eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.4هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
434 ویدیو
168 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارسال یادداشت‌ @rahil1357
مشاهده در ایتا
دانلود
🖊عاصی خراسانی برس به دادِ دلم ، گشته ام خراب ، محمد بریز در قَدحِ خالی ام شراب ، محمد فدای نازکیِ طبع و شیوه ی سکناتت نمی رسد به زُلالیِ خُلقَت آب ، محمد همیشه گرم گرفتی به نوکران و ضعیفان نمی رسد به قَدِ لطفت آفتاب ، محمد 🔗لینک شعر 🖊محمد جواد منوچهری کسی که درد و بلای عظیم می گیرد همیشه روضه برای کریم می گیرد همان که ثروت خود را دوبار بخشیده و باز تا صف محشر سهیم می گیرد 🔗لینک شعر 🖊احمد ایرانی نسب مداح باید روضه‌فهمِ روضه‌خوان باشد تا بیشتر از خود به فکر دیگران باشد مداح یعنی چه؟‌ «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار» هرچند که با اهل روضه مهربان باشد تزویر یعنی پیکر مولا ته گودال اما علمدار سپاهش در امان باشد! 🔗لینک شعر 🖊فرزانه قربانی همسفر با موج های بی قرار جاده ام من برای دل به دریایت زدن آماده ام از همان روزی که راهت را نشانم داده ای بی خیال جاده های پیش پا افتاده ام تو نمی پرسی مسیحی یا مسلمانم حسین خوب میدانی که من هم عاشقی آزاده ام🔗لینک شعر 🖊علیرضا تیموری به وقت درد و مصیبت شکیب بود حسن شبیه حضرت مادر نجیب بود حسن به وقت جنگ چو حیدر میان معرکه ها به چشم دشمن خود بس مهیب بود حسن🔗لینک شعر 🖊رضا یزدانی این همه آیینگی از انعکاس آه کیست؟ چشمه‌ها در رودرود غصۀ جانکاه کیست؟ جاده‌های پیش پا افتاده بسیارند، لیک ای دل راهی! حواست هست که این راه کیست؟ بندگی یعنی عطش، تنها شدن، بی‌سر شدن او که دل شد بنده‌اش، خود بندۀ درگاه کیست؟ 🔗لینک شعر @shaeranehowzavi @HOWZAVIAN
🍃 نخستین کنشگریِ شاعرانه «مدحِ شهیده» با حضور شاعران طلبه و آئینی در هفته دفاع مقدس برگزار می‌شود. موضوع ویژه: دفاع مقدس با اجرای: خانم دکتر خلف زاده سخنران: حجت الاسلام و المسلمین آقای سید سلمان علوی (دبیر ستاد راهبری شعر حوزه) و شعرخوانی شاعران ارجمند: فرزانه قربانی سمانه خلف زاده مریم بسحاق فاطمه معصومه شریف ریحانه ابوترابی منیره عابدی سمیه خردمند مهتا صانعی طاهره سادات ملکی زمان: سه شنبه۴ مهرماه، ساعت ١۶ مکان: آمفی تأتر طبقه همکف شهید بهشتی لینک ثبت نام :http://novin.jz.ac.ir آدرس :سالاریه، بلوار بوعلی، جامعة الزهراء سلام الله علیها @shaeranehowzavi @HOWZAVIAN @jz_resane
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| 🔘روایتی از سفر به منزل مرحوم حجت الاسلام سید علی حسینی ایمنی، شاعر حوزوی و سردبیر فقید ماهنامه اشارات 💢شاعر دیار سینه سوختگان ▫️شعر روح را درگیر می‌کند. قلب را تسخیر می‌کند و زشتی را تکفیر. ◾️شاعر اگر عاشق نباشد، هیچکدام از اهداف شعر را محقق نخواهد کرد؛ اگر عاشق باشد ولی معتقد نباشد، مسیر شعرش انسان را به بیراهه و سرآب خواهد کشاند. ▫️شاعری می‌تواند انسان تربیت ‌کند که هم عاشق باشد و هم معتقد. با سپاس از انجمن سواد رسانه طلاب، اعضای تحریریه صفحه شاعران حوزوی و کانون فرهنگی تبلیغی مدادالفضلاء @HOWZAVIAN
