فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 حزبالله ویدئویی دیگر از سید حسن نصرالله منتشر کرد...
🔸خبرهایی در راه است.....
╭─════════════•❖•─╮
🔸 شبكه نویسندگان حوزوی خراسان
(کانون مداد الفضلاء)
╰─•❖•════════════─╯
https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻اندکی صبر سحر نزدیک است؛ خنجر یمنی از نیام خارج میشود..
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#باهم_برای_یمن
╭─════════════•❖•─╮
🔸 شبكه نویسندگان حوزوی خراسان
(کانون مداد الفضلاء)
╰─•❖•════════════─╯
https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌حزب الله لبنان فیلم دیگری از سید حسن نصرالله را منتشر کرد...
#نابودی_اسرائیل
#آزادی_قدس
╭─════════════•❖•─╮
🔸 شبكه نویسندگان حوزوی خراسان
(کانون مداد الفضلاء)
╰─•❖•════════════─╯
« بغض سمانه»
✍ ثریاکریمی
هوا هم دلش گرفت. انفجار، دود وخاک بوی مرگ به همراه داشت. آسمان آبیِ غبار گرفته، با بغض صحنهها را به نظاره نشسته بود.
سمانه پیشانیاش زخمی شده، با تکه پارچهای، روی زخماش را گرفت و فشار داد. هنوز عروسکاش را نخوابانده بود که صدایی مهیب، نیمی از خانه را بر سرشان آوار کرد.
اشک در چشمهای غمزدهاش جمع شد. با بغض به عروسکاش نگریست و خاک را از چهرهاش پاک کرد.
حسین با ناله، دستش را گرفته، از درد به خود می پیچد. انگار که شکسته است. خاک بر سر وصورت اش نشسته بود. مامان راحله، با کارتون و پارچهای که در گوشهی خرابه بود، دست حسین را بست. تکهای از ملحفه را پاره کرد و سر سمانه را بست و او را در آغوش گرفت.
_ دخترم! عزیزکم! نترس، کنارتم.
بیرمق، کنار در اتاق نیمه فروریخته نشست. همین پارسال بود که محسن شوهرش در درگیری با سربازهای اسرائیلی به شهادت رسید.
با خودش گفت:«خدایا! کی تموممیشه، به دادمون برس»
قلب دخترکاش، چون قلب گنجشکی بی پناه در طپش بود. در حیاط به شدت باز شد. سربازها با اسلحه به دست با خشم وارد شدند. قلب سمانه با دیدنشان از حرکت باز ایستاد. حسین به طرف مادر دوید.
مادر با بهت، سر دو فرزندش را در آغوش گرفت، اما با زور سربازان جدا شد...
#بغض_سمانه
#دختر_کم
#عزیز_کم
#ثریا_کریمی
╭─════════════•❖•─╮
🔸 شبكه نویسندگان حوزوی خراسان
(کانون مداد الفضلاء)
╰─•❖•════════════─╯
https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
✍ابوالقاسم محمدزاده
خانه مادری،..
جنگ؛ معنای دیگری دارد
وقتی
با دستان خالی
فریاد سر می دادی برادر
اینجا قدس است
خاک مادری ام
اینجا فلسطین است آری
خاکش پر از ایثار و شجاعت
🌷🌷
#کربلای دیگری..
