eitaa logo
مؤسسه حیات طیبه
1.3هزار دنبال‌کننده
209 عکس
45 ویدیو
158 فایل
کانال رسمی اطلاع‌رسانی مؤسسه آموزشی پژوهشی فرهنگی حیات طیبه 🏢 مکان: قم، بلوار امین، کوچه ۸، اولین فرعی سمت راست، انتهای کوچه، پلاک ۸۱. صفحه آپارات: https://www.aparat.com/hti_ir 📬 ارتباط با ادمین: 🆔 @hti_ir_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم میلاد حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها و روز دختر را خدمت همه بزرگواران به خصوص دختران مکرم تبریک عرض می کنم. زیاده عرضی نیست و نه فعلا حوصله اش. فقط یک نکته: شاید هیچ چیز به اندازه دیدن فرزندان شهدای مدافع حرم به خصوص دختران کوچک آنها که در فراق پدرانشان می گریند طلبه تنبل را شرمنده نکند. البته این تجربه شخصی است. گاهی که این عزیزان را می بینم احساس می کنم در مقابل هر لحظه تنبلی و بی حوصلگی یا بهانه تراشی ها چه جوابی دارم. چگونه در مقابل پدر جوانی که رفت و فرزندان خردسالش را به یادگار گذاشت سر بلند کنم وقتی می بینیم روزم آنچنان که باید در جهاد نگذشت. وقتی جهادگونه درس نمی خوانم وقتی قرار است همه چیز فراهم باشد و با شکم سیر و دل فراغ به سراغ مطالعاتم بروم حتما حق آن عزیزی که از جان و مال و جگرگوشه هایش گذشت به جا نیاورده ام. حق که هیچ. آن اندک وظیفه ای که داشته ام نیز ادا نشده. اگر همه عمر در راه اعتلای اسلام درس بخوانم آیا می توانم یک ناله گریان دخترکی خردسال که بر جنازه پدر تازه برگشته اش دلها را ریش می کند جبران کنم. هیهات. روز دختر را به خصوص به دختران معظم شهدا باید تبریک گفت. ان شاء الله که شرمنده شهدا نمانیم. الاحقر: قربانی همدانی 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 کانال تأمّلات طلبگی: @ghorbani_hamedani
بسم الله الرحمن الرحیم بزرگواران با توجه به اهمیت این مقاله که ممکن است کل شخصیت علمی ما را دستخوش تغییر قرار دهد ان شاء الله نظرات و سوالات شما را در مورد این مقاله به ترتیب منتشر می کنیم. منتظر نظرات شما بزرگواران هستیم.
دیدگاه شماره 1: 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 سلام خدمت استاد گرامی از مقاله بسیار قابل استفاده بود ولی کو گوش شنوا ... همان ایده هایی که در سال منطق دو مطرح می فرمودید با دقت به رشته تحریر در آمده. اما چند نکته قابل اشاره بنظر می رسه : - در سیر آموزش سن محصل بسیار حائز اهمیت است و قابل توجه است مثلا بیشتر کسانی که ایده های درخشان دارند (تا آنجا که بنده اطلاع یافتم) در سنینی کمتر از سی سال شکل گرفته است. شاید بگوییم مرحله دوم در بهترین زمان باید پیش از ۲۵ تا ۲۶ سال پایان یابد. علی ای حال مسئله سن کم اهمیت نیست و خوب بود بدان توجه میشد. - بنظر در موضوع «پیش مطالعه» پیش فرض هایی را در نظر گرفتید که امکان جایگزینی دارد - اگر قرار باشد که استادانی نقاد، دانش آموزانی نقاد را بار بیاورند خود استادان چه زمانی این آموزش را باید دیده باشند در حالی که طبیعتا باید از دل حوزه فعلی بیرون آمده باشند (خوب بود مکانیسمی در این رابطه پیشنهاد میدادید) - اگر تا سنین ۲۰ یا ۲۵ سالگی فرد را فقط مختص مرحله تصورات بدانیم شاید نتوان از آن به بعد مرحله دوم را محقق ساخت. شاید بهتر باشد مرحله دوم را با غلظت کمی با شروع مرحله اول آغاز کرد و به مرور این غلظت را بیشتر کرد. به نوعی امتزاج این دو مرحله بنظر بهتر می آید که به مرور مرحله اول رقیق شود و مرحله دوم غلیظ شود. مثل اینکه از سوم دبستان تحلیل سؤالات رو و شیوه تفکر را به مرور به داتش آموز یاد دهیم.
