#تقدیم_به_شهید_امنیت
شبیه صخره ای محکم
که ایستاده میان آب و خاک و
باد و طوفان های دریایی
میان موج های یاغی دریا
میان شعله های شرکِ بی پروا
که چون آتش
میان باغ می رقصند
کشیده سدی از باروتِ ایمان و
گرفته نبض گرداب و
بلند موجی
که شب هاخواب یک ویرانه می بیند
چقدر ایستاده می افتد
به روی شانه های وحشیِ امواج
چقدر افتاده می ماند
برای هر نسیمِ ناتوانِ شهر
چقدر سوزانده آتش جسم سبزش را
کسی که چون درختی سرو
میان آفت و
هرزه علف های سلاحی سرد
فروتن جبهه می گیرد
برای حفظ پرهای کبوترهای بی لانه
برای حفظ فریادهای
یک دنیای ویرانه
چقدر دست از جهان
سوی جهان او
دوید و او
مثال او
کسانی چون نگاه او
شکستند استخوان خوش مزاجِ
موج های وحشی دریای راز آلود
نه نمرودی به او شد قالب و چیره
نه آتش برد او را از غروب مطلق یادها
کسی هم نام مولا بود
که چون ققنوس ها
در دل آتش زد
و چون یک صخره ای محکم
میان آب و خاک و باد و
طوفان های دریایی
کشیده سدی از باروتِ ایمان و چشیده مزهٔ خاک
و
چقدر مانده میان یاد و
او افتاده می میرد!...
✍ عارفه مرادی
#شهید_نه_دی
#شهید_مرتضی_ابراهیمی
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN