eitaa logo
کانال عمومی مدرسه علمیه الزهرا(سلام الله علیها) فردوس
139 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
540 ویدیو
37 فایل
کانال عمومی مدرسه ی علمیه الزهراء(سلام الله علیها) شهرستان فردوس ارتباط باادمین ها https://eitaa.com/sarbasgomnam313 @yzhra313
مشاهده در ایتا
دانلود
-حجت‌الاسلام‌قرائتی- وقتی پلیس به شما میگه لطفا ! شمااگه پاسپورت,شناسنامه,کارت ملے یاحتے کارت نمایندگے مجلس رو هم نشون بدے بازم میگه گواهینامه...! وقتی اون دنیا گفتن ؛ هرچے دم از انسانیت ,معرفت و...بزنی بهت میگن همه اینها خوبه شما اصل کارے رو نشون بده....نمـــــاز🌱؛ 📿⚡️ ┏━✨🌹✨🌸✨━┓      کانال مدرسه علمیه الزهرا سلام الله علیها👇👇👇👇 🌸 @hozehazahra عضو شوید☝️☝️☝️🙂 ┗━✨🌸✨🌹✨━┛
🌸🌸🌸🌸🌸🌸✨ 🌺🌺🌺🌺🌺✨ 🌸🌸🌸🌸✨ 🌺🌺🌺✨ 🌸🌸✨ 🌺✨ کاسبی پسرش را فرستاد تا راز خوشبختی را از فرزانه ترین فرد روزگار بیاموزد. پسرک چهل روز در بیابان ها راه رفت تا سرانجام به قلعه زیبایی بر فراز کوهی رسید. مرد فرزانه ای که او می جست آنجا می زیست. اما پسرک به جای ملاقات با مردی مقدس وارد تالاری شد که جنب و جوش عظیمی در آن وجود داشت. تاجران می آمدند و می رفتند، مردم با هم صحبت می کردند و گروه موسیقی می نواخت. میزی مملو از غذاهای لذیذ برای مصرف در آنجا دیده می شد. دو ساعتی طول کشید تا بتواند با مرد فرزانه صحبت کند. مرد فرزانه با دقت به دلیل ملاقات پسرک گوش داد اما به او گفت حالا وقت کافی ندارد که راز خوشبختی را برایش توضیح دهد. به او پیشنهاد کرد تا به گوشه و کنار قصر سری بزند و دو ساعت دیگر برگردد. بعد به او یک قاشق چای خوری داد و دو قطره روغن در آن ریخت و گفت: خواهش می کنم در حین گشت و گذار این قاشق را هم در دست بگیر و نگذار روغن بیرون بریزد. پسرک شروع به بالا و پائین رفتن در قصر نمود اما تمام مدت چشم به قاشق داشت تا مبادا روغنی بر زمین بریزد. وقتی برگشت مرد فرزانه گفت: قصر مرا دیدی؟ قالی های ابریشمی! تابلوهای زیبای کتابخانه و... پسرک شرم زده گفت که هیچ ندیده و تنها دغدغه اش نگهداری از روغن بوده است. مرد فرزانه گفت: پس برگرد و با شگفتی های دنیای من آشنا شو. اگر خانه کسی را نبینی نمی‌توانی به او اعتماد کنی. پسرک با شادی تمام بار دیگر قاشق به دست به تماشای خانه رفت. تمام جاها را دید و در باغ چرخید و دوباره بازگشت. هنگامی که بازگشت تمام آنچه را که دیده بود با جزئیات برای مرد فرزانه تعریف کرد. مرد فرزانه پرسید: اما آن دو قطره روغن که به تو سپرده بودم کجاست؟ پسرک به قاشق نگریست و دریافت که دو قطره روغن ریخته است. فرزانه ترین فرزانگان گفت: پس این است راز خوشبختی، که همه شگفتی های جهان را بنگری و هرگز از آن دو قطره روغن درون قاشق غافل نشوی. ┏━✨🌹✨🌸✨━┓      کانال مدرسه علمیه الزهرا سلام الله علیها👇👇👇👇 🌸 @hozehazahra عضو شوید☝️☝️☝️🙂 ┗━✨🌸✨🌹✨━┛
