ايرانيان تعصب نداريم». این در حالی بود که او برخلاف این ادعا نه به ایران عشق می‌ورزید و نه برای حرمت ایرانیان ارزشی قائل بود. زیرا او خوب می‌دانست كه ايران و ايرانياني كه وی از آن سخن مي‌گفت، داراي ريشه‌هاي عميق مذهبي و شيعي بودند. @HOWZAVIAN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بنزین ۲۲ بهمن با خودمون : دوست عزیزم، طلبه فاضل جواد موحدی‌فر @HOWZAVIAN
💐 تقدیم به دوست عزیز ✔️ببینید چقدر باید هوای دوستان رو داشته باشیم امام جواد عليه‌السلام: مُلاقاةُ الاْخوانِ نَشْرَةٌ، وَ تَلْقيحٌ لِلْعَقْلِ وَ إنْ كانَ نَزْراً قَليلاً. ملاقات و ديدار با دوستان و برادران [خوب]، سبب صفاى دل و نورانيّت آن مى‌گردد و موجب شكوفایى عقل و درايت خواهد گشت؛ گرچه در مدّت زمانى كوتاه انجام پذيرد. (بحار‌الانوار، ج۷۱، ص۳۵۳) بازنشرکنید برای دوستان خوبتون @HOWZAVIAN
🔸انتقاد انقلابی فراموش نشود ✍️ علی کردانی «ای نشسته صف اول! به عدالت برخیز مالک راه علی شو، به شجاعت برخیز هان مبادا که چنان دولت قبلی، فردا گردن دولت قبلی فکنی مشکل را! گوش این مردم از این وعده و آن وعده پر است وقت تنگ است نبایست که لحظه نشست درد دل‌هاست خوشا گوش کنی مردم را نه که خاموش و فراموش کنی مردم را» چندی بود که دل‌های خسته و شکسته انقلابیون گوشی برای شنیدن نداشت و ناله‌های مردمی که سهم‌شان فقط و فقط صبر کردن بود راه به جایی پیدا نمی‌کرد! نمی‌دانم گره کار در کجاست؟ و چه زمان و چگونه قرار بر رفع آن خواهد بود؟ اما می‌دانم اگر ردپای آوای مظلومان گم شود و فریاد عدالت‌خواهی انقلابیون خاموش بماند، آن‌گاه دیگر امیدی نخواهد ماند! هر چند که تا به حال مشکلات بسیاری گریبان‌گیر مردم شده است، اما شاید همینکه امید به انتقاد و تغییر دارند آن‌ها را در میدان نگه داشته است؛ درست مثل راهپیمایی ۲۲ بهمن، همه می‌آیند چون امید دارند. در نگاهی عمیق و دقیق، فریاد عدالت‌خواهی به منزله امید داشتن و انتقاد کردن صحیح و بجا، به معنی دوست داشتن است؛ «انتقاد بجا» و «فریاد عدالت‌» دو مسیر ماندگاری است. اگر از صدای انتقاد ترسیدیم، باید از «نبودِ انتقاد» بیشتر بترسیم، اگر مشکلات انقلاب را انقلابیون دلسوز نگفتند، کسانی دیگر به صورت‌های دیگر خواهند گفت، اگر ما بر سر دولت فریاد نزدیم، کسانی دیگر به گونه‌های دیگر فریاد می‌زنند، اگر ما به هوای اینکه دولت از خودمان است، علیه کمبودها و کاستی‌ها سخن نگفتیم، کسانی دیگر به شیوه‌های بدتر سخن می‌گویند. گره مشکلات در دست مردم و انقلابیون است، دولت‌ها باید پاسخ‌گو باشند و بدانند مردم پیگیر آن‌ها هستند، نه تعریف‌گو و بله‌قربان‌گویِ آن‌ها؛ حالا دولت هر که می‌خواهد باشد؛ «بله، حتی شما دوست عزیز». «حق مردم نه زمین‌بازی و دست‌اندازی‌ست حق مردم نه چنین صنعت خودروسازی‌ست مردم ما که نکردند دریغی از جان صد دریغ است که مانند کنون در غم نان» @HOWZAVIAN
♦️ انقلابِ معرفتیِ اسلامی ✍️ حسین کاوه 🔹 انقلاب اسلامی ایران قبل از اینکه یک انقلابِ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی باشد یک انقلاب معرفتی است. 🔸 امام خمینی کبیر و یاران مجاهد ایشان در روزگاری که آگاهی و اندیشه بشر منحصر در پوزیتیویسم شده بود، بابی از معرفت را به نام وحی الهی گشودند که چراغ راه عقل، سامان بخش تجربه و معیار سنجش شهود بشر شد. @HOWZAVIAN
🔴 ده سال پس از ترور شاید وقتی حسین دارابی مشغول ساخت هناس بود، فکر نمی‌کرد مخاطبانش منتظر مصلحتی دیگر باشند؛ اما دومین ساخته سینمایی این کارگردان جوان به زنی پرداخته که با تمام سختی‌های یک زندگی غیرمعمول، تنها به فکر حفظ این زندگیست. روایتی که رگه های صداقت و صمیمیت آن در بین فیلم‌ها، کتاب‌ها و خاطرات شفاهی دفاع مقدس هم به چشم می‌خورد؛ آثاری که چون صادقانه و هنری بیان شده‌اند، ماندگار هستند. هناس بعد از بادیگارد دومین فیلمی‌ست که به شهدای هسته‌ای نزدیک می‌شود. سوژه‌ای که کماکان حساسیت‌های اجتماعی و امنیتی بسیاری برای پرداخت دارد. در هردو فیلم، نقش زن در خانواده ایرانی به زیبایی تصویر شده؛ هرچند روایت شخصیت شهره، و زاویه دید فیلم دارابی، این فیلمنامه را در مراحل تولید نشدنی جلوه می‌دهد اما همراهی و حمایت محکم خانم پیرانی از فیلم، این گره را گشوده و کارگردان جسور، روایت جذابی را از کار درآورده. امید که این فیلم برخلاف ساخته اولش به اکران عمومی هم برسد. ✍️جاوید @HOWZAVIAN
نویسندگان حوزوی
. #نقد_کاربران به این متن اشکالی وارد است ایشان معتقدند که تریمیدور در انقلاب منتفی است در حالی ک
🔻نقد دقیق نیست! به نظر میرسه که ناقد متن بنده رو به دقت مطالعه نکردند، چون ایشون همون حرف‌ بنده رو به شکل دیگه‌ای بیان کردند. ⚠️ محل بحث اینه که آیا «نظریه» ترمیدور (که به برینتون تعلق داره) _ آیا «این نظریه»_ درباره انقلاب ایران قابل تطبیق هست یا نه؟ ❗️در این نظریه دو نکته قابل توجه هست؛ یکی اینکه ۴ انقلاب ( روسیه، انگلیس، فرانسه و آمریکا ) رو بررسی کرده دوم آنکه اشاره داره که انقلاب‌ها به شرایط قبل از انقلاب بر‌ می‌گردن. 🔹دربارهٔ "تطابق" «این نظریه» با انقلاب ایران: ۱_ نظریه برینتون قبل از انقلاب ایران ارائه شده، در نتیجه اصلا انقلاب ما مورد مطالعه قرار نگرفته تا از تطابق این نظریه با انقلاب اسلامی صحبت کنیم. ۲_ برینتون از برگشت انقلاب‌ها به شرایط قبل از انقلاب حرف میزنه، این در حالیه که شعارهای انقلاب ( مثل: عدالت خواهی، استقلال و مبارزه با فساد ) هنوز زنده هست، مردم هم در سال ۵۷ خواهان تحقق همین شعارها بودن. پس به‌خاطر شعارهای زندهٔ انقلاب اسلامی مردم به شرایط قبل از انقلاب رضایت نمیدن. ✅نتیجه اینکه «نظریه برینتون» از این دو جهت درباره انقلاب ایران قابل تطبیق نیست و منتفی هست. 👈 «بنده گفتم این نظریه تطابق نداره نه اینکه اصل بازگشت پذیری امکان نداره. فرق هست بین این دو» 🔸اما «اصل بازگشت پذیری»( ترمیدور) در این متن انکار نشده. 👈 در دو پارگراف آخر از صیانت آرمان‌ها و تحقق اهداف انقلاب اسلامی ایران گفته شد. از اینکه اگر پاسخ مناسبی برای «چرا جمهوری اسلامی ؟» نداشته باشیم، نگاشته شد. (همان تبیینی که حضرت اقا اشاره دارن) 👈در پاراگراف اخر نیز ( که در واقع جمع‌بندی مطالب هست ) مجددا درباره اصل بازگشت‌پذیری مطالبی که ناظر به نقد ایشون هم هست، ارائه شد. @HOWZAVIAN
