eitaa logo
ریحانه
39 دنبال‌کننده
51 عکس
18 ویدیو
5 فایل
🌸واحد خواهران انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه سمنان 🌱کارگروه زنان و خانواده🌱 کانال تلگرام: https://t.me/iasu_reyhanee
مشاهده در ایتا
دانلود
39.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ 📻رادیو چکاد 🌺حافظ منشین بی‌مِی و معشوق زمانی🍃 🌺که‌ایّامِ گل و یاسمن و عیدِ صیام است🍃 💌 عید سعیدفطر بر تمامی فطرت های بیدار مبارک باد. 📻همکاران این نسخه از رادیو چکاد: ریحانه اصلاحی حکیمه دولتخواه حدیثه سادات حسینی 🌐 Website: Iasu.ir 🆔 Channel: @Iasu_ir، @iasu_reyhanee
من میترا نیستم.m4a
14.35M
‌ ﷽ ‌📖کتاب صوتی °•°•{من میترا نیستم}•°•° 🎬 قسمت چهارم 🎙گوینده :آیه 📌کاری از کارگروه رادیو چکاد
((فرزند ششم)) سر بچه ششم باردار بودم که یک خانه شرکتی دو اتاق، در ایستگاه ۴ فرح آباد، کوچه ۱۰، پشت درمانگاه شرکت نفت به ما دادند. خانه ما نبش خیابان بود. همه می‌دانستیم که قدم تو راهی خیر بوده که بعد از سال‌ها ، از مستاجری و اساس کشی نجات پیدا کرده بودیم. از آن به بعد خانه مستقل دست مان بود و این آخرین خوشبختی و راحتی برای خانواده ۸ نفره ما بود . مدتی بعد از اساس کشی به خانه جدید ،درد زایمان به سراغم آمد. دو روز تمام، درد کشیدم .جیران ، سواد درست حسابی نداشت و کاری از دستش بر نمی‌آمد .برای اولین بار و بعد از ۵ زایمان طبیعی در خانه . مرا به مطب دکتر مهری بردند.آن زمان، یک آبادان بود و یک خانم مهری ...
مطب او در لِین یک احمد آباد بود. من تا آن موقع ،خبر از دکتر و دوا نداشتم؛حامله می‌شدم نُه ماه تمام شب و روز کار می‌کردم، نه دکتری و نه دوایی. جیران می‌آمد و بچه را به دنیا می‌آورد. بعد از دو روز تحمل درد و ناراحتی ،خانم مهری آمپولی به من زد، به خانه برگشتم و با همان حال مشغول کارهای خانه شدم. نزدیک اذان مغرب، حالم به قدری بد شد که حتی نتوانستم خودم را به خانه مادرم برسانم. جعفر رفت و جیران را آورد . در غروب یک شب گرم خرداد ماه، برای ششمین بار، مادر شدم و خدا یک دختر قشنگ قسمت و نصیبم کرد. جیران به نوبت او را در بغل بچه‌ها گذاشت و به هر کدامشان یک شکلات داد. پسر بزرگم مهران ، بیشتر از بقیه بچه‌ها ذوق خواهر کوچکش را داشت. هر کدام از بچه‌ها که به دنیا می‌آمدند، جعفر یا مادرم به نوبت برایشان اسم انتخاب می‌کردند. من هم این وسط مثل یک آدم هیچکاره سکوت می‌کردم .جعفر بابای بچه ها بود و حق پدری داشت، از طرفی مادرم هم یک عمر آرزوی مادر شدن داشت و همه دلخوشی‌اش من و بچه‌هایم بودیم، نمی‌توانستم دل مادرم را بشکنم. او که خواهر و برادری نداشت ،من را زود شوهر داد ،تا بتواند به جای بچه‌های نداشته‌اش، نوه‌هایش را بغل کند. جعفر هم به جز مادر و تنها خواهرش کسی را نداشت. تقریباً هر دوی ما بی‌کس و کار بودیم و فامیل درست حسابی نداشتیم. جعفر اسم پسر اولم را مهران گذاشت او به اسم‌های اصیل ایرانی علاقه داشت. مادرم که طبعش را می‌دانست اسم پسر دومم را مهرداد گذاشت تا دامادش هم از این انتخاب راضی باشد و شانس اسم گذاری بچه‌ها را از او نگیرد. جعفر اسم دختر اولم را مهری و مادرم اسم بعدی را مینا گذاشت ،جعفر اسم پنجمین فرزندمان را شهلا و مادرم هم آخرین دخترم را میترا گذاشت. من نه خوب می‌گفتم و نه بد .همیشه سعی می‌کردم کاری کنم که بین شوهرم و مادرم اختلاف و ناراحتی پیش نیاید . تنها راه برای سازش آنها، گذشتن از حق خودم بود و بس. این روش همیشه ادامه داشت. کم، کم به نادیده گرفتن خودم در همه زندگی عادت کردم.
مادرم اسم میترا را برای دخترم انتخاب کرد، اما بعدها که میترا بزرگ شد، به اسمش اعتراض داشت .بارها به مادرم می‌گفت:(( مادربزرگ ،اینم اسم بود برای من انتخاب کردی ؟اگه تو اون دنیا از شما بپرسن چرا اسم منو میترا گذاشتی چه جوابی میدی ؟من دوست دارم اسمم زینب .باشه من می‌خوام مثل حضرت زینب باشم!)) زینب که به دنیا آمد ،سایه بابام هنوز روی سرم بود ،در همه سال‌هایی که در آبادان زندگی کردم، او مثل پدر و حتی بهتر از پدر واقعی به من و بچه‌هایم رسیدگی می‌کرد. او مرد مهربان و خداترسی بود و از ته دل دوستش داشتم. بعد از ازدواجم هر وقت به خانه مادرم می‌رفتم، بابام به مادرم می‌گفت :((کبری تو خونه شوهرش مجبوره هرچی هست بخوره، اما اینجا که میاد تو براش کباب درست کن تا قوت بگیره .شاید کبری خجالت بکشه از شوهرش چیزی بخواد .اینجا که میاد هرچی خواست براش تهیه کن.)) دور خانه‌های شرکتی ،شمشادهای سبز و بلندی بود. بابام هر وقت که به خانه ما می‌آمد ،در می‌زد و پشت شمشادها قایم می‌شد .در که باز می‌کردیم، می‌خندید و از پشت شمشادها خودش را نشان می‌داد. همیشه پول خود در جیب‌هایش داشت و به دخترها سکه می‌داد. بابام که امید زندگی و تکیه‌گاه من بود ،یک سال بعد از تولد زینب از دنیا رفت. مادرم به قولی که سال‌ها قبل در نجف به بابام داده بود، عمل کرد . خانه‌اش را فروخت و با مقداری از پول فروش خانه، جنازه بابای عزیزم را به نجف برد و در زمین وادی السلام دفن کرد . در سال ۴۷ یک نفر که کارش بردن اموات به عراق و خاکسپاری آنها در آنجا بود ،۳ هزار تومان برای این کار از مادرم گرفت. در بین آبادانی‌ها، خیلی از مردها وصیت می‌کردند که بعد از مرگ، در قبرستان وادی السلام قم یا نجف دفن شوند .مادرم بعد از دفن بابام در نجف، سه روز به نیابت از او به زیارت دوره ائمه رفت.
اطلاعیه ضمن عرض تسلیت به دانشجویان ارجمند و استادان گرامی و یاوران محترم علمی، به استحضار می رساند مراسم بزرگداشت یاد و خاطره شهدای دولت، امروز یازده و نیم در مسجد امام علی (ع) دانشگاه برگزار خواهد شد و شروع رسمی کلاس بعدازظهر امروز دوشنبه ۳۱ اردیبهشت ساعت ۱۳:۳۰ خواهد بود.
«بسم‌اللّه‌الرحمن‌الرحیم» 🔹️بیستمین شماره گاهنامه فرهنگی هنری نشریه چکامه 🦋ویژه نامه روز دختر و ولادت حضرت معصومه (سلام الله علیها) در این شماره میخوانید: 💠زینب سلام الله علیها را انتخاب هایش زینب کرد 💠زنی از جنس آهن 💠از هلند تا ایران 💠چگونه یک دختر باشیم 💠مسابقه کتاب قدرت و شکوه زن همراه با جوایز نفیس https://anyflip.com/fmonz/nddp/ (سلام الله علیها) 🔰انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه سمنان Telegram | Bale | Eitaa | X | Website 🆔 @IASU_ir
▫️فراخوان دلنوشته ای با محوریت شهدای خدمت و شهید جمهور سید ابراهیم‌ رئیسی ▪️مهلت ارسال آثار: ۸ خرداد ماه ۱۴۰۳ ▫️جهت ارسال آثار به آیدی زیر در پیام رسان های ایتا، تلگرام و بله مراجعه نمایید @reyhanee_admin 🔰انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه سمنان Telegram | Bale | Eitaa | X | Website 🆔 @IASU_ir
﷽ 📢  ائتلاف های ۲۶ امین دوره انتخابات انجمن های اسلامی (خواهران) ✅ ائتلاف 🗓 ۳۱ اردیبهشت ماه لغایت ۷ خرداد ماه ۱۴۰۳ 🔗 [پیشخوان خدمات دانشگاه سمنان](https://my.semnan.ac.ir/) 🗳 بخش سامانه انتخابات
﷽ 📢  ائتلاف های ۲۶ امین دوره انتخابات انجمن های اسلامی (خواهران) ✅ ائتلاف 🗓 ۳۱ اردیبهشت ماه لغایت ۷ خرداد ماه ۱۴۰۳ 🔗 [پیشخوان خدمات دانشگاه سمنان](https://my.semnan.ac.ir/) 🗳 بخش سامانه انتخابات
﷽ 📢  ائتلاف های ۲۶ امین دوره انتخابات انجمن های اسلامی (خواهران) ✅ ائتلاف 🗓 ۳۱ اردیبهشت ماه لغایت ۷ خرداد ماه ۱۴۰۳ 🔗 [پیشخوان خدمات دانشگاه سمنان](https://my.semnan.ac.ir/) 🗳 بخش سامانه انتخابات
📝 نتایج آرای بیست و ششمین دوره انتخابات انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه سمنان در سایت انجمن اسلامی به آدرس زیر اعلام شد. 🌐 https://iasu.ir/?p=2626 🔰انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه سمنان Telegram | Bale | Eitaa | X | Website 🆔 @IASU_ir