💢شاعر دیار سینه سوختگان ✍️ روایت علی عسکری، عضو نویسندگان حوزوی از دیدار جمعی از نویسندگان با خانواده مرحوم حسینی ایمنی: شعر روح را درگیر می‌کند. قلب را تسخیر می‌کند و زشتی را تکفیر. شاعر اگر عاشق نباشد، هیچکدام از اهداف شعر را محقق نخواهد کرد؛ اگر عاشق باشد ولی معتقد نباشد، مسیر شعرش انسان را به بیراهه و سرآب خواهد کشاند. شاعری می‌تواند انسان تربیت ‌کند که هم عاشق باشد و هم معتقد. نزدیک مغرب شده بود. با یکی از اساتید، سخن می‌گفتم که من را با شاعری عاشق و معتقد به اهل بیت آشنا کرد. شاعری طلبه که از دیار سینه سوختگان سخن می‌گفت. از آنان که برای رشد انسان و کمال او، جان و مال و فرزند را بذل طریق حق کردند. شاعری از تبار امیر‌المومنین که در دوران فراگیری کرونا، از میان عاشقان اهل بیت پرکشید. تاسف بار است نشناختن و ندیدن. به راستی چرا باید چنین گنجینه‌های تربیت یافته در مکتب حق، گمنام زیست کنند و بعد از از دست دادنشان، گمنام تر شناخته شوند؟ حجت الاسلام سید علی حسینی ایمِنی نامی بود که هنگام شنیدن صدای اذان مغرب گوش مرا با خود آشنا کرد، اما هنوز غربت سید را هیچ چیزی جبران نمی‌کرد. شعرهایش را جست‌وجو می‌کردم. به بیتی رسیدم که با نگاهی مکتبی، سردار دل‌ها را ستایش می‌کرد: کفر، پنداشت که خاموش کند نور تو را تا که خاموش شود زمزمه ی قرآن ها و نفهمید که با رفتن سرخت، سردار! سبز شد در همه اطرافِ جهان سلمان ها گرچه آغاز همان قصّه ی عباس علی است متفاوت شده این دوره ولی پایان ها دیگر امروز ابوالفضلِ حرم یک تن نیست تازه تر می شود این بار همه پیمان ها مرگمان باد اگر بی گل رویت، سردار! یک نفس دور شویم از وسط میدان ها شعر که تمام شد، بیشتر به حال خودم تاسف خوردم که چرا اکنون باید تو را بخوانم؟ به راستی مسئول این گمنامی ها کیست؟ صدای زنگی از تلفن همراهم بلند شد. استاد پیامی شادی بخش فرستاده بود: "فردا شب به منزل مرحوم سید علی حسینی می‌رویم. باید روایتی آماده کنی" شوق سراسر وجودم را فرا گرفته بود. آشنا شدن با شاعری که خودش را وقف مکتب‌علی(ع) کرده است، در دنیای گمنامی سینه‌سوختگان، ارزشمند است. شب موعود فرا رسید و به همراه یکی از اساتید برجسته ‌ی حوزه‌ی کودک، جناب استاد متقی، به سمت خانه ی مرحوم حسینی ایمنی در مجتمع مسکونی شهید محلاتی، واقع در پردیسان، حرکت کردیم. خواهران نویسنده‌ نیز با ما آمده بودند و قاب عکسی مزین به عکس سردار شهید را برای هدیه به خانواده ایشان تهیه کرده بودند. وارد ساختمان شدیم و سید محمد مهدی را دیدیم که ایستاده، منتظر ما بود. فرزند سید که چون خود او چهره‌اش می‌درخشید، به استقبال ما آمد. خانه‌‌ای ساده و باصفا و عکسی که بر روی دیوار نقش بسته بود. عکس شاعر متعهد و معتقد که عشقش به اهل بیت را فریاد می‌زد. خواهران شاعر، هر کدام عرض ارادتی خدمت همسر استاد حسینی ایمنی داشته و جای خالی ایشان را در گعده‌های شعر آیینی، اظهار می‌کردند. برای منی که فقط یک روز با این شاعر حسینی، آشنا شده بودم شنیدن خاطرات و نکاتی از تواضع و هنر او که توسط خواهران گفته می‌شد مغتنم بود. همسر استاد حسینی، از نبودظاهری ایشان و فرصت رشد برای سید محمد مهدی، سخن گفت. فرصتی که خود استاد بسترش را ایجاد کرده بود. فضا آکنده‌ از افسوس شد. استاد متقی همه را به خواندن فاتحه‌ای دعوت کرد و سپس از شنیدن یک خبر دهشتناک سخن گفت. خبری که حسرت بزرگی را برای استاد رقم زده بود. خبری از جنس تعالی یک روح و عروج یک دلباخته‌ی مکتب حق. وقتی من با میزان آشنایی یک روزه‌، خودم را متضرر می‌دیدم، دیگر چه توقعی است از دوستی صمیمی مثل استاد متقی؟! فرزند استاد، آقا سید محمد مهدی، از تلاش پدرش می‌گفت.‌ تلاشی که موجب رشد او شده تا سید محمد مهدی را در مسیر پدرش قرار بدهد. مهمانان، همگی مشتاق شنیدن شعر‌های استاد و فرزند عزیزش بودند. اشتیاقی که بی پاسخ نماند و دوستان مهمان ابیاتی عاشورایی شدند. بعداز خواندن اشعار آیینی، همسر ایشان از رویای صادقه‌ای می‌گفتند که خبر از حیات استاد می‌داد. حیاتی که ثمره‌ی اتصال به شجره‌ی طیبه بوده است و یقینا حیاتنا حسین یک شعار نیست؛ بلکه حقیقتی است که سالکانی چون سید علی حسینی ایمنی، با رسیدن به آن، مکتب راستین حق را نشان دادند. وقت رفتن فرا رسیده بود و به دعوت استادم، عکسی یادگاری با خانواده‌ی استاد حسینی گرفتیم. به هنگام خداحافظی، از خدا برای سید محمد مهدی طلب موفقیت کردم. از خدا خواستم تا پرچم شعر آیینی بیش از پیش، برافراشته گردد تا هویت مکتبی ما را بر سر منبر‌ها بانگ زند. @HOWZAVIAN
🍃 اشارات او که والسلامی گفت... ✍️امیر حسین هدایتی، نویسنده و شاعر دارم توی هوا انگشتم را تکان می‌دهم؛ میان خلوصِ محض و مهربانیِ محض آیا او کدامش بود؟! بین خلوص و مهربانی، بین این دو واژه، بین این دو حقیقت وجودیِ آن روحانی مظلوم و جوان‌دل و جوان‌مرگ ده، بیست، سی، چهل می‌کنم. عجیب است که هر دو صد می‌آورند. او در هر دو، حقیقتا کامل بود. این را عزیزان دیگری هم می‌توانند شهادت بدهند. عزیزانی چون استاد سید علی اصغر موسوی عزیز، علی اصغر شیری عزیز، ابراهیم قبله‌ی نازنین، دکتر میثم امانی عزیز، سرکار خانم سعادتمند، سرکار خانم طوسی...