☘حکایت علما☘
▪️شهید سید محمد باقر صدر وقتی در حال تفکر و مطالعه بودند، کاملاً از دنیای پیرامونشان بریده میشدند و این چیزی نیست که کسی بهسادگی بتواند خودش را به آن عادت بدهد.
▪️به یاد ندارم که شهید صدر حتی در گرمترین روزهای تابستان، غرق در خواب شوند. حتی در همان روزهای گرم و درحالیکه به سن پنجاه سالگی نزدیک شده بودند هم از کتاب هایشان جدا نمیشدند. درحالیکه جوان نیرومند و بانشاط هم توان مقاومت، در برابر وسوسه خواب را نداشت.
▪️در سال آخر عمر شریفشان که نیروی بدنیشان (بر اثر فشارهای حکومت بعثی و شرایط حصر) تحلیل رفته بود، کمتر از یک ساعت در رختخوابش دراز میکشیدند.
▪️وقتی مرا در خواب میدیدند، به من میفرمودند: من خودم را به خواب عادت ندادهام، چون عمر کوتاه است. تو که هنوز جوانی چرا خودت را به خواب عادت میدهی؟!
▪️در یکی از روزهای بسیار گرم تابستان که بعد از ناهار خوابیده بودم، ایشان مرا بیدار کردند و فرمودند: وقتی من همسن تو بودم روزانه حدود بیست ساعت درس میخواندم و حتی در آن چهار ساعت دیگر هم که میخوابیدم، خوابهای علمی میدیدم و برای همین خوابم هم، خواب معمولی نبود.
▪️در خواب میدیدم که مشغول مطالعه یا حل مسائل علمی و فقهی هستم. اگر شب و روز بخوابی، همه زندگیات را با خواب سپری خواهی کرد!
#شهید_سید_محمد_باقر_صدر
#حکایت_علما
📚السیرة و المسیرة فی حقائق و وثائق، ج ۲، ص ۲۸۹
🆔 @hadithedoost
☘حکایت علما☘
▪️شهید سید محمد باقر صدر وقتی در حال تفکر و مطالعه بودند، کاملاً از دنیای پیرامونشان بریده میشدند و این چیزی نیست که کسی بهسادگی بتواند خودش را به آن عادت بدهد.
▪️به یاد ندارم که شهید صدر حتی در گرمترین روزهای تابستان، غرق در خواب شوند. حتی در همان روزهای گرم و درحالیکه به سن پنجاه سالگی نزدیک شده بودند هم از کتاب هایشان جدا نمیشدند. درحالیکه جوان نیرومند و بانشاط هم توان مقاومت، در برابر وسوسه خواب را نداشت.
▪️در سال آخر عمر شریفشان که نیروی بدنیشان (بر اثر فشارهای حکومت بعثی و شرایط حصر) تحلیل رفته بود، کمتر از یک ساعت در رختخوابش دراز میکشیدند.
▪️وقتی مرا در خواب میدیدند، به من میفرمودند: من خودم را به خواب عادت ندادهام، چون عمر کوتاه است. تو که هنوز جوانی چرا خودت را به خواب عادت میدهی؟!
▪️در یکی از روزهای بسیار گرم تابستان که بعد از ناهار خوابیده بودم، ایشان مرا بیدار کردند و فرمودند: وقتی من همسن تو بودم روزانه حدود بیست ساعت درس میخواندم و حتی در آن چهار ساعت دیگر هم که میخوابیدم، خوابهای علمی میدیدم و برای همین خوابم هم، خواب معمولی نبود.
▪️در خواب میدیدم که مشغول مطالعه یا حل مسائل علمی و فقهی هستم. اگر شب و روز بخوابی، همه زندگیات را با خواب سپری خواهی کرد!
#شهید_سید_محمد_باقر_صدر
#حکایت_علما
📚السیرة و المسیرة فی حقائق و وثائق، ج ۲، ص ۲۸۹
🆔 @hadithedoost
☘حکایت علما☘
▪️شهید سید محمد باقر صدر وقتی در حال تفکر و مطالعه بودند، کاملاً از دنیای پیرامونشان بریده میشدند و این چیزی نیست که کسی بهسادگی بتواند خودش را به آن عادت بدهد.
▪️به یاد ندارم که شهید صدر حتی در گرمترین روزهای تابستان، غرق در خواب شوند. حتی در همان روزهای گرم و درحالیکه به سن پنجاه سالگی نزدیک شده بودند هم از کتاب هایشان جدا نمیشدند. درحالیکه جوان نیرومند و بانشاط هم توان مقاومت، در برابر وسوسه خواب را نداشت.
▪️در سال آخر عمر شریفشان که نیروی بدنیشان (بر اثر فشارهای حکومت بعثی و شرایط حصر) تحلیل رفته بود، کمتر از یک ساعت در رختخوابش دراز میکشیدند.
▪️وقتی مرا در خواب میدیدند، به من میفرمودند: من خودم را به خواب عادت ندادهام، چون عمر کوتاه است. تو که هنوز جوانی چرا خودت را به خواب عادت میدهی؟!
▪️در یکی از روزهای بسیار گرم تابستان که بعد از ناهار خوابیده بودم، ایشان مرا بیدار کردند و فرمودند: وقتی من همسن تو بودم روزانه حدود بیست ساعت درس میخواندم و حتی در آن چهار ساعت دیگر هم که میخوابیدم، خوابهای علمی میدیدم و برای همین خوابم هم، خواب معمولی نبود.
▪️در خواب میدیدم که مشغول مطالعه یا حل مسائل علمی و فقهی هستم. اگر شب و روز بخوابی، همه زندگیات را با خواب سپری خواهی کرد!
#شهید_سید_محمد_باقر_صدر
#حکایت_علما
📚السیرة و المسیرة فی حقائق و وثائق، ج ۲، ص ۲۸۹
🆔 @hadithedoost