مؤسسه حیات طیبه
#بایسته_های_علمی_عالم_دینی_عصر_انقلاب دیدگاه شماره 1: 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 سلام خدمت استاد گرامی از مقاله
: سلام علیکم ممنون برادر عزیز نکاتی که فرمودید بسیار قابل تامل است اما این مقاله صرفا پیشنهاد یک روش مطالعه است که باید جدی گرفته شود. به نظر حقیر این مقاله باید تبدیل به یک کتاب چند جلدی شود و زوایای پیدا و پنهان آن بحث شود. نکته ای که در باره مرحله تصور فرمودید که تا سن 25-26 سالگی باید به این مرحله اختصاص یابد به نظر حقیر چنین نیست که خودتان هم اشاره فرمودید. طلبه پایه اول بعد از مطالعه نحو باید در پایه دوم نحو را به شکل اجتهادی مطالعه کند. همچنین منطق را. یعنی این سه مرحله در هر علمی باید وجود داشته باشد و لذا طلبه در همان سالهای ابتدایی درگیر مرحله تصدیق می شود. بازهم تشکر می کنم.
✅چند توصیه استاد احمد عابدی به طلبه ها: ✅اول اینکه بدانید شما نسبت به امکانات موجود مدیون هستید؛ نه فقط امکانات در یک مدرسه بلکه نسبت به تمامی امکانات موجود در شهر قم مدیون هستید؛ کتابخانه ها، علما، جو معنوی و… ✅دوم اینکه شما بایستی آینده نگر باشید و این در رعایت چند نکته است↪️ 1️⃣بدانید آینده شما با دعای پدر و مادر یا نفرین ایشان رقم می خورد. 2️⃣رضایت استاد و مدیر مدرسه بسیار مهم است. اگر کسی دلش از دست ما شکست، عاقبت بخیر نخواهیم شد؛ مثلا استادی که شب نخوابیده و مطالعه کرده اما بواسطه کم کاری شما ناراحت شود، اگر نفرین هم نکند همین که دلش شکست موجب بدبختی انسان می شود. 3️⃣آگاه باشید که عمرمان محدود است و بایستی آن را غنیمت بشماریم. 4️⃣رعایت نظم از اساسی ترین ملزومات طلبگی می باشد. 5️⃣در کتاب و درس خود بسیار دقت داشته باشید. دقت در درس را تمرین کنیم، درس را سرسری نگیریم. در عبارات کتاب و سخن گفتن و نوشتن دقیق باشیم. 6️⃣قلم به دست باشید و بنویسید، معروف است که «الکتاب لایضیء حتی یظلم» کتاب نور نمی دهد تا اینکه سیاه شود. 7️⃣جنبه های معنوی را زیاد اهمیت دهید. عمرمان ارزش گناه کردن ندارد. بد است که بگوییم سرباز امام زمان عجل الله فرجه هستیم و نماز شب نخوانیم! نافله نخوانیم! قرآن کم بخوانیم یا غلط قرآن بخوانیم! خیلی بد است. 8️⃣به نماز جماعت و قرائت دعا و توسل به اهل بیت علیهم السلام اهتمام داشته باشید؛ اما افراط هم نکنید. 9️⃣ چهارده ختم قرآن برای 14 معصوم علیهم السلام در انسان تحول ایجاد می کند. کانال درسهای استاد احمد عابدی در ایتا @Ahmad_abedi2