و خیلی های دیگر... حجت الاسلام سید علی حسینی ایمنی فقید وقتی که رفت، خبر عروجش را شنیدم اما به نحو دردناکی خودم را به نشنیدن زدم، نمی‌خواستم باور کنم تا این‌که شاعر بانوی گرامی خانم مهتا صانعی اطلاع دادند برنامه‌ای برای یادبودشان دارند و به دیدار عزیزانشان رفتند و یادشان را در برنامه‌ی خالصانه‌ای گرامی داشتند. من از ایشان و گرامیانی که چنین برنامه‌ای را تدارک دیده‌اند خیلی خیلی و با نهایت خلوص و صمیمیت‌ام ممنونم. ایشان برای من و برای خیلی از برادران و رفیقانم برادر و رفیق بود. نشریه‌ی اشارات و سرتاسر مرکز پژوهش‌های صدا و سیما با وجود آن عزیز از دست رفته، حضور درخشان، مهربانی بی‌حد و مرز و سیادت آشکارش لطف دیگری، صفای دیگری و انصافا وزن دیگری داشت. او حسینی بود، حسینی زیست، حسینی رفت و از خداوند می‌خواهم حسینی وارد صحرای نشور شود که حتما خواهد شد. من سخنی جز واژه‌ی دریغی دردناک و لغتِ افسوسی عمیق در مقابل آن همه خاطره و در برابر یاد آن فرزند رسول خدا ندارم. @HOWZAVIAN نویسا بمانید تا تا
🖌وحید اجاقی بانکداری چنین نمی‌ماند اینچنین ضد دین نمی‌ماند با خیانت عجین نمی‌ماند "حرف آقا زمین نمی‌ماند" 🔗لینک شعر 🖌محمد جواد منوچهری سیاهی بود و ایمان در دل ظلمت عصا می زد جهالت راهبر می شد خودش را نور جا می زد نمی بارید غیر از غم،نمی رویید غیر از یأس گل ریحانه در گور حماقت دست و پا می زد 🔗لینک شعر 🖌سید هادی حسینی ما هزاران فتنه ی پیدا و پنهان داشتیم بس تلاطم ها در این بحرِخروشان داشتیم جنگ هفتاد و دو ملت در همان آغاز راه با حمایت های سختِ چشمِ شیطان داشتیم 🔗لینک شعر 🖌پریسا مصلح بی‌عشق، جهان، حسرت پاییز شود بی‌رحم‌تر از لشکر چنگيز شود معنای تعَاوَُنواْ علَی اْلبرّ این است از دشمنی و تفرقه پرهیز شود 🔗لینک شعر 🖌مهتا صانعی شلمچه صحنه‌ی خون بود و خانه‌ی من شد زمینِ سوخته شد لاله زار ِ چیدن شد شلمچه بود، طلاییه بود میمک بود فرشته بود یقین بود رَستن از شک بود 🔗لینک شعر 🖌علی جباری نمی‌دانم چرا یاران همه بیگانه می‌گردند رفاقت‌های شیرین در جهان افسانه می‌گردند نمی دانم چرا گاهی همان‌ها که توقع نیست ز جمع عاقلان خارج شده دیوانه می‌گردند🔗لینک شعر 🖌محمد سهرابی طلسم بخت ما را بشکن ای باد صبا یک شب بیاور بویی از آن زلف مشکین سوی ما یک شب به هر نیت که خواهی ای صنم نامی ببر از من دعا را گر نی ام قابل به نفرین کن صدا یک شب 🔗لینک شعر 🖌امیر حسین هدایتی حرف او را می‌زنی با من تمامش را نگو دست و دامن چینِ کالش را و خامش را نگو زهرِ مارِ سمّی خوش خط و خالش را نپرس بوی تند نافه‌ی آهوی رامش را نگو 🔗لینک شعر @shaeranehowzavi @HOWZAVIAN
🖌سجاد جوانمرد گرگ وقتی در لباس میش پنهان می‌شود جای سگ، کفتار هم دلسوز چوپان می‌شود گاه با یک شعله‌ی کوچک به وقت فتنه ها جنگلی می‌سوزد و گاهی بیابان می‌شود 🔗متن شعر 🖌محبوبه بذرافکن سجیل به مشتیم چو مرغان ابابیل القدس لنا، قبله‌ی جان مسجدالاقصی منحوس‌ترین نقش به پرچم، دو مثلث بر آب شود؛ نیست شود جمله به فتوا 🔗متن شعر 🖌سمانه خلف زاده اون لاله ای که کاشته بود مامان پرپر شد و دریایی از خون شد بابای من رفت واسه آزادیت اما اسیر دست صهیون شد 🔗متن شعر 🖌سید مرتضی هاشمی شیخ شبانی وقت آن است که ویرانه شود اسرائیل باید اخراج ذلیلانه شود اسرائیل باید از