🕊مهمان داریم چه مهمانی تشییع پیکر پاک فرمانده شهیدمدافع حرم،جوادالله کرم همزمان با شهادت امام جعفر صادق (ع)🥀🥀💔 چهارشنبه ۲۸خرداد ساعت۹ صبح مهرآبادجنوبی،جنب دانشگاه هوایی شهیدستاری ┏━✨🌹✨🌸✨━┓      کانال مدرسه علمیه الزهرا سلام الله علیها👇👇👇👇 🌸 @hozehazahra عضو شوید☝️☝️☝️🙂 ┗━✨🌸✨🌹✨━┛
● لاله ای فدایی ولایت شد ○ پیکر شهید مدافع حرم «جواد الله‌کرم» شب گذشته پس از انتقال به مشهد مقدس، طی مراسمی در حرم مطهر رضوی تشییع و طواف داده شد.این مراسم با حضور خانواده شهید و چند تن از خادمین شهدا برگزار شد و دو فرزند شهید الله‌کرم پیکر پدرشان را همراهی کردند. ○ پیکر این شهید روز چهارشنبه ۲۸ خرداد از دانشگاه هوایی شهید ستاری واقع در محله مهرآباد جنوبی از ساعت ۹ صبح تشییع و برای خاکسپاری به قطعه ۵۰ گلزار شهدای بهشت زهرا (س) منتقل خواهد شد. ○ گفتنی است شهید جواد الله‌کرم از فرماندهان جبهه مقاومت در زمان آتش‌بس نیرو‌های طرفین درگیر در سوریه توسط تروریست‌های تکفیری در خان‌طومان به شهادت رسید و تا چندی پیش پیکرش مفقود مانده بود. ○ شهید مدافع حرم «جواد الله‌کرم» متولد دوم تیر سال ۱۳۶۰ و اهل محله مهرآباد تهران بود. ○ وی از نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود که برای دفاع از حرم حضرت زینب (س) به سوریه اعزام شد و در جریان حمله نیروهای تکفیری به خان‌طومان در زمان آتش‌بس در تاریخ ۱۹ اردیبهشت سال ۱۳۹۵ به شهادت رسید. پیکر وی در منطقه مانده بود. ┏━✨🌹✨🌸✨━┓      کانال مدرسه علمیه الزهرا سلام الله علیها👇👇👇👇 🌸 @hozehazahra عضو شوید☝️☝️☝️🙂 ┗━✨🌸✨🌹✨━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
باسلام و احترام/یادآوری کلاس مجازی آنلاین تفسیر و اخلاق امروز سه شنبه راس ساعت 9:30 صبح/لطفابالینک زیر وارد شوید. برنامه ها: 1-قرائت زیارت امین الله 2- گزیده سخنان استاد فقید دکتر مدبر 3-تفسیر سوره عصرحجت الاسلام کامجو 4-پخش کلیپ موسسه ریحانه النبی(س) فردوس https://lms.darolghuran.ir/ferdos/
سالروز درگذشت استاد مدبر عزیزی رو به شما بزرگواران تسلیت عرض نموده و به اطلاع می رساندفردا ساعت ۱۸ مراسم بزرگداشت ایشان در محل مزارشان برگزار خواهد شد خواهشمند است با رعایت پروتکل های بهداشتی حضور بهم رسانید فرهنگی مدرسه علمیه الزهرا سلام الله علیها
