eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.3هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
530 ویدیو
186 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارتباط @Jahaderevayat
مشاهده در ایتا
دانلود
📰دکه‌ی تیترخوانی 🔻صفحه نخست روزنامه های امروز کشور، یکشنبه 24 مهر @HOWZAVIAN
ماجرای مهرجویی 1️⃣ در فقه اسلام وقتی سخن از ضمان به میان آید همیشه سراغ مباشر (کننده کار) نمی روند. مثلا اگر شخصی به دست دیوانه ای چاقو بدهد و او را تحریک کند تا شخص ثالثی را به قتل برساند، اینجا یقه آن عاقل تحریک کننده را میگیرند و اصطلاحا میگویند سبب اقوی از مباشر است. 2️⃣ اسراییل در حالیکه قصد تجاوز زمینی به غزه را داشت خبر از تهدیدش توسط ایران می‌دهد. او می‌داند ورود ایران چه مباشرتا و چه نیابتا و توسط جبهه مقاومت معادلات را متفاوت خواهد کرد. 3️⃣ بعد از شکست مفتضحانه در ماجرای سالگرد مهسا، دشمن دنبال تیره و تار کردن روابط ایران و افغان است. 4️⃣ چندوقت پیش همسر مهرجویی در شبکه اجتماعی‌اش از تهدید به قتل توسط بیگانه سخن گفته بود. امروز جسد او و همسرش را در ویلای شخصی یافته اند. 5️⃣ به نظر می رسد مهرجویی ظرفیت خوبی برای نقشه دشمن داشت تا با پیش انداختن سلبریتی‌ها ذهن‌ها را از ماجرای فلسطین دور کنند و ایران هم مشغول سامان دادن داخل شود. 6️⃣ در ماجرای قتل مهرجویی و همسرش حواستان را جمع کنید و دستِ سبب (اسرائیلی‌ها) را ببینید تا متوجه شوید سببِ قتل اقوی از مباشر است. لذا یقه سبب (اسرائیلی‌ها) را بگیریم. @HOWZAVIAN
🟢آفت اجتماعی سخن‌چینی در حکایتی از غزالی ✍️ حجت الاسلام دکتر احمدحسین شریفی، رئیس دانشگاه قم یکی از بدترین رذایل اخلاقی در عرصه زیست اجتماعی «سخن‌چینی» و «نمّامی» و «دو به هم ‌زنی» است. این رذیله مجمع بسیاری از رذایل دیگر اخلاقی نیز هست: رذایلی چون دروغ، غیبت، فریب‌کاری، بی‌وفایی، خیانت، دورویی، و .... به همین دلیل، عارفان و اخلاقیان مسلمان به تبع قرآن و روایات، فراوان در این موضوع سخن گفته و تبعات فردی و اجتماعی و دنیوی و اخروی آن را برشمرده‌اند. در کتاب احیاء علوم الدین و همچنین در کتاب کیمیای سعادت به تفصیل درباره آن سخن گفته است. از جمله در کتاب کیمیای سعادت با نقل حکایتی، برخی از آفات اجتماعی این رذیله را نشان می‌دهد: «و يكى غلامى مى‏فروخت. گفت: «در وى هيچ عيبى نيست مگر نمّامى و تخليط.» آن كس گفت: «باكى نيست.» و بخريد. آن غلام چون روزى چند بگذشت، فرا زن خواجه گفت: «اين خواجه، تو را دوست نمى‏دارد و كنيزكى خواهد خريد. اكنون چون خواجه بخسبد استره [تیغ] برگير و از زير حلق وى مويى چند باز كن، تا من تو را بدان جادويى كنم كه خواجه عاشق تو شود.» و فرا خواجه گفت: «اين زن تو بر كسى عاشق است و تو را بخواهد كشت. تو خويشتن خفته ساز تا ببينى.» خواجه شب خويشتن خفته ساخت. زن همى‏آمد و استره در دست گرفته، بر بالين خواجه بنشست و ريش وى فراكشيد تا مويى بُرَد. خواجه را هيچ شك نماند كه وى را بخواهد كشت: برجست و زن را بكشت. قبيله زن چون خبر يافتند برفتند و خواجه را به عوض زن بكشتند، و خويشان بسيار بودند از هر دو قبيله، به يكديگر بر آويختند و خلق بسيار كشته شد در جنگ از هر دو جانب، به شومى نمّامى وى.» @HOWZAVIAN