eitaa logo
حوزه هنری انقلاب اسلامی
3.2هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
6 فایل
حوزه هنری انقلاب اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گرم و صمیمی مثل شهدای خدمت... ◾️ خاطرات شنیدنی شاعر و مدیر مرکز موسیقی و سرود سازمان صداوسیما از سه شهید خدمت، آقایان رئیسی، امیرعبداللهیان و آل‌هاشم را می‌شنوید. ◾️ ویژه‌برنامه حوزه هنری پنجشنبه سوم خردادماه به نکوداشت شهدای خدمت اختصاص داشت و میزبان خاطرات اهالی هنر و رسانه از خادمان ملت ایران بود. 🆔 @hozehonari_ir
حوزه هنری انقلاب اسلامی
سفرآخر آوینی در ِسفر پیدایش فکه 🔸 #پژوهشکده_فرهنگ_و_هنر_اسلامی با همکاری خانه عکاسان ایران محفل پنج
درباره «سفر آخر» 🔹 نشست سَفر آخر آوینی در سِفر پیدایش فکه که هفته قبل در پی شهادت و همراهانش؛ لغو شده بود فردا برگزار می‌شود. 🗓 دوشنبه هفتم خرداد ⏰ ساعت ۱۶:۳۰ الی ۱۸:۳۰ 🏢حوزه‌هنری، گالری شماره یک خانه عکاسان ایران 🆔 @hozehonari_ir
مجموعه‌ای از داستان‌های بومی و اساطیری «داستانی‌هایی در این مجموعه وجود دارد که حقیقت دارند و کمتر به آن پرداخته شده است. برای مثال در یک داستان نویسنده به روستایی بعد از احداث سد کرج اشاره کرده که زیر آب رفته است. این موضوعی است که در حیطه ادبیات داستانی کمتر به آن پرداخته شده و اتفاقی واقعی قلمداد می‌شود که در موقعیت دراماتیک بازآفرینی شده است.» 📖بخشی از صحبت‌های خسرو عباسی‌خودلان گردآورنده کتاب نیمه روشن ما که چندی پیش منتشر کرده است. این مجموعه داستان شامل ۱۳ داستان با محوریت داستان‌های و ایرانی از نویسندگان استان البرز، استان تهران و همدان گردآوری شده است. ◽️متن کامل گفت‌و‌گو را در [پایگاه خبری حوزه هنری] بخوانید. 🆔 @hozehonari_ir
▪️ رود بود و بی قرار خستگی نمی شناخت اهل کار بود و کار خستگی نمیشناخت مرد بود و دائما در نبرد تن به تن در میان کارزار خستگی نمیشناخت او زپا نمی نشست، تا که کم شود غمِ مردمان این دیار خستگی نمی شناخت آبشار و سر به زیر مثلِ چشمه ها زلال کوه بود و استوار خستگی نمی شناخت در هجوم هجمه ها در کمین کینه ها همچنان امیدوار خستگی نمی شناحت گرچه جاده غرقِ مه یا که راه پر گره یا که جاده پر غبار خستگی نمی شناخت رهبرت نوشته است که رییسی عزیز این دلیرِ سربه دار خستگی نمیشناخت سیدعلی نقیب 🆔 @hozehonari_ir
46.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️ خادم قرآن راستی سید! این سفر، سفر چندم بود...؟ تهیه کننده: سید علاء سیادت گروه سرود: نور مشکات شاعر: فائزه امجدیان آهنگساز: سپهر جامی تنظیم کننده: احمد آشتیانی 🆔 @hozehonari_ir
▪️ چشم بستی کم و زیادت را از رضا خواستی شهادت را خادمش بوده‌ای و اکنون او می‌دهد مزد این ارادت را شب میلاد خود امام رضا هدیه داده به تو شهادت را تو مقیم رضا شدی و مَلک می‌برد رشک این سعادت را سید قوم، خادم قوم است این‌چنین خواستی سیادت را تا خود صبح خفته‌ای، چه عجب! دیده‌ایم از تو خرق عادت را سجده در خون، قیام در آتش ای بنازم چنین عبادت را از دل آتش ای خلیل‌سرشت! باز کردی تو جاده‌ای به بهشت سیدی از تبار ابراهیم از گُل شعله‌ها ندارد بیم در ره خدمت به خلق این بار رفته‌ای تا کدام شهر و دیار؟ تا کجا رفتی؟ این چه طوفانی‌ست! رد پای تو نیز پیدا نیست آه پیدا شدی، دلم گم شد با تو راهی مشهد و قم شد زینت دوش مردمت شده‌ای زائر حج چندمت شده‌ای؟ می‌روی روی دوش رود عزا تا به دریای بی‌کران رضا ای شهید رضا! خداحافظ غم بشکوه ما! خداحافظ ای دل! ای دل! چقدر بی‌تابی؟ چشم من! تا به کی نمی‌خوابی؟ دل من! پای‌بست ساقی باش برخی چشم مست ساقی باش از شکست سبو مکن فریاد که سر خم می سلامت باد در رهش بند ننگ و نام نه‌ایم در غمش سوختیم، خام نه‌ایم کاسه خونی که در رگ و پی ماست به ره رهبری هدیه‌ی ماست محمود حبیبی کسبی 🆔 @hozehonari_ir
▪️ از سمت راهروی قبر آقای بروجردی آمدم به سمت حیاط مسجد اعظم. مردم پشت در ورودی چوبی که به سمت ضریح راه داشت ایستاده بودند. چندباری از بین شیشه‌های رنگی در داخل را نگاه کردم ببینم کی شهدا می‌آیند. چند دقیقه منتظر بودم که یک نفر دست و پا شکسته گفت: تشییع سید رئیسی اینجا؟ من که اول متوجه نشدم چه می‌گوید، نگاهی بهش کردم تا به حرف‌هاش بیشتر دقت کنم. یک مرد میانسال بود با رنگ پوست تیره و ریش‌های به غایت مشکی. سرتا پا هم لباس سفیدی پوشیده بود. گفتم: چی؟ سعی کرد دوباره سوالش را بپرسد. گفتم آره. انگار کسی را پیدا کرده بود تا به سوالاتش جواب دهد. عربی و فارسی و انگلیسی رو با هم قاطی کردم تا جوابش را بدهم. -نماز جنازه اینجا؟ -لا فقط طهران. اینجا اول طواف بعد تشییع الی جمکران. -تدفین طهران؟ -لا طهران فقط نماز. تدفین مشهد و تبریز. پیگیر بود تا بداند بقیه شهدا کجا دفن می‌شود. یکی یکی را پرسید و جواب گرفت. بعد هم مسافت قم تا تهران را پرسید که گفتم دو ساعت راه هست. صحبت‌مان گرم گرفت و از اسم و رسمش را پرسیدم گفت: غلام رضا باکستانی است. مهندسی برق در دانشگاه پاکستان خوانده بود. تازه دو روز بود که برای طلبگی به جامعة المصطفی آمده بود. رفت تا مشغول خواندن زیارتنامه شود. چفیه کوتاه دور گردنش با لباس‌های ساده و چروکش خودنمایی می‌کرد. 🆔 @hozehonari_ir
38.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️ مرور کوتاه تشییع پیکر شهدا در مشهد از زاویه پلاکاردها و دست‌نوشته‌های مردم 🆔 @hozehonari_ir
طنز در رباعیات عطار نیشابوری 🔹 حوزه هنری دهمین اولین جلسه از فصل دوم گردهمی طنز دیروز و امروز یا همان را برگزار می‌کند. 🔸مدرس این جلسه آموزشی‌ دکتر اسماعیل امینی است و در مورد طنز در رباعیات عطار نیشابوری صحبت می‌کند. ⏰ دوشنبه هفتم خرداد ساعت ۱۷ 🏢ساختمان حوزه هنری طبقه چهارم اتاق ۴۰۲ 📌 ورود برای عموم آزاد و رایگان است! 🆔 @hozehonari_ir
46.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️ خادم قرآن راستی سید! این سفر، سفر چندم بود...؟ تهیه کننده: سید علاء سیادت گروه سرود: نور مشکات شاعر: فائزه امجدیان آهنگساز: سپهر جامی تنظیم کننده: احمد آشتیانی 🆔 @hozehonari_ir
▪️ آی تاریخ مصیبت دیده از دژخیم ها ای دل خونین و باران خورده ی تقویم ها آی ای جغرافیا ، ای رودها ، ای دشت ها ای سپاه صخره های سخت ، ای اقلیم ها ماه دنبال کسی می گردد اینجا نیمه شب مه ولی دارد برای کوه ها ، تصمیم ها... بادهای سرد کوهستان کمی آرامتر...! می‌تپد نامی معطر از دل بیسیم ها وقت پرواز است ای دنیا ، ببین ققنوس را از شهادت گونه مردن ها ، نمی‌ترسیم ها ای تبر آماده شو ، تاریخ هم فهمیده است هست پایانش شهادت راه ابراهیم ها ماهرخ درستی 🆔 @hozehonari_ir
▪️ خلقش رضوی بود و مرامش علوی بود زان روی، در این حادثه ها هیچ نفرسود محبوب خدا گشت و دلِ مردم ایران شد نرم ،به سمت وی و در خاطره آسود العزةُ لِلٌه همین است و جز این نیست دیدیم به چشم، آنچه خداوند بفرمود ای سید مظلوم، چو پروانه پریدی در نزد خدا، خاطر زیبای تو آسود رفتی و شدی، عاملِ وحدت ،ولی افسوس اینگونه سفر کردنِ چالاک، چرا زود ای شمع ،دگر لشکر پروانه غریب است در غربتِ آن خادمِ ملت، چه کنی دود... امیر عاملی 🆔 @hozehonari_ir
▪️ حالا تو خود، کُنجی از حرم شده‌ای... 🆔 @hozehonari_ir
قهوه قجری در فنجان ادبیات 🔷شفیعی و بیرنگ در مقدمه کتاب درباره نام اثر نوشته‌اند:«برای کتاب، عنوان «قهوه قجری در فنجان ادبیات» انتخاب شده است. داستان قهوه قجری و اینکه در عصر قاجار چه کسانی طعم آن را می‌چشیدند موضوعی آشکار و بی‌نیاز از تفسیر و توضیح است، اما وقتی این قهوه کشنده در فنجان ادبیات و برای ادبیات آماده می‌شود، طبیعی است ناظر بر ستمی است که طبقه فرهنگ یا ذات ادبیات از حاکمیت قاجار متحمل شده است؛ به بیان دیگر، ادبیات با حاکمانی دیگر می‌توانست اوضاع متفاوتی را در این عصر سپری کند که این گونه نشد تا موضوع بازگشت، که مُعرّف و مبیّن بخشی از سردرگمی ادبیات است، در این عصر اتفاق بیفتد که در سطور پیشین درباره آن سخن به میان آمد.» 📖کتاب «قهوه قجری در فنجان ادبیات» اثری از «کمال شفیعی» و «محمدرضا بیرنگ» و به همت مرکز آفرینش‌های ادبی حوزه هنری در انتشارات به چاپ رسیده است. 🔹 این کتاب دومین جلد از مجموعه‌ای شش جلدیست که تاریخ و ادبیات ایران را به صورت محتوامحور بررسی کرده است. 🔸متن کامل خبر را [اینجا] بخوانید. 🆔 @hozehonari_ir
🗓 برنامه‌های 🔸دوشنبه هفتم خرداد ۱۴۰۳ 🆔 @hozehonari_ir
خاطرات سفر به مشهد در طنزخوانه! 🔷هجدهمین گردهمی نثرخوانی طنز «طنزخوانه» در حوزه هنری برگزار می‌شود. 🔷موضوع این جلسه به خاطرات سفر به مشهد اختصاص دارد. ⏰ سه‌شنبه هشتم خرداد، ساعت ۱۶:۳۰ 🏢حوزه هنری، طبقه چهارم، اتاق ۴۰۲ 📍ورود به این برنامه برای همه آزاد و رایگان است! 🆔 @hozehonari_ir
▪️ دلم تنگ است ای آیینه‌ها آری دلم تنگ است جواب مهربانی باز هم نامهربان سنگ است درون را غرق در دلشوره‌هایی بی‌مهابا کرد میان بالگرد و سختی این صخره‌ها جنگ است لطافت باز مغلوب خشونت‌های بی حد شد سکوت کوه در دست غمی ناکوک آهنگ است در این باران و این بوران گرفتارند مردانی که ماندن در حصار برج‌ها در پیش‌شان ننگ است خداوندا! در این عالم چرا خوبان نمی‌مانند مرام بی‌وفایی‌ها چرا اینقدر پرنگ است در این غم‌های ویرانگر، در این هذیان گرفتارم که سید آسمانی شد ولی ما پایمان لنگ است شهادت نوش جانت ای رفیق بی‌قرار من به استقبال می‌آییم و همرامان دف و چنگ است بیا لبخند بر روی لبان رهبری خشکید برای دیدنت سید علی بسیار دلتنگ است سید یعقوب کریمی 🆔 @hozehonari_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️ شهید جمهور تصاویری از عزاداری مردم کاشان در سوگ رئیس‌جمهور شهید تولید شده حوزه‌هنری کاشان 🆔 @hozehonari_ir
▪️ مرحبا انسان که  اینسان بگذرد از تن و از جامه و جان  بگذرد اهل صورت سازی جنجال نیست عاشقی کز موج و طوفان بگذرد قهرمان مردی که خود را بشکند بی شکست از خط پایان بگذرد شمع شاهد می‌تواند اینچنین از تمام خویش آسان بگذرد عطر و بوی خوش فضا را پر کند هر کجا اسفند سوزان بگذرد آن که ابراهیم عصر خویش شد از میان آتشستان بگذرد آنکه تن را جامه‌ی یوسف کند باید از تهمت، فراوان بگذرد می‌تواند شخص تسلیم و رضا در مقامی از سلیمان بگذرد کیست که در هفت‌خوان بندگی سر بلند از دام دیوان بگذرد کم کسی باشد که بر صدر آید و... از بلای پُست و عنوان بگذرد شاهد پیدا و پنهانش یکیست آنکه از پیدا و پنهان بگذرد مرد می خواهد که در اوج و فرود با دو بال عشق و ایمان بگذرد آیه های آب را ساقی شود مست از صهبای قرآن بگذرد جان فدای آنکه در آیین دوست روشنی بخش و فروزان بگذرد جاودان آن گل که در عصر خزان سرخ ماند تا زمستان بگذرد آنکه خادم باشد و مرغ حرم باید از سمت خراسان بگذرد الله‌یار خادمیان/ ارسنجان فارس    🆔 @hozehonari_ir
▪️ بدرقه تا بهشت طراح: زینب رکنیان 🆔 @hozehonari_ir
48.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️ شــــهید راه خدمت خواننده: علی حکــــیم شاعر: محمود یوسفی آهنگسازی: احسان کیان تنظیم و میکس: رضا طاهر تدوین: حمید رضایی ضبط: استودیو رهاب طراح کاور: علیرضا پورامید از تولیدات حوزه‌هنری استان البرز 🆔 @hozehonari_ir
داستان‌های یک ابرشهر دوست‌داشتنی «شهر به خاطر آدم‌هایش شهر می‌شود. گرانیگاه جمهور آدم‌های مهم و اجتماعات موثر و حوادث تاریخ‌ساز معاصر و مرکز ثقل ایران است. تهران پذیرای دوست و دشمن و میزبان همه سلیقه‌ها بوده است. تهران ملی‌ترین شهر ایران است. هنوز نفی بلد از تهران تنبیه و مجازات به حساب می‌آید، هنرمندان و نویسندگان بزرگ عموما ساکن تهران بوده‌اند، و حتی ارباب عمایم در قم با تهران در رفت‌وآمدند...» 📖 بخشی از کتاب «تهران جان» به کوشش مهدی قزلی و مکرمه شوشتری که انتشارات راهی بازار کرده است. 🔹روایت‌های این کتاب، روایت‌های بخش شهر در پنجمین دوره «جایزه داستان تهران» است که از زندگی با تهران از نگاه پانزده نویسنده جوان می‌پردازد که تجربه‌های خود را از زندگی در این ابرشهر به نگارش درآورده‌اند. 🔹در «تهران جان» سعی شده با تهران به مثابه یک شخصیت برخورد شود تا ابعاد بیشتری از آن شناخته شود. تهران شهر همه ایرانی‌هاست و از این رو نوشتن و خواندن از تهران، نوشتن و خواندن از ایران است. 🆔 @hozehonari_ir
▪️ خلقش رضوی بود و مرامش علوی بود زان روی، در این حادثه ها هیچ نفرسود محبوب خدا گشت و دلِ مردم ایران شد نرم ،به سمت وی و در خاطره آسود العزةُ لِلٌه همین است و جز این نیست دیدیم به چشم، آنچه خداوند بفرمود ای سید مظلوم، چو پروانه پریدی در نزد خدا، خاطر زیبای تو آسود رفتی و شدی، عاملِ وحدت ،ولی افسوس اینگونه سفر کردنِ چالاک، چرا زود ای شمع ،دگر لشکر پروانه غریب است در غربتِ آن خادمِ ملت، چه کنی دود... امیر عاملی 🆔 @hozehonari_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️ به هر طلوع دوباره، به آسمان سوگند که زنده‌ است شهید، به‌سان ققنوسی رهیده از هر بند... تهیه شده در شرکت سینمایی یار، شرکت سینمایی پویانو و حوزه هنری خراسان رضوی 🆔 @hozehonari_ir
▪️ باور نمی‌کرد آنچه را می‌دید، دیدی در کوه باری چشم‌های رود تر بود در مرگِ مردی چون تو گویا گریه می‌کرد آخر غروب امروز خون‌آلودتر بود باران نه، اشک ابرها می‌ریخت نم‌نم مِه نه، که بغض مرگ جاری بود در کوه ای آن که بی‌اندوه رفتی، کشت ما را امروزهای بی‌کسی انبوهِ اندوه ایمان امین خانه‌زاد چشم‌هایت از روزهای پیش رو بی بیم بودی در جنگ با فرعونیان، موسای عمران در جنگ با نمرود، ابراهیم بودی چشم و چراغ کشور ما بودی آری برگرد باز از برنگشتن دست بردار ما بی تو تنهاییم و بت‌های فراوان از راه‌های رفته برگرد ای تبردار گفتیم برمی‌گردی از آتش دوباره یک ایل را با این خیال آرام کردیم گفتیم برمی‌گردی اما برنگشتی دیروز را روز مبادا نام کردیم محمدحسین نجفی 🆔 @hozehonari_ir