▪️اَلسَلامُ عَلَیکَ یا اَبا عَبدِاللّهِ یا جَعفَرَبنَ مُحَمَّدٍ اَیُّهَا الصّادِق یَابنَ رَسوُلِ الله 🔳 امام صادق(ع) فرمودند: «إِنَّ شَفَاعَتَنَا لَا تَنَالُ مُسْتَخِفّاً بِالصَّلَاةِِ» به شفاعت ما نمی رسد، هر کسی که نماز را سبک بشمارد. 🔳 فرهنگی مدرسه علمیه الزهرا سلام الله علیها فردوس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨فَإِنَّهُ يُنَادِي مُنَاد يَوْمَ الْقِيَامَةِأَلاَ إِنَّ کُلَّ حَارِث مُبْتَلىً فِي حَرْثِهِ وَ عَاقِبَةِ عَمَلِهِ✨ 💠در روز قیامت ندا دهنده ای بانگ می زند که آگاه باشید امروز هر کس گرفتار بذری است که کاشته و عملی است که انجام داده. 📚 ۱۷۶ ┏━✨🌹✨🌸✨━┓      کانال مدرسه علمیه الزهرا سلام الله علیها👇👇👇👇 🌸 @hozehazahra عضو شوید☝️☝️☝️🙂 ┗━✨🌸✨🌹✨━┛
🌸🌸🌸🌸🌸🌸✨ 🌺🌺🌺🌺🌺✨ 🌸🌸🌸🌸✨ 🌺🌺🌺✨ 🌸🌸✨ 🌺✨ روزی بود و روزگاری. در دیاری پادشاهی زندگی می کرد. روزی از راهی می گذشت و هیزم شکنی را دید. پادشاه به هیزم شکن گفت داری چه کار می کنی؟ گفت: در حال شکستن هیزم هستم برای به دست آوردن مخارج زندگیم. هیزم شکن به پادشاه گفت: شما در حال انجام چه کاری هستی؟ پادشاه گفت: در حال پادشاهی. هیزم شکن مودبانه در پاسخ گفت: تا کی می خواهی به پادشاهی ادامه بدهی؟ آخر روزی به پایان خواهد رسید. بهتر است کاری را یاد بگیری و همیشه متکی به مردم نباشی، از فکر خود استفاده کنی نه از زور بازوی دیگران. پادشاه از هیزم شکن جدا شد و به راه خود ادامه داد و به حرف های هیزم شکن خوب فکر کرد و از روز بعد شروع کرد به یاد گرفتن حرفه های مختلف. تا این که روزی در راهی گرفتار دزدان و راهزنان شد و او را به اسارت بردند.و هرچه همراه داشت از او گرفتند و خواستند که او را بکشند. اما پادشاه گفت مرا نکشید و به من مجال دهید من می توانم برایتان کار کنم دزد ها از او پرسیدند چه کاری می توانی انجام دهی؟ پادشاه گفت: در قالی بافی مهارت دارم. دزدان وسایل مورد نیاز را در اختیار پادشاه قرار دادند و او شروع به قالی بافی کرد. روز ها پشت سر هم می گذشت و پادشاه مشغول قالی بافی بود و هیچ یک از خانواده ی او هم از محل اسارتش خبر نداشت تا به کمکش بیایند. بعد از گذشت چند ماه پادشاه توانست قالی را ببافد او با زیرکی نشانی محل اختفای خود را بر روی قالی نوشته بود. قالی را به دست دزدان داد و گفت این را اگر به قصر پادشاه ببرید با قیمت خوبی از شما می خرند. دزدان که سواد نداشتند نوشته های روی قالی را بخوانند قالی را به قصر برده و فروختند. همسر پادشاه وقتی قالی را نگاه کرد فهمید که شوهرش را کجا پنهان کرده اند و سربازان فراوانی را به سوی محل فرستاد و پادشاه را نجات دادند. پس از آزادی پادشاه به یاد هیزم شکن افتاد که عمل کردن به نصیحت او باعث شده بود زندگیش نجات پیدا کند. هیزم شکن گفته بود: از فکر خود استفاده کن نه از زور بازوی دیگران. ┏━✨🌹✨🌸✨━┓      کانال مدرسه علمیه الزهرا سلام الله علیها👇👇👇👇 🌸 @hozehazahra عضو شوید☝️☝️☝️🙂 ┗━✨🌸✨🌹✨━┛