🌟🌟🌟 میلاد با سعادت کریم اهل بیت، حضرت امام حسن مجتبی (ع) مبارک باد.
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
♻️ حوزه علمیه، سنت های کارآمد
╔═🔻🔻════╗
@hzsk_ir
╚════🔺🔺═╝
🔽🔽 عضویت در کانال 🔽🔽
🆔 https://eitaa.com/hzsk_ir
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
📝 گزارشی از وضعیّت بغرنج مدرسهٔ حجتیّهٔ قم در سالهای ۱۳۳۹ و ۱۳٤۰ ه ش
🎙 از گفتوگوی رضا تاران با شیخ حسن ممدوحی کرمانشاهی (در: www.rezataran.ir، یکشنبه ٢٥ / ۱۲ / ١٣٩٢)
🔹 «ما در مدرسهٔ حجّتیه خیلی صدمه خوردیم، فوقالعاده! وضعیّت مدرسه یک جوری بود که الآن من فکر میکنم که ما راستیراستی چرا نمردیم یا مثلاً چهطور شد که ما از آنجا سالم دررفتیم؟!
🔸 مدرسه صاحب نداشت. مرحوم آقای حجّت که به رحمت خدا رفته بود، پسری داشت که صلاحیت برای تولیت مدرسه نداشت. مراجع آن وقت هم مدرسه را رها کرده بودند. سیمهای برقش همه خراب بود، آب نداشت، در زمستان آبِ کاسه در داخل حجره تا ته یخ زده بود، یعنی حجرهٔ ما مثل فریزر بود، واقعاً میگویم، درهای حجره وضعیّتی نداشت، پا که میگذاشتیم روی زیلو، پاهایمان یخ میکرد، دستهای ما از سرما ورم میکرد. تنها خدمتی که حوزه به ما آن وقت میکرد، اوّل عرض کنم که، آخرهای آذر یا اوایل دی پنج مَن زغال میخریدند میریختند پشت درِ حجره که این برای زمستانتان. خلاصه مصیبتی بود.
🔹 مدرسهٔ حجّتیه خیلی بزرگ است، شاید مثلاً دو سه هکتار است. دستشویی مدرسهٔ حجّتیه هم آن طرفِ مدرسه بود و ما هم این ضلع مدرسه بودیم. کسی که میخواست تا دستشویی برود و بیاید، بیست دقیقه طول میکشید تا بخواهد برود آنجا یک آفتابه بردارد، از آنجا بیاورد لب حوض، با آب پر کند و با خود ببرد. بعد، حوضش هم پر از این کرمریزهها بود. اصلاً نمیشد. من هم چشمم تراخم گرفت در آنجا، که دو سه دفعه هم رفتیم تهران پشت چشم ما را تراشیدند، عمل کردم. یک دفعه هم تو مطبّ دکتر ضعف کردم، نمیتوانستیم وضو بگیریم.
🔸 میرفتیم خدمت آقای زنجانی، آقای زنجانی متصدّی مدرسه شده بود، آیةالله #سید_احمد_زنجانی، پدر بزرگوار آیةالله حاج آقا موسی. خُب ایشان هم بسیار مرد شایسته و محتاطی بودند. گفتیم: آقا، ما شبها که مطالعه میکنیم، چراغی که روشن است کشش ندارد برای مطالعه کردن. گفتند که: کسی نیست که پول بدهد شما یک مقوّا ببرید بندازید روی لامپ؟! ما این کار را هم کردیم. رفتیم گفتیم: آقا، ما این کار را هم کردیم، فایده ندارد. اینقدر التماس کردیم تا اجازه دادند لامپ ٦٠ را تبدیل بکنیم به لامپ ١٠٠ و مشغول مطالعه میشدیم. این وضع این مدرسه بود.
🔹 یک رخشورخانهای داشت که شما شاید از چند متریاش رد میشدی بوی رخشورخانه آدم را اذیّت میکرد. آن وقت مجبور بودند طلبهها بروند آنجا. یک آبِ حوضی داشت معلوم نبود مضاف [است] یا مطلق؛ آن وقت لباسها را آنجا میشستند، بعد بوی گند میداد.
🔸 آن سال هم سالی برفی بود. خیلی برف میآمد. مدرسهٔ حجّتیه آب انبارش بیستوسه پلّه میخورد میرفت پایین. ما هم اجازه گرفته بودیم که با آبِ آبانبار وضو بگیریم. آقای زنجانی گفت: به شرطی که شما بروید یک آفتابه آب از آبانبار بیاورید بیرون، لب باغچه وضو بگیرید! خب ما هم گاهی از اوقات آب خوردنمان هم همان بود. با همان هم غذا میپختیم. یک کوزهای دستمان بود، یک آفتابه هم دست دیگرمان، برویم پایین بیستوسهتا پلّه. چراغ هم نداشت. شبِ تاریک برف که میآمد، این برفها، کسی نبود این برفها را پارو کند. یخ میکرد قلمبه قلمبه. اینجوری شب تاریک بیستوسه پلّه غرق یخ، میخواست ما برویم، یک دستمان کوزه، یک دستمان آفتابه، که برویم آب بیاوریم بالا! من یادم هست آن وقت آمدند به ما گفتند که: کوهنوردها قلّهٔ فلانجا را فتح کردند. گفتم: خدا پدرت را بیامرزد، بگو اگر راست میگویی بیا از این پلّهها برو پایین. وضعیّت اینجور بود.
🔹 ... ما در منزلمان [در کرمانشاه] دو نفر مستخدم داشتیم. خلاصه خیلی راحت زندگی میکردیم. ولی من این زندگی را رها کرده بودم و طلبگی را انتخاب کرده بودم.
🔸 ... شبهای جمعه حاج آقا حسین فاطمی بود، از شاگردهای مرحوم آقا میرزا آقا جواد [ملکی] تبریزی بود، درس اخلاق داشت شبهای جمعه. ما میرفتیم آنجا. ایشان درس اخلاق برای طلبهها میگفت. بعد بالای منبر میگفت: آقا تو طلبهای؟ تو بطلهای! تو چه کار میکنی؟ با آن وضعمان گریه میکردیم!
🔹 ... مدرسهٔ حجّتیه دو طبقه هست. اگر شب، بعد از نماز مغرب و عشا، کسی میان این راهرو کفشش صدا میداد یا بلند حرف میزد، تا ته سالن که میرسید درِ چند تا از حجرهها باز شده بود! اعتراض میکردند: آقا، شب تحصیلی است، چه خبر است؟ در مدرسهٔ حجّتیهای که در آن زمان شاید صدها بلکه شاید پانصد طلبه داشت، کمترین صدایی نمیآمد.
🔸 کتابخانهٔ آن وقت چهار از شب رفته باز بود و کتاب گیرِ طلبهها نمیآمد. بعد مثلاً طلبه مکاسب میخواند، دور تا دورش حاشیه بود، ... کفایه میخواندند، تمام حواشی کفایه را هم مطالعه میکردند. پیشمطالعه میکردند. من در فقه با هممباحثهمان پیشمباحثه میکردیم. ... طلبه هیچ همّی نداشت الّا اینکه درس بخواند.»
#سید_محمد_حجت_کوهکمری
#حوزویات
🔺برای تکریم علمای شیعه همت نیست!
▫️رهبر معظم انقلاب:
💢آقایان آمده بودند شکایت میکردند که برای خواجوی کرمانی سالگرد گرفته میشود و مبلغی هزینه میگردد، اما مثلاً برای #شیخ_مفید سالگرد گرفته نمیشود. این حرف درستی هم هست؛ یعنی شخصیت شیخ مفید، با شخصیت خواجوی کرمانی قابل مقایسه نیست. اگر شیخ مفید را محاسبهاش کنیم و اندازهاش مثلاً صد باشد، خواجوی کرمانی هشت و نیم است؛...
