پزشکیان و قصهی گرگ و بره
✍در روزگاران قدیم انسانهایی در کنار هم زندگی میکردند، چند گرگ در بین این انسانها بودند که شروع به جنگ و دعوا کردند. دعواها شدید بود و تمام نشدنی!
روزی گرگها دور هم جمع شدند و با خود گفتند: با این همه جنگ و دعوا خودِما گرگها بیشتر از همه به خودمان آسیب میزنیم بیایید سازمانی تشکیل دهیم و مانع جنگ شویم!
از جمله قوانینمان این باشد که هر کسی خلاف قواعد ما عمل کرد او را محکوم کنیم!
همه پذیرفتند و کار را شروع کردند، سازمانِ گرگها برای اینکه بهتر به اهدافشان برسند چندین منشور و اساسنامه و سازمان در حمایت از انسانهای دنیا طراحی کردند. از سازمان حمایت از کودکان گرفته تا سازمان غذا و صلح و... .
اما عجیب بود که در هیچ جنگی به نفع مظلومها کاری انجام نمیدادند!
هیچ کودکی را نجات ندادند و هیچ صلحی برقرار نشد و... .
🔹 اسم سازمانشان را گذاشتند سازمان ملل ، بعضی از برههای دنیا باور کرده بودند که گرگها دنبال صلحاند!
در این میان شیری به نام ایران بلند شده بود و برههای ساده را هم از خواب بیدار میکرد... کم کم برهها هم فهمیدند که تشکیل سازمان ملل (همان سازمان گرگها) فقط برای نفع خودشان بوده و بیانیهها و اساسنامهها و... بازی بوده...
داستان ادامه دارد...
📌امروز که دکتر پزشکیان گفتند: یک سازمان بینالمللی بیاید و امنیت منطقه را برقرار کند، با خودم گفتم کاش آقای رییسجمهور داستان گرگ و بره را میخواند و میدانست که مشکل دقیقا همین سازمانهای بینالمللی است!!!
#سازمان_ملل
#حقوقبشر_غربی
#نویسندگان_حوزوی_آذربایجان_شرقی
@howzavian_eastazarbaijan