▪️ #شعر
تو را باد و بوران و مه میشناسند
تو را مردم کوره ده میشناسند
تو از جنس میز ریاست نبودی
تو اهل هوای سیاست نبودی
تو را باید آن سوی اینماجرا دید
تو را باید از بند دنیا رها دید
کتاب خدا روی دستت، کجایی!
تو در کفر مطلق،صدای خدایی
چه تصویر خوبی است از قدرت دین
نماز تو در گوشه ای از "کرملین"
تو رنگ دیانت زدی بر سیاست
سکوتت شده پاسخ هر اهانت
تو گفتی که یک سینه اسرار داری
بمیرم...دلی مثل "سردار"داری
امید همه شاخه های شکسته!
صدای بلند گلو های خسته!
چراغ فروزان شبهای میهن !
از امروز در فکر فردای میهن!
اگرچه دلت زخمی از ناسزا بود
پناهتو آغوش گرم"رضا"بود
چهگفتی تودر لحظه های عبادت
چه خواندی مگر، جز دعای شهادت؟!
ببین دسته های عزادار خود را
ببینباز هم رای بسیار خود را
کجا دیده دنیا چنین ازدحامی
چنان افتخاری،چنین احترامی!
غمت ابتدای حضوری دوباره ست
سرآغاز زیبای شوری دوباره ست
برو خاطرت جمع باشد شهیدم!
دوباره تویی انتخاب جدیدم...
عاطفه خرّمی
🆔 @hozehonari_ir
10.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ویدئو
گرم و صمیمی مثل شهدای خدمت...
◾️ خاطرات شنیدنی #علیرضا_قزوه شاعر و مدیر مرکز موسیقی و سرود سازمان صداوسیما از سه شهید خدمت، آقایان رئیسی، امیرعبداللهیان و آلهاشم را میشنوید.
◾️ ویژهبرنامه #شب_خاطره حوزه هنری پنجشنبه سوم خردادماه به نکوداشت شهدای خدمت اختصاص داشت و میزبان خاطرات اهالی هنر و رسانه از خادمان ملت ایران بود.
🆔 @hozehonari_ir
حوزه هنری انقلاب اسلامی
سفرآخر آوینی در ِسفر پیدایش فکه 🔸 #پژوهشکده_فرهنگ_و_هنر_اسلامی با همکاری خانه عکاسان ایران محفل پنج
درباره «سفر آخر»
🔹 نشست سَفر آخر آوینی در سِفر پیدایش فکه که هفته قبل در پی شهادت #آیتالله_رئیسی و همراهانش؛ لغو شده بود فردا برگزار میشود.
🗓 دوشنبه هفتم خرداد
⏰ ساعت ۱۶:۳۰ الی ۱۸:۳۰
🏢حوزههنری، گالری شماره یک خانه عکاسان ایران
🆔 @hozehonari_ir
مجموعهای از داستانهای بومی و اساطیری
«داستانیهایی در این مجموعه وجود دارد که حقیقت دارند و کمتر به آن پرداخته شده است. برای مثال در یک داستان نویسنده به روستایی بعد از احداث سد کرج اشاره کرده که زیر آب رفته است. این موضوعی است که در حیطه ادبیات داستانی کمتر به آن پرداخته شده و اتفاقی واقعی قلمداد میشود که در موقعیت دراماتیک بازآفرینی شده است.»
📖بخشی از صحبتهای خسرو عباسیخودلان گردآورنده کتاب نیمه روشن ما که چندی پیش #سوره_مهر منتشر کرده است. این مجموعه داستان شامل ۱۳ داستان با محوریت داستانهای #بومی و ایرانی از نویسندگان استان البرز، استان تهران و همدان گردآوری شده است.
◽️متن کامل گفتوگو را در [پایگاه خبری حوزه هنری] بخوانید.
🆔 @hozehonari_ir
▪️ #شعر
رود بود و بی قرار خستگی نمی شناخت
اهل کار بود و کار خستگی نمیشناخت
مرد بود و دائما در نبرد تن به تن
در میان کارزار خستگی نمیشناخت
او زپا نمی نشست، تا که کم شود غمِ
مردمان این دیار خستگی نمی شناخت
آبشار و سر به زیر مثلِ چشمه ها زلال
کوه بود و استوار خستگی نمی شناخت
در هجوم هجمه ها در کمین کینه ها
همچنان امیدوار خستگی نمی شناحت
گرچه جاده غرقِ مه یا که راه پر گره
یا که جاده پر غبار خستگی نمی شناخت
رهبرت نوشته است که رییسی عزیز
این دلیرِ سربه دار خستگی نمیشناخت
سیدعلی نقیب
🆔 @hozehonari_ir
46.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️ #نماهنگ
خادم قرآن
راستی سید! این سفر، سفر چندم بود...؟
تهیه کننده: سید علاء سیادت
گروه سرود: نور مشکات
شاعر: فائزه امجدیان
آهنگساز: سپهر جامی
تنظیم کننده: احمد آشتیانی
🆔 @hozehonari_ir
▪️ #شعر
چشم بستی کم و زیادت را
از رضا خواستی شهادت را
خادمش بودهای و اکنون او
میدهد مزد این ارادت را
شب میلاد خود امام رضا
هدیه داده به تو شهادت را
تو مقیم رضا شدی و مَلک
میبرد رشک این سعادت را
سید قوم، خادم قوم است
اینچنین خواستی سیادت را
تا خود صبح خفتهای، چه عجب!
دیدهایم از تو خرق عادت را
سجده در خون، قیام در آتش
ای بنازم چنین عبادت را
از دل آتش ای خلیلسرشت!
باز کردی تو جادهای به بهشت
سیدی از تبار ابراهیم
از گُل شعلهها ندارد بیم
در ره خدمت به خلق این بار
رفتهای تا کدام شهر و دیار؟
تا کجا رفتی؟ این چه طوفانیست!
رد پای تو نیز پیدا نیست
آه پیدا شدی، دلم گم شد
با تو راهی مشهد و قم شد
زینت دوش مردمت شدهای
زائر حج چندمت شدهای؟
میروی روی دوش رود عزا
تا به دریای بیکران رضا
ای شهید رضا! خداحافظ
غم بشکوه ما! خداحافظ
ای دل! ای دل! چقدر بیتابی؟
چشم من! تا به کی نمیخوابی؟
دل من! پایبست ساقی باش
برخی چشم مست ساقی باش
از شکست سبو مکن فریاد
که سر خم می سلامت باد
در رهش بند ننگ و نام نهایم
در غمش سوختیم، خام نهایم
کاسه خونی که در رگ و پی ماست
به ره رهبری هدیهی ماست
محمود حبیبی کسبی
🆔 @hozehonari_ir
▪️ #روایت
از سمت راهروی قبر آقای بروجردی آمدم به سمت حیاط مسجد اعظم. مردم پشت در ورودی چوبی که به سمت ضریح راه داشت ایستاده بودند. چندباری از بین شیشههای رنگی در داخل را نگاه کردم ببینم کی شهدا میآیند. چند دقیقه منتظر بودم که یک نفر دست و پا شکسته گفت: تشییع سید رئیسی اینجا؟
من که اول متوجه نشدم چه میگوید، نگاهی بهش کردم تا به حرفهاش بیشتر دقت کنم. یک مرد میانسال بود با رنگ پوست تیره و ریشهای به غایت مشکی. سرتا پا هم لباس سفیدی پوشیده بود. گفتم: چی؟
سعی کرد دوباره سوالش را بپرسد. گفتم آره. انگار کسی را پیدا کرده بود تا به سوالاتش جواب دهد. عربی و فارسی و انگلیسی رو با هم قاطی کردم تا جوابش را بدهم.
-نماز جنازه اینجا؟
-لا فقط طهران. اینجا اول طواف بعد تشییع الی جمکران.
-تدفین طهران؟
-لا طهران فقط نماز. تدفین مشهد و تبریز.
پیگیر بود تا بداند بقیه شهدا کجا دفن میشود. یکی یکی را پرسید و جواب گرفت. بعد هم مسافت قم تا تهران را پرسید که گفتم دو ساعت راه هست.
صحبتمان گرم گرفت و از اسم و رسمش را پرسیدم گفت: غلام رضا باکستانی است. مهندسی برق در دانشگاه پاکستان خوانده بود. تازه دو روز بود که برای طلبگی به جامعة المصطفی آمده بود.
رفت تا مشغول خواندن زیارتنامه شود. چفیه کوتاه دور گردنش با لباسهای ساده و چروکش خودنمایی میکرد.
🆔 @hozehonari_ir
38.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️ #نماهنگ
مرور کوتاه تشییع پیکر شهدا در مشهد از زاویه پلاکاردها و دستنوشتههای مردم
🆔 @hozehonari_ir
طنز در رباعیات عطار نیشابوری
🔹 #دفتر_طنز حوزه هنری دهمین اولین جلسه از فصل دوم گردهمی طنز دیروز و امروز یا همان #طنز_آمیز را برگزار میکند.
🔸مدرس این جلسه آموزشی دکتر اسماعیل امینی است و در مورد طنز در رباعیات عطار نیشابوری صحبت میکند.
⏰ دوشنبه هفتم خرداد ساعت ۱۷
🏢ساختمان حوزه هنری طبقه چهارم اتاق ۴۰۲
📌 ورود برای عموم آزاد و رایگان است!
🆔 @hozehonari_ir
46.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️ #نماهنگ
خادم قرآن
راستی سید! این سفر، سفر چندم بود...؟
تهیه کننده: سید علاء سیادت
گروه سرود: نور مشکات
شاعر: فائزه امجدیان
آهنگساز: سپهر جامی
تنظیم کننده: احمد آشتیانی
🆔 @hozehonari_ir