لوث ستم پاک شود قدس شریف باید آواره و بی خانه شود اسرائیل 🔗متن شعر 🖌امیر حسین هدایتی پای اين قبله كه در آتش و دود افتاده‌ست چند وقت است كه شيطان به سجود افتاده‌ست آب در كاسه‌ی خشم است كه خون خواهد شد چشم اگر باز كنی «كن فيكون» خواهد شد با فقط آه تو افلاك تكان خواهد خورد كوه در حافظه‌‌ی خاك تكان خواهد خورد نفس ويران شده در حنجره‌ی من ای قدس! اولين خانه‌ی بی‌پنجره‌ی من ای قدس! 🔗متن شعر 🖌فرزانه قربانی روزی تو را سجیل، تار و مار خواهد کرد حتی جهان، نام تو را انکار خواهد کرد تو خانه‌ی سستی بنا کردی و آن را هم بر سرت آوار خواهد کرد دنیا! اگرچه می‌زنی خود را به خواب اما نابودی صهیون تو را بیدار خواهد کرد 🔗متن شعر 🖌فائزه امجدیان از پندهای پیرِ ما این بس که مجبوری از کوسه‌ ماهی‌ها شنا کردن بیاموزی دیگر به جای لنگه‌ی جوراب سوراخت هر روز گنبدْ آهنینی پاره می‌دوزی 🔗متن شعر 🖌سید مهدی طباطبایی ای ابر تیره، به حالم ببار در پاییز که شد دوباره دلم بی‌قرار در پاییز عجیب نیست که نقش خزان گرفته دلم که رفته از نظرم آن نگار در پاییز چه‌قدر خون به دل اهل عشق کرده خزان! ببین چه‌قدر زیادست انار در پاییز! بیا که طبع تو از هر شراب گرم‌ترست روا مدار بمانم خمار در پاییز 🔗متن شعر 🖌محمد تقی عارفیان شب جمعه شد و دوباره دلم کربلایی شد و پریشان است حاج‌قاسم، هنوز در دل من حسرت دیدن شهیدان است سرد هرگز نمی‌شود داغت ای علمدار رهبرم، اما مکتب تو پر است از قاسم، هرکه اینجاست مرد میدان است 🔗متن شعر 🖌سمیه کارخانه کشتهٔ عهد و وفا در رهِ آزادی و دین از جفا و ستم و کینهٔ اعداست حسین به جهان هیچ شهیدی به مقامش نرسد شافع روز جزا ، حاسِبِ عُقباست حسین نینوایش زِ دَمِ عشق حکایت دارد که مدد یافته از عالمِ بالاست حسین اکبر و اصغر و عباس چو در خون غلطتند مُتَسَلّای دل زینب کبری ست حسین 🔗متن شعر @shaeranehowzavi @HOWZAVIAN
🖌زهرا سادات موسوی مقدم خط به روی آرزوهای عبث باید کشید. دورِ بذرِ کافری را خار و خس باید کشید. متن کامل شعر 🖌مریم فردی الله اکبر شاخه ی خون! الله اکبر مهد زیتون! فردا رها خواهی شد از غم با مرگ کفتاران صهیون متن کامل شعر 🖌محمد غفاری رو به زیبایی او چشم تماشاست بلند سمت بخشندگی‌اش دست تمناست بلند قطره در قطره -که تا ساحل لطفش برسد- موج دستی‌ست که از شانۀ دریاست بلند متن کامل شعر 🖌علی سلیمیان دوباره پر زد از اینجا کبوتری دیگر گشود در رمضان تا خدا پری دیگر بهار بوی خزان می‌دهد در این ایام که باغ مانده و داغ صنوبری دیگر متن کامل شعر 🖌مهتا صانعی خوش آمدی به وطن ای شهید ِ غربت شام به قدّ و قامتت ای سرو ِ استوار سلام خوش آمدی به تن غرق ِ خون ِ خویش و خوشا رکوع و سجده‌ی تو بعد از آن قعود و قیام متن کامل شعر 🖌رضا یزدانی به غیر کشته‌ی عشقت کسی شهید مباد کسی که دل به تو بسته‌ست، ناامید مباد متن کامل شعر 🖌سید محمد حسین ابوترابی در پشت ابر گناهان ماه تو گردیده پنهان تاریکم از دست عصیان مِهر تو اما درخشان متن کامل شعر @shaeranehowzavi @HOWZAVIAN
✍️محمد رحیمی دلیجانی گلدسته ی مداد تو در مسجد کتاب رویانده لاله های خریدار آفتاب 📎شعر کامل ✍️لیلا تقوی تا توکل بر خدا شد درسِ آغازین تو هرچه در دفتر نوشتم رنگی از ایمان گرفت 📎شعر کامل ✍️محمد جواد منوچهری می زند لبخند تا شاید بخنداند مرا خوب میدانم تکیده قامتش این روزها 📎شعر کامل ✍️اکبر اسماعیلی وردنجانی یاد بادا بود در دکان هر عطار، گوشت میخریدی با دو من جو قدر یک انبار ،گوشت 📎شعر کامل ✍️علیرضا تیموری با یاوه گویان اماراتی بگویید اینجا پر از مردان دانا و بصیر است 📎شعر کامل ✍️محسن علیخانی در راه عشق، کشته‌شدن افتخار ماست این افتخار همره ما تا مزار ماست 📎شعر کامل ✍️مهتا صانعی نگران همه‌ی مردم‌ات از مرد و زن‌ام تو فلسطینی و تنها نگران تو من‌ام 📎شعر کامل ✍️محمد تقی عارفیان گام نخست وعدۀ صادق را دیدند آسمان و زمین سردار مَرحَب شکست خورد و به گردون رفت فریاد مَرحَبًا بِکَ یا کَرّار 📎شعر کامل @shaeranehowzavi @HOWZAVIAN
🖊محمدحسین انصاری نژاد نشسته‌ام که از این جاده ناگهان برسی از این کرانه بیایی به بی‌کران برسی 🔗اینجا بخوانید 🖊زهرا سلیمی باران همان اشک خداوند است، در صحنتان بسیار می‌آمد هر چند که رگ های ما می سوخت! هرچند که رگبار می‌آمد 🔗اینجا بخوانید 🖊نجیب بارور بمان برادر من، وقت، وقت رفتن نیست بمان، شتاب مکن، وقت، وقت مردن نیست 🔗اینجا بخوانید 🖊سید محمد مهدی حسینی ایمنی خبر رسید و به اشک مدام می خوانیم بگوش، مردم این شهر رفت ابراهیم! 🔗اینجا بخوانید 🖊کلامی زنجانی ایران شده یک دست بیایید و ببینید این اوج وفاق است بیایید و ببینید 🔗اینجا بخوانید 🖊حمزه محمودی سوگند به کوه داغدار ابراهیم ایران شده‌ آه... بی‌قرار ابراهیم 🔗اینجا بخوانید 🖊محمد جواد منوچهری و باز غرق سکوتنـد جمع بی شـرفان و باز فتنه به توهین گشوده شد دهنش 🔗اینجا بخوانید @shaeranehowzavi @HOWZAVIAN
🖊محمد جواد منوچهری آتش زده است داغ تو ما را بزرگ مرد نفرین به مِه به جنگل و باران و بالگرد 🔗شعر کامل 🖊زیبا جواهریان آمدی بتهای شیطان را شکستی با تبر این شکستن شد برایت خون بهای عاشقی 🔗شعرکامل 🖊رضا اسماعیلی قفس با ظهور تو خط می‌خورد زمین می‌شود سهم آزادگان 🔗شعر کامل 🖊محمد رحیمی سوختن" خلقی عظیم" از خاندان مادر است بر تن فردی که جانش خاستگاه باور است 🔗شعر کامل 🖊اعظم صباغ‌خور چه کسانی که به هر جمله تو را آزردند دشمنانت چقدر نان قضاوت خوردند 🔗شعر کامل 🖊منیره عابدی با دو بال علم و جهد از پیله‌های نَفْس جَست حاج‌قاسم‌گونه خدمت کرد، از جان شست دست 🔗شعر کامل 🖊مهتا صانعی آتشی را به گلستانه بدل کرد ولی در گلستانه هم آتش‌زده ابراهیمی 🔗شعر کامل 🖊فرزانه قربانی زانو نزدی سرو رشیدم در پیش مقامات سیاسی در راه وطن ز جان گذشتی هستی تو شهید دیپلماسی 🔗شعر کامل @shaeranehowzavi @HOWZAVIAN