اندیشکده راهبردی یا راهبرد اندیشه؟!
✍️ محمدعلی بابایی ملیکی
یکی از مسائلی که شاید ساده به نظر برسد این است که حوزه علمیه، بنیادش بر کدام یک از محورهای بیان شده، است.
بر فرض که دقیق متوجه شدیم، چه چیزی را برای ما حل میکند؟
وقتی یک سازمانی یا نهادی، خود متوجه بنیادش بشود، مسلما فهمش درستتر و برنامهاش متقنتر خواهد بود، و نسبت به چالشهای روبرو، عمگراتر و نه زیستی شعاری محوری خواهد داشت.
کارایی حوزه نسبت به ماهیتی که دارد« استخراج داده ها از متون دین و..» مسلما در درجه اول اندیشکده راهبردی است، زیرا وظیفه اصلی آن ایجاد ساختار فکری مطابق با اصول فکری اسلام است، و این عملکرد نسبت به جامعهای که به سرعت به سوی رشد و تعالی پیش میرود، باید متناسبت داشته باشد و خود را بروزرسانی کند و گرنه کاربرد اصلیاش را از دست خواهد داد.
اما حوزه یک وظیفه دیگر نیز دارد، که اینجا اتفاقا راهبرد اندیشه، مطرح می شود، زیرا حوزه علمیه در میدانی دیگر رهبر جامعهی اسلامی است و باید رفتاری متناسب با یک رهبر فکری از خود اتخاذ کند و صرف اندیشیدن و حالتی سکولار داشتن تناسبی با نظام فکری حوزه اسلامی ندارد، اما همین رهبری باید ممتاز و ویژه باشد، زیرا در صورت عملکرد ناصحیح و عدم مطابقت با جامعه امروزی نه تنها کاری از پیش نبرده و جایگاه رهبریش را از دست داده، بلکه کم کم مردم را نسبت به دین دلسرد و از اطرافش پراکنده خواهد کرد.
#اندیشه #اندیشکده
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN