eitaa logo
I D I O M A
2هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
471 ویدیو
46 فایل
🕊 A safe place to practice English 🌸 Using the posts and contents of this channel elsewhere is free. 💞 May this bring a little smile to the lovely face of Imam Mahdi (a). 🔗 Contact us: ╭┅─────────┅╮ @idioma_Admin ╰┅─────────┅╯
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹 To make ends meet -> to have enough money to buy what you need to live دخل و خرج را جور کردن، از پس هزینه ها برآمدن، به اندازه درآمد خرج کردن • It’s not easy to make ends meet with a big family, but somehow we manage. با داشتن یک خوانواده بزرگ، کار آسانی نیست که از پس دخل و خرج بر بیای. اما یک جوری مدیریت می‌کنیم. • I have been having trouble making ends meet because the rent for my apartment is too high. من اخیراً در جور در آوردن دخل و خرج دچار مشکلاتی شده‌ام، چون اجاره آپارتمانم خیلی بالا است. 💢 توضیح درباره اصطلاح: در این عبارت ends به معنای پایان ماه است و این اصطلاح به معنای این است که پول کافی داشته باشید تا بتوانید ماه را به آخر برسانید. @idioma
«لـاَ سَــوْأَةَ أَسْــوَأْ مِـنَ الکَـذِبِ» There is no bad thing worse than lying. 🔹Lie: دروغ 🔹worse: بدتر 🔹lying: دروغگویی @idioma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😃 "The kidney has a very special place in the heart"‼️ Kidney (n.) /ˈkɪdni کیدنی/ کلیه Heart (n.) /hɑːrt هارت/ قلب 📌 بزرگوار شاید در زیست خوب نبود، اما زبانش بد نبود. 😁 @idioma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"We are closer to him than (his) jugular vein. " [Quran 50:16] 🔶already: پیش از این، قبلا 🔶create: خلق کردن 🔶whisper: نجوا کردن 🔶close: نزدیک 🔶vein: رگ 🔶jugular vein: سیاهرگ گردن @idioma
🔴 «٢٠٠ سال است که غرب گفته است که اگر زنان از مرزها و پوشش‌های اخلاقی و مذهبی رها نشوند، نمی‌توانند پیشرفت کنند و به جایگاه‌های بالاتر علمی، سیاسی و اجتماعی برسند. زنان ایرانی نادرستی این را نشان دادند. دانش پژوهان زن ما در مراکز مهم علمی کار می‌کنند.»   @idioma
✍ Imam Khamenei: "Awaiting the Savior means that we should not accept or be satisfied with the current situation in our lives, and we should make efforts toward living an ideal life. And it is evident that such an ideal situation can only be created by Imam Mahdi(a.s.)." «انتظار منجی به این معناست که شرایط فعلی زندگی خود را نپذیریم یا از آن راضی نباشیم و برای داشتن یک زندگی ایده آل تلاش کنیم. و بدیهی است که چنین موقعیت آرمانی را فقط امام مهدی (عج) می‌تواند ایجاد کند.» @idioma
🔸تفاوت In the end و At the end 📙عبارت In the end به معنی «سرانجام»، «بالاخره» یا «دستِ آخر» هست. به مثال های زیر دقت کنید؛ 🗯In the end I made my decision. 🗯In the end they reached the city. ___________________ 📗اما عبارت at the end به معنیِ «انتها» و «پایانِ» چیزی به کار می‌رود. 🗯There is an index at the end of this book. 🗯There is a holiday at the end of this month. @idioma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌎 Countries of the world 🌍 ✅ سعی کنید نام، تلفظ و املای صحیح کشورها رو یاد بگیرید. @idioma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💦 This is Najardeh waterfall which its another name is Alashor waterfall. This waterfall is located in Najardeh village, a quiet and beautiful village. 🌳 Najardeh is located in Noshahr, Mazandaran province. آبشار نجارده که نام دیگر آن آبشار آلاشور هست، آبشاری است در روستای نجارده، روستایی آرام و زیباست واقع در نوشهر استان مازندران. 🔸waterfall /ˈwɔːtəfɔːl / آبشار 🔸village /ˈvɪlɪdʒ/ روستا 🔸locate /ləʊˈkeɪt/ واقع شدن 🔸province /ˈprɒvəns/ استان @idioma
🔻I'm sorry🔻 😨My bad 😨I apologize 😨My apologies 😨Please forgive me 😨Please, don't be angry 😨I hope you can forgive me 😨Please, accept my apologies @idioma
📌 𝗪𝗵𝗮𝘁'𝘀 𝘁𝗵𝗲 𝗱𝗶𝗳𝗳𝗲𝗿𝗲𝗻𝗰𝗲 𝗯𝗲𝘁𝘄𝗲𝗲𝗻"𝗰𝗵𝗲𝗳"𝗮𝗻𝗱"𝗰𝗵𝗶𝗲𝗳" ⁉️ تفاوت واژه "chef" به معنی «سرآشپز» و واژه "chief" به معنی «رئیس» ؟ 📚 A "𝗰𝗵𝗲𝗳" is a cook in a hotel or restaurant. «سرآشپز» آشپز یک هتل یا رستوران است. 👩‍🍳 𝗘𝘅: Her recipe was passed on to the chef. 🍧 𝗘𝘅: He works as a chef in a large Paris hotel. 📚 The "𝗰𝗵𝗶𝗲𝗳" of a group or organization is its leader. «رئیس» یک گروه یا سازمان، رهبر آن می باشد. 👨‍🍳 𝗘𝘅: I spoke to the chief of UK operations. 🍨 𝗘𝘅: The police chief has resigned. 💢به تفاوت تلفظ این دو واژه هم دقت کنید. chef /ʃef/ chief /tʃiːf/ ♦️Pass on منتقل کردن ♦️Recipe دستور پخت ♦️Organization سازمان ♦️Leader رئیس، رهبر ♦️Operation عملیات ♦️Resign کناره گرفتن،استعفا دادن @idioma
🔹Possessive Nouns اسامی ملکی یا Possessive Nouns به مالکیت یک اسم بر دیگری اشاره می کنند. قواعد اسامی ملکی در زبان فارسی برای ساختن حالت مالکی برای اسامی به انتهای اسم اول کسره مالکیت اضافه می کنیم ،مثل (کتابِ علی). جایگاه اسم مالک(علی در مثال بالا) در زبان فارسی عموما بعد از اسم مملوک(کتاب) است. در انگلیسی این جایگاه برعکس است. در انگلیسی برای نشان دادن مالکیت یک اسم بر دیگری، به اسم مالک پسوند ” s’ ”(آپوستروف S) را اضافه می کنیم. به مثال های زیر توجه کنید: -John's book -Sister’s backpack -Kid's toy ‼️استثنا: اگر اسم شما در حال حاضر یک پسوند s- برای جمع بستن دارد دیگر به آن پسوند s- مالکیت را اضافه نمی کنیم و به اضافه کردن آپوستروف ” ’ ” به اسم بسنده می کنیم. به مثال های زیر توجه کنید: -Ladies' shoes -Sisters’ backpacks -Parents' house. 💢نکته1⃣ : اسامی که بدون پسوند s- جمع بسته می شوند از قائده عمومی تبعیت می کنند. -Children’s homework -Men's shoes نکته2⃣ : اگر s در آخر اسم، s جمع نباشد از قاعده عمومی تبعیت خواهد شد. -Charles’s sneakers -Bess's wallet نکته 3⃣ :اگر دو نفر با هم مالک چیزی باشند پسوند به اسم نفر دوم (بر حسب ترتیب اشاره) اضافه می شود. -Joe and Mary’s car is new. ماشین جو و ماری جدید است. اما اگر دو نفر هر یک به صورت جدا مالک چیزی باشند هر دو اسم پسوند مالکیت میگیرند: -Laurie’s and Megan’s rooms are painted the same color. اتاق های لاری و مگان به یک رنگ، نقاشی شده است. @idioma
🔹Bad-mouth (American English informal ) -> to criticize someone or something • Her former colleagues accused her of bad-mouthing them in public. @idioma
"fender-bender" (n.) --> A car accident in which little damage is done. --> تصادفی که در آن یک آسیب جزئی اتفاق می‌افتد. @idioma