⚡️به آقایان گفتم که به نظر شما این اشکال بر چه کسی وارد است؟ شما خیال میکنید که دولت جمهوری اسلامی نشسته سالگرد خواجو را تصویب کرده است؟ نه، آدم با همتی در کرمان، چون همشهری خواجو بوده، به نظرش رسیده که چهطور است یک سالگرد برای خواجو بگیریم؛ بعد دوندگی کرده، این را دیده، آن را دیده، پولی جمع کرده، زحمتی کشیده، و این مراسم سالگرد درست شده است.
💠شما که در حوزهی قم نشستهاید و شیخ مفید را میشناسید، کدامتان دویدهاید، سراغ این و سراغ آن رفتهاید، ولی برای شیخ مفید سمینار گرفته نشد، که حالا اعتراض میکنید؟ آقایان ساکت شدند! بعد من گفتم هزار نفر هستند؛ شما از شیخ مفید بگیرید و همینطور جلو بیایید. بزرگان، علما، با رتبههای عظیم، از لحاظ علمی، از لحاظ ادبی، از لحاظ جایگاهشان در بنای عظیم معارف اسلامی - مثل خواجه نصیر، ابنادریس و دیگران - هستند، اما همت نیست! به نظر من، این بیهمتی در خیلی جاها هست.
#کلام_رهبر
📆۱۳۷۰/۰۷/۲۸
♨️ #سیره_علما؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما
@sireyeolama
💢مدیریت مدبّرانه سید مرتضی
✔️آیتالله جوادی آملی:
🔹 سید مرتضی، مبتکر خوبی بود، وضع مالیاش هم خوب بود حوزه علمیه نجف را سامان داد و بخشی از املاک خودش را وقف طلبهها کرد که بخشی از اموال را به اینها بدهند که اینها کاغذ تهیه کنند.
🔸همین سید مرتضی طلبهها را شناسایی کرد دید این شیخ، طلبه جدّی است، خوش استعداد است، خوش فهم است، خوش درک است، به این ماهانه دوازده دینار شهریه داد، این را پروراند، زیر بغلش را گرفت، این شد شیخ طوسی!
🔹ماهی دوازده دینار به او شهریه داد که او فارغ البال باشد بعد بشود شیخ طوسی؛ دیگری را شناسایی کرد دید به اندازه شیخ طوسی نیست، به او ماهی هشت دینار شهریه داد، او هم شده قاضی ابن براج و از فقهای نام آور ما شد.
🔸این را می گویند مدیریت که نیروها شناسایی بشوند چه در حوزه چه در دانشگاه، تا آن که نخبه است آن که فرهیخته است هدر نرود. / درس اخلاق ۱۳۸۸/۱۰/۱۷
🆔 https://eitaa.com/ijtihad
🔺تحول به معنای کنار گذاشتن سنتهای اصیل حوزوی نیست
💠 آیت الله مروی در مراسم بزرگداشت روز معلم و تجلیل از اساتید حوزه علمیه تهران گفت: تحول را قبول داریم؛ اما همانطور که رهبر معظم انقلاب – مد ظله العالی – فرمودند، این به معنای کنار گذاشتن شیوههای سنتی بسیار کارآمد حوزه علمیه و تبدیل آن به شیوههای رائج دانشگاهی امروز نیست.
#تحول
#سنت_های_حوزوی
#روز_معلم
🌐 www.schowzeh.ir/u/13d
🆔 @schowzeh
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📻 قوهٔ فقهیه در آثار فقها
🎙استاد محمدجواد لنکرانی:
🔹یکی از کارهای اساسی طلبه اینست که بعضی از متون فقهیه را که دیگر مورد درس و بحث قرار نمیگیرد، یک دوره، مطالعه یا مباحثه کند
📚تذکره مرحوم علامه
📚مستند الشیعه مرحوم نراقی
📚کتاب ریاض که قبلاً متداول بوده
📚مسالک الأفهام شهید ثانی
🔹اگر انسان بخواهد قوهی فقهی پیدا کند، اکتفای بر کتابها[ی رایج] کافی نیست. محصول عمر یک فقیه، شده یک دوره کتاب فقهی. روش استدلال، اعتماد به اقوال آنها را باید بررسی کرد و از اوقات فراغت میتوان بهره برد»/ کارگروه علمی إحیاء
🆔 https://eitaa.com/ijtihad