بسم الله الرحمن الرحیم ✅ بیان می شود که سوالات فرعی پژوهش همان سوال اصلی است که بخش بخش شده است، درست مانند کیکی که تکه تکه می کنیم که اگر همه آن اجزاء را در کنار هم قرار دهیم باز هم همان کیک اولیه می شود. در این حالت سوال اصلی غیر از سوالات فرعی و به نوعی جامع آنها باید باشد. این تلقی عمومی از سوالات فرعی است. در برخی موارد سوال اصلی ما به گونه ای است که خود سوال قابل تفکیک و شکستن است. مثلا اگر بخواهیم یک مطلب را از سه زاویه مختلف بررسی کنیم هر کدام از آنها می توانند یک سوال فرعی باشند. در این صورت ما سوال را می شکنیم و از میان سوال اصلی چند سوال فرعی را استخراج می کنیم. در مقابل گاهی پاسخ به سوال اصلی به یک فرایند نیاز دارد. به تعبیر دیگر گاهی ما برای پاسخ به یک سوال اصلی باید یک مسیر را طی کنیم. در اینجا اگر بخواهیم پژوهش را تبدیل به چند بخش کنیم هر بخش، پاسخ به قسمتی از سوال فرعی نیست بلکه گاهی این بخش ها مقدماتی هستند برای پاسخ به سوال اصلی. در این حالت ما سوال اصلی را نمی شکنیم بلکه پاسخ را تکه تکه کرده و هر مرحله را به مثابه یک فصل یا بخش ارائه می کنیم. بنابراین هر بخش از پژوهش های این گونه، بخشی از جواب به سوال اصلی است نه جواب به بخشی از سوال اصلی (دقت) در حالت اول ما سوال اصلی را شکسته ایم لذا مناسب است که با چیزی به نام سوال فرعی روبرو باشیم. سوال فرعی بخشی از سوال اصلی است. اما در حالت دوم حداقل در برخی موارد بخش ها و فصلهای پژوهش پاسخ به سوالات مقدماتی هستند. لذا ما در اینجا با سوالات فرعی روبرو نیستیم بلکه با سوالات مقدماتی روبرو هستیم. اگر چنین باشد در این صورت ممکن است بخش آخر یا یکی از فصلهای نهایی پژوهش جمع بندی موارد گذشته و پاسه به سوال اصلی باشد. طبیعی است که این بخش بدون پاسخ به آن سوالات مقدماتی قابل پاسخ نیست لذا این فصل در واقع پاسخ به سوال اصلی است مشروط به اینکه آن فصلهای مقدماتی هم وجود داشته باشد. طبق این بیان در برخی پژوهش ها ما سوالات فرعی نداریم. لذا پیشنهاد این است که در بخش سوالات فرعی و ساختار پژوهش به جای نوشتن سوالات فرعی روال حل مساله بیان شود و کیفیت پاسخ به سوال اصلی مطرح شود اعم از اینکه این پاسخ با شکستن سوال اصلی همراه است یا یک فرایند مرحله به مرحله که در آخر آن به حل سوال اصلی می رسیم. پ.ن.1: البته برای هر کدام از این موارد ان شاء الله مثالهایی باید زده شود که سعی می کنم به زودی تقدیم کنم. پ.ن.2: این مطلب را با یکی از اساتید خوب و مطرح پژوهش (حفظه الله) هم مطرح کردم و ایشان هم اشکال را پذیرفتند و آن را نیازمند دقت و تامل دانستند. ان شاء الله منتظر تاملات بزرگواران هستیم. 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 کانال تأمّلات طلبگی: @ghorbani_hamedani
مؤسسه حیات طیبه
بسم الله الرحمن الرحیم ✅ #تاملی_در_سوالات_فرعی_پژوهش بیان می شود که سوالات فرعی پژوهش همان سوال ا
بنده در چندین مقاله با چنین مشکلی مواجه بودم. اگر در این زمینه تجربه ای دارید خوشحال می شویم که آن را با ما به اشتراک بگذارید. منتظر تاملات بزرگواران و اساتید محترم هستم.
مؤسسه حیات طیبه
بسم الله الرحمن الرحیم ✅ #تاملی_در_سوالات_فرعی_پژوهش بیان می شود که سوالات فرعی پژوهش همان سوال ا
نوشته جناب آقای مازنی حفظه الله مدیر ترویج پژوهش حوزه علمیه و سردبیر مجله رهنامه پژوهش در مورد متن "تاملی در سوالات فرعی پژوهش" 👇👇👇 سلام علیکم و رحمت الله دقت نظر شما در تبیین سوالات فرعی، نوع بندی و تمایز بین انواع آن جالب توجهه و با آن موافقم و چند نکته خدمت شما تقدیم می کنم. ۱. فهم سوال تحقیق، چیستی و ماهیت آن و نقشی که در ساختار تحقیق دارد و نیز کارکرد آن مهم است. اینکه سوال تحقیق چگونه متولد می شود؟ مساله تحقیق (و بیان مساله)چه نقشی در شکل گیری آن دارد؟ و مانند آن. می دانیم که مساله از طریق طرح آن و تبیین مساله، اهداف، فرضیه و سوالات تحقیق به خواننده منتقل می شود. با سوال زوایای مجهول مساله روشن می شود و ابعاد مه آلودش ابهام زدایی می شود. یعنی صورت مساله با سه بیان جملات مصدری(هدف)، خبری(فرضیه)و استفهامی تبیین می شود. اما اینکه سوالات فرعی آیینه تمام نمای سوال اصلی است یا فرایند حل مساله نکته دیگری است. پژوهش فرایند حل مساله و تولید علم است. از این رو کل تحقیق در فرض نخست مورد اشاره شما به دو بخش مقدمات و فرایند تولید علم اشاره دارد یعنی بخش نخست در قالب کلیات و طرح مساله و بخشهای بعدی حل مساله از طریق کنکاش علمی و پاسخ به سوالات تحقیق به دست می آید. سوالات فرعی در راستای حل مساله است و با توجه به مولفه هایی نظیر سادگی و دشواری پژوهش به دو صورت می تواند باشد. ۱. به خودی خود اصالت داشته و پاسخی اصلی برایش محسوب شود. مثلا اگر بخواهید نقش یک مفهوم اخلاقی(مانند راهبرد فریب در نظریه 5p مینتزبرگ) را در مواضع سیاسی مرحوم آخوند بشناسید فصلی به مبانی اخلاقی آخوند می پردازید. که ای بسا استخراج این مبانی جنبه اصطیادی داشته باشد. یعنی باتوجه به اینکه هیچ اثر اخلاقی از ایشان منتشر نشده کار محقق دشوار بوده و فصل مستقلی( که البته کاربرد آن در فصل نهایی تحقیق روشن می شود)، به آن اختصاص می یابد. این فصل اگر چه تبعی است ولی مستقل نیز هست. ۲. و چه بسا این فصل جنبه تدوینی(به قدر حاجت برای محقق) ایفا نماید. مثلا اگر همین عنوان تحقیق برای استخراج مواضع اخلاقی مرحوم امام(که آثار مستقل اخلاقی دارد)، باشد. هر دو صورت به دنبال پاسخ به این سوال فرعی است: مبانی اخلاقی آخوند/امام خمینی کدام است؟ در صورت دوم جنبه مقدمی برای سوال اصلی خواهد داشت. پس در دومی هم اگر چه تدوینی است، اما مانند کلیات تحقیق بی جان نیست، بلکه ریتم تحقیق کمی تندتر می شود. البته نه به تندی ریتم صورت نخست که جنبه تولیدی دارد. تمایز ظریف مورد اشاره شما به تفاوت مساله در فرایند حل مساله مرتبط است. نکته دیگر اینکه نفی و اثبات برخی از مولفه ها نظیر فرضیه تحقیق ناظر به نوع تحقیق متفاوت خواهد شد. ما ملزم به داشتن فرضیه در همه پژوهش هایمان ولو بلغ مابلغ نیستیم. کما اینکه درباره سوالات فرعی اینچنین است. البته اصل بر داشتن سوالات فرعی است. 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 کانال تأمّلات طلبگی: @ghorbani_hamedani
مؤسسه حیات طیبه
✅ #تاملی_در_سوالات_فرعی_پژوهش #دیدگاه نوشته جناب آقای مازنی حفظه الله مدیر ترویج پژوهش حوزه علمیه و
گاهی آنچه به عنوان مقدمه مطرح می شود خود می تواند یک سوال مستقل اما کوتاه پژوهشی باشد که البته فی نفسه چندان ضرورت و جذابیتی برای حل آن متصور نیست الا اینکه حل آن، راه را برای حل همین مساله اصلی پژوهش فراهم کند. گاهی حل مساله پژوهش دقیقا به حل همین مساله مقدماتی مربوط است. چه بسا حل خود مساله و ابتکاری که در آن وجود دارد مجموعا 3 صفحه شود اما برای رسیدن به این مساله باید آن مساله مقدماتی را به خوبی حل کرد. غرض اینکه چه بسا حل مساله پژوهش به حل یک یا چند مساله مقدماتی مربوط باشد. یا اینکه محقق مسیری را برای حل معرفی کند که در این مسیر چند ایستگاهش همین مسائل مقدماتی باشند. نکته دیگر اینکه به نظر می رسد ما هم در طرحنامه ها و هم در فعالیت ذهنی پژوهشگر پیش از شروع پژوهش باید از جهت وجود سوالات فرعی تجدید نظر کنیم. به نظر می رسد ما نیازمند سوالات فرعی نیستیم بلکه محقق وقتی مساله اش را شناخت و ضرورت انجام آن را درک کرد باید به این سوال پاسخ دهد که چگونه قرار است به این مساله پاسخ دهد. در واقع فرایند پاسخ گویی به مساله اصلی چیست. طبیعتا این فرایند از چند مرحله تشکیل می شود که در گزارش تحقیق خود را به صورت فصول مختلف نشان می دهد. این مراحل ممکن است از شکستن سوال اصلی به دست آید و ممکن است به صورت دیگری باشد که برخی مراحل جنبه مقدمی برای برخی مراحل دیگر باشد. به نظر می رسد توجه به چیستی، چرایی و چگونگی حل مساله پژوهش باید در طرحنامه مطرح باشد و بقیه مطالب مانند عنوان، ساختار، سوالات فرعی در طرحنامه ضروری نیست.