📖 ✍ "𝙏𝙝𝙚 𝙛𝙖𝙧𝙢𝙚𝙧 𝙖𝙣𝙙 𝙝𝙞𝙨 𝙛𝙤𝙪𝙧 𝙨𝙤𝙣𝙨" 👨‍🌾 کشاورز و چهار پسرش ♦️ Once there was a 𝗳𝗮𝗿𝗺𝗲𝗿 who had 𝗳𝗼𝘂𝗿 𝘀𝗼𝗻𝘀. They 𝘄𝗲𝗿𝗲 always 𝗾𝘂𝗮𝗿𝗿𝗲𝗹𝗶𝗻𝗴 𝘄𝗶𝘁𝗵 each other. The farmer tried hard to bring them to the 𝗿𝗶𝗴𝗵𝘁 𝗽𝗮𝘁𝗵, but they would never 𝗽𝗮𝘆 𝗮𝘁𝘁𝗲𝗻𝘁𝗶𝗼𝗻 𝘁𝗼 his 𝗮𝗱𝘃𝗶𝗰𝗲. He 𝘄𝗮𝘀 very 𝘄𝗼𝗿𝗿𝗶𝗲𝗱 𝗮𝗯𝗼𝘂𝘁 their future.😔 👈 روزی کشاورزی بود که چهار پسر داشت. پسرها همیشه با هم در حال دعوا و اختلاف بودند. کشاورز تلاش زیادی کرد تا آنها را به مسیر درست هدایت کند، اما آنها هرگز به توصیه او توجه نکردند. او به شدت نگران آینده آنها بود. ♦️ One day, he 𝗰𝗮𝗺𝗲 𝗮𝗰𝗿𝗼𝘀𝘀 a plan.🤔He called his sons and asked them to bring some 𝘀𝘁𝗶𝗰𝗸𝘀. When they brought the sticks, the farmer 𝘁𝗶𝗲𝗱 them in a 𝗯𝘂𝗻𝗱𝗹𝗲 and asked them to try their 𝘀𝘁𝗿𝗲𝗻𝗴𝘁𝗵 to 𝗯𝗿𝗲𝗮𝗸 it.💪 👈 یک روز کشاورز برنامه‌ای ترتیب داد. پسرانش را صدا کرد و از آنها خواست که تعدادی چوب بیاورند. وقتی آنها چوب‌ها را آوردند، کشاورز آنها را بهم متصل کرد و از آنها خواست که برای شکستن آن از قدرت خود استفاده کنند. ♦️ Each of the sons tried to break the bundle but 𝗳𝗮𝗶𝗹𝗲𝗱. 😥Then the farmer 𝘂𝗻𝘁𝗶𝗲𝗱 the bundle and gave one stick each to break. Each of them 𝘄𝗮𝘀 𝗮𝗯𝗹𝗲 𝘁𝗼 do it easily. 👈 هر یک از پسران سعی کردند دسته را بشکنند اما موفق نشدند. سپس کشاورز دسته را باز کرد و به هر یک از پسران چوبی را داد تا بشکنند. هر کدام از آنها توانستند به راحتی این کار را انجام دهند. ♦️ The farmer said, "Now you understand. If you 𝗮𝗿𝗲 𝘂𝗻𝗶𝘁𝗲𝗱, nobody can 𝗴𝗲𝘁 𝗯𝗲𝘁𝘁𝗲𝗿 𝗼𝗳 you. But you 𝗸𝗲𝗲𝗽 𝗾𝘂𝗮𝗿𝗿𝗲𝗹𝗹𝗶𝗻𝗴, you 𝘄𝗶𝗹𝗹 𝗯𝗲 𝗯𝗿𝗼𝗸𝗲𝗻 one by one." 👈 کشاورز گفت: «حالا فهمیدید. اگر باهم یکی شوید هیچ کس نمی‌تواند شماها را شکست دهد. اما اگر به دعوا و مشاجره ادامه دهید، تنها مانده و آسیب پذیر خواهید بود.» 🔸quarrel دعوا، اختلاف 🔸path مسیر، راه 🔸pay attention توجه کردن 🔸advice نصیحت 🔸come across برخوردن به 🔸stick چوب 🔸tie متصل کردن، گره زدن 🔸bundle دسته، دسته کردن 🔸untie باز کردن 🔸unite متحد کردن، یکی کردن 🔸strength قدرت 🔸break شکستن @idioma
🏃‍♂ make off -> to leave quickly, especially in order to escape باعجله ترک کردن، گریختن • The men made off as the police arrived. @idioma
«مَن مَشی فی حاجةِ اَخیهِ المُسلِمِ وَ لَم یُناصِحْهُ فیها كانَ كَمَن خانَ اللهَ وَ رَسولَه صلی‌الله علیه و آله.» A person who follows the needs of his Muslim brother but does not have pure intentions is like someone who has betrayed God and His Messenger (peace and blessings of Allah be upon him). 📚 Savabol Aemal, p 567 🔹pure: خالص، پاک 🔹intention: نیت 🔹betray: خیانت کردن 🔹messenger: رسول، فرستاده @idioma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎯Kill Two Birds With One Stone با يك تير دو نشان زدن ->to achieve two things by doing a single action. ✔️I want to go to the store and bank at the same time, I can kill two birds with one stone. ✔️I want to work in a restaurant, beacause I can earn money and improve my English. This way I will kill two birds with one stone. 🔹achieve:دست یافتن، نایل شدن 🔹earn: به‌دست آوردن 🔹improve: بهتر کردن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وَ لَقَـدْ نَعْلَمُ اَنَّـکَ یَضِــیقُ صَـدْرُکَ بِمَا یَقُـولُونَ "And we already know that your breast is constrained by what they say. " [15:97] ما میدانیم سینه ات از آنچه آنها می گویند تنگ می شود💔.(و تو را سخت ناراحت می کنند.) 🔸breast /brest/ سینه 🔸exalt /ɪɡˈzɔːlt/ ستایش کردن، تمجید کردن 🔸Lord /lɔːd/ پروردگار 🔸prostrate /prəˈstreɪt/ سجده کردن 🔸worship /ˈwɜːʃɪp/ ستایش کردن، عبادت 🔸certainty /ˈsɜːtnti/ یقین @idioma