🖌چگونه کپشن بنویسیم؟ حالا که فهمیدیم (👈پست قبلی) دقیقا کپشن چیست، با این سوال مواجه می‌شویم که چگونه کپشن بنویسیم، چه کار کنیم که مخاطب کپشن ما را بخواند، مجذوب آن شود و واکنش دلخواه ما را نشان دهد. کپشن‌نویسی را باید دقیقا مشابه یک محتوای متنی یا مقاله متنی بدانیم که در بیشتر مواقع با لحنی خودمانی نوشته می‌شود، اما به این معنی نیست که نمی‌توانیم به صورت رسمی بنویسیم. ساختار اصلی یک مقاله به شکل زیر تعیین می‌شود: 1. تیتر 2. لید 3. مقدمه 4. بدنه متن 5. نتیجه‌گیری و فراخوانی در کپشن‌هایی که می‌بینید شاید مانند یک مقاله به طور مشخص شاهد این بخش‌ها نباشید، اما اگر کمی دقت کنید به صورت یکپارچه و پیوسته می‌توان این موارد را در کپشن‌های مختلف مشاهده کرد. گاهی تیتر همان نوشته مهمی است که روی عکس یا ویدیو می‌زنید تا مخاطب بیشتر ترغیب شود محتوای شما را دنبال کند. لید همان یکی دو خط اول کپشن است و بعد از آن شاهد مقدمه و بدنه اصلی هستیم. در انتها هم در کپشن خود نتیجه‌گیری کرده و از مخاطبان می‌خواهیم بازخورد (CTA) خود را ابراز کنند. @HOWZAVIAN
. 💌 نامه؛ ابزار یا زبان؟ ✍️ علی اسفندیار آرزویم این است که برای آدم‌های خاصِ زندگی‌ام نامه بنویسم. باور کنید دوران نامه‌نویسی منسوخ نشده است. این ماییم که پیش پای تکنولوژی دست و پا گم کرده‌ایم، ذوق‌زدگی از لب و لوچه‌های ما می‌چکد و از هول حلیم تجدد، در دیگ آمیختگی کورکورانه فرهنگ‌ها افتادیم. نامه هنوز کارایی دارد و جوزدگی معاصرینه‌ی ما، این زبان را به لکنت نمی‌اندازد؛ چون آنانی که هوش و حواسشان در دعوای لایف استایل‌ها هست، دارند فرهنگ و تاریخ ما را رقم می‌زنند و می‌سازند و خدمت می‌کنند. ما کم‌بینا شده‌ایم. نامه صرفا یک ابزار فرهنگی نیست، زبان فرهنگی است. برای همدیگر نامه بنویسیم حتی شده همین مجازی‌اش... نامه صمیمی‌تر از پایان‌نامه است، چرا؟ بعدها می‌شود درباره‌اش نوشت. فقط کلی بگویم: آن قدری که نامه‌ها سرنوشت آدم‌ها و ملت‌ها را تغییر داده‌اند پایان‌نامه‌ها نه. نامه، آغاز ماجرای همزبانی‌ها و تبیین واقعیت‌های حال ماست؛ از این رو هر چه بیشتر روی این زبان کار کنیم، بیشتر خودمان را پیدا می‌کنیم. کتاب نامه‌های بلوغ مرحوم استاد علی صفایی را بخوانیم؛ گونه‌ای از نامه‌نگاری‌های پدر_فرزندی ست که هنوز دارد کار خودش را بین خواننده‌ها می‌کند، حال که اول برای فرزندان دختر و پسر به رشته تحریر درآمد نه برای خواننده‌های خارج از خانواده و بی‌شمار. @HOWZAVIAN