غزه امروز کربلای دیگریست
بازهم درد و بلای دیگریست
کودکان در خانه ویران شده
چشم در راه آشنای دیگریست
🌷🌷
╭─════════════•❖•─╮
🔸 شبكه نویسندگان حوزوی خراسان
(کانون مداد الفضلاء)
╰─•❖•════════════─╯
https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
#روزگاری
✍ابوالقاسم محمدزاده
روزی روزگاری باغ سبز زیتون
پر بود ار افسانه های آشنایی
ولی از ظلم های قوم صهیون
نشان دارد نشانی از جدایی
چو یک قسمتی از خاک آن باغ
به تاراج رفته داغ بر دلها نشانده
و بین گل و لاله جدائی اوفتاده
چه دیوار سنگی بین آنها کشانده
از یک طرف دریا و امواج بلندش
غیرت برای مردمانش هدیه آورد
از آن طرف دشمن دیواری کشیده
رنج جدایی از آرمانش هدیه اورد
اما دلیران همچو زیتون های سبزش
قامت کشیدند جامه های رزم برتن
با هم دوباره عهد بستند تا رهایی
مردانه پای عهد و پیمانها هستن
چه روز امتحان سخت بود
برای جمله ی آن سبز پوشان
وزیتون هم دوباره زد جوانه
به یمن چشمه ی از غیرت جوشان
و در دستها بود پرچم نصر من الله
و در دستان دیگر، تفنگ الله اکبر
و فریاد آنها همزمان در کوچه پیچید
که ماآماده ایم آماده فرمان رهبر
و تا قدس پیش خواهیم رفت آری
که تا ما شاهد یک کربلا باشیم اری
بلی آزاد خواهیم ساخت او را از اسارت
زچنگ دشمن صهیون، رها باشیم اری
الا ای قدس! به سویت خواهیم آمد
وخواهیم خروشید، به یک فرمان رهبر
دوباره لاله های تازه، زخاک تو به روید
نماند از جنایت ها نشانی باز دیگر
╭─════════════•❖•─╮
🔸 شبكه نویسندگان حوزوی خراسان
(کانون مداد الفضلاء)
╰─•❖•════════════─╯
https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
بسمه تعالی
با بررسی های به عمل آمده از سوی هیئت داوران درباره یادداشتهای مسابقه پویش غزه، اسامی برگزیدگان را به محضر اساتید و دوستان در کانال میرسانیم.
۱: محمود علیپور ( یادداشت تحلیلی)
۲: زهره باغستانی میبدی ( کوتاه نوشت)
۳: ابوالقاسم محمد زاده ( شعر)
۴: معصومه عسکری نیا ( دلنوشته)
۵: ثریا کریمی (داستانک)
در نهایت از تمامی کسانی که در این پویش جهادی شرکت نموده، تشکر ویژه داشته و امیدواریم در فراخوانهای آینده شرکت کرده و جزو نفرات برتر قرار بگیرند.
# پویش همچنان ادامه دارد....
╭─════════════•❖•─╮
🔸 شبكه نویسندگان حوزوی خراسان
(کانون مداد الفضلاء)
╰─•❖•════════════─╯
https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
نام داستانک_چشمان به خواب رفته
✍الهه نودهی
زمین از خودش پرسید که امروز میخواهند چه کسی را به دل من بسپارند ؟ناگهان صدای گریههای زنی که با قدمهای در هم شکسته از لابهلای جمعیت نزدیک به قبر میشد، توجه همه را به خود جلب کرد. نگاهها به سمت او خیره شده بود و سکوت عجیبی قبرستان را فرا گرفت. آرام آرام با کفشهای کتانیاش و چشمهای ورم کرده نزدیک تابوتی میشد که تمام آرزوهایش را به سردی در بر گرفته بود.از چشمانش خون میچکید و نفسهایش آهنگ دلتنگی مینواختند.همه میدانستند که این زن به همین راحتی از تابوت جدا نمیشود و کنار این قبر که قامت مردی را در خود جای خواهد داد چه میکند.زن شاخه گلی را روی تابوت پرپر کرد و کنار خاکهایی که منتظر بودند درون قبر ریخته شوند زانو زد و از اعماق جانش فریادی سر داد و گفت ؛
_من رو هم باید با این مرد خاک کنید، تمام زندگیم تو این تابوته.》 با گفتن این حرف بیهوش شد و بروی زمین افتاد.عطر گلهای پرپر شده فضا را پر کرده بود و طنین انداز عشق به خواب رفتهای بود که قلب زن را به درد میکشید...
╭─════════════•❖•─╮
🔸 شبكه نویسندگان حوزوی خراسان
(کانون مداد الفضلاء)
╰─•❖•════════════─╯
https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
مجموعه داستانکهای فلسطین 🇵🇸
✍زهرا ملکثابت؛
مدیر گروه ادبی حرفه داستان
🌱🌱🌱🌱🌱🌱
"فرشتهای با بالهای صورتی"
پَرپَر میزند و میرود بالا. بالا و بالاتر. همراه میشود با یک فرشته مهربان که بالهای صورتی دارد و یک کلید طلایی به گردنش انداخته. کلیدش مثل کلید خانهیمان است.
خانهی ما در غزه قشنگ بود وقتی هنوز با بمب خراب نشدهبود.
خواهرم بالهای صورتی دارد، مثل بالهای فرشته. خواهرم پرچم فلسطین را با خودش به بهشت میبرد.
🌱🌱🌱🌱🌱🌱
"قهرمان آبها"
قهرمان، شنلی دوخته از تکه پارههای لباس مادر، پدر، خواهر، برادر، معلم و همکلاسیهایش.
او باید برای کسانی که هنوز زندهاند آب پیدا کند.
قهرمان میخواهد روی آسمان غزه پرواز کند تا ابرها را یکی یکی تبدیل به باران کند.
قهرمان، خیلی تشنه است.
🌱🌱🌱🌱🌱🌱
"موشها و آدمها"
با صدای برخورد اولین موشک، موشها از ترس جیلیز و ویلیز کردند. میخواستند در سوراخ_سنبهها قایم شوند.
اوائل پائیز بود. آدمها، موشها را میشمردند و به دُمبشان سنگ میبستند.
گنبد آهنین، خُرد و خمیر شدهبود.
🌱🌱🌱🌱🌱
" فاختهها و کبوتر"
فاختههای ما دچار نوعی روزمرگی شدهاند.
" کجا بودی؟ "
" کجا میری؟ "
" چکار میکنی؟"
امروز صدای ناآشنایی آمد.
کوکوی فاختهها نبود، بَغ بَغوی کبوتری بود که پشت سرهم میگفت:
" من هستم"
فاختهها مثل من گردن میکشیدند تا کبوتر را بهتر ببینند.
کبوتر سفید، دقایقی آواز هستی سرداد و ما گوش دادیم.
او پرگشود و به سمت زمین آمد، شاخهای نازک از درخت زیتون به منقار گرفت و رفت.
ما ماندیم با " چکار کنم؟ "
🌱🌱🌱🌱🌱
"رهایی"
بند نافم را هنوز نبریدهاند که از بند این دنیا رها میشوم. رهاتر از پَر!
پَرپَرزنان برمیگردم به سمت خدا. عجب سفر کوتاه و آسانی!
🌱🌱🌱🌱🌱
"اشک ماه"
ماه سرخ، یک قلب مهربان دارد. ستارههای زنگزده دشمن مهربانیاند. آنها آنقدر ماهِ مهربان را اذیت کردند تا به گریه اُفتاد. قطرههای اشکش قرمز خونی است.
🌱🌱🌱🌱🌱
"حماسه طوفان"
سراپا خشم در میدان انتقام دور خود میچرخید.
گردبادِ رجزخوان فریاد میزد:
"ما حماسهی طوفانیم،
ای گردبادهای پراکنده دورهم جمع شوید!"
🌱🌱🌱🌱🌱
"آب... آب!"
چه فرقی میکند زیر قطرههای باران باشیم یا زیر آتش خمپاره و بمب؟!
دیگر چه فرقی میکند تشنه باشیم یا نباشیم؟!
شرف و غیرت که باشد،
تمام وطن یکپارچه سرود پیروزی سرمیدهد.
💧💧💧💧💧
"فصل پیروزی"
میدانید پائیز چه فصلی است؟
پائیز فصلیست که گلهایی به نام "هدیه" میرویند، از خاک فلسطین برای پیروزی.
🌱🌱🌱🌱🌱
╭─════════════•❖•─╮
🔸 شبكه نویسندگان حوزوی خراسان
(کانون مداد الفضلاء)
╰─•❖•════════════─╯
https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
آرزو
✍معصومه جعفری
سیاهی شب خواب را به چشمهای خلیل مهمان میکند.
سکوت و آرامش فضا طوفانی در دل نجلا به راه انداختهاست.
خلیل دستهایش را دور گردن مادر حلقه میکند.
_مامان! میشه برام قصه بگی؟
نجلا بر پیشانی پسرک بوسه میزند.
_کدوم قصه رو بگم برات عزیزکم؟
چشمهای سیاه پسر روی مردمکهای
مادر جاماندهاست.
_قصهی سندباد وعلی بابا
چشمهای نجلا مردمکهای پسر را به بازی گرفته است.
خلیل باصدای نازک ومعصومانهاش میپرسد:
_مامان نجلا یعنی میشه یه روزی منم مثل سند بابا آزاد باشم و برم هر جا که دلم خواست؟
نجلا او را محکم به آغوش میکشد. اشک از کنار چشماش روی موهای سیاه پسرک میچکد و گم میشود.
نفس عمیقی میکشد.
روی موهای خلیل را نوازش میکند و میگوید:
_شاید فردا
و دلاش همراه با زمین می لرزد.
🌱🌱🌱
╭─════════════•❖•─╮
🔸 شبكه نویسندگان حوزوی خراسان
(کانون مداد الفضلاء)
╰─•❖•════════════─╯
https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
#غزه
✍ابوالقاسم محمدزاده (الف. م)
- راستی غزه چه خبر؟
- مناره ها ایستاده می میرند....
- إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلَّذِينَ يُقَٰتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفّٗا كَأَنَّهُم بُنۡيَٰنٞ مَّرۡصُوصٞ.
[خداوند دوست دارد مؤمنانی را كه در راه او در صف جهاد با كافران، مانند بنيان و سدّى آهنين همدست و پايدارند.].
- وقتی منارهها، ایستاده میمیرند..
در غزه چه خبر است؟
- يجاهدون في سبيل الله ولا يخافون لومة لائم
- استقامت و هم مردانگی و هم هزاران حرف نگفته...
🌱🌱
╭─════════════•❖•─╮
🔸 شبكه نویسندگان حوزوی خراسان
(کانون مداد الفضلاء)
╰─•❖•════════════─╯
https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
✍فهیمه میرزایی ده آبادی
حاجی کم کم داریم همه ی نیروها رو از دست می دیم.
نترس پسر ، دشمن ناامید شده که دست به کشتن زن و بچه های ما زده.
🌎🌎🌎
من می خواهم رسم مهمان نوازی را بردارم تا دیگر مهمانی دست به کشتن صاحبخانه نزند.
🌎🌎🌎
دخترم چرا نمی خوابی؟
بابا جون می خوام خوب نگاهت کنم، می ترسم چشمهایم را ببندم و تو هم مثل مادر گم شوی.
🌎🌎🌎
گرگ هایی که یوسف را تکه تکه کردند انگار توله هایشان به فلسطین رسیده اند.
🌎🌎🌎
مادرم گفت بیمارستان امن است و می توانی با بچه ها بازی کنی. راست می گفت همه با هم در آسمان ابر سواری می کنیم.
🌎🌎🌎
خدایا شیطان در مکه است یا فلسطین؟
اگر در مکه است پس این همه سنگ به سوی کدامین شیطان روانه است!
🌎🌎🌎
صدای گریه ی کودکان از تشنگی و بدن های غرق به خونشان باز رباب را بی قرار کرده است.
🌎🌎🌎
پارچه های سفیدی که جهاز خواهرم بود و مادرم در صندوقچه نگه می داشت ، حالا کفن خونین بزرگ و کوچک شهر شده.
🌎🌎🌎
مادر مگر نباید حنابندان عروس داشته باشد؟
پس چرا بدون عروس همه قرمز پوشیده اند؟
🌎🌎🌎
مادر ، مگر عروس ها برای حنابندان لباس قرمز نمی پوشند! مگر شب حنابندان گریه نمی کنند؟ پس چرا لباس عروس خواهرم سرخ سرخ است و صورتش گریان ؟
🌎🌎🌎
#غزه
#کودک
#صلح
╭─════════════•❖•─╮
🔸 شبكه نویسندگان حوزوی خراسان
(کانون مداد الفضلاء)
╰─•❖•════════════─╯
https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ
ویدیو جدید حزب الله منتشر شد.
╭─════════════•❖•─╮
🔸 شبكه نویسندگان حوزوی خراسان
(کانون مداد الفضلاء)
╰─•❖•════════════─╯
https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
🔰 چند نکته دربارۀ سخنرانی جناب سید حسن نصرالله
✍سید محمد حسین دعایی
یک.
سخنرانی سید مقاومت، درس عملی #جهاد_تبیین بود. این سطح از جامعیت تحلیلی، شگفتانگیز است.
دو.
سید مقاومت، با بلاغت و شجاعت تمام، یکتنه و در یک سخنرانی، همۀ تمدن غرب را به محاکمه کشید و حجت را برای کل جامعه بشری تمام کرد. این تراز از هنرنمایی و تأثیرگذاری، مخصوص تربیتشدگان مکتب اسلام و دستپروردگان انقلاب خمینی است.