مؤسسه حیات طیبه
#تاملی_در_سوالات_فرعی_پژوهش #پاسخ گاهی آنچه به عنوان مقدمه مطرح می شود خود می تواند یک سوال مستقل
ادامه: این مثال هم به ذهن می رسد که وقتی قرار است مثلا ماشینی ساخته شود ابتدا باید قطعات آن به طور جداگانه ساخته شوند و در مرحله نهایی این قطعات مونتاژ شوند. در برخی پژوهشها فصل آخر کار مونتاژ را انجام می دهد و مراحل دیگر کار قطعه سازی را. در این صورت عنوان کلی پژوهش با عنوان فصل آخر به لحاظ ماهوی (نه صرفا لفظی) یکی خواهد بود.
بسم الله الرحمن الرحیم نکته ای از یکی از اساتید بزرگ و از شاگردان مرحوم آیت الله بهجت (رضوان الله علیه) در روایت عنوان بصری حضرت صادق علیه السلام در جواب سوال از حقیقت عبودیت سه چیز را مطرح می فرمایند که اولین آن چنین است: ✅ أن لا یری العبد لنفسه فیما خَوَّله الله تعالی ملکا ✅ خوّل به معنای اعطا کردن است یعنی عبد در آنچه خداوند به او عطا کرده برای خود ملکیتی نبیند و خود را مالک هیچ امری از امور خود از جمله سلامتی، بدن قوی، ذهن قوی، علم، مال، خانواده و غیره نبیند. بنده هیچ ندارد. نکته ای که ایشان می فرمودند در مورد همین خول است. چرا خول فرمودند و اعطی نفرمودند. ایشان معتقد بودند که چه بسا از باب اشتقاق کبیر، خول با خیل و خیال دارای معنای نزدیک باشد و با این کلمه به این اشاره دارند که آنچه که به شما داده شده را شما خیال می کنید که مال شما است و به شما داده شده است. مال شما نیست. به خیال نیفتید که علمی که دارم یا تیزهوشی یا مال و اولاد و غیره مال من است. این بخش از روایت می خواهد بفرماید که بنده این خیال و پندار را نمی کند که مالک چیزی است. پ.ن: چقدر تواضع ساده خواهد بود اگر همین یک روایت در جان ما بنشیند. چقدر بود و نبود برخی چیزها و افراد در نزد انسان ساده خواهد بود اگر بدانیم آنچه هست و نیست مال ما نیست. البته که می دانیم اما در این روایات و روایات و آیاتی از این دست نیازمند دانستنی از جنس دیگری هستیم. باید همه وجودمان همین سخن را فریاد بزنند. تا به این حد نرسیدیم بدانیم به توحید و بندگی نرسیده ایم. 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 کانال تأمّلات طلبگی: @ghorbani_hamedani
686.3K
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸 🔊 ⏰ زمان: ۴:۴۷ ✅ نوشتن چه مواردی در یک طرحنامه الزامی است؟ چه توجیهی برای نوشتن این موارد وجود دارد؟ 🔹هر طرحنامه فقط باید دارای سه بخش چیستی، چرایی و چگونگی باشد. 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 کانال تأمّلات طلبگی: @ghorbani_hamedani