سه.
پرتکرارترین ویژگیهای رژیم صهیونیستی در کلام سید مقاومت: حماقت و توحش ...
چهار.
کمترین کارکرد سخنرانی سید مقاومت، روشنگری جهانی و تبیین واقعیتهای میدانی برای افکار عمومی است.
پنج.
سخنرانی سید مقاومت باطل السحر رسانهای دشمن بود؛ یک پاتک تبلیغاتی قوی و تأثیرگذار در مقابل پادوهای دروغساز و شبههپراکن.
شش.
پیام مهم سید مقاومت برای علاقمندان جبهه مقاومت:
باید امیدوار و در عین حال واقعبین بود؛ هنوز تا پیروزی نهایی فاصله داریم. این فاصله را باید با ایمان، اخلاص، صبر، پایداری و تلاش پشت سر گذاشت. #طوفان_الاقصی گامی بلند در مسیر پیروزی است؛ اما نه آخرین گام.
هفت.
رهبر دلاور و مؤمن عربی، جناب #سید_حسن_نصرالله میتوانست با ملاحظه دل سوخته مؤمنان یا زبان دراز منافقان، طور دیگری سخن بگوید؛ اما عاقلانه بر ضرورت #واقعبینی تأکید کرد و کاملا آگاهانه و زیرکانه، برنامه جبهه مقاومت برای آینده جنگ را در پردهای از ابهام باقی گذاشت.
بگو ماشاءالله ...
✍فهیمه میرزایی
قصه های زیادی شنیدم از پری ها، دیو ها، پادشاه ها، هیولاها، جنگ، مردم و مردان جنگی ...
ولی این روزها دوست دارم قصه ی مردان جنگی شریف را مدام تکرار کنم.
همیشه گمان می کردم جنگ رمز و رازی دارد که همه نمی دانند و فقط شمر و خولی بر زنان و کودکان چشم بستند.
من گمان می کردم پیروز میدان جنگ، منصفانه بر طبل پیروزی می کوبد!
گمان می کردم پیروزی در جنگ آنجا غرور دارد که اگر زنان و کودکان مقابل تیر باشند، فرمانده بگوید :" ایست! او در جنگ نیست!"
بغضی در گلویم فریاد می زند:
کجاست مهدی فاطمه که از مسجدالاقصی صدای هل من ناصر ینصرنی به گوش
می رسد!
کجاست منجی که به تقاص پدر و اهل بیتش ریشه کن کند نسلی که از یهودای برادر کش به میدان آمده اند!
کجا هستند داوود و سلیمان تا دوباره بنا کنند قبله ی مسلمانان و محمد نماز شکر بخواند!
کجاست یوسف زمانم که از قعر چاه به عزیزی مصر برسد و این قوم حیوان صفت را خار و خفیف کند!
کجاست یعقوب زمانم تا با عطر پیراهنی چشم هایش روشن شود به جمال روشن جوانمردی!
کجاست حاج قاسم تا یک شبه مادر این نابکارها را به داغشان بنشاند؟
کجاست تیر غیب تا سازمان حقوق بشر را نابود کند و همه بدانند امید واهی دل را
می شکند.
من می خواهم رسم مهمان نوازی را بردارم تا دیگر مهمانی دست به کشتن صاحبخانه نزند.
من، من، من...
می خواهم دنیا را پاک کنم از هرچه انسان بی رحم است تا دیگر کودکی در جهان زیبای ما از ترس بغض نکند، نترسد و کفن پیچ در آغوش پدرش قنداق نشود.
اگر همه ی من ها یکی شوند دنیا زیر و رو می شود.
╭─════════════•❖•─╮
🔸 شبكه نویسندگان حوزوی خراسان
(کانون مداد الفضلاء)
╰─•❖•════════════─╯
https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
🔞در مقابل دروازه بیمارستان الشفا در غزه ... شهدا، کودکان و زنان
😔 با عرض پوزش بابت انتشار این تصویر،
هدف نشان دادن عمق جنایات این رژیم سفاک و خونخوار است....
✍ مریم قدوسی
╭─════════════•❖•─╮
🔸 شبكه نویسندگان حوزوی خراسان
(کانون مداد الفضلاء)
╰─•❖•════════════─╯
https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
وداع
آخرین نگاه و آخرین آغوش مادران جوان از کودکان معصومشان، بر چیده میشود. زبانههای چند فرسنگی آتش درد تا آسمان اوج میگیرد. آسمان همصدا با آنان خواهد گریست. روزگار صدای کودکی را جار میزند که فریاد کنان آرزو داشت آنچه میدید خواب و رؤیایی بیش نباشد.
شانههای لرزان کودکان، غریبی چشمهای پر از ترس آنها را به رخ میکشد و ما ساکنان کوی انسانیت تنها تماشاگران و شعاردهندگان حمایت از آن شانههای لرزاییم.
✍شریفهبازیار(فاطمیرا)
╭─════════════•❖•─╮
🔸 شبكه نویسندگان حوزوی خراسان
(کانون مداد الفضلاء)
╰─•❖•════════════─╯
https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 می ترسم آقا تشریف بیارند و گله کنند ...
📞 تماس تلفنی ضبط شده مرحوم حجت الاسلام والمسلمین مؤیدی و حجت الاسلام والمسلمین عالی
⚠️ این مکالمه با رضایت حجت الاسلام والمسلمین عالی منتشر شده است.
╭─════════════•❖•─╮
🔸 شبكه نویسندگان حوزوی خراسان
(کانون مداد الفضلاء)
╰─•❖•════════════─╯
https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
این جمعه هم بسر شد
آقا نیامدی😭
سرهای کودکان کفن شد
آقا نیامدی😭
اشک های مادران سمن شد
آقا نیامدی 😭
فریاد مردم به سر شد
آقا نیامدی😭
زین کوفیان خنجر گزیده بر گلو
نه خنجر موشک زده بر نای اصغرت
زین اصغر و قاسم و مسلم و اکبرت
آیا شنیده ای چگونه قتل پیکرش 😭😭😭
صد اصغر و اکبر به یک گور
وای از آه مادران اکبر و اصغرت
آقا خلاصه گویم غزه غمزدست
تو را بجان مادر اصغرت ظهور کن
✍ پرستو جعفری
╭─════════════•❖•─╮
🔸 شبكه نویسندگان حوزوی خراسان
(کانون مداد الفضلاء)
╰─•❖•════════════─╯
https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
گلوله های سنگ
غزه ای قصه پر غصه
قابیل را اندوه برادر کشی نیست
این گلوله های سنگ،خواب سربهای داغ فروعون را برهم زده
مشتت را پر کن از هرچی میتوانی
از فریاد از سنگ از خون
وحشت این دستهای گره خورده
پشت جلاد را به خاک میزند.
ای نیزه دار بی رحم
خون قربانی هایت را پای بت ارزوهایت بریز
بزودی ابراهیم بت شکن عروج میکند
باید شکافت سینه بی رحم قصاب خاورمیانه را
ای مردمان داغدیده گوش زمانه را کر کند فریادهایتان
نالهایتان اشکهایتان
نفرین بر مردمان بی درد جهان
آتش نمرود اگر چه زبان میکشد
باران خواهد آمد..
خداوند وعده اش حتمی است
«وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ ... وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا ...؛[۲]خداوند به كساني كه از شما ايمان آورده اند و اعمال صالح انجام داده اند وعده ميدهد كه آنها را قطعا خليفه روي زمين خواهد كرد، همانگونه كه پيشينيان را خلافت روي زمين بخشيد... و خوف و ترس آنها را به امنيت و آرامش مبدل ميكند....»
✍تلما میرزایی
╭─════════════•❖•─╮
🔸 شبكه نویسندگان حوزوی خراسان
(کانون مداد الفضلاء)
╰─•❖•════════════─╯
https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
🔰خانواده، کانون مهر و محبت یا…؟!
✍عدالتیان
🔻خانواده تنها نظام اجتماعی است که اگر عملکرد درستی داشته باشد به تبع آن عملکرد جامعه نیز مثبت خواهد بود و چنانچه این نهاد تضعیف شود تمام شئونات کشور متأثر می شود.
💠 بیشتر بخوانیم👇
https://news.hozehkh.com/2023/11/03/9317/
╭─════════════•❖•─╮
🔸 شبكه نویسندگان حوزوی خراسان
(کانون مداد الفضلاء)
╰─•❖•════════════─╯
https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
«غزه»
✍ثريا كریمی
غزه و آه و دود
دل کودک، خسته
دل پدر، خونین
دل مادر، غمدیده
ای دشمن صیهون!
بی رحم وخونخوار
نسل کشی قهاری
بشنو ندای حسین« ع»
اگر دین ندارید
لااقل آزاده مرد باشید
کو مروت؟
کو اصالت؟
بترسید...
بلرزید...
خانهای ساختهاید
بنیادش همه خون
همه آه مادر
همه ناله
همه آتش
بنیادتان بر باد است
╭─════════════•❖•─╮
🔸 شبكه نویسندگان حوزوی خراسان
(کانون مداد الفضلاء)
╰─•❖•════════════─╯
https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
🌹شعری برای مردم غزه با الهام از سروده «باز باران با ترانه»
♦️مسعود شهیدی شاعر و روزنامهنگار با الهام از شعر« باز باران» گلچین گیلانی شعری بلند با مطلع«باز باران، باز بارانِ گلوله» برای مردم غزه سرود.
باز باران
باز بارانِ گلوله
موشک و بمب فراوان
میخورد بربام غزه
یادم آرد دیر یاسین
روستایی در فلسطین
ناگهان فرمان آتش
حمله آن دیو صهیون
مست و مجنون
چون سگ زنجیری غرب ستمگر
توی آن هنگامه خون
کودکی ده ساله بودم
زار و نالان
چشمِ گریان
میدویدم سوی خانه
هر طرف گلهای پرپر
خانه ویران
نالهها را میشنیدم
با دو دست کودکانه
خاکها، آوارها را
میزدم این سو و آن سو
مادرم در خاک و در خون
آن طرفتر
خواهر شش ماههام بی جان
کاش من در خانه بودم
کاش من هم مرده بودم
در میان دود و آتش
میدویدم
در میان گریههای نا امیدی
میشنیدم یک ندای آسمانی
مژده روز رهایی
مژده روز رهایی
غزه اکنون
گشته همچون دیر یاسین
همچو قانا
همچو صبرا و شتیلا
چه غمناک است باران گلوله
موشک، خمپاره، فریاد و ناله
میدوم این سو و آن سو
کودکانی غرقه در خون
مادرانی زار و دلخون
باز هم آن دیو صهیون
دست خود را کرده درخون
غزه اما نیست همچون دیر یاسین
روستایی ناتوان با دست خالی
غزه چون شیر است چون شیران لبنان
حمله اش طوفان و سیلاب خروشان
دشمنش لرزان، هراسان
میرمد از خیل شیران
حمله آرد سوی طفلان
اینک ای فرزند من
فرزند اردوگاه سینا
خوب بنگر
غزه را
غزه بیدار پر آوازه را
در پی شبهای تار بیکسی
در پی آوارگی
گر بود حریٌت و آزادگی
هست صبح روشن بالندگی
میرود این دیو صهیون سوی گور
قدس میگردد، رها با صد غرور
بشنو از من
کودک من
رازهای زندگانی
پندهای جاودانی
گر طلای ناب خواهی
آتشی میبایدت
در رهایی از ستمگر
هفت خوان میبایدت
گر ضعیف و سست باشی
در جهان
طعمه گرگی و سهم کرکسان
گر قوی باشی
ز خاک خود حفاظت میکنی
ملتت را میر و مهتر میکنی
کودک من
گویدت قرآن پاک
در پی جهد و جهاد
هست فتح و نصرت پروردگار
بشنو از من کودک من
این فلسطین خانه و خاک تو است
بحر تا نهرش سزاوار تو است
باز گیر این خانه را از سارقان
باز گردان بی پناه، آوارگان
بشنو از من کودک من
مذهب ما مذهب صلح و صفا است
از پس سرکوب دشمن
از پس آزادی قدس شریف
نوبت صلح است و سازش با رفیق
کودک من
پیش چشم مرد فردا
زندگانی در فلسطین
در کنار رهروان راه موسیٰ
رهروان راه عیسیٰ
هست زیبا، هست زیبا، هست زیبا
╭─════════════•❖•─╮
🔸 شبكه نویسندگان حوزوی خراسان
(کانون مداد الفضلاء)
╰─•❖•════════════─╯
https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b